۳۱ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۵

جشنی به رنگ اصفهان-8

صنعتی که برای سازندگانش حکم کیمیا دارد

صنايع دستی بيانگر صنعت و هنر نياكان و نمايشگر ذوق و هنر هر کشور است
صنعتی که برای سازندگانش حکم کیمیا دارد

خبرگزاری ایمنا: صنايع دستي اصفهان در طول قرن هاي متمادي به عنوان نماينده هنر اصيل قوم ايراني در جهان معرفي شده از اين رو اگر اصفهان را مهد صنايع دستي ايران بناميم سخني به گزاف نگفته ايم.

به گزارش ایمنا صنايع دستي بيانگر صنعت و هنر نياكان و نمايشگر ذوق و هنر مردم هر كشور است.
در روزگاران گذشته، صنايع دستي به عنوان پديده اي تمام عيار در هر عهد حضور فعال داشته است.
صنایع دستی اصفهان در طول قرن های متمادی به عنوان نماینده هنر اصیل قوم ایرانی در جهان معرفی شده است. استان اصفهان یکی از بزرگترین مراکز تولید انواع مختلف صنایع دستی ایران محسوب می شود. این استان از قدیم الایام مهد هنرهای زیبا و صنایع ظریفه بوده است. تزئینات آجری، کاشی کاری، گچ بری و انواع خط در آثار تاریخی اصفهان، از حدود قرن ها پیش تا دوره معاصر، بر اطراف و جوانب مناره ها و داخل و خارج مساجد، قصرها و هنرهای زری دوزی و قلم کاری، ترمه و نقره کاری و تذهیب و تحریر انواع کتاب، قرآن و قطعات نگارگری و نقاشی جملگی به مرکزیت هنری اصفهان گواهی می دهند.
سیم کشی، زرکشی، زربافی، گلابتون دوزی، پولک دوزی، زنجیره بافی، قالی بافی و نساجی از صنایع دستی رایج اصفهان است.
اين صنايع دستی در عهد شاهان صفوی رونق فراوان داشت. در دوران قاجاريه، بازار صنايع دستی اصفهان از رونق افتاد. اما بعد از انقلاب مشروطه باز توسعه يافت. به طور کلی طرح و نقش عموم صنايع دستی اصفهان اعم از فرش و قلمکار و ظروف قلم زنی و کاشی، دوختنی های روی پارچه تحت تاثير طرح های تزئينی دوران صفويه قراردارد و طراحان اصفهان، به نسبت قدرت درک و مهارت خود از آثار قديمی اقتباس می کنند و با خلاقيت خود، آنها را زيباتر می سازند. 

