به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، مشارکت شهروندان در فرایندهای تخصیص بودجه موجب درک بیشتر پیچیدگیهای بودجهبندی و تخصیص منابع میشود. شهروندان از طریق مشارکت و گفتوگو در فرایندهای تصمیمگیری، درک بهتری از تعارضات ذاتی در بودجهبندی عمومی پیدا میکنند و با محدودیتهای مالی دولتها و انتخابهای دشوار در تخصیص منابع بین اولویتهای رقابتی آشنا میشوند. این آگاهی فرصتی در اختیار شهروندان قرار میدهد تا به شکل آگاهانهتری دولتها را پاسخگو نگه دارند و با درکی روشنتر از واقعیات عملی موجود، بر سیاستهای انتخابی نظارت داشته باشند.
مشارکت دادن شهروندان در فرایندهای بودجهبندی میتواند به ایجاد اراده سیاسی در جامعه برای اقدام در رابطه با چالشهای مالی کمک کند؛ به این ترتیب مشارکت شهروندان به ابزاری مفید برای دولتها در کمک به پر کردن شکاف میان سیاستهای مالی مسئولانه و حمایت عمومی تبدیل خواهد شد. این راهکار شهروندان را توانمند میکند و مشروعیت فرایند بودجهبندی را افزایش میدهد. دولتها با مشارکت دادن مستقیم شهروندان در روندهای تخصیص منابع، تعهد خود را به پاسخگویی و مسئولیتپذیری نشان میدهند و این توانمندی را به شهروندان میدهند تا درباره نحوه هزینه کردن مالیاتهای خود اظهار نظر کنند؛ این امر منجر به ارتقای احساس تعلق به جامعه و اعتماد به نهادهای دولتی میشود.
تأثیرات مشارکت دادن شهروندان در بودجهبندی مشارکتی
بودجهبندی مشارکتی فرایندی دموکراتیک است که به شهروندان اجازه میدهد در مورد نحوه تخصیص بخشی از اعتبارات عمومی بهطور مستقیم اظهار نظر کنند. این رویکرد در زمینههای مختلف در سراسر جهان به اجرا درآمده و منجر به تأثیرات قابلتوجهی بر حکمرانی، فراگیری جامعه و تخصیص منابع شده است.
افزایش شفافیت و اعتماد: بودجهبندی مشارکتی موجب افزایش شفافیت در هزینههای دولت میشود. این شفافیت به ایجاد اعتماد میان شهروندان و مقامات دولتی کمک میکند، زیرا مردم میتوانند تأثیر مستقیم مشارکت خود را در پروژهها و خدمات محلی ببینند. با مشارکت دادن شهروندان در فرایند تصمیمگیری، این اطمینان حاصل میشود که فرایند تخصیص بودجه سودمند، قابل مشاهده و قابل درک است.
بهبود تخصیص منابع: یکی از مهمترین تأثیرات بودجهبندی مشارکتی، تخصیص مؤثرتر منابع است. اولویتبندی نیازهای مطرحشده توسط شهروندان، بهویژه گروههای اقلیت در جامعه، اعتبارات را به سمت حوزههایی هدایت میکند که بیشترین نیاز را در جامعه دارند و منجر به اتخاذ تصمیمات عادلانهتر میشود. این امر تخصیص اعتبارات را به سمت مناطق کمدرآمد و کمنماینده سوق میدهد که ممکن است در فرایندهای بودجهبندی سنتی نادیده گرفته شده باشند. تحقیقات نشان میدهد شهرداریهایی که رویکرد بودجهبندی مشارکتی را اتخاذ کردهاند، اغلب هزینههای خود را در خدمات ضروری همچون سلامت عمومی و بهداشت محیط افزایش دادهاند و بهویژه مناطق فقیرتر از این بخش بودجه بهرهمند شدهاند.
افزایش مشارکت شهروندی و توانمندسازی جامعه: بودجهبندی مشارکتی به شهروندان این امکان را میدهد که در تصمیمگیریهای عمومی نقش داشته باشند و به این ترتیب جامعه را توانمند میکند. این مشارکت نهتنها مهارتهای شهروندی را ارتقا میدهد، بلکه مشارکت سیاسی و اجتماعی را نیز تشویق میکند. شهروندان نسبت به فرایندهای دولتی اطلاعات بیشتری پیدا میکنند و احساس مالکیت بر مسائل محلی را توسعه میدهند.
