به گزارش خبرگزاری ایمنا، «آیا ایران دکترین هستهای خود را برای ساخت سلاح هستهای تغییر خواهد داد؟» این پرسش مهمی است که با افزایش شدید سطح تنشها در روزهای اخیر پس از ترور سید حسن نصرالله و انجام موفقیتآمیز عملیات «وعده صادق ۲» به شکل صریحی در میان رسانههای خارجی و داخلی مطرح میشود، موضوعی که تا پیش از این دستکم در میان افکار عمومی و رسانههای داخلی یک تابو تلقی میشد؛ اما جنون مرگبار صهیونیستها در قتلعام و نسلکشی مردم غزه، ترور رهبران بزرگی همچون اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و اقداماتی همچون حمله به کنسولگری ایران در دمشق و ترور فرماندهان بزرگ ایرانی چون سید رضی موسوی، سردار زاهدی و سردار نیلفروشان همچنین تهدید علنی حمله به ایران پس از عملیات وعده صادق ۲، وضعیت را به سمت و سوی دیگری سوق داده است.
برخی کارشناسان معتقدند اگرچه ایران پیش از این بارها بهصراحت اعلام کرده است که هرگز به سمت ساخت سلاح اتمی نخواهد رفت و ساخت یک سلاح کشتار جمعی را حرام میداند، اما اگر در شرایطی قرار بگیرد که تهدیدات جدی علیه امنیت ملی و خاک کشورش مطرح شود، این امکان وجود دارد که در دکترین هستهای خود تجدیدنظر کند.
در همین راستا نشریه اکونومیست در مقالهای مینویسند: «در روزهای اخیر، در بحبوحه حملات اسرائیل به حماس، حزبالله و شبهنظامیان مورد حمایت ایران در یمن، مقامات ایرانی القا کردهاند که جنگافروزی اسرائیل ممکن است ایران را به تولید سلاحهای هستهای وادار کند. برخی دیگر پیشنهاد کردهاند که آیتالله سید علی خامنهای، رهبر عالی ایران ممکن است فتوای قبلی یا فرمان دینی را (در خصوص حرمت ساخت سلاح هستهای با نظر به پویایی فقه شیعه) لغو کند. ایران تعداد و پیچیدگی سانتریفیوژهایی را که برای تصفیه اورانیوم استفاده میکند، افزایش داده است و اکنون انبار بزرگی از مواد نزدیک به سلاح دارد. این مسئله قابل قبول است، هرچند هنوز محتمل نیست.»
تغییر دکترین هستهای ایران در شرایط فعلی مقبولیت دارد
علاوه بر این اسرائیل در یکسال گذشته بهویژه در ماههای اخیر آنقدر پا را از خطوط قرمز فراتر گذاشته است که فارغ از اینکه ایران در مورد تغییر دکترین هستهای خود چه تصمیمی بگیرد، در سطح بینالمللی تصمیم ایران برای ساخت سلاح هستهای به مقبولیت رسیده است. در همین راستا فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل اظهار میکند: در حال حاضر این پرسش مطرح است که وقتی صهیونیستهایی که دارای سلاح اتمی هستند مردم را به این شیوه در غزه میکشند، هیچ محدودیت اخلاقی ندارند و اذعان میکنند که دشمن اصلی ما ایران است و سلاحی دارند که ایران ندارد، آیا ایران فکر نمیکند که باید در دکترین تسلیحاتی خود تغییر دهد؟
وی معتقد است: اگر قرار باشد در این زمان دکترین هستهای ایران تغییر کند، در دنیا مقبولیت دارد، زیرا همه متوجه میشوند تغییر این دکترین به این دلیل بود که طرف ایران یک رژیم نسلکش دارای سلاح هستهای است، به همین جهت مقبولیت تغییر در سیاست هستهای ایران در بیرون وجود دارد، اما اینکه مقامات کشور تصمیم به انجام آن بگیرند یا خیر موضوع دیگری است.
