به گزارش خبرنگار فرهنگی ایمنا، لغت نامه فرهنگ دهخدا، واژه «چاو» را به، «بانگ و سر و صدای گنجشک، هنگامی که از بیم دزدیده شدن جوجه اش بانگ بر می آورد» معنا کرده است. بعید نیست این معنی و مفهوم در واژه چاووش نیز در نظر گرفته شده باشد؛ گویی چاووش با صدای گرم و پرشور خود، ناله سر داده است تا درد فراق و دوری عاشقانه خود و زائران را بیان کند و می خواهد آنان را سرشوق آورد.
از قرنها پیش بین شیعیان آل محمد(ع) چنین سنتی رایج بوده که برای تشرف یا رفتن زوار به اماکن مقدس و مشاهد مشرف اولاً چند شب قبل از حرکت زوار، چاووشی را دعوت میکردند و به او میگفتند: «چون ما قصد تشرف و رفتن به فلان زیارت را داریم، شما بالای بام خانه ما برو و با خوانندگی و چاووشیکردن رفتن ما را به مردم اطلاع بده». چاووشخوان چند شب پیاپی بر بام خانه زوار میرفت و اشعاری را درباره فضیلت رفتن به مکه مکرمه، مدینه منوره، کربلای معلی و مشهد مقدس امام رضا(ع) و زیارتی که زوار و صاحبخانه قصد رفتن به آنجا را داشتند، با صدای بلند میخواند و با خوانندگی و چاووشی مردم شهر و محل را آگاه میکرد که از این خانه و محل یک یا چند نفر قصد سفر به مکه مکرمه، کربلای معلی و مشهد مقدس حضرت امام رضا (ع) را دارند؛ بنابراین اگر دیگران هم مایلاند به این زیارت، مشرف و با این زوار همسفر شوند، خود را آماده کرده و هر چه زودتر بدینوسیله قصد خود را اعلام کنند.
روز حرکت زوار، چاووشخوان به بام خانه آنها میرفت و با خواندن اشعار چاووشی و مناسب به مردم شهر و محل اعلام میکرد که زوار عازم حرکت هستند. با شنیدن صدای چاووش، دوستان و آشنایان و همسایگان خاص ارحام و بستگان زوار جلو در خانه او اجتماع و زوار را تا مدخل و دروازه شهر یا آخُر قریه و آبادی با کمال احترام بدرقه و همراهی میکردند. چاووش هم اشعار مناسبی میخواند و همراهان زوار با صدای بلند و دستهجمعی شعار «بر محمد و آل او صلوات» سر میدادند. وقتی به مدخل شهر و آخر آبادی میرسیدند، همگی با زوار روبوسی و خداحافظی و وداع میکردند، به آنها التماس دعا میگفتند، برای سلامتیشان دعا و در نهایت مراجعت میکردند.
هنگام بازگشت زوار هم چاووشی را دعوت میکردند، با جمعی از دوستان و آشنایان خاص ارحام و بستگانِ زوار به مدخل و دروازه شهر میرفتند و به انتظار رسیدن قافله زوار میایستادند. وقتی قافله زوار از راه میرسید، ضمن استقبال از آنها با چاووشی کردن و ذکر شعارهای مذهبی و دستهجمعی همراهان زوار را به خانه و منزل میرساندند و جلو در خانه هم گوسفندی را قربانی میکردند، اسپند در آتش میریختند و گلاب بر مردم میپاشیدند؛ سپس همه را به خانه میبردند و از آنها پذیرایی میکردند. زوار را هم سنت بر این بود، تا یک هفته در خانه بنشیند و ارحام و آشنایان از راه دور و نزدیک به دیدن آنها بیایند. هنگام ظهر و شب هر که در خانه میماند، از نهار و شام و ولیمه زیارت بهرهمند میشد.