تقویت روابط جامعه: فرایند بودجهبندی مشارکتی با تشویق همکاری میان ساکنان، سازمانهای محلی و مقامات دولتی روابط درون جوامع را تقویت میکند. جوامع میتوانند با کار مشترک برای شناسایی اولویتها و ارائه راهحلها، احساس همبستگی و مسئولیت جمعی قویتری را پرورش دهند.
پایداری بلندمدت: بودجهبندی مشارکتی با شیوههای پایدارتر الگوهای هزینه عمومی مرتبط است و میتواند با تطبیق تخصیص بودجه با نیازها و ترجیحات جامعه، به استفاده کارآمدتر منابع در طول زمان منجر شود. این رویکرد پایدار اطمینان میدهد که اعتبارات عمومی علاوهبر پروژههای موقت، مسائل جاری جامعه را نیز مورد توجه قرار دهند.
کاهش تعارضات: با مشارکت دادن شهروندان در بحثهای مربوط به محدودیتهای بودجه و مبادلهها، میتوان به کاهش تعارضات میان اعضای جامعه و مقامات محلی کمک کرد و فضاهای بر پایه همکاری و درک متقابل را در شهرها تقویت کرد.
راهحلهای نوآورانه: مشارکت دادن شهروندان در فرایند تصمیمگیری میتواند به راهحلهای خلاقانه و مؤثر برای چالشهای محلی منجر شود. این امر به این دلیل است که دیدگاههای متنوع شهروندان در شناسایی مسائل و پروژههای بالقوه مؤثر هستند. با ورود ایدهها و نگرشهای جدید از سوی شهروندان، مسئولان شهری قادر خواهند بود از دیدگاههای متفاوتی به مشکلات بنگرند و راهحلهای نوآورانهتری برای حل مشکلات محلی پیدا کنند. این امر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان و ارتقای اثربخشی مداخلات عمومی کمک میکند.
چالشها و محدودیتهای بودجهبندی مشارکتی
با وجود مزایای فراوانی که بودجهبندی مشارکتی برای جامعه به همراه دارد، این رویکرد با چالشهایی همچون محدودیت بودجه، مقاومتهای اداری و احتمال نمایشیبودن مشارکت (مشارکتی که فقط جنبه ظاهری دارد و در عمل اتفاق نمیافتد) روبهرو است. اجرای موفق بودجهبندی مشارکتی نیازمند تعهد مداوم از سوی شهروندان و مقامات دولتی است تا اطمینان حاصل شود که این فرایند همچنان فراگیر و تأثیرگذار باقی میماند.
محدودیت بودجه: محدودیتهای مالی دولتها برای تخصیص اعتبار به بخش مشارکتی میتواند مانع از اجرای اثربخش ایدههای شهروندان شود. طبق مطالعات انجامشده در بعضی شهرها، به طور معمول فقط ۱ تا ۵ درصد از بودجه عمومی را برای بودجهبندی مشارکتی اختصاص میدهند.
مقاومت بوروکراتیک: مقامات دولتی گاهی در برابر افزایش مشارکت شهروندان مقاومت میکنند و نگران از دست دادن قدرت و کنترل خود هستند. این مقاومت میتواند همکاری لازم بین شهروندان و دولت را تضعیف کند.
مشارکت صوری: بر اساس مطالعات انجامشده، دولتها گاهی فرایند بودجهبندی مشارکتی را بیشتر به صورت نمادین اجرا میکنند، بدون اینکه به نظرات واقعی شهروندان توجه چندانی داشته باشند؛ این امر به سرخوردگی شهروندان و کاهش اعتماد آنها منجر میشود.
اجرای موفق بودجهبندی مشارکتی نیازمند تعهد مداوم از سوی شهروندان و مقامات دولتی است تا اطمینان حاصل شود که این فرایند همچنان فراگیر و تأثیرگذار باقی میماند. در نتیجه، نیاز به تلاش مداوم برای غلبه بر این چالشها و حفظ مشارکت واقعی شهروندان وجود دارد.
برنامههای موفق بودجهبندی مشارکتی در شهرهای مختلف
مشارکت دادن شهروندان در فرایند برنامهریزی بهمیزان قابلتوجهی به ارتقای حکمرانی کمک میکند. شهرهای بسیاری در سراسر جهان از جمله هلسینکی، لاختی، شیکاگو و پورتو آلگره با اجرای این راهکار و از طریق افزایش درگیری جامعه، بهبود شفافیت و تخصیص بهتر منابع، منافع زیادی کسب کردهاند که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میشود.
