به گزارش خبرنگار ایمنا از شهرستان شهرضا، تاریخ ایران زمین محشون از سرگذشت مردان و زنان بزرگی است که نام هر یک از آنان یادآور دنیایی از زیبایی و هنر و تلاش برای دانایی است.
از آن زمان که آریایی ها در ایران حضور یافتند تا آن زمان که کوروش سنگ بنای این تمدن دیرین را نهاد و از آن زمان که چکمههای پولادین هخامنشیان کوه و دشت را درنوردید تا آن زمان که یعقوب پسر لیث صفاری به دنبال استقلال ایرانی برآمد و از آن زمان که طلیعه اسلام دری از نور را بر روی ایرانیان گشود تا آن زمان که شاه عباس و نادرشاه و کریم خان به دنبال پی ریزی شالودههای تمدنی بزرگ در خاورمیانه بودند؛ در مکتبهای علم و تحقیق نیز مردان و زنانی از جنس نور بودند که همه تلاش آنها ترویج دانایی و عشق و خوبی در میان مردمان ایران و جهان بود.
از فردوسی طوسی شاهنامهای به عظمت تاریخ ایران بر جای ماند و از سعدی هزارن شهد شکرریز، از حافظ عارفانهای بی نظیر ماند و از سنایی قصایدی آمیخته با حکمت، نظامی شوری در گنجه نهاد که تا قاف عشق رسید و مولوی شش دفتر سرود محشون از راهی بی پایان که تا خدا ادامه دارد.
تاریخ ایران در جهان بی نظیر است به دلیل آنچه چنین مردان و زنانی ساخته و پرداختهاند. هریک از شهرهای ایران زادگاه دهها شاعر و عارف و فیلسوف و دانشمندی است که در نوع خود در عالم بی نظیر بودهاند.
شهرضا، یکی از آن شهرهای ایران اسلامی است که اگر بخواهیم از قدر و عظمت علمی و فرهنگی آن بگوییم، نه این مقال، مجال آن میدهد و نه خامه نگارنده را توان پرداختن به همه ابعاد آن است؛ پس در این مهلت کوتاه و به بهانه فرارسیدن ۱۹ تیرماه، نخستین سالروز درگذشت بانوی ادب و عرفان ایران زمین، «مهدیه الهی قمشهای» درباره او سخن میگوییم.
او متولد ۱۳۱۶ هجری شمسی در شهر ادب پرور شهرضا بود، تخلص «آتش» را در شعر و ادب برای خود برگزید؛ می توان او را یکی از کسانی شمرد که در شناخت مولوی، تلاش و مطالعه قابل توجهی داشته است و حاصل مطالعات و نیز تلاش بر دریغش در شناخت ادبیات عرفانی را در جلسات در معرض استفاده و داوری علاقه مندان گذاشته است.
او که از سن ۵ سالگی در خدمت پدرش، حکیم فرزانه مرحوم آیت اللّه الهی قمشه ای بوده، پیش از آنکه حرف زدن را کاملاً بیاموزد، به شعر و ادب علاقه مند شده و پیش از صحبت کردن شعر می خوانده است.
این ویژگی بسیاری از بزرگان شعر و ادب شهرضاست، تا جایی که در سرگذشت استادان آشفته و پریش شهرضایی نیز چنین میخوانیم.
در هفت سالگی با مثنوی الاطفال آشنا شده و در این راه علاوه بر محضر پدر از محضر اساتیدی چون «جلال همایی»، «شهابی»، «صدرالدین محلاتی» دکتر شفق» و «علامه محمدتقی جعفری» بهره برده و پس آن سالها با تحقیق و تفحص در مثنوی مولوی به تحلیل و تفسیر اشعار مولانا جلال الدین بلخی پرداخته و آثار این عارف و شاعر بزرگ را موضوعات قرآن کریم تطبیق میداد.
این استاد برجسته شهرضایی حدود ۶۰۰۰ بیت از ابیات مثنوی را در سینه سپرده و از حفظ داشت، و این افزون بر آن طبع شعری و ذوق ادبی خود را نیز همچون آب روان در مزرع کلمات جاری و به سرایش اشعاری بی نظیر میپرداخت.
مروری بر زندگینامه...
پدر استاد دکتر مهدیه الهی قمشه ای، مرحوم حکیم محی الدین الهی قمشه ای بود. یاکانشان از سادات بحرین بودند و خود می گوید:
نیاکان او از سادات بحرین بودند، آنان در زمان نادر به شهر کوچک (قمشه) کوچ کرده و در آنجا رحل اقامت افکنده بودند. نیای بزرگ ایشان حاجی ملک و نیایشان عبدالحمید در تاکستانهای این شهر حکمت خیز، آب و ملک و سود و سودایی داشتند، اما زنّار خدمت به میان بسته بودند و در آبادانی شهر از بنای مسجد و مدرسه و حفر قنات و سایر خدمات از هیچ تلاشی هیچ فروگذار نمی کردند
او در باره پدر خویش چنین میسراید:
پدر دانشوری بد بوالحسن نام***چو شیخ خارقان جانش منور
پدر و مادر استاد محی الدین الهی قمشهای در چهارده سالگیِ او، در مشهد و شهرضا جان سپردند و او برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت، ولی در آنجا زیاد نماند:
از آنجا آمدم باری سپاهان*** نکوشهری است لیک ای خامه بگذرو از آنجا به شهر مقدس مشهد رفت و در خدمت «آقابزرگ خراسانی» و «ادیب نیشابوری»، ادبیات عرب و عجم خواند و از «آقاحسین فقیه» و «حکیم بُرسی» نیز کسب فیض کرد و پس از سالها به تهران آمد.