چاووشی برای ماه محرّم
از دیرباز به مناسبت نزدیکشدن ماه محرم و سالگرد شهادت حضرت سیدالشهداء(ع) و یاران باوفای آن حضرت، یکی دو ماه قبل از محرم دستجات سقایی و سقاخوانان هر شهر و قریهای ابتدا هفتگی و پس از عید غدیر تا ماه محرم در همه شبها در خانهها و محلات مختلف اجتماع میکردند، بعد از ذکر مدح و منقبت اهل بیت رسالت به ذکر نوحهسرایی سقایی امام حسین(ع) و نزدیکشدن ماه محرم میپرداختند و بدینوسیله مردم شهر و قریه به ویژه دستجات حسینی را به فرا رسیدن و نزدیکشدن ماه محرم و استقبال و آمادگی از ماه عزای امام حسین (ع) و سالگرد قیام عاشورا آگاهی و آمادهباش میدادند. در بعضی اماکن هم جمعی بر پشتبام حسینیهها و تکایا و امامزادهها میرفتند و به صدای بلند و دستهجمعی نوحهسرایی و چاووشی برای آمدن ماه محرم میکردند؛ ضمناً روز آخر ماه قربان و اول ماه محرم نیز دستجاتی به نام چاووشعزا از محلشان حرکت میکردند و به طرف بازار یا زیارتها و حسینیهها و تکایا میرفتند و به سقاخوانی و نوحهسرایی میپرداختند که آنها را هیأت چاووشعزا و چاووشخوان ماه محرم مینامیدند.
ویژگی های چاووشان
این بشیران و قاصدان زیارت کوی دوست، انگیزه ای جز نزدیک شدن به خدا و عشق به او و اولیای حق در سر نداشته اند. آنها هماره چشم به لطف و کرم خدا و حجّتهای او داشته اند و تنها از همین لطف و عنایت دم زده اند. به همین جهت هیچگاه این خدمت به زائران را وسیله ای برای کسب موقعیت اجتماعی یا مالی قرار نداده اند و حاضر نشده اند حتی نامی یا دفتر شعری از آنها و به نام آنها تنظیم شود. این موضوع را می توان از زندگی ساده آنها بهتر درک کرد. اغلب آنها با لباسی ساده و معمولی، شالی سبز یا سیاه بر گردن و پرچم سه گوش سبز رنگ بر دوش، به صورت خود جوش از بین مردم، به این کار معنوی و زیبا مشغول بوده اند. وجود پرفیض و برکت آنان همواره در موقعیتهای مناسب چون فصل زیارت و اجتماعات مختلف مردم، از جشن و عروسی گرفته تا مجالس عزای آنان، به این مجالس حال و هوای معنوی بخشیده است. مجلسی را که چاووش در آن بوده است، آکنده از یاد و مدح و منقبت معصومین علیهم السلام و نسیم روح بخش صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم بوده است و همواره روح معنویت بر چنین مجالسی حاکم گشته است. به راستی امروزه هر مسلمان آگاهی جای خالی این سنّت زیبا را حس می کند. صدای خوش و نفس گرم، نعمتی است که خداوند متعال تنها به بعضی از انسانها بخشیده است. حنجره انسانها و صدایی که از آن تولید می شود، خود از ابزار و وسایل موسیقی طبیعی است که خدا به انسانها مرحمت کرده است. در این بین صدای انسان بر سایر صداهایی که از دیگر آلات موسیقی تولید می شود، برتری خاص دارد. این برتری از آنجا ناشی می شود که صوت انسان آمیخته با کلام است و انسان می تواند صدای خود را با کلمات، موافق کرده و تأثیرات مختلفی در شنونده ایجاد کند.
چاووشان، از این صدای گرم و مؤثر برخوردار بوده اند و با صدای زیر می خوانده اند و گاه برای این که از صوت خود هنرمندانه تر بهره ببرند، به همراه شاگردان خود و یا افراد دیگر چون زائران و بدرقه کنندگان، به صورت هم خوانی چاووشی می کرده اند؛ تا تأثیر آن را دو چندان کنند. در نتیجه، صحنه هایی ایجاد می شد که بی اختیار اشک چشمها را روان می کرد و دل شنونده ها را می ربود و بی مقدمه راهی سفر و زیارت می کرد. از دیگر ویژگی های چاووشان، هدایت و راهنمایی زائران در طول سفر بوده است. آنها در انجام واجبات، مستحبّات، دعاها، خواندن زیارت نامه ها و همچنین معرفی مکانهایی که زائران از آنها دیدن می کردند، راهنمای آنها بودند. چاووشان در هر مکان، زائران را با وقایع و مصایبی که بر خاندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گذشته، آشنا می کردند. چاووشان از بدو حرکت کاروان تا هنگام برگشت، در تمام مراحل، حامی زائران بوده اند. گاه افراد جوان تر از بردن افراد سالخورده به دلیل سختی و مشکلات راه امتناع می کردند، در این موقع آن پیر دل باخته، ملتمسانه دست به دامن چاووش می شد و چاووش از خانواده او می خواست که مانع او نشود و خود حمایت و مراقبت از او را به عهده می گرفت. همچنین چاووشان در گرفتن تذکره، مهیا کردن آذوقه راه و تهیّه منزل، همواره حامی و پشتیبان زائران بوده اند.
