به گزارش خبرگزاری ایمنا، «دونالد ترامپ» پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، روند انتصاب اعضای کابینه و مقامات ارشد دولت آینده خود را آغاز کرده است، که بعضی انتصابات کلیدی او «ایلان ماسک» به عنوان وزیر جدید بهینهسازی دولت، «پیت هگست» به عنوان وزیر دفاع، «مارکو روبیو» به عنوان وزیر امور خارجه، «مایک والتز» به عنوان مشاور امنیت ملی، «جان راتکلیف» به عنوان رئیس سازمان سیا، «کریستی نوم» به عنوان وزیر امنیت داخلی، «تام هومن» به عنوان رئیس مرزها، «استفان میلر» به عنوان معاون رئیس دفتر، «لی زلدین» به عنوان رئیس آژانس حفاظت محیط زیست هستند.
این انتصابها نشاندهنده تمایل ترامپ به انتخاب افراد وفادار و همسو با دیدگاههای سیاسی خود است که البته بعضی از این انتصابها همچون انتخاب ایلان ماسک، غیرمتعارف و جنجالی تلقی شده است.
نکته جالب توجه در انتصابهای ترامپ چیدن مهرههایی با دو رویکرد «بازها» و «کبوترها» در کابینه است؛ بازهایی که بهطور معمول تحت تأثیر لابیهای صهیونیستی قرار دارند و طرفدار سیاست خارجی تهاجمیتر و مداخلهجویانهتر و غیرقابل انعطافتر در برابر بسیاری از کشورها هستند و کبوترهایی که طرفدار دیپلماسی و رویکرد مسالمتآمیزتر در سیاست خارجی هستند همراه با گفتوگو و تعامل سازنده در روابط بینالملل هستند.
این دو رویکرد بهطور معمول در مورد مسائل مهم سیاست خارجی آمریکا همچون روابط با ایران، روسیه و چین با هم اختلاف نظر دارند که انتخاب رئیسجمهور و ترکیب کنگره میتواند بر غلبه یکی از این دو رویکرد در سیاست خارجی آمریکا تأثیرگذار باشد.
با این حال به نظر میرسد که با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، سیاست خارجی این کشور بیشتر به سمت رویکرد «بازها» متمایلتر خواهد شد و بر همین اساس انتظار میرود که دولت دوم ترامپ سیاست خارجی تهاجمیتری را در پیش بگیرد و بخواهد از موضع قدرت بیشتری با سایر کشورها تعامل کند.
باید توجه داشت که سیاست خارجی آمریکا همواره ترکیبی از رویکردهای بازها و کبوترها بوده و احتمال دارد در بعضی حوزهها همچنان شاهد تعادل میان این دو رویکرد باشیم.
بر این اساس، انتصابهای اخیر ترامپ برای دولت آینده خود نشاندهنده تغییر قابل توجهی در سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا است. انتصاب افرادی همچون مارکو روبیو، پیت هگست و مایک والتز نشان از گرایش به سیاست خارجی تهاجمیتر دارد که با توجه به سیاست بازها، این افراد با سبک دیپلماسی قاطعانه ترامپ همسو هستند و بر قدرت سخت به جای دیپلماسی چندجانبه تأکید دارند.
انتصاب تولسی گبرد با روحیه متعادل در کنار افرادی با رویکرد تهاجمیتر، میتواند گزینههای متنوعی به دولت ترامپ ارائه دهد، با این حال رویکرد ترامپ یکجانبهتر از «جو بایدن» خواهد بود و نقش ائتلافهای بینالمللی را کاهش خواهد داد.
تحلیلگران معتقدند که این تفاوت دیدگاهها ممکن است اجرای سیاست خارجی منسجم را دشوار کند و هنوز مشخص نیست چگونه ترامپ این دیدگاههای متفاوت را مدیریت خواهد کرد، اما به وضوح نشان میدهد که ترامپ قصد دارد با وجود چالشهای پیشرو، رویکردی متفاوت از دولت فعلی در پیش بگیرد.
به نظر میرسد ترامپ به پنج دلیل در انتصابات دوره دوم ریاستجمهوری خود رویکردی مشابه دوره اول را در پیش گرفته است.
نخستین دلیل انتخاب افراد وفادار و نزدیک به خود او است. ترامپ چهار تن از مشاوران ارشد کارزار انتخاباتی خود را به سمتهای کلیدی در کاخ سفید منصوب کرده است که نشان میدهد او همچنان به دنبال افراد وفادار و قابل اعتماد برای پستهای مهم است.
