به گزارش خبرگزاری ایمنا، دنیا در رنگها غرق شده است، رنگهای گرم آفتاب بر برگ درختان، آسمان و رنگهای مختلف و زیبای زندگی که با چشمهایمان میبینیم، اما در این دنیای رنگارنگ، هستند افرادی که رنگ را فقط با قلب و ذهن خود احساس میکنند، همانهایی که با چشم دل میبینند و دنیا را از طریق تجربه و احساس درک میکنند، دید بصری ندارند، اما به معنای حقیقی کلمه بر چالشهای مختلف پیروز میشوند و در حفظ استقلال، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی، دسترسی به اطلاعات و حفظ روحیه مثبت همیشه درخشیدهاند و از جمله ویژگیهای بارز آنها هوش و ذوق سرشاری است که دارند، بر همگان محرز است که نابینایان در این دنیای تاریک نور امید را با چشم دل میبینند و با قلب و احساس خود عشق میورزند و با ذهن آگاهی که دارند، راه حل های نو را مییابند.
لازم است بدانیم یک ابزار و توانایی مهم برای نابینایان دستیابی به استقلال، خود اتکایی و مشارکت اجتماعی است، همچنین اهمیت آموزش و فرهنگسازی در ایجاد یک جامعه مناسب برای نابینایان امری ضروری است، زیرا آموزش و فرهنگسازی میتواند نگاه جامعه را به نابینایان تغییر دهد و با ایجاد همدلی و درک متقابل فضای مناسب برای مشارکت نابینایان در جامعه را فراهم کند.
همچنین عصای سفید نمادی از تلاشها، امیدها و دغدغههای نابینایان در جهان است، آنهایی که به تمام دنیا آموختهاند محدودیتی برای رسیدن به آنچه میخواهی وجود ندارد، اما گاهی دغدغهها و مطالبات نابینایان همواره با چالشهایی روبهرو بوده که شاید کمتر بدان توجه شده است، در واقع افراد نابینا به دنبال دسترسی به آموزش، فرصتهای شغلی و اجتماعی و به دنبال یک جامعه پذیرا و دوستانه هستند، آنها خواستار این امر هستند که با توانمندسازی خود و فعالیت در بستری مناسب بتوانند آرزوهایشان را به واقعیت تبدیل کنند.
روز عصای سفید بهانهای شد تا به سراغ مرکزی که روشندلان در آن گرد هم آمدند و فعالیتهای مختلفی را آموزش میدهند یا میآموزند، برویم و دغدغهها و مطالبات آنها را بشنویم و با فرصتهای آموزشی که برای این افراد فراهم شده بگوییم که نابینایی محدودیتی نیست که زندگی فرد را به طور کامل مختل کند و فرصتهای پیشرو را از آن سلب کند، لذا با چند نفر از روشندلان این مرکز که ابابصیر نام دارد، همراه شدیم تا از تلاش و دغدغههایشان بشنویم.
در این مرکز با اهداف آموزشی و ارائه خدمات به افراد نابینا و کم بینا و ایجاد فرصتهای برابر اجتماعی و زیستی بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی استعدادهای نابینایان در زمینههای علمی، آموزشی، اشتغال، مذهبی، فرهنگی و ورزشی … فراهم شده است.
نابینا شدن رویکرد زندگیام را تغییر داد
علیرضا شریفی، جوانی روشندل که در زمینه کتابداری و آموزش کامپیوتر و تلفن همراه به دیگر افراد نابینا فعالیت میکند، درباره علت نابینایی خود این گونه به خبرنگار ایمنا میگوید: در سنین کمتر از یک سال، پزشکان تشخیص دادند که توموری خوشخیم در چشمم وجود دارد که به مرور زمان موجب نابینا شدن من شد و در حال حاضر نابینای مطلق هستم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نابینایی زندگی او را مختل کرده است؟ میافزاید: نابینا شدن در ابتدا بخشی از زندگی فرد را مختل میکند، اما با گذر زمان و پی بردن به ظرفیتهای موجود به طور قطع موجب پیشرفت فرد در محدوده نابینایی میشود؛ به عبارتی فرد نابینا در روزهای ابتدایی دچار استرس، اضطراب و یک بحران درونی میشود که اگر بتواند با دقت در اطراف خود به نیازها، تواناییها و ظرفیتهای موجود پی ببرد، میتواند محدودیتها را به فرصت تبدیل کند و در مسیر پیشرفت قدم بگذارد.
این جوان با بیان اینکه نابینا شدن رویکرد زندگیام را تغییر داد و موجب شد با نگرش خاصی نسبت به روزمرگیهای زندگی نگاه کنم، ادامه میدهد: ماهیت نابینایی ما را آزار نمیدهد، بلکه فرهنگ و سبک برخورد با نابینایان موجب آزارمان خواهد شد، اگرنه با گذشت زمان میتوانیم با نابینایی سازگار شویم و فعالیتهای خود را پیش بگیریم.
