به گزارش خبرگزاری ایمنا، برنامه آخرین شب اجلاسیه ۲۴ هزار شهید استان اصفهان رأس ساعت ۱۹ آغاز میشود و طبق اعلام قبلی، قرار است که سخنرانی رهبر انقلاب در جمع استاندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید استان، برای اولین بار پخش شود.
چشمها به پردههای نمایش دوخته شده و پس از دقایقی، هماناتاق باصفای دیدارهای خصوصی، مملو از جمعیت به نمایش گذاشته میشود؛ آقا به حاضران خوشآمد میگویند و بیان میکنند: خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز و مجاهدان فیسبیلالله؛ بنده آن کسانی را که برای احیای یاد مجاهدان و شهدا کار میکنند، مجاهدان فیسبیلالله میدانم؛ یعنی خود این یک جهاد فیسبیلالله است و سعی کنید که «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه»؛ این جهاد را آنچنان که باید و شاید انجام بدهید.
و چه تعبیری زیباتر از مجاهدان فیسبیلالله برای مردان مرد این دیار که راه و رسم شهدا را پیش گرفتهاند؟
تعابیر رهبر انقلاب در وصف اصفهان و مردمان آن عجیب و مثل همیشه مایه فخر این استان و مردمانش است «اصفهان در همهی نشانههای تمدّنی پیشگام بود؛ در علم، در صنعت، در هنر، در معماری، در عالِمپروری، در سلحشوری و در همه این چیزها؛ این مال تاریخ است. حوادث انقلاب نشان داد که اصفهان در مسئله فداکاری در راه خدا و جهاد فیسبیلالله هم پیشگام است؛ یعنی یک امتیاز بینظیر و بیمثال بر امتیازات اصفهان، در انقلاب و در دفاع مقدّس افزوده شد.» و خوشا بهحال ما که در این دیار زیست میکنیم.
و در این میان نباید فکر کنیم که این بیانات آقا در وصف اصفهان تنها به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محدود میشود؛ نه! «یک نکته مهم در باب اصفهان مسئله دینداری است؛ دینداری اصفهان. حالا من البتّه شاید قبلاً در بعضی از دیدارهای با مردم عزیز اصفهان گفتهام این را، بنده خودم در اصفهان شاهد بودم جلساتی را و اجتماعاتی را که معمولاً در هیچ جای کشور، از جمله مشهد خود ما نظیر آن را ما آن زمان نمیدیدیم مال سالها قبل است؛ پنجاه سال، شصت سال پیش از لحاظ گرایش مردم، توجّه مردم، مجالسِ لاینقطع از ماه رمضان تا محرّم، که ماههای عزاداری هم نبود؛ کجا؟ در تیمچههای بازار اصفهان. حالا اینها که چیزهای در واقع ابتدایی و تا حدودی سطحی است؛ دینداری مردم اصفهان را از فهرست بلند علمای اصفهان میشود شناخت.»
بیانات رهبر انقلاب بند به بند متفاوتتر و توجه مردم بیشتر میشود و در این میان حتی عدهای کاغذ و قلم دست گرفتند تا آنچه که میشنوند را بر کاغذ نیز ثبت کنند؛ «آنچه من سفارش میکنم، در درجه اوّل این است که این کارهایی را که شما در این بزرگداشتها انجام میدهید، جوری انجام بدهید که اثربخش باشد. صِرف ساختن کتاب کافی نیست، صِرف ساختن فیلم کافی نیست؛ ممکن است یک فیلمی را زحمت بکشند بسازند، بیننده هم نداشته باشد، کسی نگاه نکند. فیلمی که کارگردانیِ خوب نداشته باشد، ساخت خوب نداشته باشد، مضمون خوب نداشته باشد، شیرین و زیبا نباشد، خب زحمت کشیدید، پول خرج کردید، کسی هم به این فیلم نگاه نمیکند! بروید سراغ بهترین کارگردان، بهترین سناریونویس، فیلمنامهنویس، بهترین پشتیبان و تهیهکننده؛ بروید سراغ اینها. به جای ده فیلم، دو فیلم بسازید، منتها دو فیلمی که وقتی پخش شد، همه بگویند که باز هم پخش کن؛ این خوب است. تا بتوانید شهید همّت را معرّفی کنید، شهید زاهدی را معرّفی کنید، شهید کاظمی را معرّفی کنید، شهید خرّازی و ردّانیپور را معرّفی کنید و دیگران و دیگران. کم نیستند؛ اینقدر اسمهای شهدای برجستهی اصفهان زیاد است که انسان هر چه میخواهد بگوید تمام نمیشود. این یک نکته است: دنبال اثربخشی باشید. جوری کتاب درست کنید که بعد از اینکه یک چاپش تمام شد، مشتریها بیایند چاپ دوّم و چاپ سوّم را بخواهند و همینطور تا آخر. و کارهای دیگری که انجام میدهید.»
