رویایی که از دریا به آسمان رسید

۲۴ سال پیش دختری ماجراجو و سختکوش نجات غریقی را کنار گذاشت تا با رویای پرواز، خلبانی را تجربه کند، یک سال و نیم بعد فریسا نیکومنش راد به غواصی بازگشت و با فعالیت حرفه‌ای در خلبانی و غواصی تاکنون رکوردهای زیادی در داخل و خارج کشور ثبت کرده و هنرجویان زیادی را پرورش داده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بیست‌وشش آذر ۱۳۶۱ و در اوج جنگ ایران و عراق ۱۰۰ کشتی حامل کامل نمی‌توانستند در بنادر جنوبی ایران بار خود را تخلیه کنند و کالاهای اساسی را به مردم برسانند. به همین دلیل امام خمینی (ره) در پیامی از کامیون داران خواست به بنادر جنوبی بروند و کالاهای اساسی را به شهرها حمل کنند. برای پاسداشت این اقدام فعالان حوزه حمل و نقل بود که ۱۴ سال بعد وزارت راه و ترابری پیشنهاد نامگذاری ۲۶ آذر به عنوان روز ملی حمل و نقل را به شورای فرهنگ عمومی کشور فرستاد و تأیید شد.

با نگاهی متفاوت به این مناسبت پای ماجراجویی‌های دختری نشستیم که از نوجوانی آموزش خلبانی دید و پس از تجربه رهایی در آبی بی‌کران آسمان، غواصی و ملوانی را تا سطح حرفه‌ای ادامه داد تا امروز که رکورددار ورزش‌های آبی و هوایی در گینس است. متن کامل گفت‌وگوی ایمنا با فریسا نیکومنش راد را در ادامه می‌خوانید:

ایمنا: از بین رکوردهایی که ثبت کردید، کدام را بیشتر دوست دارید؟

نیکومنش راد: اول از رکوردهایم بگویم که مدرس بین‌المللی غواصی از فدراسیون‌های ایران، ایتالیا، فرانسه، لبنان، آمریکا و معلم خلبان پرواز از هواپیمایی کشوری، ملوان کشتی‌های زیر ۵۰۰ تن و رکورددار ورزش‌های آبی و هوایی در گینس هستم.

یکی از رکوردها این بود که برای نخستین بار از یک نقطه صعب‌العبور در مرز هوایی ایران و پاکستان با چتر پاراگلایدر پرواز کردم و به عنوان دفاع از مرزهای هوایی کشورمان و پرچم ایران را در هنگام پرواز برافراشته کردم. یک رکورد دیگر نصب پرچم ایران در مرز آبی دریای عمان و اقیانوس هند و عمق ۴۰ تا ۸۰ متری بود که این کار را نیز به عنوان دفاع از مرز آبی کشورمان انجام دادم. نزدیک به ۴ هزار هنرجو دارم که به آنها غواصی یا ورزش‌های آبی و فنی مانند، شکاری زیر آب و کار روی لوله‌های نفتی را آموزش می‌دهم.

یکی از رکوردهایی که ثبت کردم طولانی‌ترین مسافت آب‌نوردی بود یعنی همانطور که روی زمین راه می‌رویم این کار را زیر آب انجام می‌دهم زیرا گاهی هنگام کار روی لوله‌های نفتی و بسیاری از مسائل صنعتی نمی‌توانیم شناور باشیم باید عمود از یک قسمت به قسمت دیگر برویم که شاید انجام این کار برای یک آدم معمولی حتی یک ثانیه هم خیلی سخت باشد.

رکورد دیگری هم دارم به نام طولانی‌ترین مسافت غواصی زیر آب داشتم که بالای هزار متر را بدون بالا آمدن از آب و در عمق طی کردم و ۱۰ ساعت بدون هواگیری و با همان دو کپسول هوا زیر آب بودم.

