چرا برق خانگی گران‌تر از سوخت هواپیما است

مطالعه‌ای جدید نشان می‌دهد که سیاست‌های مالیاتی اتحادیه اروپا، برق مصرفی برای نیازهای اساسی همچون گرمایش و روشنایی را به‌شدت گران‌تر از انرژی مصرفی در صنعت هوانوردی کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از ساینس دیلی، در پژوهشی که توسط گروه Taylor & Francis منتشر شده و به‌تازگی در مطالعات سیاست‌های انرژی اروپا منتشر شده است، مشخص شده است که قیمت برق مصرفی برای نیازهای اولیه همچون گرمایش و روشنایی، به دلیل سیاست‌های مالیاتی در دوره انتقال انرژی از سوخت‌های فسیلی به منابع تجدیدپذیر، نسبت به انرژی‌های مورد استفاده در هوانوردی به‌ویژه سوخت‌های الکترولیتیک پایدار (e-fuels) بسیار بالاتر است.

تحلیل‌های این مطالعه بر اساس داده‌های مصرف برق در کشورهای اروپایی، به‌ویژه فرانسه، نشان می‌دهد که قیمت برق مصرفی برای مصارف خانگی و تحرکات محلی به حدود ۱۹۴ یورو بر مگاوات‌ساعت می‌رسد؛ در حالی که قیمت انرژی مورد استفاده در تولید سوخت هوایی پایدار به تنها ۶۵.۵ یورو بر مگاوات‌ساعت محدود می‌شود. از این رو، اختلاف قیمت تقریباً سه برابری بین این دو حوزه به چشم می‌خورد.

یکی از عوامل اصلی این اختلاف، سیاست‌های مالیاتی است که برق مصرفی برای نیازهای اساسی را به شدت مالیات‌گذاری می‌کند؛ به‌طوری که ۱۲۰ یورو از قیمت برق به‌دلیل مالیات‌های اعمال‌شده به این بخش اضافه می‌شود، در حالی که برای تولید سوخت هوایی پایدار، مالیات به میزان تنها ۱۱.۲ یورو بر مگاوات‌ساعت اعمال می‌شود. این امر نشان‌دهنده یک نابرابری ساختاری در سیاست‌های انرژی و مالیاتی است که به نفع صنایع پربازده و مصرف‌کنندگان ثروتمند در حوزه حمل‌ونقل هوایی است.

مطالعات نشان می‌دهد که در اتحادیه اروپا، تنها یک درصد از جمعیت ثروتمند مسئول ۶۶ درصد از مسافت‌های طی‌شده با هواپیما هستند؛ در حالی که برای ۵۰ درصد از مردم، سفر هوایی تقریباً غیرقابل توجه است. به عبارت دیگر، ۹۰ درصد از شهروندان اروپایی سالانه کمتر از ۰.۱ تن معادل CO2 منتشر می‌کنند، در حالی که این رقم برای یک درصد بالای جامعه به بیش از ۲۲ تن می‌رسد.

دکتر ژان-بتیست جارین از آزمایشگاه TREE در دانشگاه پا و Pays de l'Adour، که پژوهش را انجام داده است، می‌گوید: «این نتایج آشکار می‌کند که سیاست‌های مالیاتی موجود، در هنگام انتقال از سوخت‌های فسیلی به منابع تجدیدپذیر، می‌توانند به نابرابری‌های فراوان انرژی منجر شوند. برق برای مصارف اولیه که در همه اقشار جامعه مصرف می‌شود، به شدت گران‌تر از انرژی‌های نوین استفاده‌شده در حوزه هوانوردی است.»

از دیدگاه اقتصادی، این نابرابری‌ها نشان‌دهنده یک اولویت‌بندی نادرست در سیاست‌های انرژی هستند؛ جایی که سرمایه‌گذاری در توسعه سوخت‌های هوایی پایدار، به‌دلیل نداشتن مالیات سنگین و مشوق‌های موجود، به مراتب مقرون‌به‌صرفه‌تر از تأمین برق برای نیازهای خانگی تلقی می‌شود. به علاوه، مصرف‌کنندگان در کشورهای اروپایی، به‌ویژه در فصل‌های سرد سال، مجبورند هزینه‌های بالای انرژی را پرداخت کنند؛ در حالی که هزینه‌های مربوط به تولید سوخت هوایی پایدار برای هوانوردی، بسیار کمتر از این مقدار است.

در ادامه، دکتر جارین توصیه می‌کند که سیاست‌گذاران باید به دقت به این نابرابری‌ها توجه کنند و مالیات‌ها را متناسب با کاربرد نهایی انرژی تنظیم کنند. او بیان می‌کند: «باید اصول عدالت انرژی را در نظر گرفت؛ به‌طوری که هزینه انرژی برای نیازهای اساسی، همچون گرمایش و روشنایی، نباید به نفع مصرف‌کنندگان ثروتمند و صنایع پرهزینه هدایت شود.»

این موضوع اهمیت بررسی مجدد سیاست‌های انرژی و مالیاتی در دوره انتقال انرژی به منابع تجدیدپذیر را برجسته می‌کند. پژوهشگران معتقدند که با اجرای مکانیزم‌های بازتوزیع و تنظیم مجدد مالیات‌ها، می‌توان از بروز نابرابری‌های گسترده جلوگیری کرد و همزمان مشوق‌هایی برای تولید انرژی‌های پایدار ایجاد کرد.

در نهایت، این مطالعه نشان می‌دهد که چالش‌های موجود در حوزه سیاست‌های انرژی، نه‌تنها بر اقتصاد کشورها بلکه بر عدالت اجتماعی و زیست‌محیطی نیز تأثیرگذار است. از این رو، تغییراتی در سیاست‌های مالیاتی و انرژی ضروری به نظر می‌رسد تا بتوان یک تعادل عادلانه بین تأمین انرژی برای نیازهای اساسی و توسعه فناوری‌های نوین همچون سوخت‌های هوایی پایدار ایجاد کرد.

کد خبر 852414

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.