صفر تا صد یک سوغات شیرین با طعم تاریخ

روز گذشته و هم‌زمان با بازگشت رئیس‌جمهوری اسلامی ایران از سفر نیویورک، ششمین محموله از الواح هخامنشی شامل ۱۱۰۰ لوح عیلامی به کشور بازگردانده شد که این امر حاصل رایزنی‌های فشرده وزارت امور خارجه، وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و معاونت حقوقی رئیس‌جمهوری با موسسه شرق‌شناسی شیکاگو است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، از خبرهای خوبی که می‌شد این روزها در حوزه میراث فرهنگی شنید، این بود که هم‌زمان با بازگشت مسعود پزشکیان رئیس‌جمهوری اسلامی ایران از سفر به نیویورک، ششمین محموله از الواح هخامنشی شامل ۱۱۰۰ لوح عیلامی به کشور بازگردانده شد که حاصل رایزنی‌های فشرده وزارت امور خارجه، وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و معاونت حقوقی رئیس‌جمهوری با موسسه شرق‌شناسی شیکاگو است.

طبق اخبار اعلام شده، قرار بر این است که این الواح به موزه ملی ایران منتقل شده و تا ۷۲ ساعت قرنطینه باشد و پس از آن هیئتی از کارشناسان با آنکه الواح قبلاً (از سوی موسسه شرق‌شناسی شیکاگو) خواند شده اما دوباره را خوانش کنند.

این میراث برای تک تک ایرانی‌ها، بسیار پر اهمیت و مایه افتخار است و بر این اساس علی دارابی، معاون میراث فرهنگی و قائم مقام وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در این باره بیان کرده اس «این گل‌نبشته‌ها بسیار ارزشمند هستند؛ این اشیاء به موزه خواهند رفت؛ چرا که موزه‌ها فقط بیانگر ثروت و توسعه یک کشور نیستند، بلکه موزه‌ها نمادی از صلح و توسعه برای هم‌زیستی در جهان به حساب می‌آیند. از این رو ما به دنبال این هستیم که تعداد موزه‌ها را به یک‌هزار موزه در کشور افزایش دهیم.»

صفر تا صد یک سوغات شیرین با طعم تاریخ

داستان انتقال این الواح به آمریکا چه بود؟

ایران، سرزمینی غنی در همه عرصه هاست که در بحث فرهنگی و اشیای باستانی، مانند نگین، درخشان است؛ با این حال، فرانسوی‌ها نخستین استعمارگرانی بودند که توجهشان به این موضوع جلب شد و توانستند در دوران مظفرالدین‌شاه، طی قراردادی با دولت وقت ایران، به درون خاک خوزستان و فارس نفوذ کنند و اشیایی را به موزه‌های کشورشان ببرند که یکی از آن‌ها، لوح معروف حمورابی است که در شوش کشف شد.

پس از فرانسوی‌ها، دور به دست آمریکایی‌ها افتاد؛ برای یهودیان و سرمایه‌داران تاجر عتیقه در آمریکا و اروپا، ایران بهشتی بود که نمی‌شد آن را با چیز دیگری مقایسه کرد؛ آرتور پوپ یک آمریکایی ظاهراً علاقه‌مند به تاریخ ایران بود که به کشور ما آمد و توانست در دوره پهلوی اول، مجوز رسمی کاوش در تخت جمشید را برای مؤسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو به دست آورد؛ در پی این توافق و در سال ۱۳۰۹ شمسی و در دوران رضاشاه، تیم کاوشگر آمریکایی وارد ایران شد و با سرپرستی ارنست هرتسفلد، باستان شناس معروف آمریکایی، کار کاوش در تخت جمشید آغاز شد و تا سال ۱۳۱۸، به مدت ۹ سال ادامه یافت.

