به گزارش خبرگزاری ایمنا، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی شامگاه پنجشنبه، بیست و ششم مهر به‌طور رسمی مدعی ترور یحیی سنوار شد و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم نیز در ویدئویی این خبر را تأیید کرد، این خبر با واکنش جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا هم همراه بود و دفتر نخست‌وزیری رژیم صهیونیستی اعلام کرد که بایدن در تماسی تلفنی با نتانیاهو، ترور یحیی سنوار را به وی تبریک گفته است! بایدن همچنین در اظهاراتی بی‌شرمانه گفت قتل سنوار روز خوبی برای اسرائیل، ایالات متحده و جهان است.
اما باید پرسید یحیی سنوار که پس از شهادت اسماعیل هنیه رهبری جنبش مقاومت اسلامی حماس را برعهده داشت که بود که خبر شهادتش، رهبران جنایتکار آمریکا و اسرائیل را اینگونه به وجد آورده است؟
موارد متعددی را می‌توان در مورد شخصیت و اقدامات سنوار برشمرد، اما شاید هیچ‌یک به اندازه نقش برجسته او در طراحی عملیات بزرگ «طوفان‌الاقصی» معرف هوشمندی، جسارت و شخصیت بزرگ این فرمانده افسانه‌ای نباشد؛ عملیاتی که در آن تنها در مدت شش ساعت، مبارزان مقاومت توانستند ویرانی فاجعه‌باری را به رژیم اشغالگر وارد کنند، ۱۰۰۰ تله را خنثی کردند، بیش از ۲۰۰۰ زخمی برجای گذاشتند، صدها فرمانده اسرائیلی را به اسارت گرفتند و پس از آن موجی از تحولات شگرف به صورت دومینووار آغاز شد که تا امروز ادامه پیدا کرده و مناسبات جهان را پس از خود برای همیشه تغییر داده است.
روزهای اولیه یحیی به‌عنوان یک انقلابی جوان
سنوار اصالتاً اهل شهر ساحلی عسقلان است که جمعیت بومی فلسطینی آن پیش از خلع ید توسط شبه‌نظامیان صهیونیست، از صنعت ماهیگیری امرار معاش می‌کردند.
او در اردوگاه خان‌یونس در غزه از پدر و مادری پناهنده که به اجبار در نکبت سال ۱۹۴۸ آواره شده بودند به دنیا آمد. یحیی از همان سال‌های اولیه به شدت درگیر فعالیت‌های سیاسی بود. او در مقطع کارشناسی، بلوک اسلامی را در دانشگاه اسلامی غزه رهبری کرد و در آنجا مدرک لیسانس خود را در مطالعات عربی دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۲، سنوار در ۱۹ سالگی برای نخستین بار به‌دلیل دست داشتن در فعالیت‌های انقلابی ضدصهیونیستی دستگیر شد. او چند ماه را در زندان‌های اسرائیل سپری کرد، جایی که وقت بیشتری را به انقلاب فلسطین اختصاص داد.
سنوار پس از گذراندن چند ماه در زندان‌های اسرائیل، پس از ملاقات با دیگر انقلابیون فلسطینی در زندان، زندان را ویژه‌تر و با ارتباط بهتری ترک کرد.
در سال ۱۹۸۵ او دوباره دستگیر شد. او حین محکومیت دوم خود در زندان‌های اسرائیل، با «شیخ احمد یاسین»، بنیان‌گذار و رهبر حماس که چند سال بعد جنبش حماس را بنیان نهاد، ملاقات کرد. همبستگی او با یاسین، هاله‌ای از افتخار به او می‌بخشید و راه را برای صعود او در صفوف حماس هموار می‌کرد.
پس از آزادی در سال ۱۹۸۵، سنوار به‌طور گسترده در تشکیلات سیاسی کار کرد و سطح فعالیت خود را به اقدامات مسلحانه سازمان‌یافته ارتقا داد. سنوار در آن سال سازمان «المجد» را تأسیس کرد. این گروه مسلح که بعد از آن به حماس ملحق شد، به خلاصی غزه از شر خائنان اختصاص داشت. سنوار ، در رأس گروه المجد، همدستان و جاسوسان محلی را شکار می‌کرد و آن‌ها را می‌کشت.
کار امنیتی سنوار در آن زمان بخشی از تلاش‌های انباشته در راستای راهبرد آشکار برای تحکیم غزه به‌عنوان سنگر مقاومت برای آزادی فلسطین بود.
سنوار در سال ۱۹۸۸، در ۲۵ سالگی برای سومین بار به‌دلیل خنثی کردن جاسوسی و اقدامات خرابکارانه اسرائیل در غزه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.
حکم ۲۳ سال حبس سنوار در زندان‌های اسرائیل
یحیی سنوار که به زور از رویه نهضت آزادی‌بخش فلسطین جدا شد و روزهای ابتدایی بزرگسالی خود را در زندان‌های اسرائیل گذراند.
