به گزارش خبرگزاری ایمنا، یکی از موضوعاتی که همواره در ایام انتخابات از سوی چهرههای مختلف بیان و راهکارهای متعددی درباره آن ارائه میشود، مشکلات متعدد اقتصادی در کشور و موضوعاتی از قبیل بیکاری، گرانی، تورم، افزایش قیمت دلار، طلا و مسکن و مسائلی از این قبیل است. افکارسنجیهای متعدد در سطح کشور نیز نشان میدهد، امروز دغدغه اصلی مردم، مشکلات اقتصادی است و ارائه راهکارهای مدون و دقیق کارشناسی شده برای حل این مشکلات، از ضرورتهای اساسی امروز کشور و مطالبه عموم مردم است.
در همین راستا اکنون که پس از استقرار مجلس دوازدهم و رأی اعتماد کامل مجلس به کابینه دولت چهاردهم، از ایام انتخابات عبور کردهایم، فرصت برای بررسی مهمترین اولویت کشور که همان مشکلات اقتصادی فراهم شده است و به همین منظور برای گفتوگوی بیشتر درباره این موضوع پای صحبتهای رسول بخشی، دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان و از صاحب نظران نظام پولی و بانکی که امروز بهعنوان نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و عضو ناظر مجمع عمومی بانک مرکزی از سوی نمایندگان شناخته میشود، نشستیم تا دیدگاه و راهکارهای او در زمینه مسائل اقتصادی را مورد بررسی دقیقتری قرار دهیم.
ایمنا: ما شاهد بودیم که تمام وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان با حمایت کامل مجلس راهی دولت شدند و باوجود زمزمههایی که درباره نداشتن رأی اعتماد به برخی از وزرا وجود داشت، همگی رأی اعتماد گرفتند، آیا شما جزو نمایندگانی بودید که به همه وزرا رأی اعتماد دادید؟ اگر اینگونه نیست میتوانید آرا خود را به صورت شفاف اعلام کنید؟
بخشی: وقتی که مجلس به وزرا رأی اعتماد داد، حتی برخی از نمایندگان مجلس هم تعجب کردند که چرا تمام وزرا رأی آوردند و برای من نیز جای تعجب بود و فکر میکردم حداقل سه نفر رأی اعتماد نیاورند. خود من هم به تعدادی رأی اعتماد ندادم. بعد از آن، برخی از نمایندگان در تهران گفتند که ما شفاف آرا خود را اعلام میکنیم و به همین واسطه تعدادی از شهروندان اصفهانی از ما مطالبه کردند شما هم شفافسازی کنید به چه افرادی رأی دادید؟ اما من این کار را انجام ندادم، زیرا شرایط اصفهان با تهران بهطور کامل متفاوت است. نماینده تهران مراجعات مردمی و مراجعه از سوی ادارات تهران یا ندارد یا این مراجعات بسیار کم است و بهطور معمول کمتر پیدا میشود در تهران کسی برای مسئلهای به نمایندهای رجوع کند و او هم پیگیر شود، اما اصفهان اینگونه نیست. در اصفهان ما معضلات متعددی همچون آب، فرونشست، آلودگی، مشکلات جادهها، مسائل اقتصادی، مشکلاتی در حوزه بیمارستانها و غیره داریم، بنابراین اگر من شفاف اعلام کنم به فلان وزیر رأی اعتماد ندادم این مسئله میتواند تعامل ما با آن وزارتخانه را دچار چالش کند و سبب شود که من نتوانم به صورت مطلوب پیگیر مطالبات شهروندان حوزه انتخابیه خودم باشم.
ایمنا: یعنی بهدلیل در نظر گرفتن ملاحظات و منافع استان از اعلام شفاف رأی خود امتناع کردید؟
بخشی: بله، برای مثال در حال حاضر در استان اصفهان حدود ۴۳۰۰ نفر معلم خرید خدمتی داریم که حقوق آنها سه ماه است به تعویق افتاده است، برای پیگیری این مشکل، من باید تعامل سازندهای با وزیر آموزشوپرورش داشته باشم، حالا فرض کنید من اعلام کنم که به وزیر آموزشوپرورش رأی ندادهام، در این صورت تعامل ما تحت تأثیر قرار میگیرد و باید این را در نظر داشت.
