به گزارش ایمنا، همچنین درسهای تربیتی آنان نسبت به فرزندان خویش، در تمامی زمینه های اخلاقی و رفتاری، سرمشق کاملی برای تشنگان زلال معرفت و پناهگاه استواری برای دوستداران فرهنگ متعالی اهل بیت عصمت (ع) خواهد بود.
اما در این بین شناخت یکی از وفاداران در میان این اهل بیت بر همه طالبان حقیقت ضرورت دارد. وفاداری که نه تنها شیعیان را به خود وابسته کرده بلکه تعداد بیشماری از پیروان مذاهب مختلف را نیز مجذوب خود ساخته است. چهارم شعبان مصادف با میلاد مردی است که تاج درخشان بندگی حضرت حق و اطاعت از راهبر و پیشوای زمان خود را بر سر دارد.
عباس (ع) در فضایی چشم به جهان گشود که رایحه دل انگیز وحی، آن را آکنده بود و در دامان مردی سترگ پرورش یافت که بر کرانه های تاریخ ایستاده بود. در خانه ای رشد کرد که از زیور و زینتهای دنیایی تهی، اما از نور ایمان سرشار بود.
پیداست که عباس (ع) نیز از همان آغاز و در همان خانه با مفهوم ستیز با ظلم آشنا شده است و از همانجا زمینه های ایستادگی و جانفشانی در راه حق در او به وجود آمده است. در محضر پدری که پدر یتیمان بود و غمخوار و همزبان غریبان؛ پدری که لقمه های اشک آلود را با دست خود در کام یتیمان می گذاشت و ۲۵ سال، هر روز ثمره دسترنج خود را با نیازمندان تقسیم می کرد. پدری که افسار دنیا را رها کرده بود و از هر تعلق وارسته و از هر کاستی پیراسته بود. مردی که مدال سالها پیکار در رکاب رسول خدا (ص) را به گردن آویخته بود و بتهای جاهلیت را شکسته و خیبرهای الحاد را در هم نوردیده و فتح کرده بود و در دامان مادری که انگیزه ازدواج شوهرش با او را تا دم مرگ از یاد نبرد و آن را بن مایه تربیت فرزندان برومندش قرار داد؛ او که از همان آغاز فرزندان خود را بلاگردان فرزندان فاطمه (ع) خواست و پس از شهادت شوهر مظلومش، علی (ع)، هرگزبه ازدواج مردی دیگری در نیامد.
دوران کودکی و نوجوانی حضرت عباس (ع)
حجت الاسلام والمسلمین علی امین رستمی از اساتید حوزه و دانشگاه در گفتگو با ایمنا درباره دوران کودکی حضرت عباس(ع) گفت: تاریخ گویای آن است که امیرالمؤمنین (ع) همت فراوانی بر تربیت فرزندان خود مبذول می داشتند و عباس (ع) را علاوه بر جنبه های روحی و اخلاقی از نظر جسمانی نیز پرورش دادند، تا جایی که از تناسب اندام و ورزیدگی اعضای او، به خوبی توانایی و آمادگی بالای جسمانی او فهمیده می شد، علاوه بر ویژگی های وراثتی که عباس (ع) از پدرش به ارث برده بود، فعالیتهای روزانه، اعم از کمک به پدر در آبیاری نخلستان ها و جاری ساختن نهرها و حفر چاه ها و نیز بازی های نوجوانانه بر تقویت قوای جسمانی او می افزود.
این کارشناس مذهبی افزود: جالب است بدانید که از جمله بازیهایی که در دوران کودکی و نوجوانی عباس (ع) بین کودکان و نوجوانان رایج بود، بازی ای به نام «مداحی» بود که تا اندازه ای شبیه به ورزش گلف می باشد و در ایران زمین به «چوگان» شهرت داشته است، در این بازی که به دو گونه سواره یا پیاده امکان پذیر بود، افراد با چوبی که در دست داشتند، سعی می کردند تا گوی را از دست حریف بیرون آورده، به چاله ای بیندازند که متعلق به طرف مقابل است.
وی افزود: این گونه سرگرمیها نقش مهمی در چالاکی و ورزیدگی کودکان داشت. افزون بر آن نگاشته اند که امیرالمؤمنین (ع) به توصیه ی پیامبر (ص) مبنی بر ورزش جوانان و نوجوانان، اعم از سوارکاری، تیراندازی، کشتی و شنا جامه عمل می پوشانید و خود شخصاً، فنون نظامی را به عباس (ع) می آموخت که این موضوع نیز گام مؤثر و سازنده ای در پرورشهای جسمانی عباس (ع) به شمار می رفت.
