به گزارش خبرگزاری ایمنا، نامش میدان بزرگمهر است اما به من باشد، برای نامیدنش پیشوندی اضافه میکنم و میگویم میدان خوشبخت بزرگمهر!
میدان خوشبخت ما در طول حیاتش کم حماسه به خود ندیده و کم خاک پای حماسهسازان نبوده است؛ نزدیکترینش همین چند ماه پیش، هجدهم فروردین بود که مردی از این همین دیار راهی میدان شد و اربا اربا بازگشت؛ درست در همین میدان خوشبخت تشییع شد؛ همان روزها بود که میگفتند مردی دیگر از همین دیار بهجای او رفته اما فکرش را هم نمیکردیم که به همین زودی دوباره رخت عزا بر تن کنیم.
رأس ساعت ۹ صبح است و پیکر وارد جمعیت میشود؛ در این میان وقتی سخن از عزا به میان میآید، گمان مبرید که گوشهای نشسته و دور هم آه میکشیم و اشک میریزیم، نه! عزای ما از آن دست عزاهای زینبی است، از همانهایی که پس از داغهای فراوان محکمتر از کوه ایستاد و فریاد زد «ما رایت الا جمیلا» و از آن روز نام زینب (س) و کوه بههم گره خورد.
باز هم اصفهان صاحب یک نشان جاودانه در تاریخ اسلام و ایران شد
در این میان، چشمهای منتظر حاضران به جمال سرلشکر پاسدار حسین سلامی روشن میشود که با همان اقتدار همیشگی به جایگاه میآید و اظهار میکند: باز هم اصفهان صاحب یک نشان جاودانه در تاریخ اسلام و ایران شد و یک صفحه درخشان از حماس و افتخار و فضیلتی بزرگ از این شهر آسمانی که پر از ستارههای پر فروغ شهادت است اضافه شد.
وی میافزاید: این یک سند زیبا محکم و مطمئن برای این مردم است که هرچند وقت یکبار، یک سردار بزرگ و قهرمان فداکار یک مقتدا به حضرت ابوالفضل در سرزمینهای دور اسلامی برای دفاع از اسلام برای حفظ کرامت مردم و دفاع از مسلمانان به شهادت میرسد و در این میدان همانند نگینی درخشان در حلقه انگشتری مردمان فداکار اصفهان قرار میگیرد تا عرش الهی بدرقه میشود تا در کنار سایر شهیدان نزد خداوند متعال روزیخوار شوند، ما خاطره شهادت شهید حجازی، شهید زاهدی را در این شهر به یاد داریم؛ آنها هم از لبنان بودند و امروز هم در دستان خود یک شهیدی سرافراز و بلند آوازه در افلاک را تشییع میکنیم.
شهید نیلفروشان خود را در عمل مخلصانه مخفی کرده بود
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه سردار شهید حاج عباس نیلفروشان تربیت شده مکتب اهل بیت (ع) بود و در دامان پدر مادری مؤمن و انقلابی پرورش یافت، تصریح میکند: با شهید نیلفروشان زندگی کردم و تا حدودی از شخصیت او را میشناسم، او از ۱۵ سالگی هنگامی که به سن تکلیف رسید در میدان جهاد ظاهر شد و لباس رزم بر تن کرد و تا ۶ مهر در حادثه تاریخی جهان اسلام در کنار سید حسن نصرالله به آسمان پر کشید.
سرلشکر سلامی تاکید میکند: شهید نیلفروشان یک لحظه حتی از میدان جهاد دور نشد، شخصیت والایی داشت اما خود را در عمل مخلصانه مخفی کرده بود، خاصیت این شهیدان است که شهرت گریزان هستند، برای خداوند شمشیر میزنند و بر این اساس او سالها قبل معاون عملیات شهید زاهدی در لبنان بود.
وی با تاکید بر اینکه شهید نیلفروشان به خوبی لبنان را میشناخت، سالها چشم در چشم دشمن دوخته بود، او یک متفکر و اندیشمند بود و شناخت عمیقی از تحولات جهان داشت، عنوان میکند: در این راستا بهعنوان معاون عملیات سپاه پاسداران را منصوب شد، شهید نیلفروشان خلاق بود و در میدان جهاد لبنان، سوریه یک شخصیت بالغ و نخبه بود، در کنار آن متقی بود و سنجیده سخن میگفت، زمانی که به سمت فرماندهی سپاه لبنان به او واگذار شد بنا شد پرچم شهید زاهدی را بر دوش بگیرد با آرامشی دلانگیز پذیرفت و به من گفت این آخرین مسئولیت در سپاه است، در آخرین وداع خبر از شهادت خود داد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه شهید نیلفروشان تمام درجات نیکی را پشت سر گذاشت تا به سند افتخار جهان اسلام تبدیل شد و نامش وسعتی جهانی یافت، یادآور میشود: مردم ایران، عراق و سوریه برای شهید نیلفروشان اشک ریختند و با آرمانهای او پیمان بستند، این تصور اشتباه معاندان است که فکر میکنند با شهادت مردان بزرگ نهضتها خاموش میشود، باید از عاشورا درس بگیرند همانطوری که بعد از شهید سلیمانی مقاومت زندهتر شد و خون او حجتی برای مردم شد؛ ما اهل قیام هستیم و اسلام با جهاد و شهادت پیروز میشود و راه سعادت مسلمانان از جهاد میگذرد و راهی جز ایستادن برای رهایی از شر دشمنان وجود ندارد.
سرلشکر سلامی عنوان میکند: دشمنان فک کردند مشعل جهاد در محور مقاومت با شهادت شهید زاهدی خاموش میشود، دشمنان همواره در محاسبات خود دچار اشتباه میشوند، بعد از زاهدی نیلفروشان شجاعانه به میدان رفت، شهید نیلفروشان در کلامش اراده، شجاعت آشکار بود.
