به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تب و لرز ارز» نوشت: مقابله با «رانت ارزی» همچون جلوگیری از توزیع هر رانت دیگری بالاخره مخالفانی دارد. بر همین اساس است که کارشناسان معتقدند یک علت افزایش قیمت ارز در بازار یا طرح شایعه استیضاح وزیر اقتصاد در اخبار و موضعگیری مخالفان حذف ارز نیمایی علیه وزیر اقتصاد همین است. هر چند با وجود این فضاسازیها آنچه واقعیت دارد، تصمیمی است که پنج روز پیش در پایان جلسه غیرعلنی مجلس و تیم اقتصادی دولت گرفته شده است.
این تصمیم حاکی از این است که مسائل مربوط به بازار ارز در جلسه شورای اقتصادی سران سه قوه پیگیری خواهد شد. روز گذشته اعلام این خبر از سوی سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با این تأکید همراه بود که «مجلس برای کنترل بازار ارز از همه توان خود برای کمک به دولت استفاده میکند.»
این موضع به نحو مشخصی در امتداد اظهار نظر صریح محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی قرار دارد. قالیباف در پایان جلسه غیرعلنی سهشنبه هفته پیش بر هماهنگی خوب و کارشناسانه دو قوه درباره ثبات نسبی بازار ارز تأکید کرد. به نظر میرسد این اعلام حمایت و همراهی قالیباف بیش از هر دلیلی معطوف به اشراف و اطلاع رئیس مجلس نسبت به ناترازیهایی است که در حوزههای مختلف وجود دارد و قالیباف هم در هفتههای اخیر از موضعگیری شفاف در قبال این ناترازیها و ضرورت بهبود حکمرانی برای حل آنها ابا نداشته است. همچنان که او خود پیش از این بر ضرورت اصلاح سیاستهای ارزی تأکید کرده و گفته بود که مجلس چند نرخی بودن ارز را قبول ندارد. بر همین قیاس بعید است رئیس مجلس شورای اسلامی اجازه دهد چارهجویی دولت برای ناترازی ارزی تحت تأثیر تعارضات سیاسی قرار گیرد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سوریه اشغالی ۲۱ روز پس از سقوط!» نوشت: خلاصه این ۲۱ روز پس از سقوط دمشق آن است که تروریستها مشغول ویران کردن و بسط وحشت در سوریه هستند. آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه همچنان در حال نفوذ و پیشروی برای اشغال خاک هستند و رئیس تروریستها ایران را متهم به دخالت در سوریه میکند و درباره «انتخابات» هم میگوید، شاید چهار سال دیگر! ترورها و انفجارها هم که جای خود دارد.
در هر جایی از دنیا اگر حکومتی حتی «بد» برانداخته شود، و مُشتی تروریستِ اجارهای حیات و ممات ملتی را در دست گیرند، نتیجه خیلی واضح معلوم است. با خیانت ارتش سوریه و در نتیجه سقوط ۱۱ روزه دمشق در ۱۸ آذر، سوریه در مسیر تباهی و هرجومرج «محض» قرار گرفته است، اما برای فهم آنکه تروریستها در این مدت چه کردهاند، خوب است که مروری بر داغترین اخبار کنیم: مرکز موسوم به حقوق بشر سوریه که مرکز آن در شهر لندن قرار دارد، شنبهشبی که گذشت در گزارشی اعلام کرد: «[تنها] از شنبه تا یکشنبه، ۱۴ نفر در مناطق بانیاس، جبله و حومه غربی حماه حذف شدهاند.» این یعنی ۱۴ عملیات تروریستی فقط طی ۲۴ ساعت. طبق اعلام این مرکز حقوق بشری «این حوادث ضرورت کنترل سلاح و محدود کردن آن به نیروهای دولتی را برجسته میکند، چرا که بدون نظارت بر سلاحها، زندگی شهروندان سوری در خطر قرار خواهد گرفت.» آنطور که مهر نوشته است، دیدهبان حقوق بشر سوریه اضافه کرد: ادامه ورود هرجومرجگونه به مناطق یادشده میتواند فاجعهای جدی ایجاد کند و این مسئله نیازمند نظارت دقیق توسط مدیریت عملیات است. قضیه روشن است، «ساختن» در قاموس تروریست نمیکنجد، آنها