ایمنا: با توجه به اینکه در حال حاضر در بازه حساس انتخاب استانداران قرار داریم و وزیر کشور نیز اعلام کرده که درباره انتخاب استانداران به نظر نمایندگان توجه دارد، بهعنوان یکی از نمایندگان استان فکر میکنید استاندار بعدی اصفهان باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد؟
بخشی: استاندار اصفهان باید بعضی شاخصهها را داشته باشد و بعضی را نداشته باشد. یکی از آن ویژگیهایی که باید داشته باشد آگاهی نسبت به اولویتهای استان و دغدغهمندی است و ضروری است که استاندار برای این مسائل برنامه عملیاتی داشته باشد. در استان اصفهان نخستین اولویت ما مسئله آب است. زایندهرود برای سالها جاری بوده است، اما چندسالی است که به علت بیتدبیریها دچار مشکل شده است. استاندار چه برنامهای برای جاری شدن دائمی آب زایندهرود دارد؟ مسئله کشاورزان و آب شرب به زایندهرود گره خورده است که مسائلی جدی است. در حال حاضر پروژههایی برای انتقال آب در دست انجام است که یکی از آنها انتقال آب از دریای عمان است و قرار است سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب به اصفهان برسد، همچنین پروژه انتقال آب ماندگان قرار است ۲۸۰ میلیون متر مکعب آب بیاورد و پروژه کوهرنگ سه نیز است که قرار بود آبی را که به یزد میرود جبران کند، اما اجرا نشد. اینها مطالبات مهم ما است. در حال حاضر در پروژه انتقال آب دریا کار زیادی انجام گرفته، لولهگذاری ها انجام شده، نیروگاهها طراحی و احداث شده و قسمت اندکی مانده که باید انجام شود، اما زمزمههایی از مخالفت شنیده میشود و ممکن است عدهای بخواهند موش بدوانند که استاندار باید به آنها توجه داشته باشد و با جدیت، پروژههای ناتمام را به سرانجام برساند. پروژههای انتقال آب یک پروژه ملی است، بنابراین استاندار اصفهان باید چهرهای ملی داشته باشد.
پروژههای انتقال آب یک پروژه ملی است بنابراین استاندار اصفهان باید چهرهای ملی داشته باشد
مورد بعدی این است که اصفهان یک استان مهاجرپذیر است و ما از استانهای مختلف مهاجر داریم. فکر نمیکنم استانی در کشور به اندازه اصفهان تا این اندازه مهمانپذیر باشد تا جایی که بعضی از شهرهای ما همچون شاهین شهر، فولادشهر و بهارستان درصد بسیار کمی اصفهانی دارد و برای مثال بهارستان در حال حاضر ۱۱۰ هزار نفر جمعیت دارد که ترکیبی از کل اقوام ایرانی در آن ساکن هستند. به عبارت دیگر اصفهان نمونهای از ایران است، بنابراین انتقال آب به اصفهان تنها برای اصفهانیها نیست، بلکه برای اقوام مختلف ساکن اصفهان است. پس استاندار باید چهرهای ملی، فنی، کاردان و اهل برنامهریزی باشد.
ایمنا: مهمترین ویژهای که استاندار نباید داشته باشد؟
بخشی: ویژگی مهمی که استاندار اصفهان نباید داشته باشد، سیاسی بودن است، زیرا سیاسیکاری بلای جان اصفهان در سالهای گذشته بوده است، شنیده شده که برخی گروههای سیاسی با مراجعه به تهران در تلاش هستند تا برای انتخاب استاندار فشار وارد کنند. ما وزیر کشور را برحذر میداریم از اینکه بخواهد خود را درگیر چنین مسائلی کند. ما با اسکندر مؤمنی جلساتی در مجلس در همین موضوع داشتهایم و ایشان تعامل مثبتی با مجموعه نمایندگان داشت، حالا منتظر هستیم آن تعامل مثبت را در عمل با انتخاب استانداری غیرسیاسی، ملی و کاردان ببینیم. البته ما دخالتی در انتصابات نمیکنیم، بلکه تنها پیشنهاد دادهایم و بر پیشنهادات خودمان هم بسیار تاکید کردهایم.