برای فرهنگسازی به تلاش رسانهها و همت تمام مردم نیاز داریم
شریفی که با گامهایی آهسته در کنار قفسههای کتابخانه قدم بر میداشت تا برگهای برای تایپ اینترنتی تهیه کند، درباره فعالیت خود در کتابخانه با وجود شرایط خاصی که دارد، عنوان میکند: با استفاده از کدهایی با خط بریل، کتابها نامگذاری و دستهبندی شدهاند، همچنین برای استفاده از تلفن همراه برنامهای تحت عنوان صفحهخوان تهیه شده است که کدهای متنی را به کدهای صوتی تبدیل میکند و افراد نابینا میتوانند با استفاده از حس شنیداری از این رسانهها استفاده کنند، به این صورت کتابها را قفسهبندی و خدماتی به نابینایان ارائه میدهم.
وی به صورت اتفاقی کتابی از پشت سر خود از داخل قفسه کتابها برداشت و صفحه نخست آن را باز کرد، سپس انگشتانش را روی صفحه به حرکت درآورد و زبان به بیان اطلاعات کتاب و جایگاه آن در قفسه گشود، آنچنان عنوان و محتوای کتاب و حتی نام نویسنده را ضمن اشاره دقیق به ردیف قرارگیری کتاب میان دیگر کتابهای کتابخانه بیان کرد که شاید به باور کسی خطور نمیکرد، او فردی نابینا باشد.
شریفی همزمان با تعویض برگه دستگاه پرکینز (ماشین تحریر نابینایان) درباره دغدغهها و مطالبات افراد نابینا خاطرنشان میکند: وسایل نقلیه که در مسیر عبور نابینایان گذاشته میشود، موجب ناامنی فرد نابینا در محدوده پیادهرو میشود، برای رفع چالش افراد نابینا به کمک شهرداری، رسانهها و همت تمام مردم نیاز داریم تا بتوانیم این مسئله را فرهنگسازی کنیم.
وی میافزاید: اقداماتی برای تسهیل زندگی افراد نابینا و رفع نیازهای آنها انجام شده است که ضمن مطلوب بودن آن، کافی نبوده است و میطلبد توجه بیشتری به نیازهای افراد نابینا داشته باشیم.
از تفکر اشتباهی که نابینایی را عامل اختلال در تمام زندگی میداند، دوری کنید
حسین حاجیان، نابینای مطلق که با طی کردن تحصیلات تکمیلی خود در رشته روانشناسی مشغول به مشاوره دادن به افراد نابینا بود، علت نابینایی خود را بروز حادثه تصادفی در سن دو سالگی برمیشمارد و این گونه به خبرنگار ایمنا میگوید: چند سالی است که در آموزشوپرورش به عنوان نیروی رسمی به دانشآموزان مشاوره میدهم و در زمینه آسیبهای روانی همچون وسواس و افسردگی نیز فعالیت دارم، همچنین به افراد نابینا در این زمینهها مشاوره میدهم.
وی پیرامون فرهنگسازی تعامل افراد با نابینایان میافزاید: در حوزه رسانه و تبلیغات رسانهای که تأثیرگذاری زیادی در سطوح مختلف جامعه دارد، نسبت به فرهنگسازی ارتباط با نابینایان کمتوجهی شده است؛ اقداماتی که افراد میتوانند برای تسهیل امور نابینایان انجام دهند، راهکار برقراری ارتباط مؤثر با نابینایان، بیان توانمندیها و چالشهای زندگی افراد نابینا و مواردی از این قبیل باید از طریق رسانهها اطلاعرسانی و آگاهسازی شود.
عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در حالی که بر پشت صندلی تکیه میزند، با بیان راهکارهایی برای کنترل آسیبهای روانی و اجتماعی ناشی از نابینایی خطاب به نابینایان خاطرنشان میکند: افرادی که به هر دلیلی بینایی خود را از دست میدهند، باید نسبت به شرایط خاص خود آگاهی داشته باشند و از این تفکر که نابینایی موجب میشود زندگی به پایان برسد، دوری کنند.
حاجیان اضافه میکند: باور اغلب افراد در جامعه به همین صورت است که افراد نابینا زندگی غیرعادی و به دور از تصور دارند، اما توصیه میکنم افراد با جامعه نابینایان آشنا شوند و سعی بر افزایش آگاهی خود داشته باشند و در این راه از راهنمایی مشاوران استفاده کنند.
