به گزارش ایمنا، خانم جوانی که برای گرفتن مشاوره به مرکز مشاوره آرامش آمده بود در خصوص مشکلی که به خاطر آن به این مرکز مراجعه کرده بود درد دل کرد و گفت: من و همسرم هر دو شاغل هستیم و دختری داریم که در مقطع سوم دبیرستان مشغول به تحصیل است؛ با تماس مدیر مدرسه متوجه شدم دخترم به شدت با افت تحصیلی مواجه شده و بعضی از روزها هم به مدرسه نمیرود.
زمانی که این موضوع را از دخترم پرسیدم با پرخاشگری و تندی با من برخورد داشت و جواب سر بالا می داد من هم سختگیریها را زیاد کردم و هر روز با مدرسهاش در تماس بودم تا مطمئن شوم در مدرسه است یا نه؟
زمانی که در خانه بودم متوجه استفاده بیش از حد او از موبایلش شدم، هر چه به او تذکر میدادم فایدهای نداشت حتی تهدیدش کردم که موبایلش را میگیرم ولی باز هم بیفایده بود.
همیشه یا در صفحات مجازی بود و یا تلفنی با دوستانش صحبت میکرد. تا اینکه یک روز بعد ازظهر که از سر کار به خانه آمدم متوجه شدم که دخترم در اتاقش نشسته و تلفنی با کسی صحبت میکند با عصبانیت وارد اتاق شدم و موبایل را گرفتم و متوجه شدم آن شخصی که با او صحبت میکند یک پسر است، از رفتار دخترم کلافه شده بودم از شدت عصبانیت سیلی محکمی به صورتش زدم و با فریاد به او گفتم: چرا این کار را میکنی!؟ مگر من و پدرت برایت کم گذاشتیم که اینطور رفتار میکنی؟ و او فقط گریه میکرد و میگفت که برایم توضیح میدهد.
من به حرفهایش توجه نکردم و از اتاق بیرون آمدم و او را در اتاقش حبس کردم و منتظر ماندم تا پدرش بیاید و موضوع را به او بگویم وقتی همسرم رسید موضوع را برایش تعریف کردم و او هم با عصبانیت وارد اتاق شد و او را به خاطر این رفتارش به باد کتک گرفت، من هم که فکر میکردم این تنبیه او را سرعقل میآورد اصلاً مانع همسرم نشدم.
اما فردای آن روز دخترم از مدرسه فرار کرده بود و بعد از کلی جستجو و کمک گرفتن از پلیس متوجه شدیم که به خانه پسری که ۱۹ سال دارد و با او دوست شده، رفته است. ما از آن پسر شکایت کردیم ولی نمیدانم چطور به دخترم بفهمانم که آن پسر برای او مناسب نیست و عاشق شدن و ازدواج کردن برای او در این سن و سال زود است و آنها شرایط ازدواج باهم را ندارند.
کمبود محبت به فرزندان و بیتوجهی
کارشناس مرکز مشاوره آرامش در خصوص این ماجرا گفت: در یک خانواده سالم و پویا، میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان، رابطهای انسانی، سالم و محبتآمیز وجود دارد؛ والدین توانمند کسانی هستند که از دانش و مهارتهای لازم در خصوص ارتباط با فرزندان برخوردار باشند و اگر فرزندان آنان در مراحل مختلف زندگی با بحرانهای متفاوت مواجه شوند میتوانند مشکل خود را خیلی راحت و با اطمینان خاطر نزد آنان مطرح نمایند.
وی افزود: با توجه به داستانی که از نظرتان گذشت میتوان نتیجه گرفت که والدین بالاخص مادر، فاقد مهارتهای لازم برای ایجاد ارتباط با فرزند خود بوده است، همچنین آنان دانش، آگاهی و مهارت لازم را برای حل مشکل نداشته، با اعمال خشونت و رفتار پرخاشگرانه وضعیت را حادتر کردند.
این کارشناس ارشد مشاوره ادامه داد: غیبتهای طولانی پدر از خانه، ساعتهای طولانی دوری مادر شاغل از خانواده، تحولات اجتماعی و کمرنگ شدن ارزشهای مذهبی و اخلاقی را باید عامل اصلی بیثباتی در خانوادهها دانست. خانوادهای که در آن محبت کافی به فرزند عرضه نمیشود خانوادهای نابسامان است.
وی افزود: نظارت غیرمستقیم بیشتر خانوادهها بر امور مختلف نوجوان از جمله، وضعیت تحصیلی، اخلاقی، انضباط و گذراندن اوقات فراغت به رشد روانی بهنجار آنان کمک می نماید.
پیشگیری از رفتار نابهنجار فرزندان با تقویت ارتباط عاطفی
کارشناس مرکز مشاوره آرامش افزایش و تقویت ارتباط عاطفی میان اعضای خانواده را یکی از راههای پیشگیری از بروز رفتارهای نابهنجار و پرخاشگرانه در کودکان و نوجوانان عنوان و اظهار کرد: والدین باید راهکارهای حل مساله و ارتباط با فرزندان خود را فرا بگیرند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی اظهار داشت: والدین باید در مواجهه با مسائل و مشکلات نوجوانان به جای شتابزدگی و پرخاشگری به آنان، آرامش خود را حفظ نموده و به طرز صحیح و منطقی برخورد نمایند، نظارت غیرمستقیم بر رفتارهای نوجوانان به صورت مستمر و مداوم و توجه به تغییرات رفتار آنان مانند گوشهگیری، عبوس بودن، درخود فرو رفتن و دیگر رفتارهای هشداردهنده تنها با ارائه مشاورههای منطقی و مناسب میتواند کج رفتاریهای فرزندان را کاهش دهد.
نظر شما