خبرگزاری ایمنا - گروه سیاسی - محدثه احمدی: چندی پیش بود که رهبر معظم انقلاب در دیداری با دانشجویان دانشگاههای کشور در رابطه با عملکرد برخی مسئولان فرهنگی، عبارت «آتش به اختیار» را به کار بردند؛ از آنجایی که این عبارت برای نخستین بار است که در زمینه فرهنگ استفاده می شود ممکن است ابهاماتی در فهم آن به وجود آورد و سبب عکسالعملهای نا به جا شود؛ از این رو باید توجه داشت هدف مقام معظم رهبری از مطرح کردن موضوع آتش به اختیار چیست تا از کج فهمیها و تفسیر به رأیهای احتمالی جلوگیری شود؛ چراکه اخیرا برخی با آماده کردن بنری در نماز جمعه تهران و همچنین توهین به رئیس جمهور در راهپیمایی روز قدس قصد داشتند خود را ولایتمدار جلوه دهند در حالی که به گفته محمد تقی رهبر «این افراد تندرو نه حزب اللهی هستند و نه ولایتمدار و اینها هیچ ربطی به جریان اصولگرا ندارند.»
معنای آتش به اختیاری یک قرابت معنایی با جملهای از رهبر معظم انقلاب بعد از فتنه 88 مبنی بر اینکه «شما دانشجویان، افسران در صحنه جنگ نرم هستید» دارد؛ به این معنا که دانشجویان «باید در این عرصه فعالیت داشته باشند و اقدامات لازم را در راستای خنثی سازی جنگ نرم، حفظ سنگرهای ایمانی، اعتقادات مردم و ارزشهای جامعه انجام دهند».
البته جنگ روانی تنها مختص به بیرون مرزها نیست بلکه با مسائل داخل کشور نیز مرتبط است؛ به گونهای که برخی تحلیلگران مسائل سیاسی بر این عقیدهاند که این عده یا مردم عادی بودند که به بیحرمتیهای چند ماه اخیر روحانی، واکنشِ آمیخته با هیجان نشان دادهاند یا عناصر مأموریتداری که برنامه داشتهاند تا از این طریق برای روحانی مظلومنمایی کنند.
همانگونه که رهبر انقلاب اسلامی در خصوص شعار دادن علیه مسئولان اینگونه اشاره کرده بودند «این که من از بعضی مسئولان و سران کشور گلهگزاری کردم، موجب نشود که حالا یک عدهای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار مخالفم؛ همچنین اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، بنده با این کارها مخالفم؛ این را من صریح بگویم».
از سوی دیگر این مسئله به ظاهر مبهم سبب شده بود که از عبارت آتش به اختیاری سوء استفاده شود؛ تفسیر به رأی یکی از مصادیقی بود که بر ابهام ظاهری این مسئله برای برخی مسئولان و رسانهها صحه گذاشت و زمینه سوء استفاده را فراهم کرد؛ به گونهای که این بار هم بسیاری از رسانهها سکوت اختیار نکردند و به این سخن رهبری به نفع خود واکنش نشان دادند «رسانههای دشمن روی این قضیه مانور میدهند و به دنبال بهرهبرداری در راستای منافع خودشان هستند، اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم». چراکه دشمنی در ذات فرصت طلبان همواره وجود دارد و به قول سردار جوانی «رسانههایی که سالهای سال است تمامی حریمها را شکستهاند به ارزشها هجمه وارد میکنند و همه چیز را زیر سؤال میبرند؛ با صحبتهای مقام معظم رهبری برآشفته شدند و به دنبال این هستند که با ارائه تفسیرهایی در راستای اهداف خودشان به مطالب ایشان جهت دهند».
این در حالی است که اصل موضوع آتش به اختیاری مربوط به مسائلی است که دچار اختلال و نوعی مشکل شده اند، به عنوان نمونه زمانی که در خط مقدم جنگ مشکلی به وجود میآید و امکان برقراری ارتباط با مرکز اطلاعات دهنده وجود ندارد، رزمندگان حاضر در خط مقدم آتش به اختیار هستند تا از خطرات احتمالی پیشگیری و آسیبهای موجود را دفع کنند؛ در همین راستا طرح عبارت آتش به اختیار در زمینه فرهنگی به این علت است که «امروز دستگاههای فرهنگی دچار نوعی اختلال شدهاند» و این اعتقادی است که سردار جوانی هم به آن صحه می گذارد.
