به گزارش ايمنا، ما در جهانی متحول و دستخوش دگرگونی چشمگیر و دائمی زندگی میکنیم. به نوعی که شگفتانگیزترین رویدادهای جهان معاصر را میتوان سرعت بیسابقه تغییرات اجتماعی دانست. آنچه زمینه چنین تغییر و تحولات سریع، ژرف و شگرفی را پدید آورده، دستاوردهای تکنولوژیک جدید و متاخر بشری است. دستاوردهایی که به عنوان تکنولوژیهای نوین ارتباطی- اطلاعاتی شناخته میشوند. از این روست که برخی خبر از استیلای یک پارادایم تکنولوژیک جدید میدهند که بر محور تکنولوژیهای اطلاعاتی سازمان یافته است.
اگر دگرگونی در تکنولوژیهای ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی بدانیم، باید به تأسی از مک لوهان اذعان داریم تکنولوژیهای جدید ارتباطی که تناسبی با فرهنگ پیشین ندارند، عدم تجانسی نسبتا با دوام آفریدهاند و این عدم تجانس، یا به اصطلاح تأخر فرهنگی، موجب پیدایی بحرانی فرهنگی شده است که با دگرگونیهای اجتماعی بروز و ظهور پیدا میکند. بدین ترتیب، انقلاب ارتباطی- اطلاعاتی سده بیست و یکم را باید بسیار فراتر از صرف الکترونیکی کردن رابطه انسانها دانست. تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، با فراهم آوردن امکان پیدایی جامعه شبکهای که افراد و جوامع را در قالبهای تازه، هویتهای تازه بخشیده، نه تنها قواعد و قوانین حاکم بر ارتباط و تعامل میان انسانها، بلکه ایستار ما را نسبت به خود، دیگران و جهان تغییر داده است.
با رشد روز افزون اینترنت، شبکههای اجتماعی و کاربران آنها، لزوم بررسی شبکههای اجتماعی احساس میشود. با ورود تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي در خانوادهها، ارزشهاي اجتماعي خانوادهها تحت تاثير قرار گرفته و موجب شده تا شاهد تغييراتي در رفتار و گفتمان نسل جوان باشيم. از جمله اين وسايل، دسترسي آسان به اينترنت و شبکههای اجتماعی ميباشد. شبكههای اجتماعي سايت يا مجموعه سايتي هستند كه به كاربران خود اين امكان را ميدهند تا علاقه منديها، افكار و فعاليتهاي خودشان را با ديگران به اشتراك بگذارند.
این وسایل ارتباطی علاوه بر نقاط قوت، امروزه داراي نقاط ضعفي هم هستند. وسايل ارتباط جمعي فواصل را ناپديد میسازند، همچنان كه جدار بين انسانها را نيز تا حدود زيادي شفافتر ميسازند (اسلوین، 1380: 83).
بنابراین چگونه میتوان تصور كرد كه اين وسايل بر گروههاي اجتماعي، از جمله گروهي به تمام معني، يعني خانواده اثر نگذارند. بيشبهه، تطور خانواده در جامعه جديد، صرفاً تابع اثرات وسايل ارتباط جمعي نيست. ليكن، از خود مي پرسيم آيا خانواده هستهاي نيز به نوبه خود تحت تأثير اينترنت و شبکه های اجتماعی تحول تازهاي نپذيرفته است؟
امروزه اینترنت جایگاه ویژهای در ساختار زندگی خانوادهها پیدا کرده است. حضور این رسانه و به طور کلی کامپیوتر شخصی، ارتباطات خانوادگی را دستخوش تغییر نموده است. استفاده از اینترنت فعالیتی زمانبر است که مدت تعامل افراد خانواده با یکدیگر را کاهش میدهد. در این میان، نوجوانان و جوانان به واسطه فراغتی که دارند، نسبت به بزرگسالان، مدت زمان بیشتری را به اینترنت اختصاص میدهند. از طرف دیگر، اینترنت، کشمکشهای جدیدی را در خانواده ایجاد میکند که شامل زمان استفاده از اینترنت، نوع صفحاتی که توسط نوجوانان و جوانان مورد استفاده قرار میگیرد و دستیابی نوجوان و والدین به اطلاعات خصوصی یکدیگر و غیره میباشد. چنانچه نوجوان در پیوندهای عاطفی و درک متقابل با سایر اعضای خانواده دچار مشکل باشد، احساس تنهایی، افسردگی و بیتفاوتی کرده و برای جبران به یک دوست، سرگرمی خاص و غیره روی میآورد و اینترنت مناسبترین محمل برای این مقصود است. ژانت کرنبلوم (Janet Kornblum) در این مورد معتقد است که نوجوانان امروز به گونهای بزرگ میشوند که در یک دست آنها کنترل تلویزیون و در دست دیگر آنها موشواره کامپیوتر است و دیگر دستی باقی نمیماند تا دستان والدین خود را لمس نمایند. وی استقبال خانواده از تکنولوژیهای مدرن و در دسترس قرار دادن آنها را برای نوجوانان، عامل گسست پیوندهای عاطفی میداند (فرهمند، 1387: 164). از آثار و پیامدهای دیگر دنیای مجازی اینترنت می توان به اعتیاد اینترنتی اشاره کرد. بر مبناي تحقيقات صورت گرفته، يكي از آثار وابستگي به اينترنت اين است كه افراد وابسته، زمان كمتري را با خانواده سپري ميكنند. از علائم اين وابستگي، گوشهگيري، اختلال در الگوي خواب، احساس نياز به تنها بودن و فراموش كردن مسئوليتهاي خانوادگي است.
