به گزارش خبرگزاری ایمنا، حفاظت از بناهای تاریخی از ضروریترین اقداماتی است که هر جامعه باید به آن توجه کند؛ این بناها نهتنها نشاندهنده هویت و فرهنگ یک ملت بلکه بهعنوان میراثی ارزشمند از گذشته، نقش مهمی در انتقال تاریخ و تمدن به نسلهای آینده ایفا میکنند و در این مسیر تخریب یا نادیده گرفتن این آثار به معنای از دست دادن بخشی از تاریخ و هویت جمعی است که میتواند تأثیرات منفی بر فرهنگ و خودآگاهی جامعه داشته باشد.
از سوی دیگر، بناهای تاریخی بهعنوان جاذبههای گردشگری، نقش مهمی در توسعه اقتصادی جوامع ایفا میکنند؛ بسیاری از کشورها از طریق جذب گردشگران به این مکانها، درآمدزایی میکنند و فرصتهای شغلی ایجاد میشود. حفاظت از این بناها نهتنها به حفظ تاریخ کمک میکند، بلکه میتواند به رشد اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم محلی نیز منجر شود.
علاوه بر این، بناهای تاریخی بیشتر دارای ارزشهای معماری و هنری بینظیری است که میتواند الهامبخش معماران و هنرمندان امروزی باشد؛ این آثار نشاندهنده خلاقیت و مهارت پیشینیان است و مطالعه و حفظ آنها میتواند به پیشرفت هنر و معماری مدرن کمک کند، از اینرو حفاظت از این بناها نهتنها یک وظیفه تاریخی، بلکه ضرورتی فرهنگی و هنری است.
در میان این آثار و بناها، تخت جمشید، این اثر تاریخی که بخشی از میراث جهانی یونسکو محسوب میشود، در دهههای اخیر تحت تأثیر عوامل طبیعی و انسانی دچار فرسایش و تخریب شده و همچنان از نظر معرفی و بهرهبرداری بهعنوان مقصد گردشگری شاخص مورد غفلت قرار دارد؛ این اثر یکی از مهمترین آثار باستانی ایران و جهان، نمایانگر شکوه و عظمت تمدن هخامنشی است.
در میان بناهای این مجموعه، دروازه تخت جمشید بهعنوان یکی از بخشهای کمترشناختهشده، توجه کمتری را به خود جلب کرده و همین امر آن را در برابر عوامل مختلف آسیبپذیرتر ساخته است. وضعیت حفاظتی این اثر، نمادی از چالشهای گستردهتر در مدیریت و صیانت از میراث فرهنگی کشور است.
در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان با استفاده از فناوریهای نوین و رویکردهای مشارکتی، آثار تاریخی خود را به منابع اقتصادی و فرهنگی تبدیل میکنند، دروازه تخت جمشید بهدلیل نبود برنامهریزی منسجم و محدودیت منابع، با مشکلات عدیدهای روبهرو است؛ از آسیبهای ناشی از شرایط اقلیمی خاص گرفته تا محدودیتهای بودجهای و مشارکت نداشتن جوامع محلی، همه دست به دست هم دادهاند تا این دروازه ارزشمند از بهرهبرداری فرهنگی و اقتصادی مناسب بازبماند.
سایه بیتوجهی بر سر تخت جمشید
فرخ میرشاهزاده، کارشناس حوزه گردشگری به خبرنگار ایمنا اظهار کرد: ضرورت توجه ویژه به این اثر و دیگر مواریث فرهنگی مهم است و چالشها و فرصتهایی پیشروی مدیریت این دارایی ارزشمند قرار دارد.
وی افزود: دروازه تخت جمشید یکی از آثار باستانی ناشناخته در مجموعه تاریخی تخت جمشید، طی دهه اخیر با آسیبهای متعددی روبهرو بوده است. این بنا که هنوز بهعنوان یک مقصد گردشگری شاخص مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است، از کمبود توجه و سرمایهگذاری در حفاظت و بهرهبرداری رنج میبرد.
کارشناس گردشگری تصریح کرد: شرایط اقلیمی خاص و کمبود منابع حفاظت از این محوطه، منجر به وقوع آسیبهایی همچون آبگرفتگی و فرسایش شده است. نمونههایی نظیر تخریبهای مشابه در سیوسهپل اصفهان نشاندهنده اهمیت رسیدگی به این مسائل است.