از سوی دیگر باید توجه داشت که سطح تهدیدها علیه کشورمان، در روزهای اخیر به بالاترین حد خود رسیده است و رژیم اسرائیل با حمایت ایالات متحده از حمله به زیرساختهای ایران سخن میگوید، اگرچه مقامات نظامی پاسخ این لفاظیها را بهطور واضح دادهاند و اعلام کردهاند که انجام هرگونه خطایی از سوی اسرائیل، عواقب جبرانناپذیری در پی خواهد داشت، اما لازم به یادآوری است که پیش از این در اواخر اردیبهشت سال جاری، سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفته بود: در صورتی که رژیم صهیونیستی جسارت کند و به تأسیسات هستهای ایران لطمه بزند، سطح بازدارندگی ما متفاوت خواهد شد. ما تصمیمی برای تولید بمب هستهای نداریم، اما اگر موجودیت ایران تهدید شود، ناچاریم دکترین هستهای خود را تغییر دهیم. بهتازگی مقامات نظامی هم اعلام کردند که اگر رژیم اسرائیل بخواهد به تأسیسات هستهای حمله کند، تجدیدنظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته، محتمل و قابل تصور است.
بازدارندگی هستهای و کنترل سطح تنشها
بنابراین موضوع تغییر دکترین هستهای ایران در شرایط فعلی، دور از ذهن نیست. در همین راستا ابوالفضل بازرگان، کارشناس امنیت ملی معتقد است که تنها راه کنترل تنشها در منطقه غرب آسیا، حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای است؛ وی در این خصوص در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: کالای هستهای نشان داده که سطح رقابتها، میزان کنترل رقابتها و تنشها و میزان ایجاد ثبات در منطقه نیز بین دشمنان تا حد بسیار زیادی تأثیرگذار بوده است، یعنی برخلاف نظر کسانی که معتقدند اگر بمب بسازی، دیگر کشورها نیز به سمت ساخت آن میروند و اوضاع بدتر میشود، کالای هستهای موجب شده است که همیشه رقیبان و دشمنانی که با یکدیگر دشمن بودهاند، پس از هستهای شدن، دشمنی و رقابتشان باقی بماند، اما سطح تنشها بسیار کنترل شود و منطق عقلانی هزینه-فایده هرگز به آنها اجازه نداده است که سطح رقابت از میزان مشخصی از تنش خارج شود.
وی افزود: نمونه بارز آن آمریکا و شوروی هستند و جالب است بدانید از ۹ کشور هستهای در جهان، پنج کشور، یعنی کشورهای روسیه، چین، کره شمالی، هند و پاکستان با یکدیگر رقابت دارند؛ چین و شوروی سالها رقیب یکدیگر بودهاند و در حال حاضر مشکلات مرزی با یکدیگر دارند، زیرا بخشی از مناطق مرزی چین دست روسیه و بخشی از مناطق روسیه دست چین است، چین و هند بهشدت رقابتهای تاریخی و ایدئولوژیک دارند، هند و پاکستان نیز دشمن یکدیگر هستند اما وقتی به رقابت هر یک از آنها مینگریم، بهرغم برطرف نشدن مشکلات، کنترل تنش اتفاق افتاده است و در نتیجه به ثبات رسیدهاند، در حال حاضر در منطقه شرق آسیا با وجود تنشها و رقابتها در موضوع تایوان، همین بازدارندگی اتمی چین و هند و آمریکا موجب میشود که برخی مسائل کنترل شود.
ما یک دولت عادی با تهدیدات عادی نیستیم
کارشناس امنیت ملی تصریح کرد: الگوی رقابت تسلیحات هستهای و لزوم آن برای ایران ۳۰ سال است که آغاز شده است، زیرا ما یک دولت عادی نیستیم و چالشهای ویژهای در منطقه داریم، تهدیدهای ویژهای داریم، رقیب ما ابرقدرت دنیا بوده است و به محض هستهای شدن پاکستان لزوم هستهای شدن ما نیز جرقه خورد، زیرا بر اساس منطق موازنه قوا وقتی همسایه شما بیش از حد قدرت پیدا میکند، ناخودآگاه برای شما تهدید محسوب میشود، حتی اگر دوست شما باشد و ما در تنشی که سال قبل با پاکستان داشتیم بهخوبی دیدیم که چقدر مسئله هستهای بودن پاکستان مهم بود. نکته دوم جنگ تحمیلی است و طرح این مسئله که چطور باید از کشورت دفاع کنی وقتی نمیتوانی سلاح بخری؟ در این شرایط مجبوری خودت سلاح بسازی.
