به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، نوسازی شهری یک فرآیند دگرگونی با هدف احیای شهرها با پرداختن به فرسودگیهای شهری و تغییر کاربری فضاهای کماستفاده آنهاست. این پدیده در سطح جهانی مورد توجه قرار دارد و شهرهای مختلف جهان شاهد اجرای پروژههای متعددی برای بهبود ظاهر و عملکرد خود بودهاند.
جنبههای کلیدی نوسازی شهری
تغییر مناطق سوخته: نوسازی شهری اغلب شامل توسعه مجدد مناطق رها یا نادیده گرفتهشده برای تبدیل شدن به فضاهای عمومی پر جنبوجوش است. بهعنوان مثال خط راهآهن سابق نیویورک به یک پارک مرتفع محبوب تبدیل شده است که این امر نشان میدهد میتوان زیرساختهای بلااستفاده را برای استفاده اجتماعی تغییر کاربری داد. منطقه پیرمونت سیدنی نیز در پروژهای مشابه شاهد تبدیل یک خط قطار باربری قدیمی به پارکی مناسب برای عابر پیاده بوده که اتصالات و تعاملات محلی را در منطقه میزبان خود افزایش داده است.
احیای اقتصادی و اجتماعی: ابتکارات نوسازی شهری مدرن نهتنها بر بهبود فیزیکی، بلکه بر احیای اقتصادی و انسجام اجتماعی نیز تمرکز دارد. پروژههای این بخش اغلب با هدف جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی و تقویت مشاغل محلی انجام میشوند که میتواند منجر به ایجاد شغل و رشد اقتصادی شود. بهعنوان مثال بوئنوس آیرس با موفقیت منطقه ساحلی پورتو مادرو خود را به یک محله با کاربری مختلط توسعه و بهطور قابلتوجهی قابلیت اقتصادی آن را افزایش داده است.
پایداری محیطی: بسیاری از پروژههای نوسازی شهری از زیرساختهای سبز برای ارتقای پایداری محیطی استفاده میکنند که شامل ایجاد پارکهای شهری، باغهای اجتماعی و بهبود گزینههای حملونقل عمومی برای کاهش وابستگی به خودروها میشود. تاکید بر پایداری در ابتکاراتی در شهرها منعکس میشود که هدف آنها افزایش تنوع زیستی و مدیریت مؤثر منابع آب است.
مشارکت جامعه: نوسازی موفق شهری مستلزم مشارکت فعال جوامع محلی است. مشارکت ساکنان در فرآیند برنامهریزی کمک میکند تا اطمینان حاصل شود توسعههای انجامگرفته، نیازهای آنها را برآورده و میراث فرهنگی آنها را حفظ میکنند. ابتکاراتی که توسط «فرهنگآفرینان شهری» رهبری میشوند، استراتژیهای فرهنگی را با اهداف اقتصادی ترکیب و راهحلهای نوآورانهای را تقویت میکنند که با جمعیت محلی سازگاری دارد.
نمونههایی از پروژههای نوسازی شهری
پورتو ماراویلا، ریودوژانیرو: اجرای یک پروژه توسعه مجدد آب در مقیاس بزرگ با هدف احیای منطقه بندر و در عین حال بهبود زیرساختها و امکانات عمومی.
سانتیاگو، شیلی: این شهر از یارانههای مسکن ملی برای سکونت مجدد در شهر خود استفاده کرد که منجر به سرمایهگذاری خصوصی و جوانسازی شهری شد.
احیای رودخانه سنگاپور: زمانی که این منطقه آلوده و کماستفاده شد، با تلاشهای گسترده برای توسعه مجدد، به فضایی پر جنبوجوش برای تجارت و اوقات فراغت تبدیل شد.
چالشهای موجود در نوسازی شهری
نوسازی شهری میتواند به پیشرفتهای قابلتوجهی منجر شود، بااینحال چالشهایی همچون اعیانیسازی را نیز به همراه دارد که منجر به جابهجایی ساکنان قدیمی از شهرها و جایگزینی آنها با ساکنان جدید میشود. پرداختن به این مسائل نیازمند رویکردی متعادل است که توسعه عادلانه را در کنار رشد اقتصادی در اولویت قرار میدهد. در نتیجه نوسازی شهری نشاندهنده یک استراتژی حیاتی برای شهرهایی است که بهدنبال مدرنسازی زیرساختهای خود، افزایش رفاه جامعه و ترویج رشد پایدار هستند. با تبدیل مناطق ازیادرفته شهرها به فضاهای شهری پررونق، شهرها میتوانند ظاهر و عملکرد کلی خود را بهبود بخشند و در عین حال حس اجتماع را در بین ساکنان تقویت کنند.