میرشاهزاده خاطرنشان کرد: نبود برنامههای مدون برای حفاظت از این میراث جهانی، یکی از عوامل اصلی افزایش آسیبها بوده است.
وی ضمن اشاره به کمبود بودجه و توجه به حوزه باستانشناسی گفت: مطالعات محدود و اقدامات پراکنده در زمینه حفاظت از دروازه تخت جمشید انجام شده است، اما کافی نیست. نصب سایبان و تلاش برای جلوگیری از فرسایش بخشی از این اقدامات بوده، اما بهدلیل کمبود منابع و نبود برنامهریزی اجرایی مدون، نتایج مطلوب حاصل نشده است.
مدیر حوزه گردشگری و کارشناس حوزه گردشگری با اشاره به نقش سازمانهایی همچون یونسکو در حفاظت از میراث جهانی افزود: سازمانهای بینالمللی بیشتر مواقع حمایتهای فنی و تخصصی ارائه میکنند، اما حفاظت عملی و مدیریت این آثار بر عهده ارکان ملی است. برای بهرهگیری از این حمایتها، باید ارزش و جایگاه این آثار در سطح بینالمللی شناسایی و بهدرستی معرفی شود.
میرشاهزاده تصریح کرد: فناوریهای نوین همچون نقشهبرداری با لیزر، پوششدهی و تکنیکهای جلوگیری از فرسایش، ابزارهای ارزشمندی برای حفظ این آثار هستند و تلفیق این دانش نوین با تجربیات گذشته میتواند تأثیر مثبتی بر حفظ و نگهداری میراث فرهنگی داشته باشد.
افزایش آگاهی عمومی و نقش جوامع محلی
وی با اشاره به اهمیت مشارکت جوامع محلی در حفاظت از این آثار افزود: تا زمانی که جوامع محلی منافع ملموسی از وجود این جاذبهها نداشته باشند، نمیتوان انتظار داشت که برای حفظ آنها تلاش کنند. رونق گردشگری و ایجاد فرصتهای اقتصادی در این مناطق میتواند محرکی قوی برای حفاظت از این آثار باشد.
کارشناس گردشگری تأکید کرد: افزایش تعداد بازدیدکنندگان و معرفی این آثار بهعنوان جاذبههای شاخص میتواند بهطور غیرمستقیم به حفاظت آنها کمک کند. نمونه بارز این موضوع، اهرام ثلاثه مصر است که با معرفی بهعنوان یکی از مقاصد گردشگری اصلی جهان، از خطر نابودی نجات یافت.
میرشاهزاده درباره برنامههای بلندمدت حفاظت و نقش نسل آینده اظهار داشت: اگرچه مدارک و برنامههای زیادی برای حفاظت از تخت جمشید تدوین شده است، اما تحقق آنها نیازمند عزم جدی و عملی است. نسل آینده با نگرش و دانش نوین خود میتواند نقشی کلیدی در حفظ و بهرهبرداری پایدار از این میراث ایفا کند.
به گزارش ایمنا، در حفاظت از بناهای تاریخی مسئولیتی اخلاقی و جهانی است. این بناها متعلق به یک ملت خاص نیست، بلکه بخشی از میراث مشترک بشر محسوب میشود و نابودی آنها به معنای از دست دادن بخشی از تاریخ جهان است، بنابراین همه جوامع باید در کنار هم برای حفظ و نگهداری این گنجینههای تاریخی تلاش کنند تا آیندگان نیز بتوانند از آنها بهرهمند شوند و با گذشته خود ارتباط برقرار کنند.
حفاظت از میراث گرانبهایی چون دروازه تخت جمشید نهتنها مسئولیتی ملی، بلکه وظیفهای جهانی است. این آثار شناسنامهای زنده از تاریخ و تمدن ما هستند که باید به نسلهای آینده انتقال پیدا کنند. تحقق این هدف تنها در گرو نگاه همهجانبه به موضوع، سرمایهگذاری هدفمند و جلب مشارکت عمومی و بینالمللی است. آیا زمان آن نرسیده است که با بهکارگیری رویکردی جدیتر، این گنجینههای بیبدیل را از خطر نابودی برهانیم و جایگاه واقعی را به آنها بازگردانیم؟
نظر شما