خاتم سازی صنعتی بي بديل وكم نظير در اصفهان
يكي از گونه هاي زيبا و هنرمندانه صنايع دستي در اصفهان خاتم سازی است. هنر خاتم سازی بي بديل و كم نظير در واقع هنر آرايش سطح اشياء چوبي به صورتي شبيه به موزائيك با مثلث هاي كوچك است.اين مثلث ها هرچه ظريف تر و طرح ها و اشكال هرچه منظم تر باشند،خاتم مرغوب تر خواهد بود. يكي ديگر از دلايل مرغوبيت و ارزشمند بودن خاتم بالا بودن كيفيت مواد اوليه است. می توان گفت، کار خاتم نقش‌های هندسی تشکيل شده از مثلث‌های سه پهلو (متساوی الاضلاع) است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته شده و معمولاً به ضخامت ۲ ميلی متر در سطح خارجی يا سطح داخلی و خارجی اشياء چوبی چسبانده می شود.
سابقه خاتم سازی در اصفهان به دوره سلجوقیان می رسد که از آنها آثاری باقی مانده است، از جمله درب شبستان مسجد جامع اصفهان و آثاری هم در جاهای دیگر مانند مسجد مصری در جهانباره بوده است.
هنر خاتم سازی در زمان صفویه به اوج خود می رسد که آثاری هم از زمان صفویه باقی مانده مثل درب مدرسه سلطانی چهارباغ که در بازار هنر قرار دارد و این یکی از آثار مهم زمان صفویه است و دیگر مقبرة شیخ صفی الدین در اردبیل که استادانی از اصفهان در آن کار کرده اند و زمان قاجار روبه تحلیل رفته ولی باز هم آثاری از آن به جای مانده مانند درب مسجد سید اصفهان، و در زمان پهلوی اول استادانی از شیراز و اصفهان در سالن خاتم کاخ مرمر تمامی در و دیوار آن را خاتم کرده اند و کلیة اشیاء این اتاق مانند میز تحریر و جا لباسی و... که تمامی آنها با طراحی منظمی و زیبایی از استاد حسین کاشی تراش اصفهانی طراحی شده است و چند گروه دیگر نیز در کاخ مرمر مشغول به کار بوده اند.
در زمان پهلوی دوم در هنرستان هنرهای زیبای اصفهان هنر خاتم سازی ظریف به اوج زیبایی خود رسید و استادانی مانند علی نعمت که سرآمد همه استادان بود با طراحی عیسی بهادری خاتم را به حرکت در آورده و از آن شکل هندسی منظم به طرح‌هایی مانند گل و مرغ و حیوانات که در خاتم سازی بسیار مشکل بوده در آوردند و آثاری بسیار نفیس ساخته و به ملکه انگلیس و رئیس جمهور آمریکا آیزنهاور هدیه داده اند و دیگر آثاری از استادانی بزرگ به صورت صندوق روی مقبره های ائمه اطهار از جمله در نجف اشرف، کربلا،کاظمین،سامراء و مشهد مقدس ساخته شده که روح و روانشان شاد باد و سالن مجلس شورای ملی سابق که از خاتم تزئین شده بود.
در ابتدا کار خاتم با استفاده از مثلث‌های بسيار بزرگ که پهلوی هم قرار می دادند تهيه می شد ولی به تدريج با پيشرفت ذوق و تبحر هنرمندان ابعاد مثلث‌ها ريزتر و کوچکتر شد. به هر حال هنر خاتم سازی از زمان پيدايش تا کنون تحولاتی را داشته است. صنعتگران خاتم ساز برای تهيه خاتم از مواد اوليه متنوعی استفاده می کنند که در کمتر صنعت دستی ديگری اين چنين تنوعی به چشم می آيد. اين مواد عبارتند از: چوب فوفل، چوب گردو، چوب نارنج، چوب عناب، استخوان شتر، مفتول برنجی، لايه برنجی، سريشم گرم، سريشم سرد، فرمالين، فيبر و روغن جلا و تخته سه لايی. غير از آن برای تکميل ساخت از چفت و لولا و غيره نيز استفاده می کنند. از خاتم در تهيه محصولات مختلفی استفاده می شود که از آن جمله است: قاب عکس، جعبه سيگار، عصا، پيپ، جعبه لوازم آرايش، جا کليدی، جاقلمی و جلد آلبوم.
وسایل خاتم سازی شامل چكش- گازانبور- دريل و مته- اره فلكه ي- دستگاه كاس زني- انواع سوهان- انواع رنده- پرس- دينام(ساب)- تيغ اره- ليسه- خط كش و گونيا- مقار و… است.
 ۶۰۰ کارگاه در اصفهان علاوه بر اشياء خاتم که به شيوه شيرازی می سازند قسمتی از مصنوعات خاتم را با نقره و مينا سازی توأم کرده اند که در شيراز وجود ندارد. 

نقره‌سازی صنعتی ارزشمند و به جا مانده از ادوار مختلف تاريخ اصفهان
نقره سازی از جمله صنايع دستی رايج در شهر اصفهان است کارگاه هايی که در آنها کار نقره سازی انجام می شود کارهای ديگر از جمله قلمزنی روی نقره محصولات مسی و برنجی انجام می دهند.
انواع فرآوده های توليدی نقره سازان عبارتست از: سرويس چايخوری، گلدان، شمعدان وسرويس های چند پارچه.
با تحولات به وجود آمده در صنعت نقره سازی اصفهان هم اکنون بیش از ۲ هزار نفر در این رشته مشغول به فعالیت هستند.
انواع فرآوده های تولیدی نقره سازان عبارتست از: سرویس چایخوری، گلدان، شمعدان وسرویسهای چند پارچه. 

