ویژگی‌های معماری اسلامی به وحدت منتهی می‌شود/ لزوم هماهنگی برنامه‌های توسعه با اصول اسلامی

معماری اسلامی، به‌طور عمده در دوره‌ خلافت اسلامی و پس از آن در نقاط مختلف جهان توسعه پیدا کرد، این نوع معماری تحت تأثیر آموزه‌های دینی قرار دارد، به وحدت منتهی می‌شود؛ مسئول دبیرخانه دائمی شهر اسلامی شهرداری اصفهان در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار ایمنا به تشریح مولفه‌های این نوع معماری پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، معماری اسلامی به‌طور عمده از معماری ایرانی تأثیر پذیرفت؛ زمانی که اسلام به ایران رسید و در منطقه گسترش یافت، بسیاری از اصول و تکنیک‌های معماری ایرانی در بناهای اسلامی مورد استفاده قرار گرفت؛ به‌عنوان مثال، ویژگی‌هایی همچون ایوان‌ها، حیاط‌های مرکزی، و کاشی‌کاری‌های رنگی که در معماری ایرانی رایج بود، در معماری اسلامی نیز به‌کار گرفته و با اصول اسلامی ترکیب شد و در دوره‌های مختلف، معماری اسلامی به‌ویژه در مناطق مختلف جهان، به توسعه و تکامل معماری ایرانی پرداخته و به بعضی ویژگی‌های جدید افزوده است، اما تأثیرپذیری اصلی از معماری ایرانی است.

معماری ایرانی با تاریخ طولانی و غنی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین سبک‌های معماری در تاریخ شناخته می‌شود؛ این سبک به‌ویژه به‌دلیل استفاده از الگوهای منحصربه‌فردی همچون ایوان‌ها، حیاط‌های مرکزی، و طاق‌های بلند، به شکل‌دهی فضاهای بزرگ و دلپذیر مشهور است، همچنین طراحی دقیق و اصولی فضاها، بهره‌گیری از مواد بومی نظیر آجر و سنگ، و توجه به هماهنگی بین ساختار و زیبایی‌شناسی، موجب شده است که معماری ایرانی به یکی از مهم‌ترین و منحصربه‌فردترین سبک‌های معماری در تاریخ تبدیل شود.‌

معماری ایرانی اسلامی ترکیبی از عناصر معماری ایرانی سنتی و ویژگی‌های اسلامی است که در طول تاریخ به وجود آمده است؛ این نوع معماری، در عین حفظ بعضی از ویژگی‌های سنتی ایرانی، همچون ایوان‌ها و حیاط‌های مرکزی، به‌طور قابل توجهی تحت تأثیر اصول و الزامات اسلامی قرار دارد که استفاده از کاشی‌کاری‌های رنگی، گنبدهای بزرگ و کتیبه‌های قرآن، از خصوصیات این نوع معماری است.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفت‌وگوی خبرنگار ایمنا با علی‌محمد ظهرابی، مسئول دبیرخانه دائمی شهر اسلامی شهرداری اصفهان درباره تاریخچه و ویژگی‌ها، عناصر، مکان و فضاها، تأثیرات و الهام‌گیری و جالش‌ها و آینده معماری اسلامی ایرانی است.

ویژگی‌های معماری اسلامی به وحدت منتهی می‌شود/ لزوم هماهنگی برنامه‌های توسعه با اصول اسلامی

ایمنا: مهم‌ترین ویژگی‌های معماری اسلامی ایرانی چیست و چگونه در طول تاریخ تکامل یافت؟

ظهرابی: معماری اسلامی دارای ویژگی‌های متعددی است، اما شاید بتوان گفت مهم‌ترین ویژگی آن «روح اثر» است؛ مفهومی که شناخت کامل اثر وابسته به آن است، این روح پدیده‌ای است که در همان لحظه‌ی نخست مواجهه با اثر، بر مخاطب تأثیر می‌گذارد، حتی پیش از آنکه مخاطب درباره تاریخ بنا، علت برپایی آن، یا نحوه استفاده از فنون معماری سوال کند.

در واقع، هدف طراح از ساختن بنا و فضاسازی، خلق همین روح یا بیان خاص است؛ او با ترکیب شکل، ماده، نور و رنگ، فضایی می‌آفریند که با بیان ویژه‌اش مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد؛ این بیان بدون شک از خود اثر به وجود می‌آید.

یک بنا باید ساخته و پرداخته شود، انسان در داخل و خارج آن حرکت کند و در آن به سیر و مکاشفه بپردازد تا سرانجام پیام اثر را با جان خود دریافت کند.‌

ایمنا: چگونه مفاهیم اسلامی همچون وحدت و تقارن در طراحی و ساختار معماری ایرانی اسلامی به‌کار رفته است؟

ظهرابی: یکی از اصول حاکم بر کالبد بناها و انتظام فضایی در معماری اسلامی، «تقارن» است؛ تقارن در معماری اسلامی به‌صورت قانونی کلی و فراگیر عمل کرده و ترکیب فضاها، حجم‌ها و سطوح را در کل و جزئیات طرح تحت تأثیر قرار می‌دهد.