شاخصه مهمی که استاندار اصفهان نباید داشته باشد، سیاسی بودن است، زیرا سیاسی کاری بلای جان اصفهان در سالهای گذشته بوده است
ایمنا: به نظر شما تعامل و هماهنگی میان نمایندگان و استاندار آینده چطور میتواند به پیشبرد منافع استان کمک کند؟
بخشی: در حوزه انتخابیه ما حدود ۱۷۰ روستا وجود دارد که ارتباط ما با مردم از طریق فرمانداران، بخشداران و دهیاران محقق میشود. انتخاب یک استاندار خوب به انتخاب فرمانداران و بخشداران خوب منتهی میشود که وجود چنین افرادی ضروری است، زیرا ما باید به فلان شهر یا روستا در حوزه انتخابیهمان سر بزنیم و مشکلات مردم را بشنویم که این امر نیازمند ارتباط با فرمانداریها است و نیاز است با مدیران ادارات مختلف تعامل داشته باشیم، همه این موارد نیازمند وجود یک استاندار توانمند است که افراد شایسته را به کار بگیرد.
ایمنا: جناب بخشی اجازه بدهید از موضوع استاندار عبور کنیم و به مجلس و کمیسیون تخصصی شما یعنی کمیسیون اقتصادی برگردیم، شما نمایندهای هستید که بهعنوان پرچمدار مبارزه با بهره بانکی و معایب آن توانستید وارد مجلس شوید، بفرمائید بهطور دقیق رویکرد شما برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور چیست؟
بخشی: کشور ایران هشت درصد منابع و یک درصد جمعیت جهان را داراست، همچنین کشور ما به لحاظ وسعت آنقدر بزرگ است که تعداد زیادی از کشورهای صنعتی در آنجا میشوند. تنها وسعت استان اصفهان، دونیم برابر سوئیس است، ژاپن بهعنوان چهارمین تولیدکننده جهان یک پنجم ایران است و وسیعترین مساحت آن ۱۰۰ کیلومتر است، در حالی که من در حوزه انتخابیه اصفهان، جرقویه، ورزنه و هرند باید ۲۰۰ کیلومتر بروم تا به انتهای حوزه انتخابیه برسم! با این اوصاف ما نباید چنین اقتصادی داشته باشیم و این بیکاری، تورم و رکود زیبنده مردم ایران نیست و باید حل شود. اما چگونه؟ ابتدا نیاز است مشکل درست ریشهیابی شود.
کشور ایران هشت درصد منابع و یک درصد جمعیت جهان را داراست، همچنین کشور ما به لحاظ وسعت آنقدر بزرگ است که تعداد زیادی از کشورهای صنعتی در آنجا میشوند
مسائل در اقتصاد ایران متنوع است و مشکلاتی همچون بیکاری، تورم، فقر، فاصله طبقاتی و موارد متعدد دیگری وجود دارد. اگر ریشهیابی کنیم متوجه میشویم که این مشکلات در عرض هم نیستند، بلکه همچون یک زنجیره در طول هم هستند و اگر این زنجیره را تا انتها جلو برویم به علتالعلل یا امالمصائب میرسیم که من از آن به «مسئله بالای پل در اقتصاد ایران» تعبیر میکنم. در این تمثیل میگوئیم کسی بالای پل رفته و همه را گروهگروه داخل آب میریزد، حالا اگر ما بخواهیم پایین پل تکبهتک افراد را نجات دهیم، انرژی زیادی نیاز است و حتی ممکن است آنهایی که نجات میدهیم دوباره بالای پل برگردند، پس بهتر است جلوی آن فرد بالای پل را بگیریم، اما مسئله بالای پل در اقتصاد ایران چیست؟
مستحضر هستید که دولت کسری بودجه دارد و سال جاری حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد، یعنی برای آن هزینههایی که ردیف بودجه آن مشخص است پول ندارد. سراغ بنگاههای بخش خصوصی هم که میرویم میگویند پول نداریم و کمبود نقدینگی داریم و حتی خود مردم، تاجران و کارمندان نیز میگویند پول نداریم، یعنی یک کسری فراگیر در دولت و در بنگاهها و در میان مردم وجود دارد. از سوی دیگر روزانه هفت هزار میلیارد تومان پول خرج میشود که عدد بسیار بزرگی است. گفته میشود فولاد مبارکه که بزرگترین کارخانه کشور است و بسیاری از کارخانهها وابسته به آن هستند، عدد سرمایه اجتماعی آن سالانه ۱,۰۰۰ میلیارد تومان است. پس این یک معماست که چگونه روزانه هفت هزار میلیارد تومان خرج میشود، اما همه کسری دارند؟ اگر بتوانیم این معما را در اقتصاد ایران حل کنیم، مسئله ما حل میشود. پاسخ اولیه به این معما این است که اگرچه روزانه هفت هزار میلیارد تومان خرج میشود، اما این پول به دست آن کسی که باید برسد نمیرسد. طبق آمارهای منتشر شده ۷۰ درصد از نقدینگی در اختیار کمتر از یک درصد سپردهها است و ۳۰ درصد باقیمانده به بقیه سپردهها میرسد. این یعنی زمین اقتصاد در ایران کج است، این مسئله اصلی ما است و نیاز است زمین صاف شود تا آب به همه برسد.
