به گزارش خبرگزاری ایمنا، جنگشناختی و روانی دشمنان بهعنوان استراتژی مدرن و سلاحی نامرئی، از ابعاد و اضلاع اصلی نقشه راه آنها در تقابل مطلق با جبهه مقاومت محسوب میشود، بهطورکلی، اقدامات عملیاتی و تروریستی دشمنان در جایجای دنیا، در طول دهههای گوناگون، همواره دارای ابعاد و پیوست تبلیغاتی و رسانهای بوده که با هدف تغییر باورهای عمومی و القای روحیه یأس و ناامیدی در میان شهروندان کشورها و مناطق مورد تهاجم انجام پذیرفته است.
در این نوع جنگ، دشمن با روشهای مشروعیتزدایی، اعتبارزدایی و ناامیدسازی، به دنبال از بین بردن اعتماد عمومی به حاکمیت و سرمایههای اجتماعی یک کشور است تا با تحریف واقعیتها و ایجاد دوقطبیهای اجتماعی، زمینه را برای کنترل ذهنی مردم و غارت همه داشتههای آنها بدون درگیری فیزیکی فراهم کند.
تحولات اخیر در سوریه نیز نشاندهنده تأثیر عمیق جنگ شناختی و عملیات روانی دشمنان، بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی است. این جنگ با هدف تضعیف روحیه ارتش سوریه و ایجاد شکافهای داخلی، از طریق انتشار اخبار جعلی و شایعات، بهطور سیستماتیک انجام شد تا جایی که به گفته تحلیلگران، این اقدامات نهتنها اعتماد عمومی به دولت بشار اسد را کاهش داد، بلکه منجر به تسلیم سریع نیروهای نظامی و ارتش سوریه در برابر معارضان مسلح گردید. هرچند ناکارآمدیهای اقتصادی و سیاسی دولت نیز در فروپاشی نظام حاکم بر سوریه بیتأثیر نبود.
به همین منظور؛ در گفتوگو با سیدجلال حسینی، معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفین به بررسی تأثیر جنگ شناختی بر وضعیت کنونی سوریه و گرفتار شدن احتمالی دیگر محورهای مقاومت در این جنگ، همچنین راهکار مقابله با این عملیاتهای فریبنده دشمن و آینده مقاومت پرداختیم.
ایمنا: تحولات جاری سوریه از جنگ شناختی و عملیات روانی عمیق دشمنان حکایت دارد. چگونه جنگ روانی و شناختی آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان آنها به تحولات اخیر در سوریه دامن زد؟
حسینی: جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن مسئله بسیار مهمی است به طوری که میتوان گفت پیروزی تروریستها در سوریه و شکست بشار اسد محصول این عملیات روانی و جنگ شناختی بود. اگر نگاهی به گذشته تحولات سوریه بیندازیم میبینیم زمانی که داعش به سوریه وارد شد، قدرتی بسیار بزرگتر از تحریرالشام امروز بود، بهطوری که آمریکاییها گفته بودند ۳۰ سال، ۳۰ کشور باید با داعش بجنگند تا بتوانند آن را نابود کنند، همچنین باید در نظر داشت که سوریه کشوری است که شاید ۵۰۰ برابر غزه از لحاظ جمعیت، از لحاظ قدرت نظامی و از لحاظ وسعت است و استقلالی که نسبت به باریکه غزه تحت محاصره کامل رژیم صهیونیستی داشته است، قابل قیاس نیست. با این حال مردم غزه بیش از یک سال است که تحت فشار و بمبارانها مقاومت میکنند، اما چرا سوریه دارای ارتش، قدرت هوایی، نیروی هوایی، هواپیما، جنگنده، موشک، تانک، توپخانه و همه امکانات برخلاف پیروزی و مقاومت گذشته خود اینبار شکست خورد؟ این شکست محصول عملیات روانی جبهه مشترک آمریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه است؛ البته علتهای دیگری نیز برای این شکست متصور است، اما مهمترین علت آن عملیات روانی و جنگ رسانهای و شناختی دشمنان است که موجب حذف سوریه از جبهه مقاومت شد.