ایمنا: از کدام کار شروع کردید، غواصی و ملوانی یا خلبانی؟

نیکومنش راد: با یک فاصله کم اول پرواز را آموزش دیدم بعد سراغ غواصی آمدم البته قبل از پرواز شنا را آموزش دیدم و قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی چهار شنا را کامل یاد گرفتم. مدتی به عنوان نجات غریق کنار سواحل می‌ایستادم و به ناجی‌ها کمک می‌کردم که در این دوران بیش از ۳۰۰ نفر را از غرق شدن در دریای شمال و جنوب نجات دادم تا بعد از ۱۸ سالگی که کارت نجات غریق دریا را گرفتم اما همزمان با علاقه‌ام به آب، آسمان هم برایم خیلی زیبا بود و از همان ۱۶ سالگی پرواز با پاراگلایدر و جایروپلن را شروع کردم. استادم یکی از مدرسان هواپیمایی کشوری بود که بخاطر علاقه زیاد، این رشته را ادامه دادم و توانستم مسافت‌های طولانی پرواز کنم از جمله پرواز سه ساعت و ۴۰ دقیقه‌ای از تهران تا امامزاده هاشم که در ارتفاع حدود دو هزار و ۸۰۰ متری از سطح زمین انجام شد و یکی از رکوردهای پروازم بود. یک پرواز چهارنفره هم از امامزاده هاشم تا دشت مشاء داشتم که پروازهای چند نفره با حضور دو فرد است اما این کار را به همراه یکی از اساتیدم و مادر و فرزند دو ساله انجام دادیم تا در صورت نیاز در شرایط خاص بتوانم گروهی را از یک نقطه صعب‌العبور نجات دهم که این کار نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد.

ایمنا: بخاطر کنجکاوی و ماجراجویی وارد این کار شدید یا از جایی الگو و تأثیر گرفتید؟

نیکومنش راد: از همان بچگی علاقه به پرواز و دیدن دنیای زیر آب را داشتم. همیشه کتاب‌های ژول‌ورن و هزار فرسنگ زیر دریا را می‌خواندم و حتی از دوران ابتدایی دوست داشتم ببینم که بعد از ساحلی که کنار آن شنا می‌کنیم در عمق دریا چه خبر است.

وقتی وارد اعماق دریاها شدم، زیبایی‌های خلیج فارس و دریای خزر را دیدم به ویژه خلیج فارس که زیبایی‌هایش وصف شدنی نیست چون می‌توان گفت گرم‌ترین آب کره زمین را دارد همچنین گونه‌های متعددی از ماهی‌ها، مرجان‌ها و موجودات دریایی را در خود جا داده است و در تمام فصول می‌توان در آب آن غواصی کرد یا ورزش‌های آبی را انجام داد. بر عکس بسیاری از نقاط دیگر عمق خلیج فارس زیاد نیست و در گودال‌ها به ۱۸۰ متر می‌رسد اما گونه‌ها و مواد غذایی یا پلانکتون‌ها آنقدر زیاد است که حمله کوسه به انسان دیده نمی‌شود بنابراین می‌توان گفت که خلیج فارس غنی‌ترین آب کره زمین را دارد و توانستم رکوردهای زیادی را در خلیج فارس ثبت کنم از جمله رکوردهای در آب که برای شرایط استراتژیکی کشورمان قابل توجه بود، غواصی با دست بسته در مسافت‌های طولانی بود که آن‌را به جانبازان و معلولان جسمی حرکتی تقدیم کردم.

ایمنا: رشته تحصیلی‌تان چه بود؟

نیکومنش راد: کارشناس فیزیولوژی ورزشی و کارشناس ارشد رفتار و رشد حرکتی از دانشگاه خوارزمی و نخبه ورزشی علمی دانشگاه هستم. پایان‌نامه‌ام درباره کودکان اوتیسم و معلولان دارای مشکل حرکتی و تأثیر آب درمانی بر مهارت‌های حرکتی درست کودکان اوتیسم بود که توانستم با تمرینات و فعالیت‌های آبی، مشکل این کودکان را کم کنم تا جایی که با شرایط عادی و مثل بقیه مردم زندگی می‌کنند.