وعده صادق ۲ یک نمایش شکوهمند از اقتدار یک ملت بزرگ بود
وی تاکید میکند: باز هم دشمنان دچار یک اشتباه شدند، همانطور که سعی داشتند با شهادت شهید هنیه، سید حسن نصرالله و نیلفروشان محور مقاومت را دچار مشکل کنند، اما وعده صادق ۲ یک نمایش شکوهمند از اقتدار یک ملت بزرگ بود؛ این عملیات صرفاً یک هشدار با کمترین میزان قدرت بود، اگر به مردم، منافع ما و شهروندان ما حمله کنید شما را خواهیم زد، ما زدیم تا اثبات کنیم اگر حاکمیت ما نقض شود تعارفی نداریم امروز باید رژیم صهیونیستی بداند که سپر دفاعی موشکی آنها محکم نیست و این در عمل نیز به آنها اثبات شد، اکنون میگویم مراقب باشید دوباره اشتباه نکنید اگر دست از پا خطا کنید و به منافع ایران تعرض کنید ما شمارا دردناک خواهیم زد.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به رژیم غاصب صهیونیستی اعلام میکند: شاید تصور کنند سامانه تاد میتواند به آنها کمک کنند، شما نمیتوانید ملتهای مسلمان را قتل عام کنید ولی ایمن باشید، مراقب باشید ما ضعفهای شمارا میشناسیم و بر آسیب پذیریهای شما مسلط هستیم، شما میدانید که چقدر آسیب پذیر هستید.؛ به شما میگویم به هر نقطه تجاوز کنید به همان نقطه تجاوز خواهد شد، بنابراین در تصمیم گیریهای خود مراقب باشید.
سردار با همان صلابت همیشگی سخنرانی خود را به پایان میرساند و در جمع خانواده شهید نیلفروشان قرار میگیرد و با آنها به گفتوگو میپرازد.
نام و یاد شهید عزیزمان در گام به گام این مسیر نمایان است؛ بعید نیست که در همان هجدهم فرودین، حاج عباس عزیز ما نیز در این میدان حضور داشته و امروز نام زیبایش، پیشوند زیبای شهید را به دوش میکشد؛ در باغ همیشه بهار زندگی، گاهی اوقات گلهای سرخی میرویند که با عطرشان، یادآور فداکاری و ایثار هستند، از جنس حاج عباس نیلفروشان که عمر خود را به مجاهدت گذراند.
از جنس همان مردانی که نه تنها ماندگارند، بلکه تجسمی از اراده و عزم جزم مردمانیاند که برای آرمانها و ارزشهایی که به آنها ایمان دارند، جان خود را فدای میکنند؛ امروز در اینجا جمع شدهایم تا در کنار یکدیگر یاد و خاطره یکی از همین گلهای سرخ را گرامی بداریم؛ شهید مقاومت، حاج عباس نیلفروشان.
وقتی خبر شهادت او به گوشمان رسید، قلبهایمان چنان فشاری را تجربه کرد که گویی داغی تازه بر سینهمان نشست، از جنس همان داغ سیزدهم دی ۱۳۹۸، از جنس همان داغ سیزدهم فرودین؛ او که برای دفاع از حریم اسلام و میهن، جان خود را در طبق اخلاص نهاد و با آرامش و اعتماد به نفس راه خود را انتخاب کرد، او که کنار سید جبهه مقاومت جانانه ایستاد، همانطور که حاج قاسم کنار ابومهدی....
او به ما آموخت که ایستادگی در برابر ظلم میتواند به بهای جان تمام شود، اما عشق به وطن و ایمان ما را به این جاده میکشاند.
ساعت حوالی ۱۱:۲۰ قبل از ظهر است؛ پیکر مطهر تا لحظاتی دیگر به گلستان شهدا خواهد رسید و خانه ابدی او، منتظر در آغوش کشیدن مهمان عزیز خود است.
ساعت به ۱۱:۳۰ میرسد و پیکر به خانه ابدی خود میرسد؛ جمعیت سر از پا نمیشناسد و مردم دنبالاند تا غبار نشسته بر تابوت را توتیای چشم خود کنند و چه غباری خوشتر از غباری که از خستگی ۲۰ روزه بر تن شهیدمان نشسته است.
اذان ظهر در سراسر گلستان شهدا طنینانداز میشود و پیکر شهید در دل خاک و کنار همرزمان شهیدش پس از عمری مجاهدت آرام میگیرد؛ در این لحظات کوچکترین تردیدی نداریم که شهادت مردانمان تنها یک واقعه نیست؛ بلکه یک پیغام است، پیغامی برای نسلهای آینده که هیچگاه نباید از حق خود دست بردارند و همواره در مسیر حق و حقیقت گام بردارند.
شهید نیلفروشان و مردان مقاومت، با خون خود سنگبنای یک آینده روشن را گذاشتند و بر ما است که این مسیر را ادامه دهیم؛ اکنون با اشکهایی در چشم و محبتهایی در دل، به خداحافظی با این جوانمرد میپردازیم؛ او در خانه ابدی خود قرار میگیرد اما مسیر او برندهتر از هر شمشیری ادامهدهنده این مسیر است؛ باشد که ما وارثان خون او نیز، با روحیه ایستادگی، مقاومت را در خود تقویت کنیم؛ امروز ما در کنار هم جمع شدهایم تا نه تنها به یاد او بلکه به یاد همه شهیدانمان، راهی را که آنها آغاز کردند، ادامه دهیم.
نظر شما