سرپرستی کاوش‌ها از سال ۱۳۱۳ برعهده اریک اشمیت بود؛ آن‌ها افزون بر تخت جمشید، در دیگر نقاط نیز به کاوش پرداختند و بهانه دولت وقت برای دادن این مجوز، تقویت دیدگاه‌های ملی‌گرایانه بود؛ رویکردی که در دوره پهلوی اول، برای دگرگون کردن ساختار فکری و فرهنگی ایرانیان دنبال می‌شد.

آمریکایی‌ها ضمن کاوش در تخت جمشید به بایگانی راکد هخامنشیان دست یافتند؛ مجموعه‌ای از الواح گلی که روی آن‌ها، مستندات و مدارک مربوط به امور اداری، نظامی و … این دوره حک شده بود و احتمالاً در زیرزمین قصر رویایی شاهان هخامنشی، نگهداری می‌شد؛ این کشف یک اتفاق بزرگ بود که می‌توانست پرده‌های تردید و جهل را درباره تاریخ ایران باستان و بلکه خاورمیانه کهن، کنار بزند و حقایق فراوانی را روشن کند؛ بخش عمده این الواح به زبان عیلامی بود که در این دوره، به‌عنوان زبان اداری به کار گرفته می‌شد.

لوحه‌های کشف شده‌ای که آمار آن‌ها در اختیار دولت ایران قرار گرفت، حدود ۳۰ هزار برآورد می‌شد اما هیچکس نمی‌تواند این آمار را، آماری درست و قطعی بداند؛ کاوشگران آمریکایی مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو، در ثبت و ضبط اشیای به دست آمده، مستقل عمل می‌کردند و دولت ایران، نظارت چندانی بر آن‌ها نداشت؛ این اتفاق درست زمانی روی داد که ساختمان موزه ایران باستان، در تهران، با معماری آندره گدار، مهندس فرانسوی، به پایان رسیده بود و باور نخبگان آن روزگار، این بود که احتمالاً الواح کشف شده، برای نگهداری به موزه مذکور منتقل می‌شود؛ اما چنین نشد و با اجازه دولت وقت، اشیای کشف شده که در برگیرنده بیش از ۳۰ هزار لوحه گلی بود، به عنوان امانت در اختیار آمریکایی‌ها قرار گرفت تا به کشورشان ببرند و روی آن‌ها مطالعه و تحقیق کنند.

صفر تا صد یک سوغات شیرین با طعم تاریخ

تا سال ۱۳۲۹، مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو، عملاً امانت را به صاحبش بر نگرداند و در این سال، با پافشاری دولت ایران، بخشی از الواح به ایران بازگردانده شد؛ اما وقتی محموله را تحویل گرفتند، فهمیدند که تقریباً همه الواح پس فرستاده شده، شکسته، ناقص و غیرقابل استفاده است؛ در واقع آمریکایی‌ها، اصل را نگه داشته و فرع را به ایرانی‌ها داده بودند؛ همچنین از میان ۳۰ هزار لوح هخامنشی که به مؤسسه شرق‌شناسی شیکاگو به ودیعه سپرده شده‌بود، در سال ۱۳۲۷ تنها تعداد ۱۷۹ لوح به ایران بازگشت و هربار، آمریکایی‌ها، هر بار به بهانه‌های مختلف، از زیر بار مسئولیتی که برعهده داشتند، شانه خالی کردند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست آمریکایی‌ها از منابع مادی و معنوی ایران، لوحه‌های هخامنشی، این‌بار به ابزاری برای تهدید منافع کشورمان تبدیل شد؛ آمریکایی‌ها در سال ۲۰۱۴ میلادی، به بهانه آسیب دیدن تعدادی از شهروندانشان در عملیات گردان های عزالدین قسام در فلسطین که علیه رژیم صهیونیستی انجام شده بود، تصمیم به حراج الواح و پرداخت غرامت به آسیب‌دیدگان گرفتند؛ موضوعی که از منظر حقوق بین‌الملل و بر اساس قرارداد میان مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو و دولت وقت ایران، اصلاً قابل قبول نبود.