بازرگان با اشاره به اینکه الگوی رقابت و دشمن ما در منطقه نیز دولت جعلی اسرائیل است که سلاح هستهای دارد و ما را با آن تهدید میکند، گفت: ما یک دولت عادی نیستیم و در برابر معضلهای امنیتی خودمان باید به مسئله نگاه کنیم. ما به دلیل حضور ناوهای هستهای آمریکا در خلیجفارس و پایگاههای آن دور تا دور ایران که بارها ما را تهدید هستهای کرده است، لزوم هستهای شدن را بیشتر احساس میکنیم.
بازدارندگی هستهای برای ما تشویقی-تکمیلی است
وی یادآور شد: البته جمهوری اسلامی ایران بدون داشتن سلاح هستهای به شکل منحصربهفردی توانسته است تا حد زیادی بازدارندگی خود را تکمیل کند و این یک نکته بدیهی است، بنابراین مبحث هستهای برای ما یک موضوع انتقادی نیست، بلکه تشویقی-تکمیلی است. ما با نیروهای وفادار خودمان در منطقه، عمق استراتژیک، بازدارندگی مثلثی و توانایی موشکی پهپادی خودمان توانستیم برخلاف بسیاری از دولتهای هممرز و همسایه که درگیر جنگ بودند یا با جنگ ساقط شدند، کشورمان را امن نگه داریم که این ویژگی خارقالعادهای است، اما طوفانالاقصی و موضوع گذار در نظم بینالمللی داستان را برای ما متفاوت میکند، یعنی همانقدر که هستهای بودن برای ما در طول ۳۰ سال گذشته مهم بوده است، پس از دو مسئله ذکر شده، در حال تبدیل به یک ضرورت است.
ضرورت دستیابی به مزیت مطلق در وضعیت گذار در نظم بینالملل
کارشناس امنیت ملی افزود: در گذار از نظم بینالمللی و زمانی که همهچیز در حال تغییر است، ابهام بیشتر میشود و دولتها دائم در حال باجگیری از یکدیگر هستند، در چنین شرایطی شما باید مزیت نسبی کامل و مطلقی برای خود داشته باشی تا حرفی برای زدن داشته باشی و صرف اینکه به یک کشور نزدیک شوی مزیت نسبی محسوب نمیشود، زیرا آن کشور هم میخواهد از تو باج بگیرد. وضعیتی که ما در دو سه سال اخیر در رابطه با چین و روسیه شاهد هستیم این است که اگرچه این رابطه لازم است، اما کافی نیست، البته نه به این معنا که هم شرق را داشته باشیم هم غرب را، بلکه به این معنا که ما مزیت نسبی مطلقی نداریم که از موضع برابر با آنها برخورد کنیم.
بازرگان ادامه داد: وقتی شما خلأ امنیتی نداشته باشی، رابطهات با کشوری مانند روسیه بهگونه دیگری میشود، وقتی نیازی به سوخو و همکاری با روسیه در سوریه نداشته باشی، بهگونه دیگری برخورد میکنی و وقتی او به تو نیاز دارد، مزیت نسبی قدرت کامل در برابر عربستان سبب میشود طور دیگری با چین رفتار کنی نه اینکه چین بتواند از ضعف تو در برابر عربستان سوءاستفاده کند. حتی اگر مسئله اسرائیل هم نباشد به اعتقاد من در وضعیت چینشهای متفاوت در نظم آینده، ما باید یک مزیت مطلق داشته باشیم. مزیت نسبی حال حاضر ما قدرت خودساخته و توانایی امنیتی ماست که به آن افتخار میکنیم. ما در شرایط تحریم سلاح میسازیم، صادر میکنیم، امنیت کشورهای منطقه را برقرار میکنیم و این در حالت ایدهآل باید به جایی برسد که بتوانیم به واسطه آن امتیاز بگیریم.
