به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا،آری امروز قراری دارم قراری با کسی که سالها پیش قرارش را گذاشت و سر وعده اش رفت که رفت که رفت! و امروز من با او قرار دارم در میدان مرکزی شهرم احمدآباد! قرار است با هم دیداری تازه کنیم دل بدهیم و حرف های ناگفته بگوییم.
او برای من آمده است. از سفری دور می آید. او فقط و فقط آمده است به درد دل من گوش کند! او جوان دیروز است و من جوان امروز! او آمده است که بگوید: آی جوان امروزی! فدای تو شوم سالها منتظر ماندم که امروز سر قرار بیایم و قرار عاشقی مان را با هم مرور کنیم.
من قرار عاشقی دیروز را مرور می کنم و تو قرار عاشقی امروز را! آری او می آید تا عاشق شدن را به من بگوید و یاد بدهد نه هر عشقی بلکه عشقی که او را به مقصد رساند. عشقی که دستگیرش شد! قراری که او را به سر منزل مقصود رساند و امروز من می روم سر قرار تو هم خواستی بیا!
اما این قرار با قرارهای قبلی خیلی فرق دارد چرا؟ چون او سر قراری رفت که از حریم حرم امن کشورش دفاع کند او مدافع حرم کشور و زندگی اش شد اما مقصدش یکی بود به مادرش می گفت: می روم راه کربلا را باز می کنم و می آیم می برمت! یعنی رفت مدافع حرم شد هم حرم خانه خود هم حرم خانه های کشور و سرزمین خود و هم حرم اهل بیت (س) چراکه بچه شیعه ای که عاشق علی (ع) است، عاشق حسین(ع) است و با او نفس می کشد و فریاد بر می آورد: «حب الحسین(ع) هویتنا» خانه اش حرمی است برای اهل بیت (س) هرجا که ذکر حسین(ع) بیاید که خانه او هم این گونه است خودش حرم می شود! پس او مدافع حرم شد! و امروز عده ای از او یاد گرفتند که سر منزل مقصود رسیدن به اوست اما طریق آن فرق می کند! طریق آن را باید از مدافعان حرم یاد گرفت! او نیز شد مدافع حرم.
امروز آری باید طریقه عاشقی او را مرور کرد تا به سر منزل مقصود رسید. امروز هر دو آمده اند چه زیبا آمدنی! کسی که به قرار عاشقی دیروز رسید و کسی که به قرار عاشقی امروز رسیده است هر دو می آیند سر قرار عاشقی من، سر قرار عاشقی ما! که به من یاد دهند که عاشق شدن یعنی چه؟ چرا که زندگی بی عشق بی معناست.
دل دادن بدون عشق معنایی ندارد اما نه این عشق کوچه و پس کوچه ای ها! نه این عشقی که هر کس به آن دل می بَرند و بعد از اندکی دل می بُرند! عشقی که دل دادنی است اما دل بریدنی نیست! آری امروز حرف من این است. 2 شهید می آیند! شهید مدافع حریم کشور، شهید 8 سال دفاع مقدس و شهید مدافع حرم و من می روم سر قرارشان و می گویم: داداش گلم آمده ام فقط دستم را بگیر!
اگر دستت خالی است یاعلی! کم می شود 2 نفر با هم بیایند! کم می شود دیروزی ها و امروزی ها باهم بیایند! سال ها پیش آمدند و رفتند. هرکس توانست سر قرار رفت یاد گرفت و به سر منزل مقصود رسید مثل مسلم خیزاب ها! مثل علی شاهسنایی ها! مثل سجاد مرادی ها! مثل سید سجاد حسینی ها! دایی تقی ها! کافی زاده ها! جمشیدی ها! زارع ها! یوسفیان ها! ایزدی ها! نوری ها! مهرابی ها! محمدی ها! همه شان همه همه! آن روز در سفر قبلی شان سر قرار عاشقی آمدند! قرار گذاشتند و به قرارشان رسیدند حال نوبت توست یاعلی مدد وعده ما فلکه احمد آباد! سر قرار عاشقی! سر قراری که عاشقان دیروز و امروز با هم می آیند تا دست خالی من و تو را بگیرند بیا و دست بده! دستی برادرانه! رفیقت منتظرت است من که رفتم یاعلی مدد
نظر شما