تلاش‌های دیپلماتیک و حقوقی برای پس گرفتن میراث ایرانی

از آن سال، تلاش‌های دامنه‌دار دیپلماتیک و حقوقی، برای بازگرداندن میراث فرهنگی ملت ایران، ادامه داشته است و آن‌چه امروز شاهد آن هستیم، در واقع بازگشت بخشی از این ثروت عظیم مادی و معنوی ایران، به میهن است؛ اواخر شهریورماه ۱۴۰۲ و در سفر آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی به آمریکا، بیش از ۱۷۰۰ لوح و ۳۵۰۶ گل نبشته هخامنشی، تحویل ایران داده شد، این در حالی هنوز حدود ۱۰ تا ۱۷ هزار قطعه از آن در آمریکا باقی مانده است.

۳۵۰۶ لوح هخامنشی که سال گذشته به ایران منتقل شد شامل ۸۳۶ قطعه لوح کوچک به خط آرامی و ۲۶۷۰ قطعه لوح بزرگ به خط عیلامی است که نمایش آن‌ها به دلیل ثبت، مستندنگاری، مطالعه و آماده‌سازی الواح هخامنشی مشمول زمان شد و اکنون حدود ۱۶۲ قطعه از آن‌ها در ۵۴ گروه در سالن اصلی موزه ملی ایران به نمایش گذشته شده است؛ محتوای الواح مربوط به مدیریت منابع، راه‌ها، روابط اجتماعی، مایحتاج اساسی زندگی، دستمزدها و اقتصاد جامعه در دوران هخامنشی است؛ در دولت سیزدهم، این الواح هخامنشی در ۹ صندوق و هر صندوق که هر کدام ۷.۱۲۹ در ۷۰ در ۹.۵۷ سانتی متر است بسته بندی شده‌بودند و به وزن ۷۵ کیلوگرم نگهداری می‌شدند بود که از طریق هواپیمای حامل هیئت ایرانی در زمان برگزاری مجمع سالانه سازمان ملل به ایران بازگشتند و به مخزن ملی موزه ایران منتقل شدند.

این الواح نباید در اختیار امریکایی‌ها قرار می‌گرفت

شهید آیت‌الله سید ابراهیم رییسی در جریان ورود این محموله به ایران گفته بود: «این الواح نباید در اختیار امریکایی‌ها قرار می‌گرفت و باید به تعهد خودشان عمل می‌کردند؛ این الواح میراث ایران است، در واقع این ۳۵۰۰ لوح به‌عنوان سوغات تقدیم مردم می‌شود ومیدواریم سایر الواح نیز به جمهوری اسلامی ایران تحویل داده شود.»

لوح‌ها چه می‌گویند؟

به موجب این لوح‌ها ما امروز می‌دانیم که سازندگان تخت‌جمشید را بردگان تشکیل نمی‌دادند بلکه مردان و زنان آزاده‌ای بوده‌اند که به اندازه تخصص خود و کاری که انجام می‌دادند دستمزد می‌گرفتند؛ به آنان نه تنها دستمزدی شایسته که گاه پاداش و هدیه و کمک هزینه جنسی نیز پرداخت می‌شده است؛ آنان می‌توانستند به هنگام پیمان زناشویی هنگام زایش نوزادی تازه‌رسیده در جشن‌ها و بیماری‌ها از این پاداش برخوردار شوند.

زنان در تخت‌جمشید نه تنها کار می‌کردند، بلکه پابه‌پای مردان در کارهای تخصصی و مدیریت شرکت داده می‌شدند؛ نوجوانان به کارآموزی می‌پرداختند و کودکان در ساعت‌های کاری والدین در کودکستان تخت‌جمشید نگهداری و تربیت می‌شدند؛ همچنین لوح‌ها حاکی از آن است که پرداخت نهایی و ریزه‌کاری‌های سنگ‌نگاره‌های باشکوه تخت‌جمشید بیشتر دستاورد هنر و توانایی‌های زنان هخامنشی است.

