افشین سنگ‌چاپ در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: فیلم هرچی تو بگی یک کار رئال است که می‌خواست کمی فانتزی باشد و در مورد معضل اصفهان و معضلات انسانی بود؛ همچنین فیلم آرزوی اسب چوبی کاری به شدت فانتزی بود یعنی چند تا غول بودند که شب ظاهر می‌شدند، سر ماجرایی یک درامی اتفاق می‌افتد و با پایانی خوش تمام می‌شد.
وی افزود: برخوردی که بچه‌ها با فیلم هرچی تو بگی داشتند برایم خیلی جالب بود و خوشحال شدم که آخر همراه بودند و از فضای اکران‌ها خوشم آمد.
بازیگر سینما و تلویزیون تصریح کرد: هر حرکتی امتیازات و نوساناتی دارد اما خودم از برخی سینماها راضی نبودم چرا که باعث می‌شود یک سری سو تفاهمات در نقدها، نگاه تماشاچی و انتخابات به وجود بیاید.
وی با بیان اینکه اصفهان را دوست دارم و ارادت خاصی به مردم آن دارم، افزود: در اصفهان آدم بی‌هنر نمی‌بینیم یعنی هر کسی که دارد زندگی می‌کند چه کارمند باشد چه کاسب یک هنری را در زمینه‌های مختلف همچون موسیقی، مسگری منبت کاری و مورد از این دست را آن زیر دارد انجام می‌دهد و به کمتر جایی را دیدم که در همه زمینه‌ها اینقدر هنرمند داشته باشیم.
سنگ‌چاپ گفت: در حوزه زاینده‌رود و در فیلم هرچی تو بگی تمام تمرکز و دغدغه خود را اعلام کردیم و گفتیم که نسل جدید باید بخواهد، مطالبه‌گر باشد، تصمیم بگیرد و این رودخانه را دوباره به روز اول خود برگرداند؛ چرا که ما یک زندگی را از بین بردیم و نادیده گرفتیم، یک شهر را با آدم‌هایش از لحاظ روحی و روانی از بین بردیم.
وی اظهار کرد: این رودخانه هویت اصفهان و جان است و به آن زنده رود می‌گویند یعنی زنده شدن و زنده ماندن یک شهر به آن بستگی دارد؛ شهری که یک ملت است و ذوق هنر، آثار باستانی دارد و در ادبیات ما از آن به عنوان نصف جهان یاد می‌شود و اشعاری در مورد آن سروده شده که هر جایی این اتفاق نمی‌افتد و نادر است و ما موظف هستیم که حداقل دغدغه خود را بیان کنیم چرا که ما همه هم وطن، هم خون و زیر یک پرچم داریم خدمت می‌کنیم و باید بگوییم، چراکه دوستی به این نیست که فقط به به و چه چه کنیم بلکه دوستی خوب این است که ایرادات را بیان کنی.
بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه همیشه فیلم ساز به دنبال بهانه است که با آن حرفش را بیان کنم، ادامه داد: مخاطبان در فیلم هرچی تو بگی موضوع را فهمیده بودند و دست زدن آن‌ها از این درک برایم شگفت‌انگیز بود.
وی تصریح کرد: موضوع زاینده رود فقط برای من نیست بلکه برای ایران است و باید همچون ارومیه تلاش کنیم؛ و این نسل نیز باید بخواهد، تلاش، کمک، همفکری و پیشنهاد دهد.
سنگ‌چاپ افزود: امید و پشتکار در نسل دهه هشتاد قرار دارد و دهه هشتادی‌ها هیولا و گودزیلا نیستند بلکه این‌ها با دنیا در ارتباط‌اند. همچنین ایران پیشرفت کرده و این جای امیدواری دارد که ما با نسلی طرف هستیم که باید برایش دلیل بیاوریم.
نظر شما