ایمنا: برای ثبت این رکوردها به عنوان یک زن با موانع بیشتری روبه‌رو نشدید؟

نیکومنش راد: از همان ابتدا که می‌خواستم سراغ آموزش غواصی و خلبانی بروم همه می‌گفتند دختر که نباید غواصی، پرواز یا این کارهای سخت و سنگین را انجام دهد اما هر جا کلمه نه را شنیدم آن‌را تبدیل به من می‌توانم و دیدگاه مثبت کردم، با خودم فکر کردم توانایی‌هایم کمتر از مردها نیست و شاید خیلی بهتر از آنها بتوانم این کارها را انجام دهم که توانستم این رکوردها را با حجاب کامل ثبت کنم. نمی‌خواهم حرف‌های سیاسی بزنم اما همه این سال‌ها با حجاب کامل کار کردم یکی بخاطر اینکه جنسیتم در آب مشخص نشود و کارم به عنوان یک انسان و ورزشکار دیده شود.

رکوردهای غواصی را هم با حجاب ثبت کردم. زنانی که در دنیا در رشته غواصی فعالیت می‌کنند با این خطر روبه‌رو هستند که ممکن است موهایشان در کپسول هوا گیر کند و راه تنفس آنها را ببندد اما وقتی کلاه مخصوص و لباس حجابم را می‌پوشم، بدنم در هنگام انجام کار مزاحمم نیست و در بسیاری از نقاط دنیا مانند فرانسه و ایتالیا نیز زنان با همین حجاب غواصی و خلبانی می‌کنند و هیچ مشکلی برایشان پیش نیامده است.

این حجاب به من کمک کرد که راحت کار کنم و در کنار آن نگاه افراد به انجام فن ملوانی، قایقرانی و غواصی من حل می‌شد در همین شرایط شاگردانی را آموزش دادم که قهرمان پرواز در کشورهای دیگر از جمله ترکیه شدند حتی شاگردان غواصی‌ام در کشورهای بسیار دوری مانند آمریکا تا آسیا و استرالیا فعالیت‌های صنعتی انجام می‌دهند، همچنین به نیروهای آتش‌نشانی، گروه‌های امداد و نجات و سیلاب برای کار در شرایط سخت و بحرانی ایران یا صلیب سرخ جهانی آموزش دادم.

ایمنا: آیا جایی جواب نه نشنیدید که دلسرد شوید؟

نیکومنش راد: همه می‌گفتند: نه نمی‌توانی و این را بگویم که هیچ کسی مرا حمایت نکرد، این‌طور نبود که بنشینم که فدراسیون، شرکت یا شخصی کمک کند البته گاهی قولی می‌دادند اما یا انجام نمی‌دادند و یا می‌گفتند این کارها برای شما خوب نیست، به خصوص در غواصی که جوشکاری در آب و کار روی لوله‌های نفتی را انجام می‌دهم و در سکوهای عسلویه و بندر عباس کار کردم و وقتی می‌دیدند یک زن این کارها را انجام می‌دهد خیلی تعجب می‌کردند خلاصه مدام حرف‌های منفی می‌شنیدم تا اینکه یک روز همه فیلم‌ها و عکس‌های مربوط به کارهایم را به بیت رهبری بردم و رهبر معظم انقلاب با دیدن این فیلم و عکس‌ها نه تنها که ناراحت نشدند بلکه به من تقدیر نامه دادند و خیلی خوشحال شدند که یک زن توانسته با حجاب کامل رکوردهایی ثبت کند و هنرجویانی را آموزش دهد. این تشویق باعث شد کارم را در ایران ادامه دهم.

