ازدواج؛ رویای دست نیافتنی یا پیوند گسستنی؟!

فریدن - ازدواج در ایران به پازلی می ماند که تکه های جدا مانده آن در میان هاله ای از غفلت و عدم برنامه ریزی درست گم شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان فریدن،  هر ساله اول ذی الحجه سالروز پیوند آسمانی حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س)، یاد آور روایتی شگرف از سادگی است.پیوندی عمیق که در نهایت بی آلایشی و به دور از هرگونه تکلف؛ آرامشگر دو زوج بی بدیل می شود.

رخداد این مناسبت در تقویم؛  بهانه ای است تا حرف از ازدواج و تمام شاخ و برگ آن به میان  بیاید؛ این مهم ترین مرحله زندگی، که زمانی از بدیهی ترین و معمول ترین نیاز  انسان به شمار می رفت ، اکنون به یک غول بی شاخ و دمی تبدیل شده است که انگار قرار نیست مایه آرامش و برکت باشد.

آمارهای تکان دهنده طلاق و تجرد همراه با کوه مشکلاتی که در مسیر ازدواج جوانان به وجود آمده گواه بر این مطلب است و متاسفانه هر روز به شکل های مختلف در حال نمایان است. از طرفی شاید به جرات بتوان گفت همه صحبت ها، قول ها و برنامه ها برای رواج  ازدواج آسان همچنان در حد حرف باقی مانده است که حقایق موجود در جامعه این ادعا را اثبات می کند.

نهادهای سیاستگذار در حوزه ازدواج طی سال های اخیر نسبت به تاخیر سن ازدواج هشدار داده و حتی برخی آمارهای مربوط به طلاق را نگران کننده خوانده اند. کاهش ازدواج و  عدم تمایل جوانان به زندگی زناشویی و روی آوردن به زندگی غیرطبیعی تجرد، فاجعه بزرگی برای جهان بوده که دامنگیر انسان قرن ما شده است.

ازدواج آسان در اروپا و تشریفات در ایران

لازم دانستن شغل و مسکن مناسب در مقطعی که تقریبا بیکاری اولین مشخصه هرجوان ایرانی است، رسومات مالی پرخرج، ارزش دانستن زندگی تجملاتی و پر زرق و برق، عدم اهتمام لازم و اصولی خانواده‌ها نسبت به ازدواج فرزندان، عدم توافق پدر و مادر و بهانه جویی آن ها، زود دانستن ازدواج برای جوانان، عدم اظهار نیاز به ازدواج توسط جوانان، ضعف انگیزه و یا عدم انگیزه برای ازدواج، ترس از ازدواج، اعتقاد به این که با وجود خواهر یا برادر بزرگتر نوبت به بعدی نمی‌رسد، اهمیت بیش از حد به تحصیل، مشکل پسندی، آزادی های غلط و گریز از مسئولیت، تقدس بیجا و تعصب غلط، عدم درک کافی از ازدواج و مهارت های همسرداری، نداشتن جهیزیه و مشکلات مالی، ضعف در انتخاب و بسیاری از عوامل ریز ودرشت دیگر دست دردست هم داده اند تا این طبیعی ترین نیاز بشر در ایران به یک معمای سخت بی جواب تبدیل شود.

مسئله ای که با وجود پشتوانه های محکم دینی و فرهنگی ایران، در مقایسه با وضعیت فرهنگ ازدواج در اروپا تفاوت فاحشی در آداب و رسوم میان این دو جریان فرهنگی وجود دارد. اروپایی که در مدگرایی و تجملات سرآمد است در مراسم ازدواج آن قدر ساده و بی‌آلایش برخورد می‌کند که واقعا غیرقابل باور است. از سوی دیگر در ایران که تا همین چند ده سال پیش عروسی‌ها در مسجد برگزار می‌شد چنان تشریفات وحشتناکی برای ازدواج درنظر گرفته می‌شود که هوش از سر می‌پراند.

آمارهای نگران کننده از طلاق

از رویای دست نیافتی مجردها که بگذریم، متاسفانه آمار ناباورانه طلاق و هم چنین رواج اشکال تازه ای از ازدواج که هیچ تناسبی با فرهنگ و هویت تاریخی و ملی ما ندارد نیز به عمق فاجعه افزوده است.سایه شوم طلاق و سست بودن بنیان خانواده به قدری در این سال ها افزایش داشته است که در یک سال اخیر اعلام آمار طلاق رسما ممنوع شد.

با صرف نظر از این که ممنوعیت اعلام آمار طلاق تا چه اندازه خواهد توانست در پیشگیری از وقوع این پدیده تلخ موثر واقع شود، به جرات باید اعتراف کرد که متاسفانه بی توجهی به این بخش و کم کاری های صورت گرفته در تحقق ازدواج آسان و پایدار جوانان هم چنان ادامه دارد.