برای ویران کردن تربیت میشوند، نه برای حکمرانی. وقتی از بد حادثه این تروریستها که از قضا افکار سلفی-تکفیری هم دارند، جایی را اشغال میکنند جز برساختن «حکومت وحشت» کار دیگری از آنها ساخته نیست. همین چند روز پیش سایت خبری «المعلومه» اعلام کرد، تحریرالشام به نیروهای خود دستور داده است، بیسروصدا اعدام کنند و از جنایاتشان تصویربرداری نکنند و آنچه تاکنون از جنایات این گروه تروریستی منتشر شده است، تنها ۵ درصد جنایات صورتگرفته است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بصیرت ملت و تنگنظری برخیها» نوشت: آنچه ۹ دی را ساخت، عشق مردم به اسلام و پس از آن عشق به وطن، به خاک وطن و به ذرهذره آن خاک بود که یک آشوب که میرفت طولانی شود، این ذرات را به خطر انداخته بود. اینچنین شد که ملت مانند قطرات بارانی ساماندهنده و پروراننده، بارانی درشت قطره که مردگان را زنده میکند و آنچه را که از دست ما رفته به ما باز میگرداند، باریدن گرفت. بارانی سیرابساز و فراگیر و همهجا رونده، پاکیزه و بابرکت، گوارا و پرنعمت بر این خاک بارید تا آن را سیراب کند و بارور سازد تا دوباره سبز شود و بروید و برویاند. آشوب، اما مثل باد خشک و سوزان عمل میکند، خاک را به باد میدهد و سرزمین را متغیر میکند و زنده را مرده میسازد و دشمن را خیره! اینچنین است که بسیاری با ۹ دی هنوز هم دشمناند. آن را «حکومتی» مینامند و دولتهای اصلاحطلب در بزرگداشت آن کوتاهی میکنند و گاهی سخن به کج میگویند یا خود را در این روز به کوچهچپ میزنند!
روزی که گذشت، بزرگداشت پانزدهمین سال خلق حماسهای به وسعت ایران اسلامی بود. حماسهای که اگرچه کانونش تهران بود، اما خیلی سریع پهنه ایران اسلامی را در بر گرفت.
حماسه ۹ دی پس از آن رقم خورد که انتخابات ریاستجمهوری -با ثبت یک رکورد تاریخی در مشارکت مثالزدنی مردم- با چالش نامزدهای بازنده مواجه شد و کشور را برای یک دوره هشتماهه درگیر اردوکشیهای خیابانی کرد. دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها که از رسیدن به اهداف براندازانه خود ناکام مانده بودند، روز ششم دیماه ۸۸ پرده از رفتارهای فریبکارانه خود برداشتند و با اهانت صریح و آشکار به مقدسات مردم، نشان دادند آنچه طی چندماه پیش از آن به بهانه انتخابات دنبال میکردند، نمایش و بهانهای بیش نبوده و براندازی هدف غایی آنها بوده است. ملت بزرگ ایران، اما با موقعشناسی و بصیرت تاریخی خود، نقاب از چهره دروغین تقلب انتخاباتی کنار زد و با حضور میلیونی در میادین و خیابانهای تهران و دیگر شهرستانها، ناکامی بزرگی را به جبهه شیطانی استکبار تحمیل کرد. اینگونه بود که ۹ دی جاودانه شد و رهبر معظم انقلاب از این حماسه تاریخی به عنوان «یوم الله» یاد کردند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «با مجازی چه کنیم؟» را برگزید و نوشت: فضای مجازی، جایی است که مرزها محو میشوند و آسمان بیکران اطلاعات، انسانها را از سراسر جهان به یکدیگر پیوند میدهد. این محیط، همچون شمشیری دولبه، فرصتهای شگفتانگیزی برای پیشرفت، تبادل دانش و ارتباط فراهم کرده اما در عین حال بستری برای شکلگیری جرایم جدید و سوءاستفاده از آزادیهای فردی نیز شده است. امروز تقریباً هیچ کشوری را نمیتوان یافت که نسبت به فعالیتهای مجرمانه در شبکههای اجتماعی بیتفاوت باشد. در حقیقت، قوانین و مقررات فضای مجازی در سراسر دنیا همچون سدهایی محکم طراحی شدهاند تا این دریای طوفانی را به سوی آرامش و امنیت هدایت کنند.