عباس (ع) پرورش یافته شجاعت علی (ع)
امین رستمی در پاسخ به این سوال که روحیه جنگ آوری حضرت عباس (ع) به چه منظور بوده و چگونه شکل گرفته است گفت: به حق، امیرالمؤمنین (ع) بیشترین سهم را در این بروز و اتصاف این ویژگی برجسته و کارآمد روحی در عباس(ع) بر عهده داشت و تیزبینی امیرالمؤمنین (ع) در پرورش عباس (ع)، از او چنان قهرمان نام آوری در جنگهای مختلف ساخته بود که شجاعت و شهامت او، نام علی (ع) را در کربلا زنده کرد.
وی افزود: روایت شده است که امیرالمؤمنین (ع) روزی در مسجد نشسته و با اصحاب و یاران خود گرم گفتگو بود، در این لحظه، مرد عربی در آستانه در مسجد ایستاد، از مرکب خود پیاده شد و صندوقی را که همراه آورده بود، از روی اسب برداشت و داخل مسجد آورد، به حاضران سلام کرد و نزدیک آمد و دست علی (ع) را بوسید و گفت: مولای من! برای شما هدیه ای آورده ام و صندوقچه را پیش روی امام نهاد. امام در صندوقچه را باز کرد. شمشیری آب دیده در آن بود، درهمین لحظه، عباس (ع) که نوجوانی نورسیده بود، وارد مسجد شد، سلام کرد و در گوشه ای ایستاد و به شمشیری که در دست پدر بود، خیره ماند. امیرالمؤمنین (ع) متوجه شگفتی و دقت او گردید و فرمود: فرزندم! آیا دوست داری این شمشیر را به تو بدهم؟ عباس (ع) گفت: آری! امیرالمؤمنین (ع) فرمود: جلوتر بیا! عباس (ع) پیش روی پدر ایستاد و امام با دست خود، شمشیر را بر قامت بلند او حمایل نمود، سپس نگاهی طولانی به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد. حاضران گفتند: یا امیرالمؤمنین! برای چه می گریید؟ امام پاسخ فرمود: گویا می بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله می کند تا اینکه دو دستش قطع گردد...
وی خاطرنشان کرد : باید به این نکته رسید که این روحیه جنگ آوری چیزی جز وفاداری به برادر خود نبوده است و به حق عباس (ع) اسطوره وفا است.
حجت الاسلام امین رستمی در ادامه افزود: حضرت عباس (ع) یگانه سرداری است که انسانیت در دلاوری ها، تبعیت وی از مقام ولایت و امامت و دیگر صفات برجسته اش برای او همانندی نمی شناسد.
وی افزود: او در نبرد نینوا اراده استوار و وصف ناپذیری را از خویش بروز داد و با قلبی مطمئن و آرام و عزمی استوار و پولادین، سپاه خصم دون صفت را در موجی از بیم و هراس فرو برد و آنان را در میدان رزم دچار هزیمت ساخت.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: حضرت عباس (ع) علاوه بر سلحشوری شگفت آور، نمونه کاملی از خصال و مکارم عالی را در نهاد نورانی خود به شکوفایی رسانده بود و اگر کربلا را منظومه ای منور تصور کنیم که خورشید پرتوافشان آن حضرت امام حسین (ع) است، او در این مجموعه چون ماه می درخشد.
وی در ادامه به خصلت شجاعت حضرت پرداخت و افزود: دلیری و شجاعت، گویاترین نشان مردانگی است؛ زیرا نشانه قوت و استواری و ایستادگی در برابر حوادث می باشد.
وی افزود: ابوالفضل این صفت والا را از پدرش که شجاعترین انسان هستی است و دایی هایش که از دلاوران نامدار عرب بودند و درمیان سایر قبایل بدین صفت مشهور بودند به ارث برده بود. ابوالفضل دنیایی از قهرمانی ها بود و آنگونه که مورخان گفته اند در جنگهای همراه پدرش هرگز ترسی به خود راه نداد.
وی افزود: روز عاشورا نیز آنچنان شجاعتی از خود نشان داد که زبانزد تاریخ گشت. ابوالفضل در این روز که از حماسی ترین روزهای تاریخ اسلام است، در برابر انبوه دشمنان که دشت را پر کرده بودند آنقدر دلاوری نشان داد که شجاعان قوم را متزلزل و عامه سپاهیان را هراسان کرد و زمین، زیر پایشان لرزید و مرگ بر آنان سایه افکند تا آنجا که به حضرتش پیشنهاد فرماندهی کل سپاه را در صورت کناره گیری از یاری برادرش دادند. لیکن عباس بر آن تمسخر زد و بر ایمان و عقیده اش و دفاع از آرمان مقدسش افزوده شد.
