به گزارش خبرگزاری ایمنا، در جهانی که شهرها هر روز چهرهای تازه به خود میگیرند، تأمین مالی پایدار برای آنها به پازلی پیچیده بدل شده است؛ معمایی که حل آن بهویژه برای شهرهای در حال توسعه گاه به رویاهایی دستنیافتنی میماند.
بسیاری از شهرداریها در دام وابستگی به درآمدهای لرزان و ناپایدار گرفتار آمدهاند؛ عوارض ساختمانی و فروش زمین همچون بادهای پاییزی، گاه میوزند و گاه خاموش میشوند؛ این شکنندگی، شهرها را در برابر طوفانهای اقتصادی بیدفاع میگذارد، اما در این میانه ایدهای که روزگاری تنها برای پیوند فرهنگها و دوستی ملتها زاده شده بود، هماکنون پیوندهای خواهرخواندگی بین دو شهر از نقاط مختلف جهان همچون چراغی در تاریکی، راهی نو پیش پای مدیریت شهری نهاده است.
این پیوندها که نخستینبار در دهه ۱۹۵۰، در ذهن خلاق «دوایت آیزنهاور» جوانه زد، از مرزهای دیپلماسی و فرهنگ فراتر رفت و امروز به شبکهای جهانی تبدیل شده است، شبکهای که شهرها را نهفقط با رشتههای نمادین، بلکه با فرصتهای ملموس اقتصادی به هم گره میزند؛ خواهرخواندگی که بر شانههای اشتراکات جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی استوار بوده، دریچهای است بهسوی سرمایهگذاریهای بینالمللی، رونق گردشگری و تبادل تجربههایی که میتواند نفس تازهای به کالبد شهرها بدمند و شهرهایی که این فرصت را به چنگ آوردهاند، گاه توانستهاند از خاکستر نداری، بنایی نو برافرازند و الگویی تازه برای پایداری مالی پیدا کنند.
نگاهی به تجربههای موفق، گواهی بر این مدعا است؛ شهرهای اروپا با تکیه بر برنامههای مشترک اقتصادی، سرمایهگذاران را به دامان خود کشیدهاند و ریشههای زیرساختهایشان را استوارتر کردهاند، پیوند میان شهرهای آلمان و چین، مثالی است که از تبادل چند پرچم و مراسم تشریفاتی به همکاریهای تجاری و صنعتی پرثمر رسیده است.
همکاریهایی که شغل آفریده، سرمایه جذب کرده و درآمدهای پایدار را به خزانههای شهری سرازیر ساخته است، اما این پیروزی خود بهتنهایی بهدست نیامده است، بلکه ثبات سیاسی، شفافیت در قوانین و مدیریتی هوشمند همچون سه پایهای است که این بنا بر آن ایستاده است.
با این حال راه خواهرخواندگی همیشه هموار نیست؛ گاه هزینههای سنگین و پیچوخمهای بوروکراتیک، همچون سایهای سنگین بر سر این ایده افتاده است و شهرهایی که نتوانستهاند هدفی روشن و تعهداتی سنجیده برای این پیوندها ترسیم کنند، در نیمهراه بازماندهاند؛ نبود همافزایی میان دولت، بخش خصوصی و نهادهای دانشبنیان نیز همچون سنگی در مسیر این رود، جریان موفقیت را کُند کرده است.
در ایران بیش از ۳۰ شهر با ۱۴۰ همزاد جهانی پیمان خواهرخواندگی بستهاند، اما این پیوندها بیشتر در حد لبخندهای دیپلماتیک و تبادلات فرهنگی محبوس مانده است؛ برای آنکه این قراردادها به گنجینهای برای درآمد پایدار بدل شود، باید چارچوبهایی قانونی و مدلهایی هوشمندانه برای سرمایهگذاری طراحی کرد و معیاری برای سنجش اثربخشی این روابط آفرید تا از شعار به عمل پل زد.