شبکههای اجتماعی غربی از فیسبوک و اینستاگرام گرفته تا ایکس، ابتدا با شعار «ارتباط جهانی» و «آزادی بیان» پا به میدان گذاشتند اما اکنون این ابزارها بسان کاروانهای استعماری قرن بیستم عمل میکنند که با هدف گسترش نفوذ فرهنگی و اقتصادی، مرزهای دیجیتال کشورها را درنوردیدهاند. این پلتفرمها نهتنها به محملی برای انتشار اخبار جعلی و تحریک به خشونت تبدیل شدهاند، بلکه با الگوریتمهای پیچیده خود، از روانشناسی جوامع سوءاستفاده میکنند. استعاره مناسب برای این شبکهها شاید این باشد: باغهای زیبایی که پس دیوارهای بلندشان، مینهای خطرناک جاگذاری شده است. در بسیاری موارد، قدرتهای بزرگ از همین شبکهها برای تسلط بر افکار عمومی استفاده میکنند. دستکاری دادهها، سرقت اطلاعات کاربران و القای فرهنگی خاص از جمله روشهایی است که این پلتفرمها برای پیشبرد اهداف خود به کار میگیرند. برای نمونه، ماجرای افشاگریهای «ادوارد اسنودن» نشان داد چگونه شبکههای اجتماعی غربی، در همکاری با سازمانهای امنیتی، حریم خصوصی کاربران را نقض میکنند. با این حال، جوامع غربی قوانین سختگیرانهای برای کنترل فعالیتهای مجرمانه در این شبکهها وضع کردهاند اما آیا کشورهای دیگر نیز توانستهاند به همین اندازه از حقوق شهروندان خود دفاع کنند؟ تعریف جرم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به طور کلی شامل هرگونه فعالیتی است که امنیت فردی یا اجتماعی را تهدید کند. از کلاهبرداری مالی و سرقت هویت گرفته تا نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و حتی تبلیغ خشونت یا محتوای غیراخلاقی، تمام این موارد در زمره جرایم فضای مجازی قرار میگیرد.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «تغییر فاز انرژی» را برگزید و نوشت: تحولات اخیر در خاورمیانه، به ویژه سقوط بشار اسد، رئیسجمهور پیشین سوریه، بازتعریفی اساسی در معادلات انرژی منطقهای رقم زده است. از منظر نظریه رئالیسم، این تغییرات نمایانگر رقابتی شدید میان قدرتهای منطقهای و جهانی برای کنترل منابع و مسیرهای انرژی است. سوریه، به دلیل موقعیت استراتژیک خود به عنوان یک گلوگاه کلیدی در انتقال انرژی، همواره کانون توجه بازیگران ژئوپلیتیک بوده است.
سوریه با وجود منابع محدود نفت و گاز، به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، در نظم انرژی جهانی نقشی حیاتی ایفا میکند. این کشور در مرکز دو پروژه کلیدی قرار داشت که به طور مستقیم بر موازنه قدرت در منطقه تأثیر میگذاشتند: ۱. خط لوله ایران-عراق-سوریه؛ «مسیر انرژی به اروپا»: این پروژه که به «خط لوله اسلامی» نیز معروف است، با هدف انتقال گاز طبیعی ایران از طریق سوریه به اروپا طراحی شد. در جولای ۲۰۱۱ دولتهای سوریه، ایران و عراق توافقی تاریخی برای اجرای این خط لوله به ارزش ۱۰ میلیارد دلار امضا کردند. این خط لوله از بندر عسلویه ایران آغاز میشد، از دمشق عبور میکرد و در نهایت به مدیترانه میرسید. با این حال، این پروژه به دلیل تضاد با منافع کشورهای غربی و متحدان خلیج فارس، با چالشهایی جدی مواجه شد. ۲. خط لوله قطر-ترکیه؛ «رقابت قطر برای بازار اروپا»: این پروژه که در سال ۲۰۰۹ توسط قطر پیشنهاد شد، با هدف انتقال گاز طبیعی این کشور از میدان گازی پارس جنوبی / گنبد شمالی به اروپا طراحی شده بود. مسیر پیشنهادی خط لوله از عربستان سعودی، اردن، سوریه و ترکیه عبور میکرد. مخالفت بشار اسد با این پروژه و حمایت او از طرح خط لوله ایران، تنشهای ژئوپلیتیکی منطقه را تشدید کرد و موجب تقویت موضع مخالفان او شد.