ایمنا: رکوردزنی با حجاب سخت نیست؟

نیکومنش راد: خیلی‌ها می‌گویند حجاب مانع کار ما است و بخاطر همین موضوع به خارج از کشور می‌روند اما من با همین حجاب در ایران ماندم و به کار ادامه دادم تا امروز که در تمام قاره‌های دنیا از آمریکا گرفته تا آسیا و اروپا و استرالیا، هنرجو دارم و در کشور خودم هم برای مردم کار می‌کنم. واقعیت این است که افراد زیادی با صحبت‌هایشان تلاش می‌کنند مانع کارمان شوند اما اگر علاقه و هدف داشته باشیم می‌توانیم جنسیت را کنار بزنیم و مطابق قوانین کشورمان بهترین باشیم.

وقتی این رکوردها را ثبت کردم، فدراسیون شنا یا نجات غریق نه تنها تشویق یا حمایتی نمی‌کردند بلکه عکس‌العملی نشان نمی‌دادند با این حال توانستم با ادامه تلاشم به مسیری برسم که امروز در رشته نجات غریق چهار هزار هنرجو دارم در حالی که فدراسیون نجات غریق ۷۰۰ هنرجو دارد در رشته شنا نیز ظرف دو سال دو هزار مربی زن آموزش دادم منظورم از این ارقام این نیست که ادعا کنم فرد مهمی هستم بلکه می‌خواهم بگویم هیچ وقت خودم را دست کم نگرفتم و نمی‌توانم یا جواب نه را قبول نکردم.

باورم این است که یک انسانم و با علم و تلاشم به هدفم خواهم رسید چون نه وجود ندارد و حرف‌های منفی مثل یاد می‌گذرد اما مسیر راه اصلی ما را تغییر نمی‌دهد.

رویایی که از دریا به آسمان رسید

ایمنا: چه خاطره شنیدنی از آسمان یا دریا دارید؟

نیکومنش راد: یادم هست یک کار صنعتی در دریا انجام می‌دادیم و ناخدا لنگر را که به آب انداخت، نزدیک غروب دریا مواج شد و ناخدا به من گفت لنگر را آزاد کن، پریدم که حدود ۳۰ متر پایین بروم تا لنگر را آزاد کنم، چون اگر لنگر را سریع بالا بکشند از نظر غواصی بالا آمدن با آن طناب باعث پارگی ریه‌ها می‌شود برای همین مجبور شدم آرام بالا بیایم اما دیدم لنگر را جمع کردند و رفتند. دریا مواج و هوا نزدیک به تاریک شدن بود و تعداد زیادی غواص در کشتی وجود داشت به همین دلیل متوجه بازگشت من نشدند. هر چه سر و صدا کردم متوجه نشدند و رفتند، سه ساعت و ۴۰ دقیقه شنا کردم، یک قطب نمای چوبی معمولی داشتم و می‌دانستم که زوایه ۳۳۰ درجه سمت شمال قشم را نشان می‌دهد اما ۱۰ متر شنا می‌کردم جلو می‌رفتم و آب ۲۰ متر مرا بر می‌گرداند یا به سمت چپ و راست می‌برد، کشتی‌های بزرگ از بالای سرم رد می‌شدند آنها قاچاقچیانی بودند که در زمان مواج شدن دریا بیرون می‌آیند برای همین زیر آب می‌رفتم که مرا نبینند.

