به گزارش خبرگزاری ایمنا، فوتبال ایران با سابقهای درخشان و افتخارات فراوان در سطح آسیا، همواره یکی از قطبهای اصلی این قاره بوده است. این جایگاه به ما امکان میداد که با بیشترین سهمیه در رقابتهای باشگاهی AFC حضور داشته باشیم و استعدادهای برتر خود را به نمایش بگذاریم. اما در سالهای اخیر، رقابت برای حفظ سهمیههای آسیایی فشردهتر شده و ایران با چالشهای جدیدی در حفظ این جایگاه روبهرو شده است.
کاهش سهمیه آسیایی ایران در بعضی سالها، نشان از چالشهای جدیتری دارد. این مسئله فقط به عملکرد فنی تیمها مربوط نمیشود، بلکه به عوامل ساختاری و مدیریتی بازمیگردد که نیازمند بازنگری و بهبود است.
زیرساختهای سختافزاری؛ چالشی قدیمی با تأثیرات جدید
یکی از مهمترین چالشهای فوتبال ایران، نبود زیرساختهای بهروز و استاندارد است. بسیاری از ورزشگاههای کشور از چمنهای باکیفیت و امکانات مناسب بیبهره هستند. این مسئله روی کیفیت بازیها و عملکرد بازیکنان تأثیر منفی میگذارد و تیمها را در رقابتهای حساس آسیایی دچار مشکل میکند، بهطور مثال، زمینهای نامناسب موجب میشود بازیکنان، بهویژه در بازیهای مهم، با احتیاط بیشتری بازی کنند تا از مصدومیت جلوگیری کنند؛ این احتیاط و بازی محتاطانه، تأثیر منفی بر نتایج تیمها در رقابتهای بینالمللی دارد.
علاوه بر این، فقدان امکانات تمرینی و ورزشگاههای استاندارد مانعی جدی برای رشد فوتبال ایران محسوب میشود، در حالی که کشورهای رقیب، مانند عربستان و امارات، سرمایهگذاریهای کلانی در زیرساختهای ورزشی خود انجام دادهاند، ایران همچنان با مشکلات قدیمی دستوپنجه نرم میکند. بهبود این زیرساختها، نهتنها به ارتقای کیفیت فنی تیمها کمک میکند، بلکه زمینهساز جذب بازیکنان و مربیان باکیفیتتر میشود و به تیمهای ایرانی امکان میدهد تا رقابتیتر در سطح آسیا حاضر شوند.
مشکلات مدیریتی در افول ورزش کشورمان مؤثر بوده است
سیدمهدی سیدصالحی، کارشناس فوتبال درباره وضعیت کاهش سهمیه نمایندگان ایران در آسیا به خبرنگار ایمنا میگوید: سال جاری چمن ورزشگاههای کشورمان از شرایط مطلوبی برخوردار نیست و نمایندگان کشورمان در آسیا نیز نتایج قابل توجهی کسب نکردند، در هر صورت باید منتظر ماند و دید چه اتفاقی رقم خواهد خورد، همچنان تکلیف سهمیههای آسیایی ایران مشخص نیست و با توجه به اینکه نمایندگان کشورمان همچنان شانس صعود دارند، نمیتوان در این خصوص نظر قطعی داد.
وی میافزاید: بدون تردید مشکلات مدیریتی در افول ورزش کشورمان نسبت به تیمهای دیگر آسیایی بسیار مؤثر است، چراکه در فوتبال ایران مدیر ورزشی کارآمد و ورزشی وجود ندارد و بیشتر مدیران غیرورزشی هستند که همین موضوع در نهایت به تصمیمگیریهای غلط و به خدمت گرفتن مربیان و بازیکنان خارجی بیکیفیت منجر میشود؛ تمام این موارد به فوتبال کشورمان ضربه زده است.
مدیران غیرورزشی، آفت ورزش ایران
کارشناس فوتبال با اشاره به نقش مدیریت در روند نزولی فوتبال ایران تصریح میکند: مدیریت غیرفوتبالی و دخالت دلالها موجب حضور بازیکنان خارجی بیکیفیت و با قیمت بالا در لیگ برتر شده است، چراکه مدیران ما غیرورزشی هستند و با مهرههای ورزشی آشنایی ندارند.
وی ادامه میدهد: فوتبال ایران درگیر نام بازیکنان شده است، در صورتی که اگر این بازیکنان مطرح همچنان از کیفیت بالا برخوردار بودند، در اروپا یا کشورهای حوزه خلیجفارس مسیر حرفهای خود را ادامه میدادند، بنابراین اتفاقات منفی که در فوتبال کشورمان رخ داده است، به دخالت دلالها و مشکلات مدیریتی برمیگردد، در سالهای گذشته بازیکنانی همچون عماد رضا و جانواریو با اینکه نامآشنا نبودند، اما کیفیت بالایی داشتند و در فصل جاری نیز استقلال خوزستان با خرید بیفوما ثابت کرده است که با قیمت اندک میتوان بازیکن باکیفیت خارجی خریداری کرد، چراکه این بازیکنان به دنبال اثبات تواناییهای خود هستند. در دهه ۸۰ خارجیهای باکیفیتی همچون ابراهیم توره در فوتبال ما بازی میکردند، اما هرچه جلوتر میرویم میزان قرارداد بازیکنان و مربیان، مشکلات مدیریتی و دخالت دلالها در فوتبال بیشتر میشود و تمام این موارد دست به دست یکدیگر دادهاند تا فوتبال ایران روند نزولی پیدا کند.