به‌عنوان مثال می‌توان از حیاط‌ها، گنبدها و ایوان‌های متقارن در دو طرف یک بنا، اتاق‌های متقارن در چهار سوی فضای مرکزی یک کوشک یا در دو طرف یک تالار، نماهای متقارن در دو سوی یک حیاط، قوس‌ها و طاق‌نماهای متقارن در یک نما، مناره‌های متقارن در بالای یک سر در یا ایوان، و حتی باغچه‌های متقارن در دو سوی یک حیاط نام برد.

اهمیت تقارن تا آنجا پیش می‌رود که هنرمند مسلمان حتی نام الله و آیات قرآنی را در یک طرح تزئینی به‌صورت متقارن می‌نویسد؛ به‌عنوان مثال مسجد جامع اصفهان دارای تقارن کلی است و چهار ایوان دارد که دو محور تقارن را به‌واسطه این ایوان‌ها به وجود آورده‌اند، با این حال در جزئیات تقارن ندارند، بلکه وحدت بر آن‌ها حاکم است. همچنین می‌توان به تقارن محوری نمای مقبره سلطان محمد خدابنده الجایتو در سلطانیه اشاره کرد.

تمام ویژگی‌های معماری اسلامی به وحدت منتهی می‌شود؛ وحدتی که به‌عنوان یک اصل کلی در این نوع معماری حضور دارد

نکته‌ای که نمی‌توان نادیده گرفت، انعکاس تقارن در آب است؛ در فضاهای معماری اسلامی، انعکاس تصویر ساختمان در آب به‌وضوح قابل مشاهده است و به‌گونه‌ای به‌نظر می‌رسد که یکی از دو کفه تقارن، انعکاس دیگری است؛ صفحه آب به مثابه آینه‌ای برای این انعکاس عمل می‌کند و نمونه‌ای از این پدیده را می‌توان در عمارت چهل ستون مشاهده کرد؛ این عمارت ۲۰ ستون دارد و انعکاس آن‌ها در آب ۲۰ ستون دیگر را پدید می‌آورد.

در معماری اسلامی، وحدت نه‌تنها صفت یا ویژگی فضایی و کالبدی بناها، بلکه عنصری است که بر کل سامانه چیره می‌شود؛ این معماری به نمایش گوناگونی ابزارها و راه‌های مختلفی برای رسیدن به وحدت می‌پردازد.

احداث بناها در معماری اسلامی از اصول واحدی پیروی می‌کند و اثر هنرمند مسلمان به‌گونه‌ای طراحی می‌شود که او را از تعلقات دنیوی جدا کرده و برای عروج آماده می‌کند؛ در واقع تمام ویژگی‌های معماری اسلامی، همچون تکرار، تقارن و تمایز در تکرار، در نهایت به وحدت منتهی می‌شود؛ وحدتی که به‌عنوان یک اصل کلی در این نوع معماری حضور دارد.‌

ایمنا: کدام دوره تاریخی را مهم‌ترین دوره معماری اسلامی ایرانی می‌دانید؟

ظهرابی: به لحاظ ساختارمندی و پایه‌گذاری این ساختارها، می‌توان دوره‌ی سلجوقی را مهم‌ترین دوره‌ی معماری اسلامی دانست؛ اگر از منظر ابهت و کیفیت بخواهیم بررسی کنیم، دوره تیموری برجسته است و اگر به تنوع و غنای معماری، به‌ویژه در تشیع، توجه کنیم، دوره صفوی شاخص می‌شود.

با این حال، به نظر من، دوره‌ی سلجوقی که به شیوه رازی معروف است، مهم‌ترین دوره است، زیرا تحولات بنیادی در این دوره رخ داده است.

در دوره‌ی سلجوقی، مساجد چهار ایوانه به‌وجود آمدند؛ نمونه‌هایی از این نوع معماری، مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع زواره هستند، همچنین در این دوره تزئینات و سازه‌ها همزمان با هم اجرا می‌شدند که نشان‌دهنده هماهنگی بین جنبه‌های زیبایی‌شناختی و فنی است.

دوره سلجوقی تنوع در پلان‌ها، پیشرفت در سازه‌ها و تزئینات و آغاز استفاده از رنگ و تکنیک‌های نوین در معماری اسلامی را به همراه داشت

علاوه بر این، در دوره سلجوقی شاهد آغاز ساخت مسجد، مدرسه‌ها و کاروانسراهای چهار ایوانه، همچون رباط شرف هستیم، همچنین اولین مجموعه‌های آرامگاهی در این دوره ساخته شدند که نشان‌دهنده تنوع پلان‌ها و طراحی‌ها در این دوران است.