عبابافی هنری که از زیر زمین پدید آمد
نايين در مشرق شهر اصفهان قرار دارد و تنها صنعت دستی آن عبا بافی که در ناحيه ای نزديک شهرنايين به نام محمديه وجود دارد. حدود ۲۵ درصد عباهای توليد شده در محل به فروش می رسد و بقيه به شهر های مشهد و قم و گاهی کشورهای عربی ارسال می شود.
بافت عبا و "گلیم در نایین محمدیه قدمت چند ساله دارد و در گذشته های نه چندان دور، نامی معتبر و شناخته شده بوده است، تا جایی که عباهای نائین به عتبات عالیات و حوزه های علمیه جهان اسلام صادر می شد. کارگاه های عبا بافی نائین به شیوه منحصر به فرد معماری خود، در دل زمین تراشیده شده اند. امروز، مشکلاتی نظیر واردات نمونه های چینی، کاهش درآمد، مرگ استادکاران قدیمی و بی علاقگی بازماندگان به ادامه این شغل، اکثر کارگاه ها را به تعطیلی کشانده است.
عباهای این شهرستان در رنگ‌های سرخ و خرمایی با استفاده از پشم و کرک بافته می‌شوند. بیشتر کارگا‌ه‌های عبابافی نائین در محله محمدیه قرار دارند. در دهه ۱۳۵۰، سالیانه تا ۵ هزار عدد عبا از این شهرستان صادر می‌شده است. 
از قدیم الایام این صنعت در بوشهر، کوهپایه و بخش محمدیه شهر نایین رواج داشته است. در بخش محمدیه سرداب‌های عبا بافی متعددی با استفاده از تکنیک کند ساخته شده است که در هر یک از آنها معمولاً ۸ تا۱۰ نفر مشغول به کار بوده اند و در حال حاضر ۱ تا ۲ نفر است. جنس عبای نایین از کرک شتر و یا پشم گوسفند است و طول هر طاقهٔ عبا ۶ متر و وزن آن ۵/۲ کیلو گرم است. دستگاه‌های عبا بافی از جنس چوب و نی است و شامل اجزایی مانند نوردهای در عقب و جلو دستگاه دفتین وشانه در وسط و دو پدال برای باز کردن بین تارها و... هستند.
در شهرستان نايين حدود ۴۰ كارگاه عبابافي وجود دارد كه به علت وضعيت ظاهري نامناسب نياز به مرمت و بازسازي دارند.
گيوه بافی و گيوه دوزی هنری که به دست فراموشی سپرده شده است. 

گیوه دوزی صنعتی که در حال از بین رفتن است
متأسفانه گيوه دوزی در شهرهای مختلف استان اصفهان در حال از بين رفتن است. گيوه دوزان اين شهر علاوه بر توليدگيوه به تعمير کفش نيز می پردازند. نحوه توليد گيوه که شامل تهيه رويه، تهيه تخت گيوه و نهايتاً دوخت رويه و تخت است، همانند ساير مناطق کشور است. 

قلمزنی بیانگر فرهنگ و تمدن قوم ایرانی 
يکی از پر رونق ترين رشته های صنايع دستی اصفهان ساخت و قلمزنی محصولات نقره ای مسی و برنجی است.
مواد اوليه مورد مصرف سازندگان فرآورده های مس و برنج و نقره شامل نقره، مس، برنج و آلياژ مس و برنج است.
مقداری از مواد اوليه مذکور از کشورهای ديگر نظير يوگسلاوی بقيه آن در ايران از شرکت های برق منطقه ای و شرکت ملی نفت ايران و غيره تهيه می شود.
ابزار کار صنعتگران رشته قلمزنی از دو دسته تشکيل می شود. يک دسته از ابزار در مرحله ساخت محصولات مورد استفاده قرار می گيرد مانند دستگاه خم کاری، موتور فرچه، کوره برقی، سندان، چکش و دسته ديگر که در مرحله قلمزنی مورد احتياج است و عبارت از دستگاه قير آب کنی، پرگار، تعدادی قلم آهنی، چکش و غيره است. برخی از کارگاه های اين رشته به کار ساخت محصولات نقره مسی و برنجی مشغول هستند و در مقابل کارگاه هايی نيز وجود دارد که فقط کارقلمزنی برروی اين فلزات را انجام می دهند و دسته سوم کارگاه هايی است که به هر دو کار ساخت و قلمزنی می پردازند.
هم اکنون در عصر معاصر حدود ۴ هزار نفر در ۹۰۰ واحد استان اصفهان مشغول به حرفه قلم زنی هستند. 

