به گزارش ایمنا، این اثر با نگاهی تازه، دفاع مردم در برابر حمله عراق به ایران را روایت میکند، رمانی که نگاه تازهای به جنگ ایران و عراق و دفاع مردم ایران در 8 سال جنگ تحمیلی دارد.
افهمی؛ نویسنده این کتاب، جنگ را در کردستان و در سال های جوانی تجربه کرده و طرح رمانش را از همان سال ها و دورانی که در کردستان سرباز بوده در ذهن پرورانده است. به گفته خودش یک وجه از چند وجه رمانش را خاطرات سربازی از آن دوران شکل داده است.
«سوران سرد» در مورد عدهای سرباز در حال خدمت سربازی است که در منطقه غرب کشور در دو پایگاه در حال خدمت هستند. کل منطقه و این دو پایگاه در معرض خطر سقوط است و در همین حال یکی از دو پایگاه سقوط میکند و در پایگاه دیگر هم یک جاسوس پیدا میشود داستان این رمان چون یک برگشت به عقب است در ژانر پلیسی روایت شده است که باعث واکاوی جنبه های مختلف رویداد می شود ماجرا از اين قرار است كه يكي از شخصيت هاي داستان كه در اين ماجراها حضور داشته پس از سي سال به اين منطقه وارد مي شود و خاطراتش را مرور مي كند و در آخر هم جاسوس را پيدا مي كند. سعيد و سينا، يكي از تهران و ديگري از بندرتركمن از شخصيت هاي داستان هستند كه سرباز هستند. آن دو موظف مي شوند تا باقي خدمتشان را در سوران بگذرانند. خبراتي به آن ها مي دهند كه هرگز به سوران نروند چون منطقه ناامني است و كشته و مجروح زياد دارد، اما آنها ترس به خود راه نمي دهند و به سوران مي روند.
سربازان پايگاه سوران نه قهرمان هستند نه ابرانسان. جواناني هستند گمنام و معمولي. مثل بقيه. در ابتدا ذهن مشغول و دل مشغولي هايشان دم دستي و كوچك است. موضوعاتي مثل: نگهباني، مرخصي، جيره غذايي، ترخيص... اما به وقت رويارويي با دشمن به يكباره شكوفا مي شوند. چنان مردانه پا به ميدان مرگ و زندگي مي گذارند، كه دشمن را از پاي درمي آورند و متعجب مي سازند.
اين رمان مقاومت ها و دليري هاي سربازان را در جريان غائله كردستان شرح مي دهد که توسط جواد افهمی نوشته شده و انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رسانده است.
افهمی؛ نویسنده این کتاب، جنگ را در کردستان و در سال های جوانی تجربه کرده و طرح رمانش را از همان سال ها و دورانی که در کردستان سرباز بوده در ذهن پرورانده است. به گفته خودش یک وجه از چند وجه رمانش را خاطرات سربازی از آن دوران شکل داده است.
«سوران سرد» در مورد عدهای سرباز در حال خدمت سربازی است که در منطقه غرب کشور در دو پایگاه در حال خدمت هستند. کل منطقه و این دو پایگاه در معرض خطر سقوط است و در همین حال یکی از دو پایگاه سقوط میکند و در پایگاه دیگر هم یک جاسوس پیدا میشود داستان این رمان چون یک برگشت به عقب است در ژانر پلیسی روایت شده است که باعث واکاوی جنبه های مختلف رویداد می شود ماجرا از اين قرار است كه يكي از شخصيت هاي داستان كه در اين ماجراها حضور داشته پس از سي سال به اين منطقه وارد مي شود و خاطراتش را مرور مي كند و در آخر هم جاسوس را پيدا مي كند. سعيد و سينا، يكي از تهران و ديگري از بندرتركمن از شخصيت هاي داستان هستند كه سرباز هستند. آن دو موظف مي شوند تا باقي خدمتشان را در سوران بگذرانند. خبراتي به آن ها مي دهند كه هرگز به سوران نروند چون منطقه ناامني است و كشته و مجروح زياد دارد، اما آنها ترس به خود راه نمي دهند و به سوران مي روند.
سربازان پايگاه سوران نه قهرمان هستند نه ابرانسان. جواناني هستند گمنام و معمولي. مثل بقيه. در ابتدا ذهن مشغول و دل مشغولي هايشان دم دستي و كوچك است. موضوعاتي مثل: نگهباني، مرخصي، جيره غذايي، ترخيص... اما به وقت رويارويي با دشمن به يكباره شكوفا مي شوند. چنان مردانه پا به ميدان مرگ و زندگي مي گذارند، كه دشمن را از پاي درمي آورند و متعجب مي سازند.
اين رمان مقاومت ها و دليري هاي سربازان را در جريان غائله كردستان شرح مي دهد که توسط جواد افهمی نوشته شده و انتشارات سوره مهر آن را به چاپ رسانده است.
نظر شما