به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قصه سیاسی شدن FATF» نوشت: موضوع FATF مثال خیلی خوب است که نشان میدهد چطور یک مسئله اساسی و مرتبط با منافع ملی، دچار سیاسیکاری شده و به ابزار رقابتهای جناحی تبدیل میشود. شاهد برخورد جناحی و سیاسیکاری با FATF این حقیقت است که در دولت احمدینژاد، یک موضوع مطلوب است که شورای عالی امنیت ملی و وزارت اقتصاد آن را پیگیری میکنند. در دولت روحانی، ورق برمیگردد و FATF که دیروز برای کشور خوب و ضروری بود، به یک منکر ملی و موضوع دعوای سیاسی با هدف زمینگیر کردن دولت تبدیل میشود. بعد که دولت مرحوم رئیسی روی کار میآید، همان FATF که در دولت روحانی زشت و ناپسند بود، ناگهان خوب و ضروری تشخیص داده میشود و وزارت اقتصاد آن را پیگیری میکند. اما با آغاز به کار دولت مسعود پزشکیان، بازهم FATF تغییر ماهیت میدهد و یک بار دیگر به یک منکر سیاسی و ملی تبدیل میشود.
واقعاً چطور میشود که یک مسئله واحد، در دولتهای مختلف، تعابیر و معانی متفاوت مییابد؟ چطور ممکن است که یک موضوع ثابت به نام FATF در دولتهای مختلف، برای کشور معانی مختلف داشته باشد؟ آنچه مسلم است، اینکه خود FATF و الزامات و لوازم انجام آن، ثابت هستند. یعنی چه دولت احمدینژاد باشد، یا روحانی، دولت مرحوم رئیسی باشد یا پزشکیان، در اصلِ موضوع FATF تغییری اتفاق نمیافتد. یعنی اینکه در هر دولتی، باز هم باید به شاخصهای بیش از چهلگانه آن عمل کرد، باز هم باید تکلیف لوایح پالرمو و سی. اف. تی را مشخص کرد و مانند اینها، بنابراین تنها چیزی که در رابطه با FATF تغییر میکند، دولتهای جمهوری اسلامی ایران هستند. به این ترتیب، مشخص میشود مواضع منتقدان یا مخالفان سرسخت FATF به خود FATF مرتبط نمیشود. بیشتر و بالاتر از هر چیز، اینکه آنان در رابطه با FATF چه موضعی بگیرند، به این بستگی دارد که در جمهوری اسلامی ایران، کدام دولت با چه رویکردهای سیاسی یا چه وابستگیهای اجتماعی در حال فعالیت است. بسته به نوع دولت، آنان هم موضع خود را در قبال FATF باز تنظیم میکنند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حزبالله جنبشی ریشهدار که با ترور رهبرانش قدرتمندتر میشود» نوشت: آنچه که این روزها شاهد آن هستیم این است که مقاومت اسلامی لبنان با رهبری «نعیم قاسم» همچنان به روند تصاعدی حملات خود ادامه میدهد. توانمندیهای حزبالله در جنگهای زمینی و چریکی آشکار است و این جریان مقاومتی در این روزها نیز توانسته است توانمندیهای خود را در مقابله با رژیم صهیونیستی به رخ همه بکشد. امروز ما شاهد آن هستیم که گروهی مبارز و آماده برای جنگهای نامنظم حالا به یک سازمان تشکلیافته با ساختاری مستحکم تبدیل شده است که شهادت فرماندهان و رهبران آن نیز چرخ آن را از حرکت بازنمیدارد.
حالا مجله آمریکایی «فارن افرز» که در حوزه «روابط بینالملل» و «سیاست خارجی آمریکا» فعال است و از سوی شورای روابط خارجی آمریکا منتشر میشود، در گزارشی همین نکته را تأیید کرده است. فارن افرز در خصوص میزان تأثیر ترور رهبران حزبالله بر قدرت این تشکیلات نوشته است: «در پیش گرفتن این سیاست باعث افزایش نفوذ حزبالله در طولانیمدت میشود چرا که بررسی تاریخ لبنان بیانگر آن است که اشغال این کشور توسط اسرائیل باعث تقویت گروههای ضد تلآویو و در رأس آنها حزبالله شده است.» آنطور که مهر از این مجله نقل قول کرده است، بررسی تاریخ حزبالله نیز نشان میدهد که هر زمان رهبران این حزب توسط رژیم اسرائیل ترور شدهاند، قدرت حزبالله و شدت حملات آن افزایش پیدا کرده است؛ «همانطور که بعد از ترور «عباس الموسوی، دبیرکل اسبق حزبالله، شاهد هدف قرار گرفتن مواضع اسرائیل برای نخستینبار بودیم.»
