احساس کاظمی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به تفاوت افکار در افراد درگیر با OCD و سایر افراد اظهار کرد: تفاوت اصلی میان افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری یا OCD و افرادی که درگیر این اختلال نیستند ، محتوای افکار آنها نیست، بلکه دیدگاه آنها نسبت به افکاری که دارند این تفاوت را شکل میدهد و در صورتی که دیدگاه افراد این باشد که یک فکر خاص به خودی خود، بد است، آن فکر ممکن است مشکلساز شود.
وی با اشاره به اینکه بعضی عوامل میتواند بر چگونگی بد شدن یک فکر تأثیرگذار باشد، افزود: اگر افکار را به عنوان یک ردیف واگن قطار تصور کنیم، افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری اجباری و اختلالات مرتبط با آن، تمایل دارند قطار را متوقف کنند تا مطمئن شوند به جای خطرناکی نمیرسد، اما افرادی که این اختلال را ندارند به سادگی حرکت قطار را تماشا میکنند.
عضو سازمان روانشناسی کشور با بیان اینکه گاهی اوقات ممکن است افکار ناخواسته در حال رخ دادن باشد، اما این افکار به عنوان افکار معنادار خاص قابل ارزیابی نیستند، تصریح کرد: در واقع افراد باید به جای تغییر معنای فکر، دیدگاه خود را نسبت به فکر و نحوه پردازش آن موضوع تغییر دهند.
کاظمی با بیان اینکه افکار مزاحم، تنها افکار است و تهدید محسوب نمیشود، ادامه داد: افراد نباید افکار مزاحم را به عنوان تهدید در نظر بگیرند و به این منظور میتوانند به دیدگاه خود نسبت به کلمات دقت کنند؛ در واقع هنگامی که افراد یک فکر مزاحم را تجربه میکنند، از تمام موضوعاتی که فکر را به آنها مرتبط میکند نیز آگاه میشوند.
وی با بیان اینکه زمانی که افراد درگیر وسواس باشند، افکار، احساسات و هیجانات مرتبط با یک فکر را دارای ارزش بیشتری نسبت به ارزش واقعی آن میدانند، گفت: تمام انسانها، افکار عجیب و غریب، تهاجمی یا حتی دیوانهوار را تجربه میکنند و ۹۰ درصد از افراد اعلام میکنند افکار مزاحمی دارند که ممکن است دیگران این افکار را عجیب، تهاجمی، ترسناک یا دیوانهوار توصیف کنند.
عضو سازمان روانشناسی کشور اضافه کرد: افرادی که افکار پرخاشگرایانه یا خشونتآمیز ناخواسته دارند، ممکن است از اینکه بهرغم نداشتن آگاهی از این احساسات، خشن یا عصبانی هستند و اینکه احساسات واقعی آنها توسط این افکار نشان داده میشود، هراس داشته باشند و ممکن است بار اضافی برای کنترل این افکار را نیز احساس کنند.
کاظمی با اشاره به اینکه گذشت زمان میتواند به بهبود افکار مزاحم کمک کند، افزود: در واقع گذشت زمان یکی از مهمترین مهارتها برای بهبودی شرایط است و افراد باید به یاد داشته باشند هر فکری که باعث ایجاد احساس مکرر فوریت شود، نشانهای از اضطراب خواهد بود.
وی با بیان اینکه احساس فوریت نوعی ناراحتی است که به طور خودکار با افکار افراد همراه میشود، اما به هیچ وجه نشانهای ضروری برای عمل کردن نیست، خاطرنشان کرد: گذر زمان کمک میکند که به صورت تدریجی و به طور طبیعی، افراد به آرامش برسند.
نظر شما