سیدصالحی درباره تأثیر وضع قانون سقف بودجه بیان میکند: در فوتبال ایران بعضی از قانونها بدون فکر و برنامهریزی وضع میشوند، اما بعد از مدتی به دلیل بیفایده بودن برداشته میشوند، سقف بودجه برای کشورهایی است که تیمهای زیانده دارند و با هدف کاهش زیاندهی این قانون را اجرا میکنند، چراکه این تیمها درآمدزایی ندارند و برای جلوگیری از شکایت بازیکنان و بسته شدن پنجرههای نقلانتقالاتی باید قانون سقف بودجه در نظر گرفته شود.
وی خاطرنشان میکند: در کشور ما با هدف نظارت بر این موارد، قانون سقف بودجه وضع شد، اما نتیجهبخش نبود از نظر من زمانی این قانون جواب میدهد که برای باشگاهها ضرر نداشته باشد و تمام مدیران باشگاهها بر سر مبلغ قرارداد توافق نظر داشتند، از سوی دیگر AFC قانون خرید بازیکن خارجی را آزاد کرده است و به همین دلیل جنگیدن نمایندههای ایران با تیمهای آسیایی همچون الهلال دشوار خواهد بود، چراکه آنها با هدف تجارت و نتیجه گرفتن در تورنمنتهای معتبر بینالمللی دست به خرید بازیکنان خارجی مطرح زدهاند.
کارشناس فوتبال با اشاره به اهداف اقتصادی فوتبال عنوان میکند: تمام کشورها به فوتبال نگاه اقتصادی دارند و تیمهایی همچون رئال مادرید و بارسلونا با خرید مربیان تراز اول جهان به دنبال درآمدزایی هستند، بنابراین فوتبال علاوه بر اهداف فرهنگی، اهداف اقتصادی را نیز دنبال میکند و کشورهایی که میزبان جام جهانی میشوند از طریق همین اهداف اقتصادی به دنبال مطرح کردن نام خود در رسانهها و افزایش بودجه مالی کشور خود هستند و به درآمدزایی فکر میکنند.
وی یادآور میشود: بنابراین تمام این اقدامات بر اساس برنامهریزی بلندمدت انجام شده است و به همین دلیل کشوری همچون عربستان با خرید ستارههای فوتبال جهان خود را به تمام ورزش دوستان در سراسر دنیا معرفی کرد تا به درآمدزایی برسد.
محدودیت بودجه در سالهای گذشته و تأثیر آن بر رقابتپذیری تیمها
سال گذشته، قانون سقف بودجه که هزینههای باشگاهها را محدود به ۷ میلیون دلار برای هر فصل میکرد، چالش بزرگی برای تیمهای ایرانی ایجاد کرده بود. این قانون در زمانی که تیمهای رقیب با هزینههای سرسامآور و جذب بازیکنان مشهور بینالمللی جایگاه خود را ارتقا میدادند، باعث میشد تیمهای ایرانی از رقابت بازبمانند. بهطور مثال، باشگاههای عربستانی با پرداخت دستمزدهای بالا به بازیکنانی چون رونالدو و نیمار، توانستند جذابیت و سطح فنی لیگ خود را بهطور چشمگیری افزایش دهند.
اگرچه این سقف بودجه برداشته شده است، اما تأثیرات محدودیتهای مالی گذشته همچنان پابرجاست و تیمهای ایرانی نیاز به زمان دارند تا بتوانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. افزایش بودجه بهتنهایی کافی نیست؛ باشگاههای ایرانی باید در استفاده بهینه از این منابع و جذب بازیکنان و مربیان باکیفیت تلاش بیشتری کنند تا فاصله ایجادشده با سایر کشورها را جبران کنند.
سرمایهگذاری کافی برای فوتبال انجام نشده
مجتبی فریدونی، مدیرعامل اسبق باشگاه ذوبآهن به خبرنگار ایمنا میگوید: علتهای ساختاری به دو بخش نرمافزاری و سختافزاری تقسیم میشوند. از مشکلات نرمافزاری میتوان به مشکلات آکادمیها و نبود برنامهریزی مناسب در فوتبال کشور اشاره کرد. بهجز باشگاههای بزرگ مثل سپاهان، پرسپولیس و فولاد، دیگر تیمها به آکادمی اهمیت نمیدهند و بودجه مناسب به تیم تزریق نمیکنند.
وی تصریح میکند: برای بخش سختافزاری فوتبال کشورمان هم همان کیفیت چمن و زمین در کشور ما است؛ باشگاههای بزرگ کشور در حال حاضر زمین مناسب ندارند. وقتی این زیرساختها در کشور وجود ندارد، فوتبالیست در کشور پیشرفت نمیکند.
