اصفهان همواره از گذشتههای دور تا کنون مورد توجه پادشاهان و ملوک مختلف قرار داشته است. بنا بر اطلاعات موجود و بر طبق منابع تاریخی، اولین بار بختنصر پادشاه بابل تعدادی از یهودیان سرزمین اورشلیم را، برای جلوگیری از شورش و طغیان همراه با دیگر یهودیان به این سرزمین (اصفهان) کوچ داد و آنها به ناچار در محلهای که بعدها به نام جوباره شناخته شد سکنی گزیدند. پس از آن در دورهی اشکانیان از فلزات معادن اطراف اصفهان برای ساخت ابزارآلات جنگی استفاده شد و اراضی مرکزیتر و حوالی رودخانهی زاینده رود نیز برای زراعت و کشاورزی مورد بهره برداری قرار گرفت.
در دورهی ساسانیان خسرو پرویز فرزند و هرام چهارم، قصری باشکوه و زیبا برای همسرش شکر در حوالی قصر جمیلان کنونی ساخت و پس از آن فیروز پسر یزدگرد علاوه بر حفظ محلهی جویباره، مرکز شهری و نظامی جدیدی به نام جی در محلهی شهرستان کنونی ایجاد نمود. ولی اوج پیشرفت و گسترش شهر اصفهان پس از اسلام آغاز شد به طوری که در زمان آل بویه به جز محلهی یهودی نشین جوباره با به هم پیوستن قراء و روستاهای پراکندهی دیگری همچون خوشینان، درب کوشک، کرران، فلفلان، جوزدان، اشکهان، دردشت به یکدیگر مرکز شهری نسبتاً بزرگی در حوالی میدان عتیق و طوقچی کنونی شکل گرفت.
در زمان علاالدوله کاکویه یکی از حکمرانان پس از آل بویه برج و باروی شهر اصفهان گسترش یافت و محلهی سنبلان (جمیلان) در داخل حصار قرار گرفت. در آن زمان در محلات یاد شده بناهای متعددی ساخته شد که تعداد زیادی از آنها شامل قصرها و باغات متعدد بود و مهمترین آنها در محلهی درب کوشک و حوالی دارالبطیخ کنونی قرار داشتند.
در عصر سلجوقی علاوه بر گسترش محلات قدیمی و ایجاد محلات جدید در امر ساخت و ساز آبادانی شهر تحولات عظیمی روی داد چنان که کاخها، باغها، مساجد و مدارس متعددی شکل گرفت و در محلهی سنبلستان کنونی نیز قصری به نام جمیلان در میان باغی بزرگ نظیر باغاتی چون پلاسان، احمد سیاه، بکر و کاران ایجاد گردید. این قصر زیبا در میان اهالی محله به قصر چلمون نیز شهرت داشت که اکنون قسمتهایی از ساختمان سردر ورودی و دیوارهای آن در همین محله قابل مشاهده است.
بنای قصر جمیلان در دوران صفویه تخریب گردید و با تفکیک باغ به اجزایی کوچک تر، عمارات جدیدی در داخل محوطهی آن احداث نمودند. از جملهی این بناها می توان به مدرسه ی علمیهای که بقایای آن نیز هم اینکه به صورت دکانهای تجاری قابل مشاهده است اشاره نمود.
محلهی سنبلستان، جمیلان (دروازه نو) به گفتهی ژان شاردن سیاح فرانسوی جزئی از محله ی دردشت به شمار میآمده و وجه تسمیهی دردشت به این دلیل بوده که دو محله از محلات شهر یکی به نام دری که به گفته ی ابن خلکان مقبره ی صاحب بن عباد در آن قرار دارد و دیگری محله ی دردشت نام داشته که در بنای اصفهان از حمدالله مستوفی نقل شده که پدر او از اهل محلهی دشت اصفهان بوده و امضای خود را در سجلدات دشتی می نموده است و به این دلیل که اهالی این دو محل هر دو مذهب سنی داشتند و قائد آنها حیدر نام داشت مادام با اهالی محله جوده باره که شیعه بودند و پیشوای آنان نعمت اله بود در ضد و خورد بودند و چون همیشه اسم این دو محل با یکدیگر ذکر می شد سرانجام به دردشت مشهور گردید.
در مورد اين اختلاف کمال الدین اسمعیل در ابیاتی این درگیری ها را ذکر کرده که بیت اول آن این چنین است: تا درودشت هست و جوباره - نیست از کوشش و کشش چاره- خدایا پادشاهی فرست خونخواره – تا کند خلق را دو صد پاره و ... در گذشته بناهای بیشماری نظیر مناره شاخ، باغ هلو و شفتالو، حمام نقشیان، بازار میرزا کوچک، کاخ قلی بیک مهردار، کاروانسرای میرزا اسمعیل، حمام میرزا فصیح، حمام فراشباشی، بازار مشعل دارباشی، تکیهی نعمت الهی، باغ وزیر، قصر میرزا حبیب، مقبرهی امامزاده زین العابدین، قبرستان سنبلستان در این محل وجود داشته که در ادوار بعد خصوصاً در زمان قاجاریه و پهلوی از بین رفته اند ولی در حال حاضر نیز جدای از بنای سردر ورودی قصر جمیلان و ساختمانهای اندک باقیمانده در داخل آن، بناهایی همچون مسجد تل عاشقان (صفوی- قاجار)، امامزادگان درب امام (ملوک الطوایفی- صفوی)، مسجد دروازه نو (صفوی- معاصر)، خانهی تاریخی بخردی، بازارچه تل عاشقان (صفوی- قاجار)، بازارچه جمیلان (صفوی- قاجار)، بازارچه دروازه نو (صفوی)، خانهی رنگرزها (صفوی)، خانهی بازاردوز (قاجاری)، خانهی زهتاب (قاجاری)، خانهی یدالهی (قاجاری)، زورخانهی حاج رحیم نجارپور (قاجاری) و بسیاری از بناهای تاریخی در این محدوده قرار دارند.
خبرگزاري ايمنا: به مناسبت هفتهي بزرگداشت اصفهان مرتضي سعيدي مورخ و نويسندهي اصفهاني يادداشتي به طور اختصاصي در اختيار ايمنا قرار داده است.
کد خبر 28206
نظر شما