فیروزه کوبی صنعتی که سابقه تاریخی طولانی ندارد
قدمت فیروزه کوبی به حدود ۷۰ سال قبل می رسد و در آن زمان صنعتگری بنام «یوسف حکیمان» معروف به محمد رضا در مشهد کار فیروزه کوبی بر روی زینت آلاتی نظیر دستبند، گل سینه، گوشواره... را شروع کرد. و حدود ۲۰ سال بعد این صنعت توسط صنعتگر دیگری بنام«حاج داداش» از مشهد به اصفهان برده شد.
در حال حاضر صنعت دستی فیروزه کوبی فقط در اصفهان رایج و صنعتگران شاغل در این رشته نیز همچون تولید آن محدود است. در اصفهان فیروزه کوبی صرف نظر از جواهرات در ظروفی مانند بشقاب، لیوان، کاسه و گلاب پاش و... نیز مورد استفاده قرارمی گیرد. یکی از کارهای جنبی صنعت فیروزه کوبی تهیه «زیرساخت» است که در کارگاه زرگری و به طور جداگانه صورت می گیرد.
فيروز کوبی يکی از معدود رشته های صنايع دستی است که سابقه تاريخی چندانی نداشته و در حال حاضر هم توليد محدودی دارد و همين امر باعث آن شده تا فيروزه کوبی آنگونه که بايد شناخته نشده باشد هر چند که زيبايی و گيرايی يک محصول خوب صنايع دستی را با خود دارد.
نکته حايز اهميت در فيروزه کوبی در درجه نخست نصب صحيح فيروزه برروی فلز است به گونه ای که دارای قدرت کافی بوده و هنگام پرداخت قطعات فيروزه از آن جدا نشود و ديگر اينکه هر چه ظرف فيروزه کوبی شده پرکارتر باشد و قطعات سنگ منظم تر در کنار يکديگر نصب شده باشد و فاصله زيادی در بين قطعات فيروزه ديده نشود کار دارای ارزش هنری بيشتری است.
در حال حاضر پنج کارگاه در استان اصفهان مشغول به هنر فیروزه کوبی هستند. 

قلمکاری، صنعتی برخواسته از ایران زمین
قلمکارسازی یکی از صنایع دستی پر سابقه ای است که قرن‌ها در اوج شهرت بود و از دوره مغول‌ها در ایران مرسوم شده است. در دوره مذکور به منظور جلب نظر خوانین مغول ایرانیان نیز دست به ابتکاراتی زدند که از جمله ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچه های قلمکار بود، سپس این صنعت در زمان صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد.
در هر صورت عمر پرشکوه اين صنعت در زمان صفويه بود و در اواسط عصر قاجاريه به تدريج از رونق آن کاسته شد. در زمان سلطنت شاه عباس کبير اين صنعت رونق بسزايی داشت و بيشتر لباس های مردانه و زنانه از پارچه هاي قلمکار تهيه می شد و اين پارچه ها در اين زمان شهرت فراوان داشته و مورد توجه درباريان بود و از اين رو بيشتر لباس آنان از قلمکار زر يا اکليلی تهيه می شد.
در آن زمان محل های مخصوصی برای تهيه لباس درباريان در بازار قيصريه اصفهان وجود داشت و پارچه هاي قواره ای قلمکار را که در اصطلاح آن روز دلگه ناميده می شد را از آن محل ها به دست می آوردند.
در زمان سلطنت رضا شاه با امتيازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرف به ويژه صنعتگران قلمکار فراهم شد بار ديگر اين صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عده ای از استادکاران بزرگ قديمی مثل شيخ حريری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمد تقی اخوان چيت ساز، برادران بيرجندی و شيخ بهايی و چند تن ديگر شرکت توليد قلمکار را تشکيل دادند.
در حال حاضر در استان اصفهان حدود ۷۰ کارگاه قلمکاری وجود دارد و ۳۰۰ نفر در این حرفه مشغول به کار هستند. 