در ادامه این گزارش میخوانیم «سیاست ترور در موارد بسیار نادری موفق عمل میکند و میتواند گروههای مسلح را تضعیف کند و در مقابل، عوامل این ترورها یعنی اسرائیل و آمریکا به صورت آشکاری قوانین بینالمللی را نقض میکنند. بر اساس منطق نتانیاهو و سران اسرائیل، سیاست ترور رهبران حزبالله میتواند باعث نابودی این حزب تا ابد شود اما واقعیت آن است که حزبالله یک تشکیلات ریشهدار ۴۰ ساله با پایگاه اجتماعی گسترده و یک حزب سیاسی دارای نماینده در پارلمان و دولت لبنان است که میتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد. ممکن است این ترورها باعث ایجاد خلأ موقت در حزبالله شود، اما نیروهای این حزب خیلی زود صفوف خود را بازآرایی میکنند. سیاست ترور تنها باعث طولانیتر شدن درگیریها و نه حلوفصل نهایی آن میشود.»
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اول صرفهجویی» نوشت: رئیسجمهور حرف بسیار درستی میزند که میگوید برای رفع ناترازیها اول باید صرفهجویی کرد و بعد دنبال افزایش تولید رفت. این یک حلقه گمشده در اقتصاد انرژی است. یک نگاه به پنجره برخی آپارتمانهای تهران در روزهای برفی ما را با تصویر شگفتآوری روبهرو میکند؛ پنجره باز است و گاهی مردی با زیر پیراهن رکابی به تماشای بارش برف میآید! این یعنی دمای خانه را تا سرحد مرگ گرم کرده و برای رهایی از گرما به باز کردن پنجره متوسل شده است! کاری که بسیاری از ما میکنیم! اگر رمان بلندیهای بادگیر امیلی برونته را خوانده باشید احساس میکنید قهرمانان داستان در خانه با پوشیدن لباس گرم، در سوزاندن هیزم صرفهجویی و حسابوکتاب میکردند. آن رمان داستان دو سده پیش انگلیس است؟! به رمانها و فیلمهای جدیدشان نگاه کنید، باز هم خانه را آنقدر گرم نمیکنند که مجبور باشند رکابی بپوشند و پنجره باز کنند! اگر بخواهید بگویید آنها نفت و گاز ندارند و ما داریم، دیگر بهتر است بحث را ادامه ندهیم، چون این یک حرف ناشیانه است که پاسخی ندارد!
رئیسجمهور در جلسه با مدیران وزارت نیرو و نفت از آغاز نهضت صرفهجویی در کشور گفته و تصریح کرده است «خود من در خانه از لباس گرم استفاده میکنم؛ دیگران هم میتوانند این کار را انجام دهند.» این حرف حقی است، گمشده ما در اقتصاد انرژی است که ریشه در کژتابیهای اجتماعی ایران هم دارد.
تأکید رئیسجمهور بر «نهضت صرفهجویی»، تأکید بجایی است؛ بشرطها و شروطها! حالا که رئیسجمهور به میدان آمده، زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این تأکید باید بیشازپیش دیده و برای آن برنامهریزی شود.
آمارهای حیرتآور مصرف در ایران، آنقدر تکرار شده که انگار عادی و جزءلاینفک جامعه ایرانی شده است. از دورریز نان گرفته تا هدررفت انرژی در همه بخشها. باز پرداختن به جزئیات این آمارها ملالآور است.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «فرار با آتشبس» را برگزید و نوشت: رژیم صهیونیستی با حمایت کامل ایالات متحده و اتحادیه اروپایی در مرحله جدید از جنگافروزی در منطقه به جنایات خود در لبنان ادامه داده و به موازات آن با نقشه فریبکارانه به امید خلع سلاح لبنان با حربه توافق کذایی آتشبس است. ارتش رژیم اشغالگر که توان به دست آوردن موفقیت روی زمین در جنوب لبنان را ندارد، تلاش میکند ضعف خود را با استفاده از نیروی هوایی مجهز خود جبران کند و در ادامه دکترین وحشیانه و غیرانسانی ضاحیه، دست به بمباران مناطق مسکونی در لبنان و کشتار غیرنظامیان این کشور زده است. این رژیم با بیرحمی تمام، انتقام شکست نظامی خود را از غیرنظامیان گرفته و تلاش دارد با هدف قرار دادن آنها، گسلهای قومی و سیاسی جامعه لبنان را فعال کند. ارتش صهیونیستی به صورت مداوم مناطق مسکونی جنوب لبنان و حتی در مواردی مناطق شمال لبنان را که میزبان آوارگان جنوب شدهاند، هدف حملات هوایی خود قرار داده و با تداوم حملات وحشیانه خود قصد دارد ملت لبنان را علیه مقاومت این کشور کند؛ طرحی که پیوست دیپلماتیک آن را اروپاییها و آمریکا در این کشور اجرا میکنند. اخیراً در بین رسانهها و احزاب مخالف و رقیب حزبالله لبنان طرح جدیدی برای آتشبس لبنان مطرح شده است که بندها و شروط بسیار غیرمنطقی در آن وجود دارد و زیادهخواهی غربیها در برابر لبنان را نشان میدهد.