یکی دیگر از تحولات این دوره، تبدیل میان‌وار به ایوان بود که تأثیر بسزایی در ساختار مساجد داشت؛ استفاده از آجر پیش‌بر و آغاز استفاده از رنگ نیز از ویژگی‌های بارز این دوره است.

در این دوران، هنر گره‌سازی معقلی نیز توسعه پیدا کرد که نمونه آن را می‌توان در برج اتابک کرمان مشاهده کرد؛ به‌طور کلی، دوره سلجوقی دوره‌ای است که تنوع در پلان‌ها، پیشرفت در سازه‌ها و تزئینات، و آغاز استفاده از رنگ و تکنیک‌های نوین در معماری اسلامی را به همراه داشت.‌

ویژگی‌های معماری اسلامی به وحدت منتهی می‌شود/ لزوم هماهنگی برنامه‌های توسعه با اصول اسلامی

ایمنا: چگونه تزئینات معماری نظیر کاشی‌کاری، مقرنس و گچ‌بری به بیان فرهنگی و معنوی در معماری اسلامی ایرانی کمک می‌کنند؟

ظهرابی: موضوع فضای داخلی در معماری ایرانی اهمیت ویژه‌ای دارد. این معماری پیش از آنکه به حجم بیرونی بنا توجه کند، به فضای داخلی آن اهمیت می‌دهد و بنا را به‌عنوان صدفی با پوسته‌ای سخت و درونی لطیف در نظر می‌گیرد. فضای داخلی به‌طور کامل انسان را احاطه کرده و به معمار امکان می‌دهد تا فضای مطلوب و گفت‌وگو با مخاطب را به بهترین شکل القا کند.

فضاهای معماری ایرانی به دو دسته اصلی شامل فضاهایی با سقف ساده یا کم‌شکست و فضاهایی با سقف‌های پرشکسته و شکنج‌سازی شده است.

کاشی‌کاری در رنگ‌آمیزی بناهای اسلامی ایران نقش اصلی دارد، به‌ویژه کاشی‌های معرق و هفت‌رنگ که از مهم‌ترین صنایع این حوزه هستند

مقرنس‌کاری یکی از تزئینات مهم سقف‌های پرشکسته است. مقرنس، ترکیبی از آلت‌های کوچک است که به صورت منظم روی هم قرار می‌گیرند و از دیوارهای پایه به سمت رأس سقف (شمسه) بالا می‌روند. این تکنیک سقفی مطبق و پرشکنج ایجاد می‌کند و اغلب در زیر نیم‌طاق ورودی‌ها، ایوان‌ها، گوشواره‌های گنبدها و کنج ایوان‌ها به کار می‌رود. مقرنس می‌تواند با مصالح مختلفی نظیر آجر، گچ، کاشی و آئینه تزئین شود و به‌عنوان پوسته ثانویه‌ای برای کاهش ارتفاع سقف عمل کند.

کاشی‌کاری در رنگ‌آمیزی بناهای اسلامی ایران نقش اصلی دارد، به‌ویژه کاشی‌های معرق و هفت‌رنگ که از مهم‌ترین صنایع این حوزه هستند.

گچ‌بری نیز برای تزئینات داخلی استفاده می‌شود و در معماری اسلامی ایرانی به‌صورت منقوش و پیچیده با بافتی از سایه‌روشن‌ها و نقوش گیاهی یا هندسی نمایان می‌شود، همچنین محراب‌ها اغلب پرکارترین نقطه بنا هستند.

ایمنا: نور و سایه در طراحی فضاهای داخلی معماری ایرانی چه نقشی دارد و چگونه تأثیرات معنوی و حسی را ایجاد می‌کند؟

ظهرابی: نورپردازی در فضاهای داخلی معماری اسلامی نقش کلیدی دارد و به شیوه‌ای خاص اجرا می‌شود. نور به طور دقیق از نقاط مشخص وارد فضا می‌شود و این انتخاب بر اهمیت آن می‌افزاید.

نورگیرها اغلب در مرکز یا به‌صورت متقارن در اطراف فضا قرار می‌گیرند تا نظم فضا را تأکید کنند؛ در معماری اسلامی، هدف از نورپردازی فقط روشن کردن فضا نیست، بلکه بیشتر بازی با نور و ایجاد اثرات نوری است.

پنجره‌های کوچک در فضاهای تاریک به درخشندگی نور می‌افزایند و بازی نور و سایه بر روی سطوح سقف، احساس تراشیدگی و تجسم نور را به مخاطب منتقل می‌کند.