البته مسئله موضوع جدیدی هم نیست همانطور که سردار جوانی می گوید «رهبر انقلاب از برخی دستگاههای فرهنگی گله داشتند و تذکرات پیدرپی دادهاند...یکی از این دستگاهها، وزارت ارشاد است»، هر عقل سلیمی میگوید از دوستی که با دشمن هم نوا شده باید حذر کرد به ویژه در حوزه فرهنگ که می تواند روح و جسم آدمی را تحت تأثیر قرار دهد؛ «یک دستگاهی با نامهنگاری به صدا و سیما، درخواستی در رابطه با ربنای معروف شجریان داشته است؛ البته رهبر هم در مورد آن صحبتی نکردند؛ اما باید توجه داشت شجریان در سالهای اخیر به شبکههای ضد انقلاب و صهیونیستی متصل شده است».
حالا درد از جایی آغاز می شود که مقر فرماندهی به سوی دشمن میل پیدا کند؛ شاید مانند اوایل جنگ که پس از مدتی مشخص شد فرماندهی کل قوا دست در دست منافقان دارد؛ دورانی که همه نیروهای مسلح را مجبور کرده بود آتش به اختیار باشند؛ «زمانی که وزارت ارشاد چنین رویکردی را پیدا میکند بیان کننده این است که تحت نفوذ دشمن قرار گرفته، دچار اختلال شده و دیگر نمیتواند از ارزشهای اسلامی، انقلابی و دینی حمایت کند؛ اینجاست که باید هستههای فکری، فرهنگی و دانشجویان باید خودشان در صحنه حضور یابند»؛این همان آتش به اختیاری است که در دوران دفاع مقدس منجر به عملیات فرمانده کل قوا و زمینه ساز شکست حصر آبادان شد.
رهبر انقلاب بارها نهیب زده اند؛ از شبیخون فرهنگی گرفته تا تهاجم فرهنگی و جنگ نرم؛ جنگی که سبب تسخیر ذهن ها در راستای اهداف پلید برای تضعیف طرف مقابل می شود؛ همان جنگ نرمی که سبب شده تا فتنه ای چون 88 پدید آید و ادعای دروغ تقلب از سوی بسیاری باور پذیر باشد و 8 ماه کشور به لبه پرتگاه برود؛ حال امروز فرماندهی فرهنگ دوباره غافل شده است و چه بسا دشمن دوباره کمین گرفته باشد؛ «دستگاهی که دچار اختلال میشود، اولویتها و دغدغه هایش چیز دیگری میشود؛ به عنوان نمونه طرح پخش شدن یا نشدن ربنای فلان خواننده قبل از اذان، نشان دهنده این است که امروزه طراحان این موضوع به اولویتها و دغدغههای اصلی توجه ندارند».
البته نا گفته نماند آتش به اختیاری نیازمند آموزشهای مبتنی بر اصول، قواعد، دفاع از خطوط نظامی، منافع و ارزشهاست با این وجود آتش به اختیار بودن را نمیتوان با ایجاد هرج و مرج و سردادن شعارهای حرمتشکن توجیه کرد.
بنابراین در پاسخ به افرادی که در راستای برداشتن سنگ مخالفت با موضوع، عبارت آتش به اختیار را آشفتگی و هرج و مرج تلقی کردهاند؛ باید گفت سخت در اشتباه اند؛ سردار جوانی هم بر این مسئله تأکید ویژه دارد «این موضوع به معنای هرج و مرج نیست بلکه به این معناست که هیچگاه تکلیف از کسی ساقط نمیشود چراکه خود آن دستگاه در آن زمینه به خوبی عمل نکرده است» و این وظیفه برای همه ما تعیین کننده می شود که «آتش به اختیاران باید بر اساس چارچوب دستگاهها عمل کنند» چارچوبی که بر اساس اصول و قواعد تنظیم شده است نه بر اساس سلیقه شخصی با هدف تفسیر به رأی.
امروز نکته قابل توجه این است که عده ای هر گونه بخواهند توهین می کنند؛ دیگران را متهم می کنند؛ نکته جالبتر اینکه شعار زنده باد مخالف من هم سر می دهند؛ اگر کسی هم به آنها کوچکترین اهانتی بکند به سرعت از او شکایت می کنند؛ به حدی که این میزان شکایت در هیچ یک از مدیران جمهوری اسلامی تاکنون سابقه نداشته است؛ شاید به این دلیل است که بام آنها دو هوا دارد؛ «مسئولانی که تعابیر قانون گریزی را برای آتش به اختیاری به کار میبرند باید به ایجاد هرج و مرج در فضای مجازی با ژست آزادی خواهی و طرفدار آزادی خواهی بودن پاسخگو باشند؛ چرا که این موارد؛ هرج و مرج و عبور از خطوط قرمز است؛ مسئولان باید پاسخ دهند که چرا چنین وضعیتی را به وجود آوردند».