طبق آمارهای منتشر شده ۷۰ درصد از نقدینگی در اختیار کمتر از یک درصد سپردهها است و ۳۰ درصد باقیمانده به بقیه سپردهها میرسد
ایمنا: راه هموار کردن این زمین چیست؟
بخشی: من دانشیار اقتصاد پول در دانشگاه اصفهان هستم و در حال حاضر به مدت دو سال از سوی نمایندگان مجلس بهعنوان عضو ناظر مجمع عمومی بانک مرکزی انتخاب شدهام، بنا بر تخصص، در این زمینه مطالعه داشتهام و تنها پاسخی که من به آن رسیدهام و میتوان کاملاً از آن در محافل علمی داخل و خارج کشور از آن دفاع کرد این است که دلیل این مسئله بالا بودن بهرهی پول است. بهرهروی پول مبحث مفصل و تخصصی است و بخشی از آن بهره بانکها است که به صورت ساده توضیح میدهم.
در دولت شهید رئیسی بهره سپردهها دو بار افزایش پیدا کرد، رئیس بانک مرکزی وقتی که ریاست را پذیرفت، اعلام کرد بهره سپردهها از ۱۸ درصد ۲۳ درصد میشود و یک سال و یک ماه بعد نیز دوباره این عدد به ۳۰ درصد رسید. علت این امر جلوگیری از افزایش تورم عنوان شد، اما شاهد بودیم که با وجود افزایش بهره، تورم کاسته نشد. اما علت چه بود؟ پاسخی که باید به مردم بدهند این است که این کار غلط بود و تورم ریشه در همین بالا بودن بهره دارد، زیرا هرچه بهره بانکی بالاتر رود، تورم نیز افزایش پیدا میکند. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که بهره بانکی را افزایش بدهد و تورم آن کاسته شود. این تز از جمله مطالب اشتباهی است که در بعضی از کتابهای درسی مباحث پول و بانک و اقتصاد کلان، در دانشگاههای خودمان تدریس میشود که برای مبارزه با تورم باید در مقاطعی بهره را بالا برد.
تورم ریشه در همین بالا بودن بهره دارد، زیرا هرچه بهره بانکی بالاتر رود، تورم نیز افزایش پیدا میکند
ایمنا: شما بهعنوان راهکار این مسئله بحث «بهره صفر» را مطرح کردهاید، در حالی که بعضی از بانکها اعلام کردهاند که ما اصلاً نمیتوانیم بهره را صفر کنیم، زیرا پای خود بانک چهار درصد در میآید و این تئوری در عمل امکانپذیر نیست. به نظر شما چقدر میتوان به این طرح امیدوار بود و آیا قابلیت پیگیری از طریق شورای عالی و مجلس را دارد؟
بخشی: بحث «بهره صفر» موضوعی بهطور کامل علمی و کارشناسی است و در ادبیات مدرن اقتصاد پولی نیز ردپاهایی از آن وجود دارد. ممکن است چارچوب نظری ما با آنها متفاوت باشد، اما به هر حال این نظر وجود دارد. یکی از مشهورترین اقتصاددانهایی که در این حیطه صحبت کرده است «میلتون فریدمن»، بنیانگذار مکتب پولی و برنده جایزه نوبل است. او اثبات میکند بهترین نرخ برای بهره اسمی، صفر است و نویسندگان بسیاری بعد از ایشان هم هستند که اثبات کردهاند این نظر فریدمن چگونه محقق میشود. «جان مینارد کینز» اقتصاددان مشهور دیگری است که از مضرات بالا رفتن بهره گفته است. او یک اقتصاددان انگلیسی است و معتقد است بهرهروی پول نقش ویژهای در محدود کردن سطح اشتغال ایفا میکند، یعنی هرچه بهره بالا رود، بیکاری بیشتر میشود. اینها در کتابهای درسی رسمی ما در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و حتی دکتری گفته نمیشود که به نظر من نگفتن اینها پشت پردهای دارد. کشوری که هشت درصد منابع جهان را در اختیار دارد میتواند به یک غول اقتصادی تبدیل شود، اما آن چیزی که دستوپای ما را بسته است «بهره پول» است که بخشی از آن بهره بانکی است که بهطور دائم بالا میرود.