صفر تا صد یک سوغات شیرین با طعم تاریخ

تکه‌هایی از جان ایران در دوران هخامنشی در موزه دیگر کشورها

با تمامی این اوصاف، هنوز تکه‌های مهمی از جان ایران در زمان هخامنشی وجود دارند که می‌توانستند در ایران باشند اما در موزه‌های کشور های دیگر هستند؛ برای مثال در سال‌های نخست تاسیس مووزه لوور (پیش از شروع ۱۸۰۰ میلادی)، آثار ایرانی موزه به چندین قطعه خلاصه می‌شد که مهم‌ترین آن جام خسرو دوم، پادشاه ساسانی بود؛ اما طولی نکشید که فرانسوی‌ها طی یک بازه حدوداً ۱۰۰ ساله، چندین قطعه آثار را به هزاران قطعه افزایش دادند و تا جایی پیش رفتند که امروز با پا گذاشتن به بخش «ایران باستان» موزه لوور (در طبقه همکف و منفی ۱) حس حضور در پرسپولیس به شما دست خواهد داد. این غارت که در زمان قاجاریه آغاز شد بین سال‌های ۱۸۸۳ تا ۱۹۷۹ به طول انجامید و باستان شناسان فرانسوی با دریافت امتیاز کاوش در خاک ایران به طور قانونی به مصادره بخش قابل توجهی از آثار پیش از اسلام ایران پرداختند.

بخش آثار ایرانی موزه بریتانیا نیز بسیار غنی بوده و مملو از آثار کوچک و بزرگ در عصرهای مختلف ایران است؛ به گفته برخی از رسانه‌های داخلی بیش از ۱۳ هزار آثار باستانی ایران در موزه بریتانیا نگه داری می‌شود و گفته شده در گذشته اشخاص بسیاری برای بردن آثار ارزشمند ایرانی به انگلیس مامور شدند، از جمله هاردفورد جونز و سرگور اوزلی که در زمان پادشاهی فتحعلی‌شاه به ترتیب در سال‌های ۱۸۰۹ و ۱۸۱۱ راهی ایران شدند و با تنظیم قرار داد سیاسی -نظامی، بخش‌های مهمی از آثار تخت جمشید را به موزه بریتانیا بردند.

صفر تا صد یک سوغات شیرین با طعم تاریخ

میهو نام یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های ژاپن است که با معماری منحصر به فردی در جنوب شهر کیوتو ساخته شده و میزبان آثار باستانی متعددی از سراسر جهان است. در این موزه آثار باستانی مصادره شده نسبت به سایر اماکن نامبرده این لیست کم‌تر است اما با این وجود، بیش از سی اثر مختلف از زمان ساسانیان و ده‌ها اثر از زمان هخامنشیان دیده می‌شود. این آثار شامل تکوک، جام و ظروف مختلفی می‌شوند که یکی از زیباترین آن‌ها ظرف نقره اشرافی است؛ قدمت این ظرف به ۵۵۰ تا ۳۳۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. اما به گفته وب‌سایت موزه میهو، اصلی‌ترین نمادی که از هخامنشیان می‌توان در این موزه دید، «گردن آویز طلایی هخامنشی» بوده که که حدس می‌زنند پادشاه هخامنشی به دلیرترین همراهانش هدیه می‌داده است.

همچنین هزاران سال پیش، زمانی که هخامنشیان در مصر حکمرانی می‌کردند، آثار و خدمات بی‌شماری را از خود بر جا گذاشتند؛ همانند ایجاد کانال سوئز یا کانال داریوش که رود نیل را به دریای مدیترانه متصل می‌کرد و امروزه ۵ کتیبه که در اطراف کانال سوئز کشف شده‌اند که بخشی از این کتیبه‌ها در موزه قاهره مصر (المتحف المصری) نگه‌داری می‌شود.

کد خبر 794049

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.