ایمنا: دشمنان برای هدف قرار دادن بنیانهای ذهنی و افکار عمومی از طریق جعل یا تحریف واقعیت به میدان جنگ شناختی ورود میکنند که در سوریه نیز چنین مسئلهای مشاهده شد. نظر شما در این باره چیست؟
حسینی: ابتدا باید به این نکته توجه داشت که مقامات آمریکایی پیش از پیروزی بشار اسد در انتخابات سوریه گفته بودند که اگر اسد کاندیدا شود، بیش از ۷۰ درصد از آرای مردم را از آن خود خواهد کرد و بعد باز هم اسد توانست ۷۹ درصد آرای مردم سوریه را بهدست آورد. حافظ اسد و بشار اسد حتی در اندیشه مردم عرب و مسلمان کشورهای منطقه محبوبیت داشتند و اینطور نبود که حکومت آنها همچون تبلیغات بیگانگان بدون جایگاه مردمی تشکیل شود و به این علت شکست خورده باشد، بلکه این اتفاق با یک عملیات روانی گسترده رخ داد، هرچند مشکلات اقتصادی هم زمینه پذیرش این عملیات روانی را فراهم کرده بود.
ایمنا: با توجه به چنین تهدیداتی مرزبندیهای مورد توجه کشورهای محور مقاومت بهویژه جمهوری اسلامی ایران در چنین شرایطی چه میتواند باشد؟
حسینی: جمهوری اسلامی پیشتر به کمک جبهه منطقهای مقاومت و با همراهی ارتش سوریه توانسته بود در مقابل داعشی که مستقیم ایران را تهدید میکرد، بایستد و موفق شد داعش را شکست دهد، اما امروز در شرایطی به سر میبریم که بنا به گزارش بلومبرگ از قول روسها، وقتی ارتش کشوری عقبنشینی میکند و مقاومت نمیکند، هیچ قدرت دیگری نمیتواند از آن دفاع کند، بنابراین وظیفه جمهوری اسلامی در چنین شرایطی این است که در مقابل این جنگ شناختی در سوریه و در منطقه خود را تقویت کند، چرا که دشمن و غولهای رسانهای جهان از نابودی اسرائیل احساس خطر کردهاند و با تمام توان وارد میدان جنگ شدهاند. ایران نیز به فراخور اقدامات دشمن باید هم برای مردم سوریه و مردم دیگر کشورهای منطقه و هم برای مردم داخل کشور خود با تمام توان به مقابله با جریانات رسانهای بپردازد؛ عاقبت سستی و انفعال در برابر دشمن در سوریه را باید برای مردم گوشزد کنیم و برای آنها تبیین کنیم که تروریستها هیچ عنادی با رژیم صهیونیستی ندارند؛ پیشروی اسرائیل در خاک سوریه و هدف قرار دادن بیش از ۴۰۰ نقطه حیاتی سوریه و نابودسازی همه زیرساختهای اقتصادی و نظامی سوریه نتیجه عملیات روانی دشمن و تحت تأثیر قرار گرفتن و از دست دادن مقاومت و امید مردم سوریه است. بهعبارتی امید بستن مردم سوریه به بعضی کشورها که دشمن سوریه بودند مثل عربستان، امارات، ترکیه، قطر و حتی آمریکا زمینه این فروپاشی را فراهم کرد. بر این اساس لازم است که چنین موضوعاتی برای مردم تبیین شود تا از بروز حوادث احتمالی مشابه در آینده جلوگیری کنیم.
