به گزارش خبرگزاری ایمنا، روزی در این کشور جنگی به بزرگی دفاع مقدس رخ داد و مردم این سرزمین فارغ از جنسیت، مذهب و قومیت ایستادند و جان دادند تا ایران بماند؛ ایرانی که امروز و پس گذشت چهار دهه، میراثدار خون عزیزانی است که از عزیزان خود گذشتند، ایرانی که در این چهل و چند سال، کم غم و اندوه به خود ندیده اما مهربانتر از همیشه آغوش مادرانه خود را بر فرزندانش گشوده و دردها را به جان خود خریده است.
فرزندان این مادر مهربان، شبهای هجر را کنار هم صبح کردند و هر صبح استوارتر از روز قبل، در راه وطن گام برداشتند؛ فرزندان وطن، کم داغ ندیدند، اما بیشتر از آن صحنههایی از وحدت و همدلی با یکدیگر را به چشم دیدند و آنچه تا امروز آنها را اینچنین استوار نگاه داشته همین است؛ این وحدت غم و شادی به خود نمیشناسد، چه آنجا که فرزندی از فرزندان وطن جانفدا شد چه آنجا که بیرق کشور فراتر از مرزها، بر فراز آسمان رفت و خوش درخشید.
اما در این میان کم نبودند آنانی که به قصد از پا درآوردن او، عزم خود را جزم کردند و خواستند تیشه به ریشه او بزنند، غافل از آنکه فرزندان چنان هوای مادر را دارند که مادر هوای فرزند را؛ مادر است و دلش به فرزندان خوش است، همان فرزندانی که حتی کیلومترها دورتر، قلبشان در گروی تپش قلب مادر است، همان فرزندانی که دلشان به این خاک خوش است و دل بستهاند به این عشق و خدا نکند که کسی نگاهی چپ به او داشته باشد.
فرزندان این مرز و بوم را به غیرتمندیشان میشناسند، به دور از تمام تعاریف؛ پای وطن که در میان باشد، صحبت از غیرت و مردانگی است و کافی است دهان دشمنی به آب بیفتد و قصد کند تا کشتی وحدت این فرزندان را به گرداب بکشاند، غافل از آنکه خودش در گردابی عظیمتر گرفتار شده است، درست مثل همین چند روز قبل، آنجا که قصد کرد تا این مادر و فرزند را از پای بیندازد، همانجا که خواست فرزندان را نسبت به مادر خود بیتفاوت کند، اما زهی خیال باطل!
جنگنده و موشکهایی را روانه این خاک کرد و جان فرزندانی از این خاک را گرفت، فکر میکرد آخر خط است و عدهای به پایش میافتند تا از این دیوانگی و جنون دست بردارد، اما هیچگاه چنین نبوده است و چنان هم نخواهد بود؛ فرزندان این دیار دل در گروی این خاک دارند و آبرو که هیچ، جانشان را فدا میکنند؛ شاید دلخوش کرده بودند به هنرمندان، همانهایی که آبروی خود را از این مرز و بوم بهدست آورده بودند، اما نمیدانستند که آنها مانند آن عده قلیل، رسم نمکدان شکستن ندارند؛ این هنرمندان نیز مبارزان این خاکاند، از جنس سجاد منصوری، مهدی نقوی، جهاندیده و شاهرخیفرها، تنها در میدانی دیگر؛ در میدانی که هرچند عدهای آنها را به مارپیچ سکوت فرامیخوانند، اما شجاعانه و به وقت میایستند و آنطور که پاسخ میدهند، تنها یک نمونه آن واکنش بازیگران و هنرمندان نسبت به اقدام تجاوزگرانه رژیم غاصب صهیونیستی بود.
بر این اساس مهران غفوریان از بازیگران مطرح کشورمان با بازنشر پستی از رضا کیانیان، نقشه ایران و رژیم جعلی صهیونیستی را در برابر هم قرار داد و نوشت «ما از آغاز تاریخ اینجا بودهایم، شما کی آمدید؟»
نوید محمدزاده هم تصویری از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران را منتشر کرد:
حامد بهداد هم پستی از الهام فلاح بازنشر کرد:
عباس جمشیدیفر هم با انتشار تصویر شهدای این جنایت، نوشت «دور از تو اندیشه بدان»
.
گیتی قاسمی هم با انتشار تصویر شهید محمدمهدی شاهرخیفر، نوشت «دیشب که خواب بودیم…»
داریوش فرضیایی هم تصویری از یکی از شهدا منتشر کرد:
اینها تنها بخشی از واکنش و اتحاد هنرمندان ایرانزمین با مردم ایران اسلامی بود و دیگر هنرمندان نیز نسبت به این امر واکنش دادند؛ اینجاست که باید گفت ایرانزمین، این سرزمین که سالها فرازونشیبهای فراوانی را طی کرده، دل به فرزندان خود خوش کرده و به حضور آنها امیدوار است.
نظر شما