تأثیر جشنهای سال نو بر طرحهای زیباسازی شهری
تأثیر جشنهای سال نو بر زیباسازی و طراحی شهری میتواند قابلتوجه باشد و بر جنبههای زیبایی و عملکردی فضاهای شهر تأثیر بگذارد. در اصل این جشنها میتواند به تلاشهای زیباسازی شهری سرعت دهد که این امر جذابیت بصری و عملکرد فضاهای عمومی را افزایش میدهد. بااینحال برای برنامهریزان و طراحان شهری ضروری است که در پروژههای خود، جامعیت، پایداری و کاربرد عملی را در نظر بگیرند تا محیطهای شهری پر جنبوجوشی ایجاد کنند که نهتنها مناسبتهای خاص را جشن میگیرند، بلکه نیازهای متنوع همه اعضای جامعه را در طول سال نیز برآورده میکنند.
در ادامه به ارائه یک نمای کلی از چگونگی شکل دادن این رویدادها به محیطهای شهری میپردازیم:
افزایش فضاهای عمومی: جشنهای سال نو اغلب به تلاشهای موقتی برای زیباسازی همچون تزئینات، نورپردازی و تأسیسات هنری عمومی منجر میشود. هدف این ابتکارات ایجاد یک فضای شاد است که بازدیدکنندگان را جذب و مشارکت جامعه را تشویق میکند. برای مثال شهرها ممکن است چراغهای رنگارنگ نصب یا رویدادهای عمومی را در پارکها و میادین سازماندهی کنند و جذابیت بصری و قابلیت استفاده آنها را در طول جشنها افزایش دهند.
ملاحظات بلندمدت طراحی شهری: زیباسازی کوتاهمدت میتواند سرزندگی شهر را افزایش دهد، اما سوالاتی را در مورد پایداری و عملکرد ایجاد میکند. کارشناسان طراحی شهری از پروژههایی حمایت میکنند که نهتنها ظاهر خوبی دارند، بلکه اهداف عملی همچون بهبود دسترسی عابران پیاده یا حمایت از تنوع زیستی محلی را نیز مدنظر قرار میدهند. بهعنوان مثال گنجاندن فضاهای سبز در برنامهریزی شهری میتواند ضمن افزایش کیفیت زیباییشناختی منطقه، مزایای اکولوژیکی را فراهم کند.
رویدادهای فصلی و سرزندگی شهری: رویدادهای فصلی همچون سال نو میتوانند با جذب مردم به فضاهای عمومی، نشاط شهری را تحریک و در نتیجه تعاملات اجتماعی و پیوندهای اجتماعی را تقویت کنند. تحقیقات نشان میدهد که چنین رویدادهایی بهطور مثبت به درک مناطق شهری کمک میکنند و با سرزندهتر شدن آنها همراه هستند.
چالشها و ملاحظات نوسازی شهری
فراگیری در مقابل انحصارگرایی: با وجود جنبههای مثبت پروژههای زیباسازی، این خطر وجود دارد که آنها بهطور ناخواسته بخشی از جمعیت شهرنشین را از فضاهای عمومی حذف کنند. این در صورتی است که تلاشهای نوسازی شهری، زیباییشناسی را بر دسترسی یا نیازهای جامعه ترجیح دهد که این امر منجر به احساس بیگانگی در ساکنان محلی میشود. این جنبه بهویژه در فصول جشن که گروههای مختلف دور هم جمع میشوند بسیار مهم است.
متعادل کردن زیباییشناسی با عملکرد: زیباسازی شهری باید بین جذابیت بصری و مطلوبیت عملکردی تعادل ایجاد کند. پروژههایی که تنها تزئینی هستند و نیازهای عملی را برآورده نمیکنند با این هدف همخوانی ندارند. طراحی شهری مؤثر باید این عناصر را برای ایجاد فضاهایی ادغام کنند که نهتنها زیبا هستند، بلکه کیفیت زندگی ساکنین را نیز افزایش میدهند.
انعطافپذیری آبوهوایی: گنجاندن تابآوری آبوهوایی در طرحهای زیباسازی شهری اهمیت فزایندهای دارد. از آنجا که شهرها با چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی روبهرو هستند، یکپارچهسازی راهحلهای مبتنی بر طبیعت همچون بامهای سبز یا روسازیهای نفوذپذیر میتواند اثرات زیستمحیطی را کاهش و در عین حال کیفیت زیباییشناختی مناطق شهری را افزایش دهد. چنین رویکردهایی از اهداف توسعه پایدار حمایت میکنند و زندگی عمومی شهری را بهبود میبخشند.
