به گزارش خبرگزاری ایمنا، وجود یک شهر همواره بهواسطه افرادی است که در آن زندگی میکنند و جهتگیری همه برنامهها و اهداف باید در راستای تأمین نیازهای آنها باشد، اما ممکن است ساکنان شهر که دلیل پیدایش آن هستند، بهدلیل پیچیدگی و درهمتنیدگی مسائل شهری، همچنین اتخاذ سیاستهای نادرست به حاشیه رانده شوند و در عین حال که همه تجهیزات و امکانات برای خدمت به ساکنان شهر در نظر گرفته شده است، آنها جایگاهی در تعیین این برنامهها و اهداف نداشته باشند.
در شهر انسانمحور، توجه به مقیاس انسانی، ویژگیهای فیزیولوژیکی، روانشناسانه و ویژگیهای روحی انسان مورد توجه قرار میگیرد، اما داستان روزمرگی این روزها حکایت دیگری دارد.
صدای بوق خودروها، همهمه و هیاهو، کودکی که در یک طرف خیابان ایستاده است تا شاید از سرعت خودروها کاسته شود و بتواند از خیابان عبور کند، پیادهروهای کمعرضی که در قسمتهایی از خیابانها به دلیل ساختوسازها، سد معبر مغازهداران یا ناهموار بودن بافت قطع میشود و راه را برای ادامه دشوار میکند، همه اتفاقات آشنایی است که شاید روزانه برای همه ما تکرار شود و میتوان گفت از نشانههای بارز شهرهای خودرومحور است.
با اندکی دقت متوجه میشویم که نهتنها میدانها در ایران برای حضور انسانها طراحی نشدهاند، بلکه پیادهراه و مسیرهای ویژه دوچرخه نیز به دلیل سد معبرها و تردد خودروها انسانمحور نیستند. در بسیاری از کشورها میدانها محلی برای ظهور و بروز مردم است و میدانهای مهم شهرهای توسعهیافته بهعنوان فضایی برای گردهمایی شهروندان و انجام کارهای مدنی و هنری از جمله موسیقی، نقاشی یا حتی گردهمایی شهروندان برای انجام کارهای خیریه ساخته میشود.
این در حالی است که شهرسازی انسانگرا یک مفهوم و تفکر در برنامهریزی، ساخت و مدیریت شهرها است که از انسان در برابر غلبه خودرو حمایت میکند.
مدیریت شهری اصفهان توانسته رویکرد انسانمدارانه را مورد توجه قرار دهد
محمد نورصالحی، رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان دراینباره به خبرنگار ایمنا اظهار میکند: مزیت مسیرهای عاری از خودرو که بهعنوان پیادهرو، پارکرو یا مسیرهای ویژه دوچرخه در اختیار عموم مردم قرار میگیرد، مزیتی است که با پیادهراه شدن محور چهارباغ عباسی برای همه شهروندان در شهر اصفهان رقم خورده و امتیاز آن نسبت به همه مسیرهای ویژه برای تردد خودرو مشخص شده است.
وی میافزاید: افرادی که ابتدا با پیادهراه شدن چهارباغ عباسی مخالفتهایی داشتند و احتمال میدادند این محور خلوت و سوتوکور شود و رونق کسبوکار کاهش پیدا کند، امروزه پی بردهاند که پیادهراهشدن این محور بهنفع شهر و شهروندان بوده است.
رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان تصریح میکند: همچنان محورهای دیگری وجود دارد که نیازمند پیادهراه شدن است؛ یکی از مهمترین آنها محدوده مرکزی و تاریخی شهر است که با عنوان «دولتخانه صفوی» شناخته میشود و از میدان امام (ره) تا چهارباغ عباسی امتداد دارد؛ همه مسیرهای محدوده مرکزی شهر از جمله هشتبهشت و خیابانهای منتهی به آن محدوده در آینده باید پیادهراه شود.