پس از پایان فیلم سخنرانی و با انتشار تصاویر آن، بهیاد حاشیهنویسی این دیدار که شب قبل منتشر شد هم میافت؛ «چشم میچرخانم بین جمع؛ پسر شهید همّت و شهید زاهدی و شهید نیلفروشان که در آخرین صف نماز بودند، حالا همانجا نشستهاند؛ موقع ورود هم با هم بودند. تصویر عجیبی است قاب فرماندهان و شهیدان اصفهان؛ از شهدای قدس مانند شهیدان حجازی، زاهدی و نیلفروشان، تا شهدای دفاع مقدّس از قبیل شهید همّت! غلظت اصفهانیها در لایه مسئولان نظام بالا است؛ به جز خانواده شهدای شاخص و دستاندرکاران کنگره، حجتالاسلام والمسلمین محسنیِ اژهای (رئیس قوّه قضائیّه) و سرلشکر حسین سلامی (فرمانده کلّ سپاه) و سرتیپ رادان (فرمانده کلّ انتظامی کشور) هم هستند.»
در این میان و با مرور سخنرانی رهبر انقلاب، بهیاد مصاحبهای میافتم که چند روز قبل با مهدی فضایلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب گرفتم و بعد از کمی بالا و پایین کردن صفحه، صوت آن را پیدا میکنم: «اصفهان به لحاظ تعداد ۲۴ هزار شهید دارد که به نسبت جمعیت کشور بیشترین میزان شهید را دارا است؛ فرزندان این استان از زمان انقلاب تا این لحظه هم در خود انقلاب هم در دوران دفاع مقدس هم در دوران دفاع از حرم افتخارات زیادی را خلق کردند و پیشینه آن افتخارآمیز است.»
وی میافزاید: «آقا در دیدار با دستاندرکاران کنگره شهدا خوب اشاره فرمودند و گفتند در دوران انقلاب جلوههای دیگری از مردم اصفهان نمایان شد؛ تعابیری که آقا داشتند هم در گذشته و هم در دیدار اخیر خیلی تعابیر ویژهای بود که هم باید به آن افتخار کرد و هم احساس مسئولیت بیشتری در پاسداری از این جایگاهی داشت که اصفهان در انقلاب داشته و دارد.»
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب عنوان میکند: «سه نفر از برجستگان جبهه مقاومت در لبنان از فرزندان اصفهان هستند؛ شهید حجازی شهید زاهدی و شهید نیلفروشان و شهید نیلفروشان شهادتش با شهید سید حسن نصرالله همزمان میشود.
فضایلی در پایان تاکید میکند: «امید است نسل امروز و نسل آینده این ظرفیتها را خوب بشناسند و همه کمک کنیم تا بیشترین بهره را از آنها ببریم.»
سخنرانی به پایان میرسد و انگار شور و شوق حاکم بر سالن در آخرین شب اجلاسیه، بیش از دیگر شبها است؛ انگار که این بار آن نوشته گوشه کنار سالن «۲۴ هزار و من» بیش از هر زمان دیگر توجهها را به خود جلب کرده است و تک تک مردم، خود را مورد خطاب بیانات آقا میدانند؛ از محدثه که با فرزند ۵ سالهاش به کنگره آمده و یکی از همان افرادی است که گوش جان به سخنرانی سپرده بود و آن را یادداشت میکرد، میپرسم با این توصیفات رهبر انقلاب درباره نصفجهان، چه حسی از اصفهانی بودن خود داری؟ که پاسخ میدهد: «چند سالی را در تهران زندگی میکردم اما همیشه اصفهانی بودنم برایم افتخار بود؛ تا قبل از این سخنرانی هم دیگر بیانات آقا در وصف مردم اصفهان را خوانده بودم و حالا بیش از گذشته زندگی در این شهر برایم افتخار است.»
محمدحسین هم که جوانی ۲۴ ساله است و مشغول کار با تلفن همراهش است و جلوتر که میروم، متوجه میشوم که در حال مرور بیانات رهبر انقلاب در سایتها است و دقایقی بعد صفحه اینستاگرام خود را باز میکند تا بخشی از آن را استوری بگذارد؛ میپرسم دلیل این کار چیست و پاسخ میدهد: «افتخاری بالاتر از اینکه رهبری از شهدا و تاریخ شهرم اینطور بگویند؟»
جلوه ایثار و شهادت اصفهان، این فرزند خلف همیشه در میدان مام وطن، نه مختص به روزهای انقلاب اسلامی، نه مختص به روزهای دفاع مقدس و نه تنها مختص به این روزها است؛ اصفهان، هرجایی که نیاز بوده، جان بدهد جان داده و در مسیر ققنوسوار از خونهای بر زمین ریخته خود جانی تازه گرفته است؛ درست مثل بیستوپنجم آبان ۱۳۶۱ و داستانی که بزرگترها در وصف آن میگویند؛ تشییع عظیمی که صبح رقم خورد و نیروهایی که بعد از ظهر به سمت جبهه روانه شدند.
شهادت برای مردم این دیار نهتنها یک واژه، بلکه یک فرهنگ و یک راه زندگی است؛ مکتبی که روز به روز درسآموزان آن بیش از قبل شده و استادان آن به شاگردانش بیش از پیش میبالند.
نظر شما