وقتی بالا می‌آمدم با اعتقاد به خدا و استفاده از قطب‌نما توانستم خودم را به ساحل برسانم. گشت دریایی فکر می‌کرد غرق شدم و می‌خواستند فردا دنبال جنازه‌ام بگردند و از برگشتنم خیلی خوشحال شدند. من از دست کسانی که رهایم کردند عصبانی بودم اما وقتی به یاد آوردم که با امواجی مثل سختی‌ها و پستی بلندی‌های زندگی سازگار شدم و خودم را به ساحل رساندم این درس را گرفتن که نباید خودمان را ببازیم به ویژه در جاهایی که فکر می‌کنیم دیگر توان ادامه دادن نداریم، اگر بتوانیم خودمان را قوی کنیم، اعتماد به نفس قوی داشته باشیم و خدا را در وجود خودمان ببینیم، آن لحظه پیروزی ما است نه تنها به دریایی به این عظمت می‌توانیم پیروز شویم و به ساحل آرامش برسیم بلکه از آن بالاتر می‌توانیم بر همه مشکلات زندگی غلبه کنیم.

ایمنا: بعد از این اتفاق باز هم به آب زدید؟

نیکومنش راد: این اتفاق مربوط به هشت سال پیش بود و دوست دارم تا وقتی سالم هستم و پاهایم حرکت می‌کند، غواصی و خلبانی کنم مثل وقتی که یک پرنده یا ماهی مریض می‌شود و با ترمیم بال یا باله‌اش دوباره پرواز و شنا می‌کند. خودم را از این دو عنصر آسمان و آب می‌بینم و آنها را دوست دارم چون احساس می‌کنم پر از پاکی و صداقت هستند، دریا با آن عظمت پر از ماهی و مرجان‌ها و موجودات زنده دیگر است و در زیر آب فقط صدای نفس کشیدن خودم را می‌شنوم، وقتی ۴۰ تا ۶۰ متر زیر آب می‌روم دوباره به زمین و ماسه می‌رسم و در دل قدرت خدا را سپاس می‌گویم که در میان این همه آدم دنیا به من فرصت داد که بتوانم دراین نقطه از آب تنها باشم در اعماق قدرت خدا را ستایش می‌کنم، این کار آرامشی و دیدی از زندگی به من می‌دهد که شاید اگر سال‌ها روی زمین زندگی می‌کردم به آن نمی‌رسیدم چون یک دنیای متفاوت است و هر چه توضیح دهم، لحظه‌ای که تجربه کردم را نمی‌توان با واژه‌ها توصیف کرد.

آسمان هم همین طور است وقتی پرواز می‌کنم، لایه‌های هوایی و بالا و پایین‌ها و سرعت‌های باد و به من مسیری می‌دهد انگار در دو طرف کوه قرار دارد و باید در جاده و خط اصلی حرکت کنم وقتی از بالا زمین را نگاه می‌کنم می‌بینم خانه‌های بزرگ و آدم‌هایی که خودشان را خیلی بزرگ تصور می‌کنند، از بالا بسیار کوچک هستند. وقتی پایین آنها را می‌بینیم، بزرگ و مهم هستند اما از بالا می‌بینیم که اگر انسان خوب و مهربان باشیم از همه چیز برای ما قشنگ‌تر است. گاهی که شرایط چتر پاراگلایدر پایدار است، بندها را رها می‌کنم تا از خدا بخاطر فرصت پرواز با این وسیله تشکر می‌کنم در آسمان می‌توانم از دید دیگری آفریده‌های او را ببینم و چقدر آن صحنه‌ها زیبا است از جمله صبح‌های جمعه که برای پرواز می‌روم، همه خواب هستند و من خوشحالم که می با پرواز حس خودشناسی و اعتماد به نفس پیدا می‌کنم، برخی می‌گویند تعریف کردن آدم را مغرور می‌کند اما من نامش را کشف دینایی که در وجودم هست می‌گذارم و فکر می‌کنم اگر افراد خود را قبول داشته باشند می‌توانند بهترین باشند همین طور که من عاشق غواصی، خلبانی و هرکاری که انجام می‌دهم هستم.

ایمنا: بین خلبانی و غواصی کدام را بیشتر دوست دارید؟

نیکومنش راد: یک سال و نیم بعد از شروع پرواز کردن، سراغ غواصی رفتم. فرق این دو آن است که در پرواز به بالا و ارتفاع می‌رویم و در غواصی به اعماق، من همیشه دوست داشتم دو فضای متضاد را با هم تجربه کنم.