مضامین چاووش نامهها
متن چاووش نامه را می توان از نظر شکل ظاهری، و ادبی و هنری و دیگری از بُعد مفاهیم مورد تحلیل و بررسی قرار داد. در بُعد ادبی، اشعار چاووش نامه ها، اغلب سروده خود چاووشها بوده است و آنچه بیشتر مورد توجه سرایندگان قرار داشته، سادگی و توصیفات زیبا و جاندار بوده است. صمیمیّت موجود در این سروده ها بیش از هر جنبه هنری دیگری، توجه شنونده ها را به سوی خود جلب می کند. اکثر این اشعار، در قالب قصیده و گاهی به صورت غزل و مثنوی سروده شده است. از زیباترین نمونه های چاووش نامه ها، آنهایی است که در لابه لای متن تعزیه ها وارد شده است و گاه، به صورت گفت و گو، بین پیر زنی قد خمیده که حاصل عمر نخ ریسی خود را پس انداز کرده تا روزی پایش به صحن و سرای امام و پیشوایش برسد، چاووش و کاروانیان که چندان میل به همراهی او ندارند، بیان می شده است. پیرزن عاجزانه از آنها می خواسته که او را همراه خود ببرند؛ نکند عمرش کفاف ندهد و نتواند به زیارت اولیای حق برود. در متن چاووش نامه ها آنچه بیشتر نیاز به تجزیه و تحلیل دارد؛ مضامین بلند و باورها و آرمانهای درون آنهاست. از این حیث، این متون، هم دربردارنده عقاید و مرام و اندیشه های شیعی و هم شامل احساسات و عواطف لطیف و پاک آنان است. از دیگر مضامین چاووش نامه ها معرفی و توصیف اولیای الهی و صفات و ویژگی های آنان است.
چاووش خوانان ضمن مدح و منقبت بزرگان دین، مقام شامخ و بلند آنان را نزد خدا مطرح می کردند و راه وصول به قرب الهی را حبّ و دوستی این خاندان معرفی می نمودند. این پیشوایان دین انسانهای کامل و متخلّق به اخلاق و صفات الهی هستند و بهترین الگو و سرمشق در تمام شئون زندگی محسوب می شوند. آنان برآورنده حاجات و نیازهای مؤمنان، موجب اتصال بین زمین و آسمان اند و آشنایی با آنان سبب سعادت دنیا و آخرت انسانها است. ازطرف دیگر، مسلمانان هنگامی که به خاک بوسی یکی از اولیای الهی می روند، از کسانی که بر گردنشان حق دارند یادی می کنند؛ به جای آنان زیارت و در حقّ شان دعا می نمایند. در متن چاووش نامه ها هم، یکی از مسائلی که مطرح می شود، همین موضوع است. موضوع دیگری که در اشعار چاووشخوانها آمده، طلبیدن حلالیت زوار از دیگران است که موجب شادی دلها و رفع کدورت و صلح و آشتی میان مردم است. این هنر گردهمآمدن دوستان و خویشاوندان زوار در روزهای قبل و روزهای بعد از سفر را مقدور میکند که در بیشتر موارد این عده از منزل ایشان در طول سفر مراقبت میکنند. موسیقی چاووشخوانی در ایران به گونههای مختلف اجرا میشود. دستگاه چهارگاه بیشترین سهم را در اجرای چاووشخوانی در ایران به خود اختصاص داده است. در مجموع باید گفت که یکی از مهمترین رسوم برآمده از فرهنگ تاریخی به صورت سینهبهسینه نقل شده و باید در حفظ و انتقال آن تلاش کرد./
نظر شما