در سطح شهر، امکانات تفریحی برای افراد نابینا تعریف نشده است / معابر پیادهرو برای عبور و مرور نابینایان مناسب نیست
مادر دو فرزند دختر نابینا درباره فرزندانش به خبرنگار ایمنا میگوید: دو فرزند نابینا دارم که تا سن ۱۱ سالگی مشکلی نداشتند، اما به مرور دیدشان دچار مشکل شد و در چند سال اخیر به صورت کامل دید خود را از دست دادند؛ دختر بزرگم ۳۶ سال و دختر دیگرم ۲۴ سال سن دارد و هردو نابینا هستند.
وی درباره دغدغه فرزندان خود به عنوان شهروند میافزاید: در سطح شهر، امکانات تفریحی برای افراد نابینا تعریف نشده است؛ در حوزه تحصیلات نیز فرزندانم مدتی با همکاری معلمان رابط مراحل تحصیلی را پیش میبردند، اما به علت آموزشهای ناصحیح به ویژه در آموزش خط بریل (نگارش ویژه نابینایان) نتوانستند این مهارت را تقویت کنند.
این مادر دلسوز ادامه میدهد: از طرفی اساتید دانشگاه نیز شرایط خاص فرزند اولم را به ویژه در دوران کرونا که آموزش مجازی رواج پیدا کرد، مد نظر قرار نمیدادند و این امر موجب شد دخترم پس از طی کردن حدود سه ترم تحصیل از دانشگاه انصراف دهد.
وی با اشاره به اقدامات مورد نیاز برای نابینایان عنوان میکند: معابر پیادهرو برای عبور و مرور نابینایان مناسب نیست، همچنین عبور از خیابانها به علت نقض قوانین توسط برخی وسایل نقلیه و رانندگی ناایمن و پرخطر در خیابانها برای افراد نابینا دشوار است.
مادر دو فرزند نابینا با وجود تمام دغدغهها و مشکلات به بهترین خاطره خود با فرزندانش اشاره و اضافه میکند: تمام لحظات زندگی برایم خاطره است و خدا را شاکریم که شاهد رشد و پیشرفت فرزندانم هستم، من و همسرم سن بالایی داریم اما نفس کشیدنمان برای فرزندمان است و هر لحظه که خوشحالی آنها را مشاهده کنیم، خوشحال میشویم.
اینجا انگشتان میبینند
روشنک ملکیان، فعال حوزه اشتغال نابینایان که از سال ۱۳۹۵ در یک مؤسسه آموزشی فعالیت خود را آغاز کرد، به خبرنگار ایمنا میگوید: در این مؤسسه با ارائه آموزشهای حرفهآموزی به افراد نابینا سعی بر تقویت مهارت آنها در زمینه هنری یا صنایعدستی داریم تا با استفاده از مهارت خود به اشتغالزایی برسند، همچنین با تهیه مواد اولیه موردنیاز ضمن ارائه آموزشهای لازم توسط مربیان متخصص، هدف این است که نابینایان با توجه به محدودیتهایی که دارند، بتوانند منبع مالی برای خود داشته باشند و با دوری از انزوا و گوشهنشینی در خانه از بروز آسیبهای گوناگون روانی و اجتماعی جلوگیری کنیم.
وی با اشاره به اینکه حدود ۵۰ نفر از نابینایان بالای سن ۱۸ سال از این طریق امرار معاش میکنند، میافزاید: محصولات و آثار تولیدی توسط افراد نابینا در بازارچهها و فروشگاه مؤسسه به فروش میرسد و هزینه آن به صورت مستقیم برای تولیدکننده آن واریز میشود، علاوه بر آن هر ساله در فصل زمستان بازارچهای برگزار میشود و محصولات افراد نابینا برای فروش عرضه میشود، همچنین در فضای مجازی نیز این محصولات و آثار را به فروش میرسانیم.
این فعال حوزه اشتغال نابینایان درباره محصولات تولیدی در این مجموعه ادامه میدهد: بافت میل و قلاب، عروسکبافی، معرقکاری، تولید انواع لباس همچون شال و کلاه، دوخت وسایل آشپزخانه همچون دستگیره و پیشبند در رنگهای متنوع، تولیدات چرمی همچون رومیزی و کیف چرم، تهیه چادر نماز و کالای خواب، قالیبافی و گلیمبافی در قالب تابلو فرش توسط افراد نابینا تولید و برای فروش عرضه میشود، همچنین استقبال از دو هنر میناکاری و خاتمکاری نیز توسط نابینایان بسیار بوده است، اما به علت ظرافتی که در این دو صنایعدستی وجود دارد، با همراهی خانوادهها در این عرصه فعالیت میکنند.
وی تصریح میکند: محصولات تولید شده توسط نابینایان خلق یک اثر شگفتانگیز توسط دستانی است که با انگشتانشان میبینند، نه با چشم بلکه با روحشان حس میکنند و با عشق میسازند؛ تجلی قدرت در دستان نابینایانی است که با دقت و ظرافت تمام به پدید آوردن آثاری همت ورزیدهاند که چشم بینایان از دیدن آن حیرتزده میشود.
