به گزارش خبرگزاری ایمنا از سیستان و بلوچستان، افتخارآفرینی بانوی سیستانی در نخستین همایش بینالمللی و هشتمین رویداد ملی روز جهانی زنان روستایی و عشایری کشور بار دیگر روایتهای تاریخی به جا مانده از زنان این سرزمین را زنده کرد، زنان دلاور و پهلوانی همچون گردآفرید که شجاعت و بیباکی سرداران بزرگ را در عین وقار و نجابت یدک میکشیدند و الگوی موفقیت زهرا میریها شدهاند.
بانوی هنرمند و صنعتگر سیوشش ساله سیستانی که عنوان کارآفرین نمونه در حوزه صنایع دستی را در این همایش به خود اختصاص داد، روزها در لابهلای ریگها و ریزگردهای سیستان از یک روستا به روستای دیگر برای آموزش هنر خامهدوزی و سیاهدوزی میرود تا امید را در بین زنان این سرزمین زنده کند، او در حالی که میتوانست صاحب یک شغل دولتی شود و زندگی با دغدغه کمتری را در پیش بگیرد در مسیر احیای این هنرها قدم گذاشت.
میری که مادر دو دختر دوازده و نه ساله هست، بعد از پایان دوره دبیرستان در رشته کارشناسی اقتصاد بازرگانی دانشگاه سیستان و بلوچستان پذیرفته شد اما این رشته نتوانست روح سرکش او را آرام کند و او مسیر هنر را در پیش گرفت و به آموختن هنرهایی همچون خیاطی و سوزندوزی مشغول شد.
سیاهدوزی تا اوایل دهه ۹۰ تقریباً منسوخ شده بود و کسی به این هنر بهایی نمیداد تا اینکه خانم میری از سال ۹۴ در روستاها به صورت رایگان به آموزش سیاهدوزی پرداخت، اما این هنر تنها هنری نبود که این بانوی سیستانی به آن مشغول شد، او در زمینه هنر خامهدوزی تا جایی پیش رفت که به عنوان کارآفرین در این عرصه شناخته میشود: «خامه دوزی، نوعی از سوزندوزی است که براساس شمارش تاروپود پارچه و به صورت ذهنی با نخ ابریشم خام یا نتابیده انجام میشود و طرح نیز از پشت پارچه دوخته میشود، در قدیم به خامهدوزی، سفیددوزی نیز گفته میشد، چرا که فقط با نخ سفید دوخته میشد، البته در زبان محلی به این هنر خمکدوزی نیز گفته میشد، سیاهدوزی نیز نوعی از دوخت است که زنان سیستانی روی لباس خود انجام میدادند، این کار با نخ سیاه و صرفاً دور یقه و سر آستین انجام میشد و مبنای این دوختها دوخت زنجیره و زیگزاگ است که جز دوختهای پایه گلدوزی محسوب میشود، در دوختها، سیاه دوزی ذهنی انجام میشود و نیازی به تار و پود نیست.»
زهراخانم از روزهای میگوید که هنر خامهدورزی رونقی نداشت و حتی در شهرستان ادیمی که مهد این هنر شناخته میشود به آن بها داده نمیشد: «از آنجایی که میراث فرهنگی تصمیم بر آن داشت تا هنر خامهدوزی را در این شهر احیا کند و اینکه هیچ فردی این مهارت را یاد نداشت، همت بالایی میخواست تا بتوانیم همه را ترغیب به کلاسهای آموزشی کنیم و بعد از آن به ارائه محصول به بازار و معرفی این هنر ناشناخته و منسوخ شده پرداختیم، با توجه به منسوخ شدن این هنر عملاً چیزی از قدیم باقی نمانده بود و شروع به طراحی و ایدهپردازی کردیم، طرحهایی که با موتیفهای خامهدوزی برای نخستینبار در سیستان چشم و روح مخاطب را نوازش میداد، به طوری که حتی برای خود اهالی سیستان نیز تازگی داشت، حالا نوبت به معرفی در نمایشگاههای داخل و خارج از کشور رسیده بود و همینطور شرکت در رویدادها و مسابقات مختلف استانی و ملی که در این زمینه افتخارات زیادی را کسب کردم.»