منبت‌کاری صنعتی به جامانده از دوران اوليه بشر
واژه منبت به معنای کنده کاری خاص و همراه با خلل و فرج روی چوب است که سابقه ای ديرينه دارد، شايد بتوان آغاز تاريخ منبت کاری را از زمانی دانست که انسان نخستين بار، با ابزاری برنده چوبی را تراشيده است. در حال حاضر هم هنر منبت کاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ايران هنرمندان بسياری بدان مشغولند اما متأسفانه رفته رفته استفاده از نقوش اصيل که شامل طرح‌های اسليمی و ختايی يا گل و بوته است رو به فراموشی می رود و طرح‌های خارجی جای آنها را می گيرد. در نوعی از اين هنر به جای آنکه زمينه چوب را کنده کاری کنند ونقش مورد نظر را برجسته سازند چوب‌های مختلف را با رنگ‌های گوناگون طبيعی آن بريده پهلوی هم قرارمی دهند. اين کار شباهت زيادی به هنر موزائيک دارد. در اين گونه جديد از چوب های شمشاد برای رنگ زرد و عناب برای رنگ قرمز استفاده می کنند. زمينه کار بيشتر از چوب گردو و يا ريشه درختان جنگلی است که خود دارای نقوش زيبايی هستند. مهمترين ماده ای که روی آن منبت کاری می کنند چوب است. اين چوب بايد محکم و بدون گره باشد. برای اين منظور از چوب‌های آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، و عناب و گردو، استفاده می کنند. البته آبنوس و بقم چون هم محکمتر و هم چربتر هستند دوام بيشتری دارند اما در ايران به خاطر فراوانی چوب گردو اکثراً از اين چوب استفاده می شود.
منبت کاری چوب در شهرهای گلپايگان و اصفهان رونق و رواج درخور و شايان توجه ای دارد. 

مینا کاری صنعتی که تاریخ پیدایش آن مشخص نیست
یکی دیگر از صنایع دستی اصفهان مینا کاری است. مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر مينا کاری در ايران رواج گرفته است. زيرا از روزگاران پيش از عهد صفويه نمونه هايی از ميناکاری در دست نيست و حتی از دوران صفوي هم نمونه های قابل ملاحظه ای برجای نمانده است. لکن در دوران قاجاريه مينا کاری به مقدار کم وجود داشته و اشيايی مانند سرقليان و کوزه قليان و کوزه و بادگير قليان را ميناکاری می کرده اند.
رواج صنعت ميناکاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال ۱۳۱۰ هجری شمسی است و به خصوص اينکه اين هنر- صنعت به وسيله يکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان استاد شکرا... صنيع زاده بسط و توسعه يافت و شاگردانی در اين مکتب تربيت شدند که هر يک کانون ديگری در هنر مينا به وجود آوردند.
بيشتر اشيايی که مينا سازان فعلی به بازار عرضه می کنند عبارتست از گوشواره، گلوبند، انگشتر، جعبه های بزرگ و کوچک آرايش زنانه، قوطی سيگار، جعبه های خاتم کاری و مينا کاری، بشقاب مينا، گلدان مينابه اندازه های مختلف، تابلوهای بزرگ و کوچک ميناکاری که با هنرهای ديگر مانند طلا کاری و خاتم کاری و مينياتور ترکيب می شود. روی اشياء طلايی و نقره ای هم می توان مينا کاری کرد اما مينا کاری روی مس انجام می شود.
در عصر حاضر به علت پراکندگی این صنعت در استان اصفهان تنها ۲۸۰ نفر عضو تعاونی صنایع دستی استان اصفهان هستند و حدود ۲ هزار و ۲۰۰ نفر به صورت غیر عضو، به هنر مینا کاری مشغول هستند. 

مليله سازی صنعتی دارای ظرافت و دقت
يکی از رشته های صنايع دستی اصفهان که از ارزش هنری زيادی برخوردار بوده و توليد محصولات آن نياز به ظرافت و دقت فوق العاده دارد مليله سازی است و فرآورده های توليدی صنعتگران اين رشته نمايانگر ذوق سرشار آنان است.
بايد به اين نکته توجه کرد که در توليد برخی از فرآورده ها چون گل سينه و گوشواره تنها مليله سازان دخالت ندارند بلکه از ميناسازان و زرگران هم استفاده می کنند و در مقابل انجام عمل به آنان کارمزد می دهند.
کد خبر 143453

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.