یکی از درخشانترین فرصتهای نهفته در این پیوندها، شکوفایی گردشگری است؛ شهرهایی که هویت خود را در آینه این روابط به نمایش گذاشتهاند، با بستههای گردشگری مشترک، سیل مسافران را بهسوی خود کشاندهاند و زیرساختهایشان را از این رهگذر نیرومندتر ساختهاند؛ تجربه نشان داده است شهری که بتواند روایت فرهنگیاش را در بستری جهانی بازگو کند، نهتنها گردشگر که سرمایه و رونق را نیز به چنگ میآورد.
باید گفت که خواهرخواندگی، اگر با نگاهی ژرف و برنامهای مدون به میدان آید، میتواند مرهمی بر زخمهای مالی شهرداریها باشد؛ این پیوندها فراتر از درآمدهای پایدار با انتقال دانش و نوآوری، بذر توسعهای درازمدت را در خاک شهرها میکارند؛ اگر مدیران شهری با دیدی استراتژیک به این فرصت بنگرند، میتوانند از آن همچون اهرمی برای استقلال مالی و بهروزی شهروندان بهره گیرند؛ فرصتی که نهتنها جیب شهر را پُر میکند، بلکه افقها را نیز میگشاید.
خواهرخواندگی شهرها بستر مناسبی برای تعاملات اقتصادی فراهم میکند
مصطفی نباتینژاد، رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان به خبرنگار ایمنا میگوید: تفاهمنامههای خواهرخواندگی که میان شهرهای مختلف جهان منعقد میشود، هدفی فراتر از تعاملات فرهنگی دارد و میتواند در رشد اقتصادی شهرها نیز تأثیرگذار باشد.
وی میافزاید: قراردادهای خواهرخواندگی بهطور کلی میتواند بستری مناسب برای تعاملات اقتصادی فراهم کند؛ این تعاملات از طریق افزایش صادرات و واردات دوطرفه، توسعه صنایع دانشبنیان و اشتراکگذاری دانش و تجربیات مدیریتی، میتواند تأثیر مثبتی بر بهرهوری و رقابتپذیری شهرها داشته باشد.
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان با بیان اینکه در بسیاری از موارد تفاهمنامههای خواهرخواندگی در مراحل ابتدایی به امضای مقامات دو شهر محدود میشود و در ادامه پیگیری جدی برای بهرهبرداری از این ظرفیتها صورت نمیگیرد، تصریح میکند: حضور هیئتهای تجاری از دو طرف در همان مراحل اولیه میتواند به تقویت تبادلات اقتصادی کمک کند و زمینهساز همکاریهای پایدارتر باشد.
نباتینژاد با اشاره به اینکه اصفهان تاکنون با ۱۵ شهر جهان تفاهمنامه خواهرخواندگی امضا کرده است و این تعداد در حال افزایش است، خاطرنشان میکند: این ارتباطات با رویکرد اقتصادی میتواند فرصتهای تجاری ارزشمندی برای این شهر ایجاد کند؛ صنایع خلاق، دانشبنیان و گردشگری از جمله حوزههایی است که میتواند در چارچوب همکاریهای بینالمللی مورد توجه قرار گیرد.
وی بیان میکند: آنچه اهمیت دارد، پایداری این تعاملات و گسترش روابط اقتصادی میان اصفهان و خواهرخواندههای آن است، چراکه استفاده از این ظرفیتها در حوزه صادرات محصولات، جذب سرمایهگذاری خارجی و ارتقای بهرهوری صنایع میتواند تأثیر مستقیمی بر رشد اقتصادی شهر داشته باشد.
رئیس مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر اصفهان تصریح میکند: خواهرخواندگیها یک فرصت بالقوه برای توسعه اقتصادی شهرها است که در صورت استفاده بهینه از آنها میتوان به رونق اقتصاد شهری کمک کرد؛ در مورد اصفهان نیز بهرهگیری هدفمند از این ظرفیتها میتواند زمینهساز تحولات مثبت اقتصادی و تجاری باشد.