مرحوم الهی قمشه ای پس از شهادت همشری دیگرش، مرحوم سیدحسن مدرس، به جای ایشان در مدرسه سپهسالار سابق ـ شهید مطهری فعلی ـ به تدریس فلسفه و الهیات می پردازد و حدود هفت سال از عمر خویش را صرف ترجمه قرآن کریم می کند. همچنین وی بیش از چهل سال در خدمت دانشگاه تهران و تربیت دانشجو بود.
از مرحوم مهدی الهی قمشهای ۱۱ جلد کتاب در عرفان، فلسفه و ادب، در قالب نظم و نثر باقی مانده است.
مرحوم الهی قمشه ای در شامگاه ۲۴ اردیبهشت سال ۱۳۵۲ در سن ۷۴ سالگی در حالی که قلم در دست داشت و آخرین پیرایش را در ترجمه خود از قرآن انجام می داد، دیده از جهان فرو بست.
مادر استاد مهدیه الهی قمشهای، در دبیرستانهای فرانسویان درس خوانده و فعالیتهای ادبی وی نیز کمابیش برقرار بوده، از ایشان کتاب «خوشهها» باقی مانده است.
«نظام الدین الهی قمشه ای»، یکی از برادران او، که استاد فلسفه و همدوره با «حاج آقا مصطفی خمینی» بود، در سال ۱۳۷۶ فوت کرد، او در زمان فوتش رییس کتابخانه دانشگاه تهران بود.
برادر دیگرش «دکتر حسین الهی قمشه ای» است که پدرش درباره او چنین سروده:
همه جانند و باشد جان شیرین***حسین آقا طفل عشق نازپرور
دکتر حسین الهی قمشه ای از دوران کودکی با استعداد شگرف در خدمت پدر بود و در شبهای جمعه که مرحوم پدر تفسیر قرآن می گفتند؛ او با سن کم، ضمن پذیرایی از دوستان برای آموختن و بهره گرفتن از محضر پدر سراپا گوش بودند، تا حدی که اگر شب جمعه ای حسین حضور نداشت، پدر میگفت: «امشب ضبط صوت ما نیست و من شوقی برای گفتن ندارم»
حسین محی الدین الهی قمشه ای در سال ۱۳۱۸ در تهران به دنیا آمد و پس از طی تحصیلات ابتدایی و عالی در سال ۱۳۴۳ به دریافت دکترای معارف اسلامی در رشته معقول از دانشگاه تهران نایل آمد. دروس حوزوی را نیز نزد پدر فرا گرفت و از سال ۱۳۴۵ به تحقیق و تألیف و تدریس در دانشگاه تهران و سایر مراکز آموزش عالی کشور اشتغال یافت.
سه خواهر دیگرش نیز هر یک به کاری مشغول هستند: یکی در کشور کانادا جزء مشاوران موفق است؛ دیگری استاد درس روانشناسی در دانشگاه رودهن و خواهر سوم، دبیر ادبیات در ناحیه دو کرج است، لیکن در بین هر چهار خواهر طبع شعرگویی تا در حد کمال، فقط در مهدیه وجود داشت.
فکر و نظر مهدیه الهی قمشهای...
او علاقه خاصی به دیوان حافظ و مثنوی داشت؛ مثنوی مولانا را تجلی قرآن میدانست و عقیده داشت که ما میتوانیم تمام ظرایف دلبری شاعران را در کلام قرآن ببینیم.
او «حافظ» را عصاره اندیشه مولانا میداند و عقیده دارد وقتی که مولانا را بشناسیم، می توانیم حافظ را هم بشناسیم. استاد مهدیه الهی قمشهای شعر حافظ را زبان گویای جامعه ایرانی میدانست و دیوان حافظ را مجموعهای از شعر خوب فارسی.
از منظر دکتر مهدیه الهی قمشهای در شعر، مرد به طور کلی تجلی عاشق است، مثل بلبل و گل تجلی معشوق است، و معشوق در این عالم زن است، او معشوق را با زن مقایسه می کنند، و او را وجد اوصافی همچون بالابلند، عشوه گر و نقش باز میداند.
مهدیه الهی قمشهای که از ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ به دلیل مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری شدهبود، در ۱۹ تیرماه درگذشت.
از جمله آثار او میتوان به بهار عشق: منتخب اشعار، نشر: خط زرین (۱۳۸۷) معبد عشق، مجموعه اشعار، نشر: علم (۱۳۸۲)، کربلا وادی عشق، سروده: مهدی الهی قمشهای، بازسرایی: مهدیه الهی قمشهای، نشر: فاران (۱۳۸۸) خاطرات من با پدرم اشاره کرد.
نظر شما