کشوری که هشت درصد منابع جهان را در اختیار دارد میتواند به یک غول اقتصادی تبدیل شود، اما آن چیزی که دستوپای ما را بسته است «بهره پول» است که بخشی از آن بهره بانکی است دو سال است که بانک مرکزی روی کاهش نرخ رشد نقدینگی تمرکز کرده است و به توفیقاتی هم دست پیدا کرده است. در پایان دولت حسن روحانی نرخ رشد نقدینگی ۴۰.۵ درصد بود، اما در پایان دولت شهید رئیسی این نرخ به ۲۳ درصد رسیده است، یعنی کاهش پیدا کرده است. چگونه؟ گفتند نقدینگی با وام دادن خلق میشود پس سعی میکنیم وام ندهیم، در همین راستا به بانکها دستور داده شد خارج از سقف مشخصات ترازنامهها وام ندهند، در نتیجه یک کنترل مقداری بر ترازنامه بانکها اعمال شد و این موجب شد در یکی دو سال اخیر کسی نتواند به راحتی گذشته وام بگیرد. این سیاست رشد نقدینگی را کاهش داد، اما «رکود» را نیز در پی داشت.
ایمنا: علت این رکود چه بود؟
بخشی: وقتی که جامعه و اقتصاد تشنه نقدینگی باشد و به آن تزریق نشود، این تشنگی رفع نمیشود. ما تقاضا و عرضه نقدینگی داریم که عرضه نقدینگی دست بانکها است. مادامی که عطش نقدینگی در جامعه وجود دارد، باید این عطش را پاسخ دهید، زیرا اگر پاسخ ندهید رکود ایجاد میشود و بهرهوری پول را در اقتصاد بالا میبرد، یعنی اگر من بهعنوان یک تاجر یا بنگاهدار وامی نیاز دارم، بانک به من وام نمیدهد. بسیاری از مراجعات مردمی به شخص نماینده درباره همین مسئله وام است. وقتی بخش رسمی به عطش مردم پاسخ ندهد این افراد به سمت بازار غیررسمی میروند و آنجا بهره بالا میرود که به اصطلاح به آن اسکونت میگویند. اسکونت بازار در حال حاضر صدی هشت است، یعنی اگر شما یک میلیارد قرض کنید باید ماهی ۸۰ میلیون تومان بدهید و بعد از یکسال یک میلیارد را هم پس بدهید. اگر در پایان سال خواستید یک میلیارد را یکجا پس بدهید، ۱۵۰ درصد نرخ بهره سالانه خواهد داشت. این بدان معناست که باید در پایان سال دو و نیم میلیارد پس بدهید.
هنر سیاستگذار اقتصادی این است که بهرهوری پول را کاهش دهد که شامل بهره کف بازار و بهره بانکی است
در این شرایط بانک مرکزی میگوید ما داریم رشد نقدینگی را کنترل میکنیم و آن را به ۲۳ درصد رساندهایم تا تورم را تا پایان سال به ۲۰ درصد برگردانیم، به نظر شما کسی که میرود در بازار یک میلیارد تومان غرض میگیرد و میخواهد دو و نیم میلیارد پس بدهد، نمیداند که تورم میخواهد ۲۰ درصد شود؟ چنین چیزی ممکن است؟ هنر سیاستگذار اقتصادی این است که بهرهوری پول را کاهش دهد که شامل بهره کف بازار و هم بهره بانکی است. پس بهره باید صفر شود و از نظر تئوری هیچ تردیدی در آن وجود ندارد، بهلحاظ عملیاتی نیز تجربه کشورهایی در این زمینه وجود دارد. برای نمونه در ژاپن نرخ سودی که بانک به سپردههای مردم ژاپن میدهد نزدیک به صفر (۲/۰ درصد) است.