کارآموزان نابینا فعالیتهای خوبی دارند که نشان از خلاقیت و توانمندی آنها است
زهره شیخی، بانویی خیاط که حدود هشت سال از زندگی خود را با افراد ناتوان ذهنی و نابینایان گذرانده است، درباره علت ورود خود به عرصه آموزش این گونه به خبرنگار ایمنا میگوید: دو فرزند عقبافتاده داشتم که هر دو پیش از دو سالگی فوت شدند و از آن زمان نیت کردم تا زمانم را در خدمت به افراد ناتوان ذهنی و نابینایان صرف کنم.
وی با اشاره به تجربه خود در ارتباط با نابینایان و کمبینایان میافزاید: کارآموزان نابینا فعالیتهای خوبی دارند که نشان از خلاقیت و توانمندی آنها است، با این وجود همواره سعی کردهام دستهای آنها را به کار بگیرم و تقویت کنم تا با تقویت حواس دیگر غیر از بینایی بتوانند شروع به کسب مهارت کنند.
این بانوی خیاط همچنین به مادران نابینایان و افراد کمبینا حرفه خیاطی را آموزش میدهند و ادامه میدهد: از فعالیت خود راضی و خوشحال هستم و امیدوارم با توفیق الهی بتوانم همواره خدمتگزار این افراد باشم.
تلاشهای ابر و باد و مه و خورشید و فلک جایگزین یک چشم برای نابینایان نمیشود
حجتالاسلام لطفعلی باقریان، نابینای روانشناس که از سال ۱۳۸۵ وارد عرصه خدمت به نابینایان شده است، به خبرنگار ایمنا میگوید: به صورت مادرزادی نابینای مطلق هستم و ضمن فعالیت در حوزههای علمیه به ارائه مشاوره افراد نابینا به صورت فردی و کارگاهی میپردازم.
وی پیرامون فرهنگسازی و اقدامات موردنیاز برای نابینایان میافزاید: در چند سال اخیر اقداماتی انجام شده است و از مسئولان مربوطه و افراد دستاندرکار سپاسگزاریم، اما همچنان نیاز به همراهی بیشتر و مناسبسازی برای نابینایان هستیم؛ سعی کنیم خود را به جای افراد نابینا بگذاریم و انتظارات آنها را درک کنیم و همراهی لازم را با آنها داشته باشیم.
این مشاور و روانشناس با اشاره به اینکه معتقد هستیم حدود ۸۰ درصد پیشرفت هر فرد وابسته به قدرت بینایی است، ادامه میدهد: اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک نیز گرد یکدیگر جمع شوند، نخواهند توانست جایگزین یک چشم برای فردی نابینا شوند، بنابراین افراد نابینا نیاز به حمایت دوچندانی نسبت به دیگران دارند.
حجتالاسلام باقریان با بیان اینکه نابینایان باید بیشتر مورد درک و توجه قرار بگیرند، عنوان میکند: با این وجود افراد نابینا بسیار توانمند هستند و دست به انجام کارهایی میزنند که شاید افراد عادی کمتر به سمت چنین فعالیتهایی بروند، اما همچنان میطلبد افراد نابینا بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرند تا بتوانند به تدریج به استقلال برسند و به نقطهای از شکوفا شدن استعدادهای خویش دست پیدا کنند.
وی با اشاره به جالبترین خاطره خود اضافه میکند: از ماشینی پیاده شدم و بلافاصله مردی به من نزدیک شد و گفت دستت را به من بده، خیلی خوشحال شدم که دستم را گرفت تا برای ادامه مسیر راهنماییام کند، چند قدمی راه نرفته بودیم که پای این فرد به میلهای در پیادهرو برخورد کرد و با صورت روی زمین افتاد، بلند و با عصبانیت گفت، آقا مگر نمیبینی؟ در پاسخ گفتم: خیر، من نابینا هستم و از آن روز بود که هرکس قصد کمک به من داشت در ابتدا از او میپرسیدم که میخواهی ما را ببری یا قصد داری ما به شما کمک کنیم.
در نهایت ایجاد آگاهی و همدلی در مورد نابینایان و تشویق به مشارکت فعال در ایجاد یک جامعه عادلانه و دسترسیپذیر برای آنها باید در اولویت تمام جامعه قرار گیرد، روز عصای سفید مناسبتی است برای توجه بیشتر به دغدغههای نابینایان مطرح شده است و در چنین روزی میتوانیم جهان را از نگاه این افراد بنگریم و خود را در شرایط پرچالش آنها قرار دهیم تا بتوانیم بخشی از مسائل موجود در زندگی روزمره آنها را درک کرده و به اندازه توان خود گامی مؤثر برای مناسبسازی و فرهنگسازی تعامل با افراد نابینا برداریم.
نظر شما