مدیر اسبق ذوبآهن خاطرنشان میکند: قانون محدودیت بودجه هم بیتأثیر نبوده است؛ این محدودیت فقط چهار تیم را محدود کرده است. دیگر باشگاهها همچون ذوبآهن، نساجی و خیبر چنین پولی را برای خرج کردن ندارند؛ حتی اگر این قانون سقف بودجه هم برداشته شود، باز هم تیمهای ایرانی نمیتوانند با ریختوپاشهای سعودیها و تیمهای قطری رقابت کنند.
فریدونی عنوان میکند: در مجموع همه مشکلات تیمها نبود پول و سرمایه کافی و مناسب برای فوتبال است؛ تیمهای عربستانی یک بازیکن با قیمتهای نجومی جذب میکنند، کل بودجه تیمهای ایرانی به ۲۰ میلیون دلار هم نمیرسد.
مدیریت بیبرنامه؛ مانعی در مسیر پیشرفت
یکی از مسائل اصلی فوتبال ایران، نبود مدیریت منسجم و برنامهریزی دقیق در سطوح مختلف است. برخلاف لیگهای حرفهای در سایر کشورها، لیگ برتر ایران با مشکلاتی نظیر وقفههای بیبرنامه، تعویقهای ناگهانی و ثبات نداشتن در برگزاری مسابقات روبهرو است. این مشکلات باعث شدهاند که لیگ برتر ایران نتواند کیفیت و انسجام لازم را برای آمادهسازی تیمها جهت حضور در رقابتهای آسیایی داشته باشد.
برای نمونه در ایران مسابقات لیگ بهطور معمول هفتهای یکبار برگزار میشود، اما در زمانهایی که نمایندگان ایران در مسابقات آسیایی حضور دارند، لیگ بهطور ناگهانی و بدون برنامه منظم، به مدت چند هفته تعطیل میشود. این تعطیلات ناگهانی و برنامهریزی بیثبات، بر آمادگی فنی تیمها و همچنین کیفیت کلی لیگ تأثیر منفی میگذارد. نیاز به اصلاحات مدیریتی و برنامهریزی دقیقتر برای برگزاری لیگ، از ضرورتهای فوتبال ایران است تا تیمهای ایرانی با آمادگی و نظم بیشتری در رقابتهای آسیایی حاضر شوند و نتایج بهتری کسب کنند.
غفلت از پیشرفت؛ داستان خرگوش و لاکپشت در فوتبال آسیا
فوتبال ایران زمانی یکی از قدرتمندترین و موفقترین تیمهای آسیا بود. اما در سالهای اخیر، برخی کشورها با برنامهریزی و سرمایهگذاری مستمر، توانستهاند از ایران پیشی بگیرند. داستان خرگوش و لاکپشت، وضعیت فوتبال ایران را به خوبی بیان میکند، در حالی که ایران زمانی در اوج بود و با اعتماد به نفس از سایر رقبای آسیایی جلوتر بود، برخی کشورها با جدیت و پشتکار پیشرفت کردهاند و اکنون فاصله زیادی با ما پیدا کردهاند.
این کشورهای رقیب، با سرمایهگذاری در زیرساختها، جذب بازیکنان و مربیان باکیفیت و توجه به علم روز فوتبال، توانستهاند جایگاههای برتر آسیا را از آن خود کنند. اگر فوتبال ایران بخواهد به جایگاه گذشته خود بازگردد، باید نگاه خود را به آینده معطوف کند و با برنامهریزی دقیق و سرمایهگذاری مناسب، جایگاه شایسته خود را دوباره به دست آورد.
لزوم بازگشت به مسیر پیشرفت و تقویت زیرساختهای داخلی
با همه چالشهایی که فوتبال ایران در مسیر حفظ جایگاه آسیایی خود دارد، هنوز هم استعدادهای فراوانی در سطح کشور وجود دارند که با پشتیبانی درست و مدیریت کارآمد میتوانند به تیمهای ما جانی تازه ببخشند. تقویت زیرساختهای ورزشی و بهبود کیفیت امکانات، نخستین گام برای بازگشت به مسیر پیشرفت و حضور مقتدرانه در رقابتهای آسیایی است. این اقدام میتواند نهتنها سطح رقابت داخلی را بالا ببرد، بلکه چهرهای بهتر از فوتبال ایران به نمایش بگذارد.
حرکت بهسوی توسعه پایدار و برنامهریزی بلندمدت
حمایت از استعدادها و زیرساختها، تنها بخشی از مسیر موفقیت است؛ ما به یک برنامهریزی بلندمدت و مستمر نیاز داریم تا نهتنها با رقبای قدرتمند آسیایی رقابت کنیم، بلکه آنها را پشت سر بگذاریم. تجربه کشورهای پیشرو به ما نشان میدهد که توسعه پایدار و سرمایهگذاری در مدیریت و زیرساختها، تنها راه رسیدن به قلههای موفقیت است. فوتبال ایران با چنین دیدگاهی میتواند بار دیگر بهعنوان قطب آسیا مطرح شود.
نظر شما