وی با تاکید بر اینکه ما پس از عمیات طوفانالاقصی درگیر معمای امنیتی بسیار پیچیدهای در منطقه شدهایم، گفت: ما تصور میکنیم که اگر با کسی کاری نداشته باشیم کسی با ما کاری ندارد، در حالی که این تصور غلط است زیرا در طوفانی در منطقه درگیر شدهایم که در هر صورت پای ما وسط است و این سطح تنش را دائم بالا میبرد. اسرائیل از ترس اینکه ما به او حمله نکنیم دائم به ما و متحدان ما حمله میکند، در مقابل ما مجبوریم پاسخ بدهیم، او دوباره حمله میکند و هر لحظه امکان جنگ وجود دارد، پس بالاخره جایی باید بتوانیم معضل اسرائیل و آمریکا را که با توافق حلشدنی نبود، حداقل با بازدارندگی کنترل کنیم.
ورود از وادی امنیت به وادی قدرت
کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: وقتی کشوری هستهای میشود تنشها از بین نمیرود، بلکه سطح آن عوض میشود، یعنی تنشها از وادی امنیت به وادی قدرت میرود. در حال حاضر چین، روسیه و آمریکا دیگر نگران این نیستند که امنیت کشورشان به خطر بیفتد، بلکه نگران رقابتهای قدرت در حوزههای نفوذ یکدیگر هستند، یعنی خیال آن کشور در برابر امنیت راحت میشود و با دست پر وارد حوزههای دیگر رقابتی میشود که طبیعی است زیرا دولتها سیریناپذیر هستند. اکنون آمریکا و روسیه در اوکراین رقابت میکنند، آمریکا و چین در تایوان رقابت میکنند، هند و پاکستان رقابتشان را به آذربایجان آوردهاند و این یعنی جنس رقابت وارد بازی قدرت میشود. ممکن است در صورت هستهای شدن ما، رقابت ما با اسرائیل در سوریه، عراق و در خلیج فارس به مراتب بیشتر شود، اما دیگر نگران این نیستیم که به ما حمله کند یا فرماندهان ما را ترور کند.
ساخت سلاح هستهای چقدر زمان میبرد؟
بازرگان تاکید کرد: برای ساخت بمب اتم چند مرحله وجود دارد که شامل نزدیکی، غنیسازی اورانیوم و حجم انباشتشده آن میشود و مرحله بعدی ساخت خود بمب اتم است که زمانبر است و مهمترین مرحله آن، مرحله لانچ، سوار کردن و آزمایش است تا بتواند قابل استفاده شود؛ این مرحله یک تا دو ماه زمان میبرد، بنابراین شما نباید اعلام کنی من توانایی ساخت بمب اتم را دارم و میتوانم بسازم، زیرا سبب تشدید تنشها میشود، بلکه باید مخفیانه بمب را بسازی و کار را تمام کنی؛ اگر صرفاً بگویی من توان ساخت بمب را دارم معنا ندارد و اگر همین امشب هم بمب را بسازی، حداقل دو ماه طول میکشد که بتوانی آن را سوار بر یک موشک، لانچ و آزمایش کنی، بارها بمب اتم ساخته شده، اما در آزمایشها شکست خورده است.
وی افزود: پس اینکه بگوییم من توانایی ساخت بمب را دارم ایجاد بازدارندگی نمیکند، زیرا طرف مقابل میداند تا وقتی که بخواهی این کار را انجام دهی، دستکم یک ماه زمان میبرد، بازدارندگی یعنی من اگر همین لحظه اراده کنم دستم روی دکمه لانچ برود، میتوانم تو را بزنم؛ باید توجه داشت که در شرایط بحرانی، ساعتها برای ما مهم است نه روزها. در شرایط عادی این صحبت درست است که اعلام توانایی ساخت بمب اتم بازدارنده است زیرا طرف مقابل میداند اگر حملهای انجام دهد، این کشور به سمت بمب میرود و بمب میسازد، اما در لحظات بحرانی یک ساعت هم مهم است.
کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: دستیابی جمهوری اسلامی ایران به بمب اتم تا حد بسیار زیادی توان بالفعل شدیدی برای حمایت از فلسطین و محور مقاومت به ایران میدهد و اگر ما بازدارندگی و امنیت ملی کامل داشته باشیم در نوع حمایت ما از فلسطین و دیگر گروههای مقاومت تأثیر میگذارد و دست ما را در برابر دشمنی همچون اسرائیل که به هیچ خط قرمزی پایبند نیست، پر میکند.
نظر شما