نورصالحی خاطرنشان میکند: در محدوده جنوبی شهر بعضی از محورهای تاریخی همچون جلفا نیز به مرور باید پیادهراه شود، زیرا این نقطه از شهر مملو از مراکز خرید و تاریخی است که مردم برای تفریح و خرید و بازدید از مراکز تاریخی در آن حضور پیدا میکنند، از اینرو نیاز است در آن محل پارکینگ به اندازه کافی وجود داشته باشد یا وسایل حملونقل عمومی همچون خط مترو فراهم شود، همچون خط یک مترو که امکان دسترسی آسان شهروندان به مرکز شهر، چهارباغ، دروازه دولت، هشتبهشت و میدان امام (ره) را فراهم کرده است.
رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان ادامه میدهد: برای سایر مسیرهای پرتردد دیگر باید حملونقل عمومی و پارکینگ پیشبینی شود و به پیادهراه تبدیل شود.
نورصالحی با بیان اینکه مدیریت شهری اصفهان توانسته است رویکرد انسانمدارانه را مورد توجه قرار دهد، میافزاید: امروزه بحرانهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی موجب شده است که شهرهای انسانمدار در اولویت قرار گیرند، اما این رویکرد باید تغییر کند.
لزوم بهکارگیری عوامل کالبدی، زیرساختها و سبک زندگی برای انسانمحور شدن شهرها
امیرحسین شبانی، دکترای شهرسازی در اینباره به خبرنگار ایمنا میگوید: وقتی به تاریخ شکلگیری شهرها نگاه میکنیم، بر اساس تحولات تاریخی این نوع زیستگاهها که از حدود ۵۰۰۰ سال پیش تاریخ بسیار روشنی از این نوع زیستگاهها در دسترس است، قرار بود شهرها مکانهایی برای تجمع و حضور انسانها در کنار یکدیگر در کالبد تعریفشده باشند و در قالب یک اجتماع با هویت روشن به تکامل و تمدن انسانی کمک کنند.
وی میافزاید: شهرها در اقلیمها، جغرافیاها و مناطق مختلف جهان در طول تحول چندین هزارساله بنا داشتند کیفیت زندگی ساکنان خود را بالا ببرند، بنابراین اگر از این باب به پدیده شهر نگاه کنیم، فلسفه شکلگیری این نوع زیستگاهها با موضوع انسان درهم تنیده است.
دکترای شهرسازی ادامه میدهد: انسان چه به معنای موجودی که از نظر فیزیولوژیکی و جسمی ویژگیهایی دارد و محیط باید به آنها پاسخ دهد و چه از نظر روانشناختی و روانشناسانه، الزاماتی دارد و محیط باید به آنها پاسخ دهد و در نهایت ابعاد اجتماعی و معنوی بسیاری که انسان در تعریف خود دارد و در شهرها باید به آن پاسخ داده شود و زمینهها و شرایط حضور یک انسان برای جامعه انسانی با این پیشدرآمد فراهم باشد، این نگاه به مسئله شهر، در دورهای که گسست پیوند سنتی شهروندان وجود داشت (ورود به دوران مدرن)، دچار خدشه شد.
شبانی اظهار میکند: عوامل دیگری غیر از اولویتها و ضرورتهای یک زیست انسانمدار، شهرها را پیش بردند و «شهر مدرن معاصر» نام گرفتند؛ این «نو شهرها» نشان دادند در بعضی مکانها در نقطه مقابل یک شهر انسانگرا قرار گرفتند، چرا که اولویتها و چشماندازهایی که این نوع شهرها بهدنبال آن هستند، دیگر فقط نیازهای چندگانه انسانی نیست و ملاحظات و امتدادهایی که شهرهای مدرن در گسست با سنت، طبیعت و فرهنگ دنبال شد، ابعاد دیگری را در دستور کار برنامهریزان و طراحان شهری قرار داد.