افزایش انسجام اجتماعی در لاختی، فنلاند
فنلاند از سال ۲۰۱۲ علاقه زیادی به بودجهبندی مشارکتی با توجه به حاکمیت محلی داشته است و پروژههایی را در هلسینکی، لاختی و دیگر شهرها راهاندازی کرده است که موفقیتآمیز بودهاند. قانون حکومت محلی ۱۹۹۵ که بر افزایش مشارکت شهروندان تمرکز دارد، بودجهبندی مشارکتی را به عنوان یک روش مشارکت پیشنهاد میکند که میتواند جوامع متنوع را دور هم جمع کند و انسجام اجتماعی را میان اعضای جامعه ارتقا دهد.
ابتکار بودجهبندی مشارکتی لاختی در سال ۲۰۲۱ با تمرکز بر تولید پایدار، در سطح شهری موفقیتآمیز بوده است و امکان ارائه ایده و رأی دادن برای تخصیص بودجه را برای شهروندان فراهم کرده است. این ابتکار شامل چهار بخش ایدهپردازی، توسعه مشترک، رأی دادن و پیادهسازی طرحهای منتخب است و به این ترتیب کارایی هزینههای عمومی را بهبود بخشیده است. از جمله طرحهای موفق این ابتکار میتوان به استخدام جوانان برای پاکسازی شهر، افتتاح پیست اسب سرگرمی در جنوب شهر، گسترش مسیر طبیعت در شرق و تأسیس پارکینگ دوچرخه در میدان بازار اشاره کرد.
ارتقای شفافیت و پاسخگویی در ماکوئنی، کنیا
مشارکت شهروندان در بودجهبندی موجب افزایش شفافیت میشود و به شهروندان این امکان را میدهد که درک کنند بودجه عمومی چگونه تخصیص و هزینه میشود. این شفافیت موجب افزایش پاسخگویی مقامات عمومی میگردد. شهرستان ماکوئنی در کنیا، ابتکارهای بودجهبندی مشارکتی را بهکار گرفته است که به افزایش نظارت شهروندان بر هزینههای عمومی منجر شده و به صرفهجویی در هزینهها و تخصیص مؤثرتر منابع برای پاسخگویی به نیازهای جامعه انجامیده است.
بهبود تخصیص منابع در پورتو آلگره، برزیل
شهر پورتو آلگره در برزیل از سال ۱۹۸۹ بهطور موفقیتآمیزی بودجهبندی مشارکتی را اجرا کرده است که به بهبود قابلتوجه تخصیص منابع به محلههای فقیرتر منجر شده است. هنگامی که شهروندان در فرایند بودجهبندی درگیر باشند، میتوانند نیازها و اولویتهای خود را بیان کنند که به تخصیص مؤثرتر و عادلانهتر منابع میانجامد. الگوی اصلی بودجهبندی مشارکتی در پورتو آلگره، به ۱۷ هزار و ۲۰۰ شهروند امکان داد تا برای حدود ۱۶۰ میلیون دلار سالانه تصمیمگیری کنند و اولویتها را برای حمایت بهتر از مناطق محروم تغییر دادند. این الگو در سطح جهانی مورد تکرار قرار گرفته است که نشاندهنده اثربخشی آن در هماهنگ کردن هزینههای عمومی با نیازهای جامعه است.
ایجاد اعتماد عمومی و مشروعیت در شیکاگو، آمریکا
مشارکت دادن شهروندان در تصمیمات بودجهای به افزایش اعتماد میان دولت و جامعه کمک میکند. شیکاگو یکی از شهرهای پیشرو در اجرای بودجهبندی مشارکتی در ایالات متحده است که طرح ابتکاری خود را در ۲۰۱۲ برای بهبود تعامل میان اعضای جامعه معرفی کرد و از آن زمان هر سال بخشی از بودجه عمرانی شهر را به صورت مشارکتی تخصیص میدهد. ساکنان شیکاگو میتوانند ایدههای خود را برای پروژههای عمرانی ارائه دهند و پس از بررسی فنی و هزینهای پروژهها، شهروندان واجد شرایط در رأیگیری مشارکت میکنند. این طرح نهتنها ساکنان شیکاگو را توانمند کرد، بلکه به افزایش اعتماد آنها به دولت محلی نیز منجر شد.
نظر شما