در میان دیوارهای کاهگلی و کوچههای خاکگرفته یکی از محلههای قدیمی میبد، پیرمردی که سالهاست نوری ندیده، آنقدر غرق در نقش زدن تار و پودهای زیلو است که صدای کوبیده شدن در را هم نمیشنود.
استاد اکبر زارعی، ۵۶ ساله، زیلوباف اهل محله قدیمی محمودآباد شهر میبد است. اطرافیانش میگویند که اگر همه ایران میبد را برای زیلوبافی شناختهاند، تمام مردم میبد هم زیلوهای "اوس اکبر" را میشناسند.اوس اکبر حدود پنج دهه است که در این حرفه مشغول به کار است؛ در ابتدای وارد شدن به این کار، جلوی پایش را می دید، اما کم کم سوی چشمانش از بین رفت و دنیای رنگ ها در ذهنش ماند و اکنون هر آنچه می بافد همان رنگ هایی است که در ذهن دارد؛ سفید و آبی را از حفظ بر می دارد و در دل زیلو ها جا می دهد، او اکنون تنها با دستانش می بیند و می بافد.
(تیتر، برگرفته از شعر "دست" فریدون مشیری)
نظر شما