ایمنا: با توجه به اینکه نرخ سپرده یکی از منابع بانکها است، اگر آن را به صفر برسانیم تأمین مالی سپردههای مردم از چه طریقی انجام میشود؟
بخشی: صفر شدن نرخ نیازمند برنامه است، ممکن است بپرسید در ژاپن چرا مردم پولهای خود را از بانک خارج نمیکنند تا در دلار و ملک و طلا سرمایهگذاری کنند؟ پاسخ این است که آنجا مردم نمیتوانند بخرند، زیرا کسی به آنها دلار نمیفروشد و فروش دلار جرم محسوب میشود، همچنین بهدلیل مالیات سنگین روی طلا کسی طلا نمیخرد و این مالیات خیلی بیشتر از نرخ سودی است که ممکن است بانک از من کم کند، بنابراین برای مردم به صرفه نیست.
افزایش عرضه طلا و دلار و حتی مسکن در بازار، قیمت این اقلام را پایین نمیآورد، زیرا افزایش قیمتها در ایران چیزی از جنس کمبود عرضه نیست
اما در ایران بانک مرکزی ما خودش سکه و دلار عرضه میکند و به مردم میگوید بخرید تا قیمت آن را کاهش دهند در حالی که مردم میخرند و قیمت هم پایین نمیآید، در زمان حسن روحانی حدود ۶۰ تن طلا به بازار تزریق کردند، اما قیمت پایین نیامد، زیرا افزایش قیمت طلا و دلار دلایل ساختاری دارد. از من بپذیرید که افزایش عرضه طلا و دلار و حتی مسکن در بازار قیمت این اقلام را پایین نمیآورد، زیرا افزایش قیمتها در ایران چیزی از جنس کمبود عرضه نیست.
ایمنا: یعنی علت افزایش قیمتها به همان نرخ بهره بازمیگردد؟
بخشی: بله، آن چیزی که روی تورم اثر میگذارد فقط و فقط بهره پول است، تورم از جنس «نرخ» است و متغیرهای سطح نمیتواند تولید نرخ کند. برای فهم چرایی افزایش قیمت دلار و طلا یک مثال میزنم؛ فرض کنید ۱۰ تخم مرغ و ۱۰ هزار تومان پول داریم و میخواهیم با این پول فقط همین تخم مرغها را بخریم، بنابراین قیمت هر یک تخم مرغ هزار تومان خواهد بود. حال اگر تخم مرغها دو برابر شود، اما پول ما ۱۰ برابر شود، قیمت تخم مرغ ۵ برابر میشود. در طول ۵۰ سال گذشته در طلا تولید ما ۲.۲ برابر شده است، یعنی اگر برای مثال ۵۰ سال قبل ما یک کیلو تولید میکردهایم الان دو کیلو و دویست گرم تولید میکنیم، اما از سوی دیگر نقدینگی ما ۱۵۰ هزار برابر شده است و به همین دلیل قیمت طلا در طول این سالها حدود ۷۲ هزار برابر رشد کرده است. در مورد دلار هم قضیه همین است، زیرا ما میخواهیم با ریال، دلار بخریم. حجم دلاری که آمریکا در طول ۵۰ سال گذشته طبق آمارهای خودشان، خلق کرده ۲۶ برابر شده است، اما ریال ۱۵۰ هزار برابر شده است، اگر ۱۵۰ هزار را بر ۲۶ تقسیم کنیم، بهطور حدودی ۶ هزار میشود، همچنین قیمت دلار نیز در این ۵۰ سال حدود ۷۰۰۰ برابر گران شده است.