البته هرج و مرج تنها مربوط به دنیای واقعی نمیشود و به دنیای مجازی نیز مرتبط است؛ در دنیای الکترونیک امروزی شاید کمتر کسی باشد که با فضای مجازی و جریانات آن سر و کار نداشته باشد؛ به همین خاطر است که فضای مجازی ساده ترین مسیر برای دشمنان در راستای رسیدن به اهدافشان است چراکه به وسیله آن میتوانند در فکر و ذهن مخاطب رخنه کنند و روی آن به طور مستقیم اثر بگذارند، البته نباید منکر فضای مجازی شد و این در صورتی امکان پذیر است که این فضا با تدبیر و تفکر صحیح مدیریت و همچنین استقبال شود، به گونهای که به عملکرد مسئولان و مردم آسیب نزند «باید دید حملاتی که به ارزشها و اعتقادات در فضای مجازی میشود براساس موازین، معیارها، مقررات و ارزشهاست یا نه؛ اگر هست با چه استدلالی است و اگر نیست باید دید آقایانی که به موضوع ایجاد فضای مجازی افتخار میکنند، آیا طبق قانون عمل کردهاند و به وظایفشان عمل کردهاند یا نه؟ که قطعا (به وظایفشان عمل) نکردهاند ... و جایی که باید با سیاستهای خود از مسائل حمایت کنند، حمایت نمیکنند و آنجایی که نباید ورود پیدا کنند، ورود میکنند».
اما واقعیت بیان کننده چیز دیگری بود؛ هرج و مرج خواندن عبارت آتش به اختیاری واکنشی بود که برخی مسئولان برای مقابله با اعتراضها و انتقادها از خود نشان میدادند؛ اگر کسی بداند حق به جانب است چرا باید به اعتراضات پیش رو واکنش نشان دهد و با انتقادها آشفته شود؟ چراکه عکس العملها در صورتی توجیه پذیر خواهد بود که خود متوجه وجود نقص در کارمان شده باشیم؛ سردار جوانی هم به این موضوع عقیده دارد «مسئولان خود فهمیدهاند مشکلی در کارشان هست که رهبر معظم انقلاب با به کار بردن عباراتی همچون آتش به اختیاری در بیانات خود، اینگونه به این مسأله تأکید میورزند.»
اما هدف از ایجاد تفکر هرج و مرج به تسخیر ذهن ختم نمیشد چراکه سنگرهای دینی و اعتقادی را نیز نشانه گرفته بود؛ آنگونه که رهبر معظم انقلاب تأکید دارند؛ «دشمنان به دنبال این هستند که از طریق هجمه به باورها و ارزشهای جامعه ما، سنگرهای دینی و اعتقادی و ایمانی را که نگهدارنده ملت ایران است، فرو بریزند»؛ اما آیا راهکاری برای مقابله با تضعیف جامعه ما توسط دشمن وجود دارد؟ راهکاری که نقشههای دشمن را نقش بر آب کند و نه تنها از فروریختن سنگرهای دینی جلوگیری کند بلکه پایه و بنیه آن را قویتر کند؛ اینها سؤالاتی است که پاسخ آن میتواند مفهوم آتش به اختیاری را برای ما روشن تر کند همانگونه که سردار جوانی هم به آن اشاره میکند «هستههای فرهنگی باید در هرکجا که هستند از ارزشها دفاع کنند و با توطئههای فرهنگی، شبههها و ابهاماتی که در فضای مجازی مطرح میشود با حضور فعالانه مقابله کنند».
البته همانگونه که گفته شد مقابله با دشمن در بیرون از مرزها کافی نیست و لازم است از آسیبهای احتمالی که ممکن است در داخل کشور، جامعه را تهدید کند پیشگیری شود؛ عقلانیت هم همین را حکم میکند؛ مطابق عقلانیت هیچگاه پخش شدن یا نشدن یک ربنا مهمترین مسئله فرهنگی کشور نیست همانگونه که هیچ عقل سلیمی توهین به رئیس جمهور را در روز شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نمیپذیرد؛ در گذشته هم دیده بودیم که رهبر معظم انقلاب توهین به رئیس مجلس را حتی اگر از ناحیه حزب اللهیها هم باشد نمیپسندند بنابراین «لازم است که فرمایشات رهبری به درستی تبیین شود تا افراد کمتر بتوانند سوء استفاده کنند»؛ ضمن اینکه این سوء استفاده میتواند تعبیر نادرست سخنان رهبری باشد، یا اقداماتی نابجا.
نظر شما