این طرح به دنبال این است که حزبالله لبنان را خلع سلاح کرده و اهدافی را که رژیم صهیونیستی و دشمنان مقاومت لبنان به شکل نظامی توان دستیابی به آن را ندارند با استفاده از فشار سیاسی اقتصادی به دست آورد؛ هدفی که از طریق فعال کردن گسلهای سیاسی اجتماعی به دنبال محقق کردن آن هستند و برای پیشبرد این اهداف سرمایهگذاری بسیاری روی برخی جریانات سیاسی ضدمقاومت در لبنان صورت گرفته است. این طرح همان هدف اصلی صهیونیستها و متحدان غربی آنها را دنبال میکند و به دنبال جداسازی جبهه شمال سرزمینهای اشغالی از نوار غزه و دستیابی به توافق آتشبس جداگانه با مقاومت لبنان است. صهیونیستها برای دستیابی به این هدف نیاز به خلع سلاح حزبالله لبنان و عقب راندن آن به جنوب رودخانه لیتانی دارند. به همین دلیل رژیم صهیونیستی به دنبال اضافه کردن شروطی به قطعنامه ۱۷۰۱ برای اجرای کامل نقشه شوم خود با همکاری اروپاییها و ایالات متحده است. یکی از شروط جدید که متحدان غربی رژیم صهیونیستی و برخی جریانات سیاسی واداده داخلی لبنان قصد تحمیل آن را به ملت لبنان دارند، تشکیل کمیته مشترک بینالمللی برای اجرای یکطرفه قطعنامه ۱۷۰۱ است.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «دود سفید دیپلماسی» را برگزید و نوشت: در شرایطی که به نظر میرسید رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با رویکردی تند در تهران حاضر شده و با مسعود پزشکیان، عباس عراقچی و محمد اسلامی دیدار کرده است، اکنون احتمال تعدیل نگاه ضد ایرانی در روزهای منتهی به برگزاری نشست فصلی شورای حکام و نیز عقب نشینی تروئیکای اروپا از صدور قطع نامه وجود دارد. هرچند نمیتوان با قاطعیت در این زمینه سخن گفت و هنوز هم خبری از جزئیات گزارش فصلی آژانس و رافائل گروسی نیست، اما تا همین جای کار، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بازگشت به وین، لحن تندی علیه ایران نداشت. با توجه به مجموعه توصیهها و پیشنهادهای تهران که از زبان رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی مطرح شد و نیز با در نظر داشتن اقتضائات جدید ناشی از روی کار آمدن مجدد دولت دونالد ترامپ و به ویژه تبعات بعد از دیدار ایلان ماسک با امیرسعید ایروانی، باید شانسی را هم برای کاهش فضای ضد ایرانی و افزایش تعامل تهران–آژانس قائل شد. گفتنی است که تکذیبیه دیروز (شنبه) سخنگوی دستگاه سیاست خارجی کشور درباره انجام این دیدار (ماسک-ایروانی) هم در چارچوب دیگری قابلیت بحث دارد. در همین زمینه دیپلماتها میگویند قدرتهای اروپایی در هفته جاری برای تحت فشار قراردادن تهران به دلیل آنچه همکاری ضعیف با آژانس اعلام شده، احتمالاً به دنبال تصویب قطع نامه جدیدی علیه ایران از طرف هیئت حاکمه آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند.
به نوشته شفقنا، هنوز مشخص نیست واکنش گروسی به این اقدام چه خواهد بود، اما او فعلاً به دیپلماسی ظریف و آرام در قبال ایران پایبند است. گروسی در یک کنفرانس مطبوعاتی در ماه سپتامبر در پاسخ به سوالی درباره امکان گزارش جامع گفته بود «ما همین حالا نیز چنین گزارشهایی را میدهیم. اما رویکرد من این است که در حال حاضر سعی کنم مسائل را حل کنم و چشم اندازی از یک اقدام تنبیهی در آینده نداشته باشم. ایده من این است که اکنون تلاش کنم تا همکاری انجام شود.»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «قفل بورس باز شد؟» را برگزید و نوشت: شروع توفانی بورس در روز شنبه را میتوان در ۶ پرده به تصویر کشید. بازار سهام با رشد بیش از ۲ درصدی در این روز گامی جدی در مسیر احیا گذاشت. اما در برهه کنونی که عدم قطعیتها سمت و سوی بازارها را مشخص میکنند، آیا میتوان پرونده رفتار زیگزاگی بورس را مختومه اعلام کرد؟ شواهد نشان میدهد ابهامات در عرصه سیاسی به درازا کشیده و سهامداران در برخورد با «حاشیههای فرا متن» ممکن است بهزودی دچار سردرگمی شوند. اما اکثر تحلیلگران با اتکا به ارزندگی این بازار، راه بورس را برای صعود هموار توصیف میکنند. شاخص کل روز گذشته با رشد ۲.۱۲ درصدی همراه شد و به سطح ۲ میلیون و ۱۹۲ هزار واحد رسید. رشد ۴۵ هزار واحدی نماگر اصلی بازار سهام در حالی رقم خورد که این شاخص در دوم آبانماه تا محدوده یک میلیون و ۹۷۰ هزار واحدی نیز عقبنشینی کرده بود؛ اما با رشدی که در هفتههای اخیر در بازار سهام اتفاق افتاد، بازدهی ۱۱.۲ درصدی در شاخص کل از کف تجربهشده در دوم آبان به ثبت رسیده است.
نظر شما