یکی از دلایل والدین امروزی برای این که ابزاری نظیر کامپیوتر، تلفن همراه و غیره در اختیار فرزندان خود قرار دهند، مشغلههای دوران مدرن است. امروزه والدین ناگزیرند تا ساعات بیشتری را به کار خارج از خانه اختصاص دهند، لذا با یک فرافکنی و برای جبران خلاء حضور و هم صحبتی و همدلی با فرزندانشان به خصوص نوجوانان، کامپیوترهای شخصی و اینترنت را جایگزین نمودهاند. در واقع این تئوری که به «جایگزینی زمان» معروف است، هر گونه فعالیتی را که زمانبر بوده و از انسجام خانواده بکاهد مد نظر قرار میدهد. بر مبنای این تئوری، فعالیتهای این چنینی باعث عدم ارتباط صحیح فرد با اعضا خانواده شده و به چالشی برای وی در جامعه تبدیل میشود که تغییر و هدایت آن بسیار مشکل خواهد بود. شکاف نسلی مشهود در این دوران و کج فهمی نسل جدید و قدیم از علایق و سلایق یکدیگر، تقریبا مطابق با پیشرفت فناوری بیشتر و بیشتر میشود.
در حقیقت چالش پیش روی والدین از غیر قابل کنترل بودن اینترنت ناشی میشود. از سوی دیگر، علاقه وافر نوجوانان به سپری نمودن اوقات خود با اینترنت به جای پرداختن به ارتقا روابط اجتماعی و خانوادگی نیز از دغدغههای والدین امروزی است.
/ بدری برندگی، دکترای جامعه شناسی
منابع و مآخذ:
فرهمند، مریم (1387). «دختران و کاربرد اینترنت»، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، شماره 41.
اگر دگرگونی در تکنولوژیهای ارتباطی را موجب دگرگونی فرهنگی بدانیم، باید به تأسی از مک لوهان اذعان داریم تکنولوژیهای جدید ارتباطی که تناسبی با فرهنگ پیشین ندارند، عدم تجانسی نسبتا با دوام آفریدهاند و این عدم تجانس، یا به اصطلاح تأخر فرهنگی، موجب پیدایی بحرانی فرهنگی شده است که با دگرگونیهای اجتماعی بروز و ظهور پیدا میکند. بدین ترتیب، انقلاب ارتباطی- اطلاعاتی سده بیست و یکم را باید بسیار فراتر از صرف الکترونیکی کردن رابطه انسانها دانست. تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، با فراهم آوردن امکان پیدایی جامعه شبکهای که افراد و جوامع را در قالبهای تازه، هویتهای تازه بخشیده، نه تنها قواعد و قوانین حاکم بر ارتباط و تعامل میان انسانها، بلکه ایستار ما را نسبت به خود، دیگران و جهان تغییر داده است.
با رشد روز افزون اینترنت، شبکههای اجتماعی و کاربران آنها، لزوم بررسی شبکههای اجتماعی احساس میشود. با ورود تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي در خانوادهها، ارزشهاي اجتماعي خانوادهها تحت تاثير قرار گرفته و موجب شده تا شاهد تغييراتي در رفتار و گفتمان نسل جوان باشيم. از جمله اين وسايل، دسترسي آسان به اينترنت و شبکههای اجتماعی ميباشد. شبكههای اجتماعي سايت يا مجموعه سايتي هستند كه به كاربران خود اين امكان را ميدهند تا علاقه منديها، افكار و فعاليتهاي خودشان را با ديگران به اشتراك بگذارند.
این وسایل ارتباطی علاوه بر نقاط قوت، امروزه داراي نقاط ضعفي هم هستند. وسايل ارتباط جمعي فواصل را ناپديد میسازند، همچنان كه جدار بين انسانها را نيز تا حدود زيادي شفافتر ميسازند (اسلوین، 1380: 83).