ایمان به خدا بنیانی ترین ویژگی حضرت عباس (ع)
این کارشناس مذهبی در ادامه به یکی از خصوصیت های برتر عباس (ع) که ایمان به خداست اشاره کرد و افزود: قوت ایمان به خدا و استواری در آن، یکی از بارزترین و بنیادی ترین ویژگیهای ابوالفضل بود.
وی افزود: حضرت در دامان ایمان، مرکز تقوا و آموزشگاه خداپرستی و خداخواهی، تربیت یافت و پدرش، پیشوای موحدان و سرور متقیان، جانش را با جوهر ایمان و توحید حقیقی پرورش داد و تعذیه کرد. پدر، او را با ایمان مبتنی برآگاهی و تعمق در حقایق هستی و رازهای طبیعت، تغذیه نمود؛ ایمانی که خود چنین وصفش کرده بود: «اگر پرده ها برایم کنار زده شوند، بر یقینم افزوده نخواهد شد».
امین رستمی افزود: این ایمان ژرف و ریشه دار با ذرات وجودحضرت عباس عجین شد و او را به یکی از بزرگان تقوا و توحید بدل ساخت و بر اثر همین ایمان پایدار و عظیم بود که ایشان، خود، برادران و شماری از فرزندانش را در راه خدا و تنها برای خدا قربانی کرد.
وی خاطرنشان کرد: عباس(ع) با دلاوری به دفاع از دین خدا و حمایت از عقاید اسلامی که در آستانه تحریف شدن و نابودی در زمان حکومت امویان قرار گرفته بود، برخاست و در این کار فقط خداوند و رضای حق و جایگاه اخروی را مد نظر داشت.
وفاداری بی مانند
حجت الاسلام امین رستمی به عنوان حسن ختام گفت و گو بیان داشت : حضرت در صفت وفاداری، گوی سبقت از همگان ربود و رکوردی جاودانی برجای گذاشت و به بالاترین حد آن رسید.
وی به وفاداری حضرت به دین اشاره کرد و افزود: ابوالفضل العباس(ع) از وفادارترین کسان به دین خود بود و بشدت از آن دفاع کرد، هنگامی که اسلام در خطر نابودی قرار گرفت و دشمنان کمر بسته آن با تمام وجود به انکار آن برخاستند و شبانه روز محو آن را وجهه نظر خود قرار دادند و با آن جنگیدند، ابوالفضل به رزمگاه پاگذاشت و در راه دین خود، مخلصانه جهاد کرد تا آنکه کلمه توحید در زمین برقرار باشد و در آرمانهای اعتقادی اش دستانش قطع گشت و به خون خود درغلتید.
امین رستمی به وفاداری به امت نیز اشاره کرد و گفت: سرور ما حضرت عباس (ع) می دید که امت اسلامی در زیر کابوس تیره امویان دست و پا می زند و زندگی مرگبار سراسر ذلت و خواری را سپری می کند. گروهی از مجرمان اموی سرنوشت آنان را در دست گرفته، ثروتهای آنان را به باد می دهند، با مقدرات آنان بازی می کنند و حتی یکی از سپاسگزاران اموی با وقاحت و بدون شرم و حیا اعلام می کند که: «(منطقه) سواد؛ باغستان قریش است» و چه اهانتی به امت بیش از این.
وی افزود: در برابر وضعیت طاقت فرسا، ابوالفضل وفاداری به امت را در قیام دید و پس همراه با برادرش و گروهی از رادمردان اهل بیت و آزادگان دلباخته آنان به پاخاست و شعار آزادی از یوغ بندگی امویان را سر داد و رهایی امت اسلامی از بردگی آنان را هدف خود کرد و جهادی مقدس برای بازگرداندن زندگی کریمانه برای آنان را آغاز کرد و در راه این هدف والا، خود و تمامی بپاخاستگان به شهادت رسیدند. پس کدام وفاداری به امت مثل این وفاداری است!؟
امین رستمی در پایان به وفاداری به برادر اشاره کرد و افزود: ابوالفضل پیمانی را که با خداوند برای حفظ بیعت خود با برادرش ریحانه رسول خدا (ص) و اولین مدافع حقوق مظلومان و محرومان بسته بود، بدان وفادار ماند.
وی خاطرنشان کرد: مردمان در طول تاریخ مانند این وفاداری در حق برادر را ندیده اند و قطعاً زیباتر از این وفاداری در کارنامه وفای انسانی به ثبت نرسیده است؛ وفاداریی که هر آزاده شریفی را به خود جذب می کند. /
نظر شما