دومین نکته تأکید او بر سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی است که در این رابطه انتصاب «استیون میلر» به عنوان مشاور امنیت داخلی که به مواضع ضد مهاجرتی شناخته میشود، نشان از ادامه سیاستهای سختگیرانه مهاجرتی او دارد.
تمرکز بر اصلاحات اقتصادی و کاهش بوروکراسی سومین نکته در این زمینه است. ایجاد «وزارت بهینهسازی دولت» و انتصاب «ایلان ماسک» به ریاست آن نشاندهنده تمایل ترامپ به کاهش هزینههای دولتی و افزایش کارآمدی است.
چهارمین دلیل رویکرد تهاجمی ترامپ در سیاست خارجی است. انتخاب افرادی با مواضع سختگیرانه و خصمانه علیه ایران و چین برای پستهای کلیدی سیاست خارجی، نشان از ادامه رویکرد تهاجمی رئیسجمهور منتخب آمریکا در عرصه بینالمللی دارد.
پنجمین دلیل حفظ پایگاه حامیان سنتی ترامپ است؛ انتصاب افراد مورد حمایت پایگاه سنتی حزب جمهوریخواه موید این مطلب است که ترامپ همچنان به دنبال حفظ حمایت این گروه است.
تاریخ مصرف شعار «فشار حداکثری» گذشته است
علی امیدی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به انتصابات اخیر دونالد ترامپ پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا اظهار کرد: افرادی که ترامپ برای کابینه خود انتخاب کرده است باید در نخستین گام توسط مجلس سنا تأیید شوند.
وی با یادآوری سیاست بازها و کبوترها در آمریکا افزود: افرادی همچون مارکو روبیو و مایک والتز سیاست باز دارند، یعنی قائل به سیاست تهاجمی و به دنبال پیادهسازی صلح از طریق قدرت هستند.
کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: با توجه به تلفیق بازها و کبوترها در انتصابهای اخیر ترامپ میتوان گفت که احتمال ارسال سیگنال ترکیبی از سیاست تهاجمی با دیپلماسی یا آشتیجویانه از این کشور وجود دارد؛ اظهارات ونس، معاون اول رئیسجمهور آمریکا و اظهارات خود ترامپ گویای این ادعا است.
وی تصریح کرد: گفتمانی که ترامپ از آن دفاع میکند، پایان جنگها است. او معتقد است دموکراتها به رهبری بایدن و هریس جنگهایی را در جهان دامن زدند که به ضرر آمریکا تمام میشود.
امیدی تاکید کرد: باید توجه داشت که سیاستمداران کاخ سفید بهتنهایی سیاست خارجی آمریکا را تعیین نمیکنند، چرا که ترامپ فردی نیست که تحت تأثیر زیردستان خود قرار بگیرد و بیشتر تابع خطمشیهای خود است.
وی ادامه داد: ترامپ در رویارویی با جمهوری اسلامی ایران با شرایطی روبهرو است که دیگر پروژهای برای تحریم و فشار حداکثری در دست ندارد، چراکه در گذشته آمریکا هر تحریمی را علیه ایران اعمال کرده است، اما ایران هم در این سالها فرصت را غنیمت شمرده و از آب گلآلود ماهیهای خود را صید کرده است. ایران حالا راههای دور زدن تحریمها را پیدا کرده و به قدرتی در منطقه تبدیل شده است.
کارشناس مسائل بینالملل ابراز کرد: انتظار میرود تقابل بین آمریکا و چین در دوره ترامپ بیشتر شود که این موضوع هم میتواند، راه فراری برای کشورهایی همچون ایران تلقی شود تا بتوانند تحریمها را بهتر و بیشتر دور بزنند، بنابراین پروژه فشار حداکثری آمریکا امروز به یک عبارت نمادین و شعاری تبدیل شده و بیتأثیر است.
به گزارش ایمنا، بر اساس آنچه گفته شد به نظر میرسد که ترامپ در این انتصابها بهدنبال تقویت مواضع و سیاستهای دوره اول ریاستجمهوری خود در سال ۲۰۱۶ است، با این حال، رویکرد تهاجمی ترامپ میتواند به ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدانش منجر شود که به نفع ایران خواهد بود. به عقیده کارشناسان مسائل بینالملل نیز سیاست خارجه ترامپ در رویارویی با کشوری همچون ایران و در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری یا در پیش گرفتن دیپلماسی معطوف عملکرد او در سیاستورزی خارجی است؛ بهطوریکه هر کنش ترامپ مبنای عمل و واکنش مقامات جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد گرفت.
نظر شما