ایمنا: سوال این است که چرا حجم دلار آمریکا فقط ۲۶ برابر افزایش داشته، اما ریال در اینجا ۱۵۰ هزار برابر شده است؟
بخشی: علت آن بهره است. بهره یعنی رشد و وقتی میگوئیم بهره گندم ۱۰ درصد است، یعنی حجم گندم ۱۰ درصد افزایش خواهد داشت و اگر ۱۰۰ کیلو گندم داریم، این ۱۰۰ کیلو سال دیگر ۱۱۰ کیلو میشود. وقتی میگوئیم بهرهوری پول ۳۰ درصد است، یعنی حجم پول در کلان ۳۰ درصد زیاد میشود. بهره پول در ایران در طول این سالها بیش از بهره در پول در آمریکا بوده است. هرچه بهره کمتر باشد، رشد حجم پول هم کمتر است و هرچه این رشد کمتر باشد، دلار هم کمتر گران میشود. اگر میخواهید قیمت دلار را ثابت نگه دارید یک سیاست کلی برای این کار به زبان ساده این است که نرخ بهره در ایران را با نرخ بهره در آمریکا یکسان کنید تا رشد پولها برابر شود و این یک قاعده است، پس اگر میخواهی دلار ارزان شود بهره در ایران باید کمتر از بهره در آمریکا باشد.
اگر میخواهید قیمت دلار را ثابت نگه دارید یک سیاست کلی برای این کار به زبان ساده این است که نرخ بهره در ایران را با نرخ بهره در آمریکا یکسان کنید تا رشد پولها برابر شود
برخی میگویند دلیل تورم در ایران افزایش قیمت دلار است، اگر تثبیت نرخ ارز صورت گیرد، قیمتها بالا نمیرود و راه تثبیت نرخ ارز را هم دستوری میدانند. با همین منطق ارز ۲۸۵۰۰ را ایجاد کردند. درست است که با افزایش دلار قیمت کالاها افزایش پیدا میکند، اما سوالی که باید پیش از این بپرسیم این است که چرا قیمت دلار بالا میرود؟ چرا زمانی دلار ۴,۲۰۰ تومان بود، اما اکنون ۶۰ هزار تومان شده است؟ علت آن بهرهوری پول است و تا این بهره کم نشود دلار کاهش پیدا نمیکند. تا زمانی که بهره افزایش دارد، بهیقین دلار گران خواهد شد، بنابراین سمت و سوی سیاستهای اقتصادی ما در بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، کمیسیون اقتصادی مجلس و دیگر دستگاههای اقتصادی، باید کاهش بهرهوری پول باشد و هر کاری انجام میدهیم باید اثر آن را روی کاهش بهره بسنجیم.
ایمنا: بعضی از کارشناسان برخلاف شما معتقد هستند که علت بالا بودن بهره در ایران، بالا بودن تورم است و مشکل اصلی را تورم میدانند. نظر شما در این باره چیست؟
بخشی: مسئله نرخ بهره صفر یک موضوع سهلممتنع است و به نظر من یک رئیسجمهور مقتدر، کاردان و با تسلط بر این موضوع میتواند حداکثر در یک سال این مسئله را حل کند، اما ممتنع آن از این جهت است که وقت زیادی لازم است تا عدهای را قانع کنیم، راه حل همین است، افرادی که ۴۰ سال است به گونه دیگری فکر میکردند. با همین دوستان وقتی بحث میکنیم میگویند بله ما موافق کاهش بهره هستیم، اما ابتدا باید تورم را کاهش داد و بعد بهره را کم کرد. در حال حاضر بسیاری از مسئولان اقتصادی و نمایندگان مجلس همین عقیده را دارند. این در حالی است که در اصل ریشه تورم در همین بهره است. فرض کنید اگر بهره ۱۰ درصد باشد، ۱۰۰ هزار تومان، سال دیگر ۱۱۰ هزار تومان میشود، یعنی ما از همین الان قرارداد گذاشتهایم که ۱۰۰ هزار تومان سال جاری، سال دیگر برابر ۱۱۰ هزار تومان بشود. وقتی شما از همین الان چنین قراردادی گذاشتهای اگر قیمت یک لیوان ۱۰۰ تومان باشد، سال دیگر بهیقین افزایش پیدا میکند، زیرا خودت داری متر را بزرگ میکنی. تورم روی کالا، همان بهرهوری پول است و نرخ بهره و نرخ تورم دو اصطلاح هستند که میتوان از آنها به جای یکدیگر استفاده کرد.