این امر را می توان از هجوم فرهنگ های بی ریشه و القای تفکرات نادرست رسانه ها به ویژه فیلم ها و سریال های تلویزیونی داخلی وخارجی، همین طور رواج سبک زندگی غربی و کمرنگ نمودن آموزه های بی نظیر اسلامی تا عدم برنامه ریزی های واقع گرایانه برای حل مشکل اشتغال جوانان دریافت.

در جامعه مدرن امروزی جای آموزش های لازم  و به موقع برای هدایت جوانان به  سوی انتخاب های درست و هم چنین آداب همسرداری و حفظ ثبات زندگی نیز خالی به نظر می رسد، به طوری که بسیاری از ازدواج ها به این دلیل یا شکل نمی گیرد  و یا در همان سال های اولیه به طلاق می انجامد.

فقر اقتصادی، اعتیاد و عدم وجود سیاست های حمایتگرانه از سوی دولت و نهادهای مربوطه برای تشکیل خانواده ، فرزند آوری و ثبات  زندگی نیز از خلاء های بزرگیست که در این میان وجود دارد.

گرچه شاید میل به ازدواج آسان به خصوص در سال های اخیر در جوانان شدت گرفته است، اما سایه سنگین همه این مشکلات بر سر ازدواج های ایرانی ، دوام زندگی ها را با تهدید مواجه ساخته است، به طوری که شاید با قاطعیت بتوان گفت اکثرجوانان از ازدواج واهمه دارند و یا به آن زیاد خوشبین نیستند.

چالش همسر یابی در ایران

کارشناسان اجتماعی معتقدند شیوه‌های ازدواج در ایران ناکارآمد شده و همین هم به بالا رفتن آمار ازدواج دامن می‌زند. به نظر می رسد چالش دوم بعد از مشکلات اقتصادی، مشکل همسریابی است. به این معنی که برخی دختران و پسران انگیزه و امکانات ازدواج را دارند، اما فرد مناسب را پیدا نمی‌کنند.

با وجود گذر از سنت به مدرنیته همچنان همسریابی در جامعه ما یک مکانیزم سنتی است که هر چند در برخی موارد کارکردهای مثبت خود را دارد اما این مسئله به دلایلی مثل گسترش شهرنشینی، هسته‌ای شدن خانواده‌ها و افزایش فاصله‌های اجتماعی دیگر جواب نمی‌دهد و جوانان هم حاکمیت والدین را قبول ندارند.این باعث می‌شود که بسیاری از دختران ما در تجردهای ناخواسته به سر ببرند و سنشان بالا رفته و به تجرد قطعی برسند. در پسران نیز به همین شکل است که روابط گسترده‌ای برقرار کرده و سپس دچار بدبینی شده و ازدواج نمی‌کنند.

مسائلی دیگری چون بالا رفتن میزان تحصیلات به خصوص بین دختران، از بین رفتن توازن بین تعداد دختران و پسران در آستانه ازدواج و مشکلات فرهنگی مثل بد شمردن تقاضای ازدواج از طرف دختران یا در نوبت ازدواج بودن خواهران و برادران بزرگتر که منجر به ازدواج نکردن کوچکترها می‌شود، هم به عنوان دلایل بالا رفتن سن ازدواج و کاهش آمار ازدواج اعلام می‌شود.

اما واقعیت این است که درباره تمام این ها تا به حال بیشتر حرف زده شده و خبری از اتفاق جدید برای از بین بردن هرکدام از این موانع نیست.

با وجود بی علاقگی به تعهد که بین جوان‌های این دوره و زمانه بیشتر به چشم می‌خورد، میل ذاتی و فطری برای داشتن همدم و تشکیل خانواده وجود دارد که با سر راه قرار گرفتن هرکدام از این غول‌ها، این میل هر روز کمرنگ‌تر شده و به تجرد منجر می‌شود. اتفاقی که خواسته جوان‌ها و خانواده‌هایشان نیست اما می‌افتد و باز هم فقط آمار برایش اعلام می‌شود.

ازدواج؛ تنظیم کننده روابط اجتماعی
یک کارشناس ارشد مشاوره، در این باره می گوید: ازدواج، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، روابط اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را تنظیم می‌کند؛ اما اگر این موضوع در زمان مناسب اتفاق نیفتد مشکلات بسیاری برای افراد و جامعه به وجود می‌آورد.

وی آسان گرفتن ازدواج و بهنگام بودن آن همراه با آگاهی را موجب کاهش سن ازدواج می داند و می گوید: مهم ترین عاملی که در ازدواج جوانان نقشی بسزایی دارد خانواده است ، چون در اکثر موارد تا خانواده نخواهد به هیچ وجه ازدواج رخ نخواهد داد.

وی می افزاید: اگر خانواده ها واقعا بخواهند و حرکت کنند، حتی دولت و کل جامعه را نیز حرکت خواهد داد.