او از دور شاهد آشکار شدن سریع تاریخ، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، محکم شدن هژمونی ایالات متحده، حمله آمریکا به افغانستان در سال ۲۰۰۰، حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و توافق اسلو که سازمان آزادی‌بخش فلسطین را خنثی کرد، بود. همچنین حمله سال ۱۹۹۳ و متعاقب آن گسترش شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری رود اردن، او را با بی‌قراری برای از سرگیری عملکرد انقلابی‌اش خشمگین کرده بود.
وی شاهد آزادسازی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، آزادسازی غزه در سال ۲۰۰۵، پیروزی مقاومت لبنان در برابر تجاوزات اسرائیل در سال ۲۰۰۶، تحکیم ائتلاف محور مقاومت منطقه‌ای، انتفاضه اول و انتفاضه دوم بود که باید شور و شوق او را برای از سرگیری رویه انقلابی خود تقویت کرده باشد.
پیروزی حماس در انتخابات غزه در سال ۲۰۰۶ که بازی را تغییر داد، باید او را سرشار از رضایت یک پیروزی کرده باشد، چراکه می‌دید یک هدف استراتژیک که مدت‌ها برای آن تلاش کرده بود، محقق شده است: «یک پیروزی میان‌مدت در راستای تثبیت غزه به عنوان سنگر مقاومت.»
از زندانی آزادشده تا آزادکننده زندانیان
سنوار در سال ۲۰۱۱، با ۱۰۲۷ نفر دیگر در یک معامله مبادله اسرا بین مقاومت فلسطین و رژیم اشغالگر اسرائیل آزاد شد.
وی در طول جشن بازگشت به خانه خود در شهر غزه، آرزوی خود را برای آزادی تمام زندانیان باقی‌مانده در زندان‌های اسرائیل از مقاومت ابراز کرد.
پس از پیوستن به حماس، او به سرعت در مراتب بالاتر رفت و سال ۲۰۱۷ جایگزین اسماعیل هنیه به‌عنوان رئیس سیاسی غزه شد.
شش سال پس از خروج از زندان‌های اسرائیل که در آن زمان توسط دولت نتانیاهو در سال ۲۰۱۷ اداره می‌شد، یحیی سنوار به کابوس بزرگ صهیونیست‌ها تبدیل شده بود. کابوسی که پس از انتخاب او به عنوان جایگزین شهید هنیه، با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد و مدل مبارزه مقاومت در فلسطین اشغالی را دستخوش تغییر کرد، به‌گونه‌ای که در دوران رهبری او، علاوه بر تداوم مبارزات حماس در نوار غزه، عملیات‌های استشهادی در کرانه باختری از سر گرفته شد و آرامش را از ساکنان اشغالگر سرزمین فلسطین گرفت.
او تا لحظه آخر جنگید
طبق ادعای رسانه‌های عبری، نیروی اسرائیلی چند مبارز حماس را حین انجام وظایف خود در رفح و جنوب نوار غزه مشاهده کرد، سپس به تانک‌های آن‌ها دستور داده شد که به روی این مبارزان آتش بگشایند. همه رزمندگان جان‌باختند، به‌جز یک نفر که یحیی سنوار بود، به همین دلیل ارتش اسرائیل یک موشک انفجاری شانه پرتاب به ساختمان شلیک کرد که باز هم سنوار کشته نشد.
پس از این، ارتش اسرائیل یک هواپیمای بدون سرنشین FPV را به سمت سنوار پرتاب کرد، اما او ایستاد، چند سنگ و چوب جمع کرد و سعی کرد به پهپاد ضربه بزند.
سرانجام پس از ١۵ دقیقه، یک تک‌تیرانداز ارتش اسرائیل در حالی که یحیی سنوار از پوشش خارج شده بود، به سر او شلیک کرد و با پهپاد درگیر شد. این موضوع زخم گلوله‌ای که در تصاویر این فرمانده دیده می‌شود را توضیح می‌دهد؛ او تا لحظه آخر جنگید.
از این خاک مقاومت می‌روید.
همان‌گونه که شهادت سید مقاومت، پایان حزب‌الله نبود و عملیات‌های مرگبار حزب‌الله لبنان همچنان خواب و امنیت را بر اشغالگران قدس حرام کرده است، شهادت سنوار نیز پایان حماس نیست و این گروه مقاومت که ریشه‌های عمیقی در قلب مردم غزه دارد، تا آزادی کامل فلسطین و نابودی رژیم خون‌خوار اسرائیل از پا نخواهد نشست.
اکنون فرمانده افسانه‌ای مقاومت که پیش از این بارها مرگ را به سخره گرفته بود، در حالی که لباس رزم بر تن داشت، در مبارزه مستقیم با مزدوران خبیث‌ترین رژیم عالم به شهادت رسیده است، اما همان‌طور که ابوعبیده سخنگوی گردان‌های قسام گفته بود: «یک فرمانده با فرماندهان دیگر، یک سرباز با ده نفر و یک شهید با هزار رزمنده مقاومت جایگزین می‌شود، زیرا از این خاک مقاومت می‌روید؛ همان‌گونه که زیتون می‌روید.»
نظر شما