ایمنا: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با اقشار مختلف مردم توصیههایی را در خصوص جنگ شناختی دشمن بیان کردند و تاکید کردند که سوریه به دست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد. از نظر شما تحقق این وعده صادق و بیداری نیروهای مردمی در سوریه چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟
حسینی: تحرکات مردمی در سوریه آغاز شده است و نخستین راهپیماییها علیه تروریستها طی دو روز گذشته برگزار شد. اما اینکه چقدر طول خواهد کشید که سوریه از دست تروریستها آزاد شود، بسته به میزان بیداری مردم و غفلتی که در آنها به وجود آمده است و اراده مردم دارد. مردم سوریه باید به این باور برسند که این گروههای معارض که امروز با ظاهری اتوکشیده و زیبا و سخنانی جذاب به سوریه وارد شدهاند و مردم را فریب دادهاند، همان تروریستهایی هستند که پیشتر بیرحمانه مردم را قتلعام میکردند، بنابراین بهمیزان سرعتی که این بیداری در بین مردم سوریه به وجود بیاید و اعتراضات سپس آشوب و قیام در برابر تروریستها اتفاق بیفتد، آزادسازی سوریه زودتر اتفاق خواهد افتاد.
ایمنا: با توجه به ورود ارتش رژیم صهیونیستی به بخشهایی از سوریه، سیر تحولات منطقه با تمرکز بر محور سوریه را چطور ارزیابی میکنید؟
حسینی: مسیر پیشرو نشان میدهد که به گفته برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا در آذر سال ۱۳۹۰، جهان در یک پیچ تاریخی قرار گرفته است و قدرت در حال انتقال از غرب به شرق است و ایران هم بهعنوان یک قدرت ایدئولوژیک نقش بسزایی در این پیچ تاریخی ایفا میکند. سیر تحولات جهان و منطقه نشان میدهد که مدرنیته، آمریکا و صهیونیسم جهانی روز به روز در حال افول است. ممکن است در مقاطعی آمریکا یا رژیم صهیونیستی یا اندیشه منحط غربی بتوانند تحرکاتی داشته باشند، اما در مجموع با محاسبه برآیند این تحرکات میبینیم که این برآیند به نفع جبهه مقاومت در حال پیشرفت است و گاهی نتایج برخی از ضربهها بهنفع مقاومت تمام میشود؛ هر چند که به صورت موقت توانسته باشد مقاومت را متوقف کند. بهطور مثال کشتار بیش از ۴۴ هزار نفر بیگناه در غزه موجب شد که افکار عمومی مردم جهان و حتی برخی حاکمان متوجه خباثت، کودککشی و نسلکشی صهیونیستها شود تا جایی که حتی امانوئل مکرون گفت که فرانسه دیگر به رژیم صهیونیستی کمک نمیکند یا دادگاه لاهه گالانت و نتانیاهو را محکوم به جنایت جنگی میکند و بعد سران ۱۲۳ کشور حتی انگلستان و هلند اعلام میکنند که اگر این دو نفر وارد کشور ما شوند، دستگیرشان میکنیم.
میتوان گفت حتی بعضی اتفاقات که در ظاهر به ضرر مقاومت و بهنفع رژیم صهیونیستی است و میتواند به صورت موقت مقاومت را محدود کند، اما در عمل و در طولانیمدت به نفع محور مقاومت رقم خواهد خورد. در این زمینه میتوان موارد متعددی را مثال زد؛ وقتی علی لاریجانی پس از شهادت سید حسن نصرالله به لبنان رفت، مطرح کرد که گویا مقاومت به چنین شهادت بزرگی نیاز داشت تا انسجام لازم را پیدا کند و نتیجه آن شد که به اذعان مجموعههای مختلف از جمله بیبیسی یا خود صهیونیستها، حزب الله قویتر از قبل عمل میکند تا جایی که فقط در یک شب با حدود ۳۵۰ موشک، رژیم صهیونیستی را هدف قرار میدهد و وضعیت بهگونهای رقم میخورد که رژیم صهیونیستی قطعنامه وتوشده آمریکاییها را برای نجات از این مخمصه به صورت یکطرفه قبول میکند. هرچند میتوان مثالهای زیادی در این رابطه بیان کرد، اما همین از دست رفتن سوریه هم میتواند شرایطی را به وجود آورد که موجب بیداری ملتهای اسلامی و عربی شود که برآیند آن باز هم به ضرر رژیم صهیونیستی و به نفع جبهه مقاومت تمام خواهد شد.
نظر شما