در سال ۲۰۰۹ سوریه استراتژی «چهار دریا» را معرفی کرد که هدف آن تبدیل این کشور به مرکزی برای ترانزیت انرژی میان خلیجفارس، دریای سیاه، خزر و مدیترانه بود. این استراتژی شامل توسعه خطوط لوله گاز و نفت به طول ۶۳۰۰ کیلومتر میشد. خط لوله گاز عرب AGP که ساخت آن از سال ۲۰۰۳ آغاز شده بود، قرار بود مصر را به ترکیه متصل کرده و ارتباط این منطقه را با اروپا تقویت کند. با این حال، آغاز درگیریهای داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ تکمیل برنامههای توسعه پیش بینی شده را مختل کرد. سقوط اسد ممکن است شرایط لازم برای احیای این پروژهها را فراهم کند و دوباره سوریه را در موقعیت استراتژیک خود در ترانزیت انرژی قرار دهد.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «سریال سقوط هواپیما» را برگزید و نوشت: هنوز یک هفته از سقوط هواپیمای آذربایجانی نگذشته است که دومین حادثه نیز رخ داد؛ اما این بار در کرهجنوبی. به گزارش خبرگزاری یونهاپ کرهجنوبی، روز یکشنبه بر اثر خروج یک هواپیمای مسافربری از باند و برخوردش با دیواری در فرودگاه بینالمللی «موان» کرهجنوبی، تمام ۱۸۱ سرنشین و خدمه به جز دو نفر کشته شدند. این سانحه زمانی رخ داد که هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ شرکت هوایی «ججو ایر» حامل ۱۷۵ مسافر و ۶ خدمه پروازی از تایلند در ساعت ۹ صبح به وقت محلی در حال فرود در این فرودگاه جنوب کرهجنوبی بود که از باند خارج شد و بر اثر برخورد با دیوار آتش گرفت. یک مقام فرودگاه در ابتدا به رویترز گفته بود که مقامات در حال کار برای نجات افراد زنده مانده بودند؛ اما تعداد کشتهها به مرور زیاد شد.
علت این سانحه مشخص نیست؛ اما به گزارش رسانههای محلی امکان دارد برخورد با پرندگان باعث اختلال در فرود هواپیما شده باشد. دفتر رئیسجمهور موقت، چوی سونگ-موک، دستور اقدامات همهجانبه نجات را صادر کرد. چوی دومین رئیسجمهوری موقت پس از هان است. چوی روز جمعه پس از استیضاح رئیسجمهور موقت پیشین در بحبوحه بحران سیاسی این کشور بهعنوان رهبر موقت این کشور معرفی شد.
سخنگوی ججو ایر در واکنش اولیه به این سانحه عمیقاً عذرخواهی کرده است. نشریه محلی جونگآنگ ای لبو گزارش میدهد که اگر تعداد کشتهها تأیید شود، این بدترین فاجعه داخلی در هوانوردی داخلی کرهجنوبی خواهد بود. سوانح بزرگ قبلی در خاک کره شامل سقوط هواپیمایی «آسیانا» در سال ۱۹۹۳ در «موکپو» که منجر به کشته شدن ۶۸ نفر شد و سقوط هواپیمای «ایر چاینا» در سال ۲۰۰۲ در نزدیکی فرودگاه «گیمهائه» بود که منجر به کشته شدن ۱۲۹ نفر از ۱۶۶ مسافر آن شد.
نظر شما