بانوی هنرمند داستان ما اگرچه در اوایل کارش بیشتر به دنبال یادگیری و یاددادن بود اما کمیها و کاستیهای زیادیهای که در این مسیر وجود داشت، او را به تکاپو و تلاش گستردهای واداشت تا آن را به زیباترین و گستردهترین شکل این هنرها را معرفی کند و از سختیها نهراسید و در چندین نوبت در شبانهروز بدون هیچ خستگی به تلاش ادامه داد تا بتواند بعدها از این کوششها، دستاوردهای درخشانی استخراج کند: «کسب چندین نشان ملی اصالت با بالاترین نمره، کسب عنوان کارآفرین برتر صنایع دستی کشور در سال ۱۴۰۰، واحد کار نمونه استان در سال ۱۴۰۱، کسب نشان ملی والی از رئیسجمهور در مرداد ۱۴۰۳، کسب رتبه برتر رودوزیهای کشور در رویداد سه گام در سال ۱۴۰۲، کسب رتبه برتر هدایای فرهنگی استان در جشنواره فیروزه و کسب عنوان کارآفرین برتر زن روستایی در همایش بینالمللی زنان عشایر و روستایی در مهر سالجاری و تجلیل وزیر جهاد کشاورزی از جمله افتخاراتی بود که توانست خستگی تلاشهای شبانهروزیام را از تن من خارج کند.»
وضعیت بد زندگی مردم در روستاهای سیستان آنقدر ناراحت کننده بود که خانم میری تصمیم گرفت که کارآفرین نیز باشد تا با ایجاد کارگاههای اشتغال التیامی بر زخمی زندگی مردم این مناطق بگذارد: «در حال حاضر بیش از ۲۰۰ نفر زیر نظر من مشغول به فعالیت هستند و افتخار میکنم که سالانه هزاران اثر با همکاری این نیروها عرضه و تولید میشود و آثار فاخر را به کشورهای کانادا، آمریکا استرالیا، عمان و امارات ارسال میکنیم، تلاشم را برای توسعه کسبوکار در سطح ملی و صادرات بینالمللی گذاشتهام و امیدوارم در سالهای آینده بتوانم رقم اشتغالزایی را به هزار نفر برسانم.»
کارآفرین بودن موجب نشده است که بانوی هنرمند سیستانی از وظیفه همسری و مادریاش غافل شود: «بیشتر از نقش کارآفرینی خودم، نقش مادر بودن و همسر بودن برایم اهمیت دارد و هیچگاه با تمام مشغلهها از زندگی و فرزندانم غافل نبودم و شاید از بسیاری از زنان خانهدار زندگی منظم و شادتری دارم، سعی میکنم، تمام کارهای خانه طبق نظم انجام شود و همیشه یک خانه مرتب، غذای آماده و محیطی آرام برای خانوادهام مهیاست.»
او در رابطه با فرزندانش و آموزش این هنر به آنها میگوید: دخترانم با این هنر آشنا هستند و با وجود اینکه دختر کوچکم کمسن و سال است اما ذوق و شوق خاصی برای دوختن دارد و البته با همان میزان مهارتی که دارد کارش را به خوبی و با دقت انجام میدهد.»
زهراخانم توصیههایی برای خانمهای سیستانی نیز دارد: «بانوان بهتر است مهارت کسب کنند، شاید در سالهای اول هنر و آثارشان ناشناخته باشد و درآمد کمی داشته باشند اما اگر برای کارشان سرمایه گذاری و ایده پردازی کنند قطعاً میتوانند خدمات خوب و جدیدی را به مخاطب شأن ارائه دهند.»
او بسیار فعال و پرانرژی است و از صحبتهایش میشد فهمید که برای هدفش سخت تلاش میکند چرا که میگوید با تمام خستگیهایی که دارم وقتی قدم در منزل میگذارم با ذوق و شوق کارهای منزل را انجام میدهم تا کمبودی احساس نشود.
بانوی هنرمند سیستانی از مشکلاتی که بر سر راهش وجود دارد، میگوید، از تأمین مواد اولیه از خارج کشور، بیمه صنعتگران تا هزینه بالای شرکت در نمایشگاهها، او انتظار دارد که مسئولان توجه بیشتری به هنرمندان داشته باشند و برای رفع این مشکلات چارهای بیندیشند تا انگیزه هنرمندان برای گسترش کار از دست نرود.
نظر شما