تعالی اقتصاد و توسعه صنعتی با بستن قرارداد خواهرخواندگی میان شهرها
حبیبالله صیامی، کارشناس اقتصاد گردشگری با بیان اینکه وضعیت اقتصادی دو شهر خواهرخوانده میتواند در بسیاری از موارد به یاری هر کدام از این شهرها بیاید، به خبرنگار ایمنا میگوید: تأثیر زیاد وضعیت اقتصادی شهرهای خواهرخوانده بر یکدیگر قابل انکار نیست، اما مسئولان شهری در ایران از این مزیت مهم میان خواهرخواندهها تا حدودی غافل شدهاند و تلاش چندانی برای برقراری ارتباط اقتصادی و فراهمسازی بستر رشد میان شهرهای خواهرخوانده نمیکنند.
وی میافزاید: در بسیاری از موارد در شهرهای اروپایی قرارداد خواهرخواندگی میان دو شهر بسته میشود و هر دو شهر تلاش میکنند تا با استفاده از تجربیات شهر دیگر به اقتصاد خود رونق بیشتری ببخشند و از مزایای اقتصادی خواهرخواندگی برای تعالی اقتصاد و توسعه صنعتی خود استفاده کنند.
کارشناس اقتصاد گردشگری با تاکید بر اهمیت نقش کمیتههای شهروندی در برقراری ارتباط میان خواهر خواندههای شهرها تصریح میکند: کمیتههای شهروندی و محلی در شهرها میتوانند با بهرهگیری از نقش خود در روابط شهری، در بسیاری از موارد با مسئولان شهرهای خواهرخوانده تعامل داشته باشد و تجربیات آنها را برای مسئولان خود منعکس کنند.
صیامی اضافه میکند: شباهت فرهنگی و تمدنی دو شهر مهمترین ملاک خواهرخواندگی آنها با یکدیگر است، اما امروزه بسیاری از خواهرخواندگیهایی که انجام میشود، رنگ و بوی سیاسی دارد و به ملاک فرهنگی و تمدنی خواهرخواندگی توجه چندانی نمیشود.
به گزارش ایمنا، خواهرخواندگی شهرها که ابتدا با هدف تقویت پیوندهای فرهنگی و دیپلماتیک میان ملتها شکل گرفت، هماکنون به ابزاری مؤثر برای توسعه اقتصادی و پایداری مالی شهرها تبدیل شده است؛ این روابط فراتر از تبادلات نمادین، میتواند بستری برای همکاریهای تجاری، جذب سرمایهگذاری خارجی و رونق گردشگری فراهم کند.
تجربه شهرهایی همچون نمونههای اروپایی و پیوندهای موفق کشور آلمان و چین نشان میدهد که با برنامهریزی هوشمندانه و تعهد مشترک، این پیمانها قادرند زیرساختهای شهری را تقویت کنند و درآمدهای پایداری را به ارمغان بیاورند. بهنظر میرسد کلید موفقیت در این مسیر نهتنها در امضای تفاهمنامهها، بلکه در پیگیری مستمر و ایجاد چارچوبهای شفاف برای بهرهبرداری از این فرصتها نهفته است.
تحقق این ظرفیتها بدون چالش نیست؛ نبود مدیریت استراتژیک، پیچیدگیهای بوروکراتیک و گاه غفلت از اولویتهای اقتصادی میتواند این ایده را به یک فرصت ازدسترفته تبدیل کند. در ایران هرچند شهرهایی همچون اصفهان ظرفیت بالایی برای بهرهگیری از این پیوندها دارند، اما این روابط بیشتر در سطح تشریفات باقی مانده است.
بهنظر میآید که برای تبدیل خواهرخواندگی به یک اهرم توسعه، نیاز به تغییر نگرش از سوی مدیران شهری است؛ نگرشی که بر همکاریهای ملموس، انتقال دانش، نوآوری و تقویت اقتصاد محلی تمرکز کند.
این رویکرد نهتنها میتواند مشکلات مالی شهرها را کاهش دهد، بلکه افقهای جدیدی برای پیشرفت و تعامل جهانی باز کند.
نظر شما