نمونهای از یک بهسازی شهری موفق: تقویت رشد و یادگیری از طریق فضاهای آموزشی در هندوراس
تگوسیگالپا، پایتخت هندوراس، ترکیبی پویا از میراث معماری این کشور با مناظر کوهستانی ارائه میدهد، بااینوجود همچون بسیاری از شهرهای دیگر در آمریکای لاتین، این شهر با چالشهای شهری مهمی ازجمله اختلاف طبقات اجتماعی و بافت شهری پراکنده مواجه است. هندوراس در پاسخ به رفع این مشکلات چندین ابتکار طراحی در طول سالها بهویژه با تمرکز بر کودکان خانوادههای کمدرآمد ارائه کرده است. این پروژهها با هم میراث معماری شهر را مورد هدف قرار میدهند تا محیطی امن و حمایتکننده برای رشد و یادگیری ارائه دهد.
زیرساختهای مدارس میتوانند نقش مهمی را بهعنوان ابزاری برای تابآوری شهری ایفا کنند و در این پروژهها مدارس در مناطق کمدرآمد زمانی که بهعنوان فضاهای چندمنظوره طراحی شوند، فراتر از محیطهای آموزشی سنتی عمل خواهند کرد که این امر به ایجاد جوامع ایمنتر کمک خواهد کرد. هندوراس همچنین با تمرکز بر فضاهایی برای ایجاد جامعهای یکپارچه، کلاسها، کارگاهها و اتاقهای مطالعهای را فراهم کرد که مهارتهای فکری و فنی محصلان را تقویت میکند. موفقیت این ابتکار راه را برای پروژههای زیرساختی آموزشی بیشتر هموار کرد و به الگویی برای طرحهای آینده با هدف توانمندسازی جوامع به حاشیه رانده شده تبدیل شد.
پایتخت این کشور با شبکهای از مدارس که برای خدماترسانی به بعضی از محلههای پرخطر شهر طراحی شده بودند، پروژههای یادشده را رسمی کرد. در این طرح فرزندان خانوادههای کمدرآمد منطقه بهصورت رایگان تحصیل میکنند. برنامههای معماری این منطقه از طریق ادغام کلاسها و کتابخانهها، زمینهای ورزشی، اتاقهای موسیقی، کلینیکها، خوابگاهها و زمینهای کشاورزی که توسط دانشآموزان و والدین آنها مدیریت میشود، تقویت شد و با رویکردی جامع به طراحی مدرسه که به نیازهای آموزشی و اهداف جامعهپروری میپردازد، به هموار کردن راه برای پروژههای دیگر در آینده کمک کرد.
این پروژهها که بر فضاهای باز، نور طبیعی و سازههای در معرض دید تاکید دارد و محیطهایی کاربردی و جذاب را ایجاد میکنند، نشاندهنده رویکردی معاصر به معماری آموزشی در شهرها هستند که تعامل جامعه را تقویت میکند و در عین حال ایمنی و رفاه را ارتقا میدهد. معماری این پروژهها در کنار سودمندی، نمادی از مأموریت شهرها برای ارائه پایداری از طریق طراحی متفکرانه است و با ادغام عناصر باکیفیت با فضاهای آموزشی و تفریحی، به جوانان خانوادههای کمدرآمد این فرصت را میدهند تا به عوامل تغییر در جامعه خود تبدیل شوند.
هندوراس برنامهای را اجرا کرد که بهدقت برای تشویق یادگیری، رشد شخصی و تعامل اجتماعی طراحی شده و هدف کلی آن ایجاد محیطی است که دانشآموزان را برای بازگشت به جوامع خود و گسترش دانشی که به دست آوردهاند، توانمند کند. این پروژهها نمونهای از طراحی معماری متفکرانه است که نیازهای منحصربهفرد جوامع حاشیهنشین را از طریق زیرساختهای برنامهریزیشده برطرف میکند و محیطهای فراگیری را توسعه میدهد که با ارتقای آموزش، ایمنی و روحیه همکاری همراه است. این قبیل پروژهها نشان میدهد که چگونه معماری با هدایت یک مأموریت اجتماعی میتواند به پر کردن شکاف بین نابرابری شهری و فرصتها کمک کند و به این ترتیب نهتنها تفکر جامعه را در اولویت قرار دهد، بلکه به نشاط و انسجام درازمدت شهرها نیز کمک کند.
نظر شما