وی تاکید میکند: البته به این معنا نیست که شهرهای مدرن در اساس شهرهای ضد انسان هستند، اما پدیده مدرنیسم و مدرنیته موجب شد شهر انسانگرا و انسانگرایی در شهر بهنفع بعضی دوگانگیهای دیگر در شهرسازی به عقب برود و دیگر اولویت نباشد؛ وقتی خودرو نسبت به حرکت انسان اولویت پیدا کرد، شهر شاهد پیدایش شبکههای حرکت و دسترسی بر پایه خودرو شد که در آن دیگر اولویت حرکت انسان نبود و حرکت خودرو در اولویت قرار گرفت.
دکترای شهرسازی با اشاره به زیرساختهای کالبدی شهر پیادهمحور میگوید: در طول تاریخ تا پیش از ورود به دورهای که الگوی اصلی حرکت غیر از الگوی پیادهمدار باشد، همیشه ساختار فعلی و جدید شهرها بر اساس حرکت پیاده تغییر، توسعه، اصلاح و دگرگون میشد، یعنی سابقه شهر پیادهمدار نسبت به شهرهای خودرومحور بسیار طولانیتر است.
شبانی تصریح میکند: تا پیش از ورود به دورهای که خودرو به شهرها آمد و حرکت پیادهرو را در اولویت فرعی حرکت در شهرها قرار داد، فضای شهری، مقیاس، اندازه شهر و سبک زندگی تقویتکننده حرکت پیاده در شهرها بود، اما با ورود به دوران بعدی، سبک زندگی دچار تغییرات گستردهای شد.
وی میافزاید: فرهنگ شهرنشینی مدرن حرکت مردم را در شهر بهگونه دیگری طلب میکرد و نیازمند سرعت بیشتری برای انتقال بود، در عین حال محیطها و فضایهای شهری نیز از ساختارهای پیادهمحور فاصله گرفتند و به نفع دیگر الگوهای حرکتی کنار کشیدند.
دکترای شهرسازی تاکید میکند: برای یک حرکت متعادل پیاده در شهر، مجموعهای از عوامل کالبدی، زیرساختها و سبک زندگی باید در کنار یکدیگر وجود داشته باشد تا بتوانند یک مجموعه کامل را برای ایجاد این نوع حرکت در شهر فراهم کنند؛ هر کدام از اینها به هر شکلی کمتر دیده شود یا نقش کمرنگتری در این سیستم داشته باشد، حرکت پیاده در شهر دچار افت و اختلال میشود و حتی بعضی مواقع فراموش میشود، در نتیجه این مسئله، بسیار بنیادین و نیازمند بازنگری اساسی موضوع رابطه انسان و شهر است.
شبانی با اشاره به ویژگی شهرهای انسانمحور میگوید: شهرهای انسانمحور بهدنبال این هستند که برای انسان در شهر شرایط زیست تکاملیافته را ایجاد کنند، به این معنا که ما از درونیترین فضاها که خانه حساب میشود تا بیرونیترین فضاهای شهری که میتواند فضایهای سبز، میدانها و خیابانها باشد، شرایط کاری، اجتماعی، زیستمحیطی، اقتصادی و فرهنگی انسانها را بهگونهای فراهم کنیم تا انسان و جوامع انسانی با هویتهای روشن و آگاه نسبت به تاریخ و فرهنگ شهر بتوانند در آن با تعادلی همیشگی بین طبیعت، انسان و شهر، زندگی جمعی خود را ادامه دهند.
به گزارش ایمنا، بروز بحرانهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی حاصل از مدرنیته شدن منجر به زنده شدن واژه شهر انسانمدار شد. در شهر انسانمحور، توجه به مقیاس انسانی، ویژگیهای فیزیولوژیکی، روانشناسانه و ویژگیهای روحی انسان مورد توجه قرار میگیرد، پس استفاده درست از منابع خدادادی و تجدیدناپذیر، آلوده نکردن هوا، جلوگیری از تخریب محیط زیست و توجه به سهم آیندگان و عواملی که انسان را نه در خدمت ماشین، بلکه ماشین را ابزاری برای رسیدن به آسایش و آرامش انسان قرار میدهد، همه در برنامهریزیهای شهر انسانگرا یا رویکردهای انسانمحور در مدیریت شهری باید مورد توجه قرار گیرد.
نظر شما