برای آموزش خلبانی سختی زیادی کشیدم و مدتی به عنوان کمک مربی برای آموزش هنرجویان با اساتیدم همکاری می‌کردم و همین باعث شد خلبان و غواص حرفه‌ای شوم. به نظرم حسی که در آسمان داشتم را زیر آب تجربه کردم زیرا در عمق ۳۰ تا ۴۰ متری آب، حس بی‌وزنی داریم زمانی که می‌بینی ۳۰ متر زیر پایین‌تر و ۳۰ متر بالای سرت خالی است و در این فضا حس پرواز وجود دارد انگار که در آسمان غوطه‌ور باشی پس به نظرم این دو فضا شبیه هم هستند و جالب است که کره زمین هم شناور در فضا است و انگار که همه ما در حالت پرواز هستیم اما خلبان‌ها به جاذبه غلبه می‌کنند تا در هوا پرواز کنند.

ایمنا: خلبانی شغلی است که خیلی‌ها از بچگی آرزوی آن‌را دارند، یادگیری این شغل چگونه است؟

نیکومنش راد: با هنرجویانم که بالای کوه می‌رویم، از لحظه شروع تا رسیدن به اوج و پرواز سه گام فاصله وجود دارد که بسیاری افراد در همین سه گام تا جدا شدن از کوه و ورود به پرواز تردید می‌کنند که نکند سقوط کنند یا از عهده این کار بر نیایند، این نگرانی اثر همان نمی‌توانی‌های دیگران است چون من از اول جمله «کار تو نیست» را برای خودم به چشم مثبت دیدم و با دانش کافی علوم و فنون هوایی و دریایی را یاد گرفتم، در سه قدم اول به افق نگاه و پرواز کردم چون قرار بود به آسمان بروم به زمین نگاه نکردم، در زمان پریدن از قایق به دریا هم بسیاری از هنرجویان وقتی عظمت دریا را می‌بینند نگران غرق شدن یا خراب بودن وسایل مانع از رفتن به اعماق می‌شود پس باید همه این کلمات نه و نمی‌توانم را کنار گذاشت تا بتوان به اعماق دریا یا دل آسمان رفت.

شاگردان زیادی داشتم که قبل از پرواز پایشان را زمین می‌گذاشتند و به عقب برمی‌گشتند، بعضی از آنها هم پرنده شدند اما در هر بادی نمی‌توانستند بپرند یا به هر جایی نمی‌توانستند بروند چون به عنوان یک زن خود را دست کم گرفتند. باید افراد خانواده و معلمانی که با کودکان و نوجوانان در ارتباط هستند به آنها اعتماد به نفس بدهند که می‌توانی تا با اراده و علم کافی از عهده هر کاری بر بیایند.

ایمنا: خانواده با این عشق و علاقه‌ات به غواصی و کارهای ماجراجویی مشکلی نداشتند؟

نیکومنش راد: پدر و مادرم اوایل می‌گفتند این کار خطرناک است و آینده ندارد یا اینکه ایمن نیست و شاید سقوط کنی اینجا همان کلمات منفی بود که گفتم اما به نظرم مهم این است که بعد از زمین خوردن بلند شوی. به نظرم کسی که سراغ ورزش‌های غواصی و خلبانی می‌رود به توصیه کسی گوش نکرده بلکه خودش خواسته همانطور که من خودم خواستم و عشق صددرصدی به این دو دنیا باعث یادگیری آنها شد.

ایمنا: در آینده هم قصد دارید هر دو رشته را ادامه دهید؟

نیکومنش راد: بله، هر دو را با هم ادامه می‌دهم. نزدیک به ۲۴ سال است که به صورت فنی آموزش هوادریایی صنعتی و ورزشی برگزار می‌کنم و خوشحالم که تعداد هنرجویان زیادی دارم، از همه قشنگ‌تر این است که هر پرواز و غواصی که انجام می‌دهم یک تجربه و دنیای جدیدی جلوی چشمم باز می‌شود.