این مشاور تصریح  می کند: این تغییر نگرش باید از طریق رسانه ها خصوصا صدا و سیما با تهیه و تولید مصاحبه، فیلم ها و سریال های متناسب با این موضوع و همچنین توسط مبلغان  و متولیان فرهنگی در محافل و مجالس مذهبی انجام شود.

باید ازدواج آسان را ممکن جلوه داد
یک کارشناس جامعه شناسی نیز  تغییر نگرش عمومی از طریق رسانه ها که مبتنی بر توقعات نابجای اقتصادی است را گوشزد می کند و می گوید: وظیفه رسانه ها و انسان های فکور و شخصیت های دلسوز اجتماعی در این زمان، القاء دید واقع گرایانه به اقشار مختلف اجتماع در زمینه ازدواج است.

وی با بیان این که در وجود جوان استعداد ذاتی پذیرش مسئولیت خانواده وجود دارد، تصریح می کند: باید توجه خانواده ها  را به این موضوع معطوف نمود که همان خدایی که احساس نیاز جنسی و عاطفی را بیدار کرده صلاحیت پاسخگویی به آن را از راه ازدواج به وی عطا نموده است.

این جامعه شناس با بیان این که ازدواج آسان واقعا امکان پذیر است، می گوید: می توان با پخش نمونه های عملی از ازدواج های آسان از سیما در قالب مصاحبه و فیلم و برنامه های ترکیبی ممکن بودن آن را به خانواده ها و خود جوانان نشان داد و با ترغیب افراد سرشناس و به ویژه قشر متمکن جامعه به انجام ازدواج آسان و بدون خرج و مراسم سنگین در جهت فرهنگ سازی برای این امر اقدام کرد.

وی تسهیل ازدواج، آشنا کردن مردم با نظر دین در مورد آسان گیری ازدواج ، اصلاح فرهنگ شغلی، نقد فرهنگ غلط لزوم ازدواج فرزند بزرگتر قبل از کوچکتر، نقد باور اهمیت بیش از حد به تحصیل برای دختران و توصیه به ازدواج و ادامه تحصیل بعد از آن ، ایجاد فرصت های شغلی مناسب برای جوانان و فراهم نمودن بستر بزرگتر برای اشتغال مردان نسبت به زنان، حل مشکل مسکن جوانان توسط دولت، کم کردن هزینه های مربوط به مراسم و خریدهای ازدواج با اختصاص سالن و فروشگاه های مخصوص و ترغیب خیرین برای کمک به ازدواج جوانان را از راهکارهای تحقق ازدواج آسان اعلام کرد.

همه چیز مسائل اقتصادی نیست!
با در نظرگرفتن این تفاسیر، در کنار توجه به  لزوم کاهش سن ازدواج، آنچه در این میان مهم است وجود دختران و پسران بسیاری است که به دلیل تاخیر در ازدواج بهنگام به دلایل مختلف، تا کنون مجرد مانده اند. آمار بسیار بالایی که از نظر بسیاری از جامعه شناسان هشداردهنده است.

این گروه از جوانان نیز به دلیل شرایط خاص خود نیازمند توجه  و برنامه ریزی مسئولان هستند، چرا که ممکن است به دلیل تبعات فرهنگی و روانی حاصل از تاخیر ازدواج دست به انتخاب های نسنجیده بزنند و یا حتی در شروع تصمیم گیری برای ازدواج با مشکلاتی روبه رو باشند که خود عامل مهمی در افزایش آمار طلاق خواهد بود.

به نظر می رسد ازدواج در ایران به پازلی می ماند که تکه های جدا مانده آن در میان هاله ای از غفلت و عدم برنامه ریزی درست گم شده است، مسئله گنگی که از مدت ها پیش تاکنون ، هنوز برای حل آن اقدام جدی و واقع گرایانه ای صورت نگرفته است ، به طوری که طلاق و تجرد بر قداست ازدواج سایه افکنده است. موضوعی که شاید تحقق مطلوب آن جهش بزرگی در پیشرفت و توسعه کشور، افزایش خانواده های بادوام،جامعه سالم و در پی آن نسلی پویا  باشد.

با این حال صرف پرداختن به مسائل اقتصادی و برجسته سازی مادیات و یا افکار کلیشه  ای در  عدم تحقق ازدواج پایدار چندان به صلاح نیست؛ چرا که دلایل پنهان دیگری از جمله عدم توانایی در انتخاب همسر مناسب و سردرگمی جوانان در انبوه ملاک ها و معیارهایی که زمانه به آن ها دیکته می کند و نیز فقدان مهارت های لازم برای داشتن یک زندگی آرام و بی تنش؛ سهم بیشتری در بروز مشکلات این حوزه داشته است.

گزارش از فاطمه زمانی

کد خبر 316482

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.