بنابراین چگونه میتوان تصور كرد كه اين وسايل بر گروههاي اجتماعي، از جمله گروهي به تمام معني، يعني خانواده اثر نگذارند. بيشبهه، تطور خانواده در جامعه جديد، صرفاً تابع اثرات وسايل ارتباط جمعي نيست. ليكن، از خود مي پرسيم آيا خانواده هستهاي نيز به نوبه خود تحت تأثير اينترنت و شبکه های اجتماعی تحول تازهاي نپذيرفته است؟
امروزه اینترنت جایگاه ویژهای در ساختار زندگی خانوادهها پیدا کرده است. حضور این رسانه و به طور کلی کامپیوتر شخصی، ارتباطات خانوادگی را دستخوش تغییر نموده است. استفاده از اینترنت فعالیتی زمانبر است که مدت تعامل افراد خانواده با یکدیگر را کاهش میدهد. در این میان، نوجوانان و جوانان به واسطه فراغتی که دارند، نسبت به بزرگسالان، مدت زمان بیشتری را به اینترنت اختصاص میدهند. از طرف دیگر، اینترنت، کشمکشهای جدیدی را در خانواده ایجاد میکند که شامل زمان استفاده از اینترنت، نوع صفحاتی که توسط نوجوانان و جوانان مورد استفاده قرار میگیرد و دستیابی نوجوان و والدین به اطلاعات خصوصی یکدیگر و غیره میباشد. چنانچه نوجوان در پیوندهای عاطفی و درک متقابل با سایر اعضای خانواده دچار مشکل باشد، احساس تنهایی، افسردگی و بیتفاوتی کرده و برای جبران به یک دوست، سرگرمی خاص و غیره روی میآورد و اینترنت مناسبترین محمل برای این مقصود است. ژانت کرنبلوم (Janet Kornblum) در این مورد معتقد است که نوجوانان امروز به گونهای بزرگ میشوند که در یک دست آنها کنترل تلویزیون و در دست دیگر آنها موشواره کامپیوتر است و دیگر دستی باقی نمیماند تا دستان والدین خود را لمس نمایند. وی استقبال خانواده از تکنولوژیهای مدرن و در دسترس قرار دادن آنها را برای نوجوانان، عامل گسست پیوندهای عاطفی میداند (فرهمند، 1387: 164). از آثار و پیامدهای دیگر دنیای مجازی اینترنت می توان به اعتیاد اینترنتی اشاره کرد. بر مبناي تحقيقات صورت گرفته، يكي از آثار وابستگي به اينترنت اين است كه افراد وابسته، زمان كمتري را با خانواده سپري ميكنند. از علائم اين وابستگي، گوشهگيري، اختلال در الگوي خواب، احساس نياز به تنها بودن و فراموش كردن مسئوليتهاي خانوادگي است.
یکی از دلایل والدین امروزی برای این که ابزاری نظیر کامپیوتر، تلفن همراه و غیره در اختیار فرزندان خود قرار دهند، مشغلههای دوران مدرن است. امروزه والدین ناگزیرند تا ساعات بیشتری را به کار خارج از خانه اختصاص دهند، لذا با یک فرافکنی و برای جبران خلاء حضور و هم صحبتی و همدلی با فرزندانشان به خصوص نوجوانان، کامپیوترهای شخصی و اینترنت را جایگزین نمودهاند. در واقع این تئوری که به «جایگزینی زمان» معروف است، هر گونه فعالیتی را که زمانبر بوده و از انسجام خانواده بکاهد مد نظر قرار میدهد. بر مبنای این تئوری، فعالیتهای این چنینی باعث عدم ارتباط صحیح فرد با اعضا خانواده شده و به چالشی برای وی در جامعه تبدیل میشود که تغییر و هدایت آن بسیار مشکل خواهد بود. شکاف نسلی مشهود در این دوران و کج فهمی نسل جدید و قدیم از علایق و سلایق یکدیگر، تقریبا مطابق با پیشرفت فناوری بیشتر و بیشتر میشود.
در حقیقت چالش پیش روی والدین از غیر قابل کنترل بودن اینترنت ناشی میشود. از سوی دیگر، علاقه وافر نوجوانان به سپری نمودن اوقات خود با اینترنت به جای پرداختن به ارتقا روابط اجتماعی و خانوادگی نیز از دغدغههای والدین امروزی است.
/ بدری برندگی، دکترای جامعه شناسی
منابع و مآخذ:
فرهمند، مریم (1387). «دختران و کاربرد اینترنت»، فصلنامه مطالعات راهبردی زنان، شماره 41.
نظر شما