می‌خواهم رکورد جدیدی بزنم که به یادواره شهدای غواص و شهیدی که با دست و پای بسته زیر آب غرقشان کردند، یک نمایشگاه دفاع مقدس زیرآب نصب کنم و همه ملزومات نمایشگاه را زیر آب نصب کنم، در کنار آن طولانی‌ترین مسافت آب نوردی خودم را که هنوز کسی نتوانسته رکورد قبلی آن را بشکند، را بهبود می‌دهم این رکوردها به من یادآوری می‌کند که تو قوی‌تر هستی و بهتر از دیروز می‌توانی کار کنی حتی بالا رفتن سن تأثیری بر فیزیولوژی بدن من نخواهد داشت زیرا همیشه همراه با هنرجویانم تمرین می‌کنم و آموزش دادن باعث می‌شود مطمئن شوم که هنوز زنده‌ام و نفس می‌کشم.

ایمنا: آموزش ورزش‌های خلبانی و غواصی پرهزینه است یا محدودیتی برای ورود افراد وجود دارد؟

نیکومنش راد: مربیان زیادی کلاس خصوصی برگزار می‌کنند و از طرف فدراسیون نیز دوره‌های آموزشی برپا می‌شود که حضور در یک کلاس غواصی یک ستاره بین ۱۴ تا ۱۸ میلیون تومان هزینه دارد اما من نصف این مبلغ را دریافت می‌کنم چون ۲۴ سال است در این زمینه فعالیت می‌کنم و تلاش می‌کنم افراد مختلفی بتوانند با قیمت مناسب این رشته را یاد بگیرند، خودم در کنارشان هستم تا در طول آموزش مجبور خرید وسیله نشوند. تعداد هنرجویانم زیاد است چون دوست دارم افراد زیادی را به دنیای آب‌ها و آسمان وارد کنم. درباره محدودیت هم مانعی وجود ندارد و همه می‌توانند به راحتی در دوره‌های خلبانی و غواصی شرکت کنند به شرط آنکه ناراحتی قلبی و فشار خون نداشته باشند.

ایمنا: هنرجویان این رشته‌ها را برای تفریح یاد می‌گیرند یا به عنوان شغل؟

نیکومنش راد: کاربرد تفریحی و ورزشی دارد، به عنوان یک شغل هم هست مثل غواصی باستان‌شناسی در کشتی‌های غرق شده یا اجسام گمشده زیر آب یا غواصی جنگ برای مبارزه با دشمن، غواصی فنی و جوشکاری برای کار روی لوله‌های زیر آب همچنین به عنوان مرجان‌شناسی موجودات دریایی یا غواصی پزشکی اما فکر کنم برای بانوان، زیباترین و جذاب‌ترین کارها، عکاسی و فیلمبرداری زیر آب باشد.

ایمنا: آرزویی مانده که هنوز رؤیای رسیدن به آن را داشته باشید؟

نیکومنش راد: به بیشتر هدف‌هایم رسیدم، خوشحالم از هنرجویان من شهید مصطفی سعد زاده یا صادق عدالت و شهدای مدافع حرم دیگر بودند که با حجاب کامل به آنها خلبانی و غواصی آموزش دادم اما آرزوی من این است که روزی به کمک تمام بانوانی که آزاده فکر می‌کنند بدون محدودیت مرز یا سیاست بتوانیم در دنیای آزاد زندگی کنیم به دور از جنگ و خونریزی و هر کسی هر جایی که دنیا آمده، خاک مادری‌اش است و حق دارد آزادانه در آب و هوا و دریای خاک خود زندگی کند در یک کلام صلح جهانی را آرزو دارم.

کد خبر 820105

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.