تورم روی کالا، همان بهرهوری پول است و نرخ بهره و نرخ تورم دو اصطلاح هستند که میتوان از آنها به جای یکدیگر استفاده کرد
ایمنا: یکی از سخنان شما در ایام انتخابات مجلس که مورد توجه بسیاری قرار گرفت این جمله بود که گفتید نرخ بهره حتی روی زایندهرود هم تأثیر دارد، در مورد این جمله بیشتر توضیح بدهید، چرا معتقد هستید بهرهوری زایندهرود تأثیر دارد؟
بخشی: ما برای احیای زایندهرود یک پروژه و یک پروسه داریم. اکنون برای احیای زایندهرود به سراغ پروژه رفتهایم در حالی که این کار یک پروسه است. پروژه یک کار موقتی است. افرادی وجود دارند که میگویند انتقال آب از دریای عمان هزینه و زحمت زیادی دارد و راهکارهای جایگزینی مطرح میکند که به نظر درست هستند، اما عملیاتی نیستند، زیرا نیازمند بودجه زیادی است. پولی که ما توانستهایم برای این پروژه فراهم کنیم ۱۶۰ همت است در حالی که راهکارهای دیگر نیازمند هزینههای گزافتری است و پول آن را نداریم، زیرا بهره اجازه نمیدهد پول به این سمت بیاید. یک درصد از سپردهها ۷۰ درصد پول دارد، فرض کنید من دو هزار میلیارد تومان پول دارم، من تا زمانی که ببینم میتوانم با پول خودم طلا و دلار و ملک بخرم و با این کار سود زیادی میبرم، چرا باید پولم را درگیر پروسه انتقال آبی بکنم که نتیجه آن ۱۰ سال دیگر مشخص میشود و سود زیادی برای من ندارد؟ بنابراین من در این زمینه سرمایهگذاری نمیکنم، یعنی پول فراوانی وجود دارد، اما بهره اجازه نمیدهد که من در این موضوع سرمایهگذاری کنم. یکی از دلایل آلودگی شهر اصفهان این است که کارخانهها بسیار نزدیک به شهر هستند و نیاز است که اینها به پشت شعاع ۵۰ کیلومتری شهر بروند، اما این کار نیازمند بودجه است. دولتی که در حال حاضر حدود ۵۰۰ همت کسری بودجه دارد با کدام پول این انتقال را انجام دهد؟ سرمایهگذار هم پول خود را جایی میبرد که سود بیشتری دارد پس باید کاری کنیم که سرمایهگذار حاضر شود به سمت این قبیل کارها بیاید و این یک پروسه است. مسئله بهره بسیار مهم است و هنوز فرصت نشده ابعاد آن را به درستی باز کنیم. مسئله ترافیک، تنگی خیابانها، طبقاتی شدن خانهها در ایرانی با این وسعت و مشکلات متعدد دیگر در کشور بهره پول است. اگر میخواهیم شهر گسترده شود و به جای رشد عمودی، رشد افقی صورت بگیرد، باید بهرهوری پول کم شود که این کار هنر میخواهد. من نه بهعنوان یک نماینده مجلس، بلکه بهعنوان یک استاد اقتصاد پولی دانشگاه میگویم تمرکز ما برای حل مشکلات اقتصادی کشور باید روی کاهش نرخ بهره باشد و هر راه حل دیگری نوعی آدرس غلط دادن است.
من نه بهعنوان یک نماینده مجلس، بلکه بهعنوان یک استاد اقتصاد پولی دانشگاه میگویم تمرکز ما برای حل مشکلات اقتصادی کشور باید روی کاهش نرخ بهره باشد و هر راه حل دیگری نوعی آدرس غلط دادن است
ایمنا: یک نمونه موفقی که در استان اصفهان داشتیم این بود که در پروژه انتقال آب دریای عمان خود صنایع بودجه پروژه را تأمین کردند تا خودشان هم در نهایت از آن بهره ببرند و منابع آن دولتی نیست، با توجه به حرف شما پس این صنایع با چه انگیزهای حاضر به این کار شدهاند؟
بخشی: به نظر من علت این امر فشارهای اجتماعی مردم و رسانهها است و توجیه اقتصادی زیادی ندارد. ما باید برای اینکه پول به پروژههای عامالمنفعه تخصیص پیدا کند، جلوی ورود به فعالیتهای غیر مولد را بگیریم که این امر نیازمند قانونگذاری و اجرای این قوانین است.
نظر شما