ایمنا: در معماری اسلامی ایرانی، ارتباط بین فضای داخلی و خارجی چگونه شکل می‌گیرد و چه اهمیتی دارد؟

ظهرابی: معماری اسلامی ایرانی به‌طور عمده درون‌گرا و محجوب است و به نوعی توجه به فضای داخلی و حفاظت از آن در برابر نگاه‌های بیرونی را نمایان می‌کند. در این معماری، جداره‌های بیرونی بنا به منظور حفظ حریم خصوصی و کاهش دید از بیرون، به حداقل روزنه‌ها و درهای کوچک‌تر مجهز می‌شوند.

فضاهای باز، همچون حیاط‌های سنتی، درون فضاهای بسته جای می‌گیرند و به این ترتیب، محیطی دنج و معتبر ایجاد می‌کنند. در معماری اسلامی، دسترسی به فضاهای داخلی از طریق حیاط و ورودی‌های کوچک صورت می‌گیرد که به این ورودی‌ها نقشی کلیدی در ارتباط میان بیرون و درون بنا می‌بخشد.

ورودی‌ها اغلب به‌صورت باریک و محدود طراحی می‌شوند تا ضمن حفظ تمایز بین فضای بیرونی و درونی، این دو را به هم متصل کنند؛ به‌طور کلی، بناهای اسلامی شبیه به کوزه‌ای با دهانه‌ای تنگ و محفظه‌ای وسیع هستند که ورودی به‌عنوان رابط میان این دو بخش عمل می‌کند.

ایمنا: مساجد و دیگر بناهای مذهبی چگونه به‌عنوان فضایی معنوی و اجتماعی طراحی شده‌اند و چه اصولی در ساختار آن‌ها به کار رفته است؟

ظهرابی: مساجد ایرانی بر اساس الگوی خاصی طراحی می‌شوند که شامل عناصری نظیر شبستان، مقصوره، منبر، گنبد، گلدسته، صحن، رواق و محراب است. این عناصر به ترتیب و در جهت قبله قرار می‌گیرند و هدفشان ایجاد لذت بصری و القای معنویت به انسان است.

رنگ‌ها در معماری مساجد اهمیت دارند، رنگ سبز به معنای آرامش و امید، سفید به معنای وجود مطلق و وحدت، فیروزه‌ای به معنای تقدس، زرد به معنای روشنایی و لاجوردی به معنای آرامش و وسعت آسمان استفاده می‌شوند.

نور در معماری مساجد ایرانی نقش مهمی دارد و به‌عنوان نماد الهی در نظر گرفته می‌شود

حوض‌های موجود در صحن مساجد نیز نماد زندگی و پاکیزگی هستند، آب حوض‌ها به نماد سیالیت و رفع آلودگی‌ها کمک می‌کند و انعکاس بنا در آن‌ها تصویر زیبایی از مسجد به نمایش می‌گذارد.

نور در معماری مساجد ایرانی نقش مهمی دارد و به‌عنوان نماد الهی در نظر گرفته می‌شود؛ نور از طریق کاشی‌کاری‌های براق و آینه‌کاری روی سقف و کف به زیبایی بازتاب می‌یابد.

ایمنا: معماری اسلامی ایرانی چه تأثیری بر سایر فرهنگ‌ها و معماری‌ها داشته است؟

ظهرابی: از اواخر دوره قاجار و آغاز دوره پهلوی، معماری ایران شاهد تغییرات عمده‌ای بود. ورود مدرنیته و تأثیرپذیری از غرب موجب تغییر در استفاده از مصالح بومی، نظیر خشت و کاه‌گل، به سمت مصالح جدیدی همچون بتن و سیمان شد.

معماران دوره پهلوی تلاش کردند تا با حفظ بعضی از اصول معماری سنتی، آن را با سبک‌های غربی تلفیق کنند، با این حال، این تغییرات موجب شد که ویژگی‌های اصیل معماری ایرانی کم‌رنگ شود؛ به‌عنوان مثال، در حالی که طاق‌های سنتی در معماری دوره پهلوی باقی مانده‌اند.

این طاق‌ها دیگر بار را تحمل نمی‌کنند و به تیر و ستون‌های جدید منتقل شده‌اند، همچنین هشتی‌ها که در خانه‌های جدید تنها به‌عنوان ورودی ساده عمل می‌کنند، دیگر هدف و کارکرد گذشته را ندارند و ساختار قدیمی خود را حفظ نکرده‌اند.

ویژگی‌های معماری اسلامی به وحدت منتهی می‌شود/ لزوم هماهنگی برنامه‌های توسعه با اصول اسلامی

ایمنا: به نظر شما چگونه معماری معاصر ایران می‌تواند از میراث معماری اسلامی ایرانی الهام بگیرد و در عین حال پاسخگوی نیازهای جدید جامعه باشد؟

ظهرابی: پیشرفت علم و تکنولوژی و نیازهای جدید زندگی موجب تغییرات عمده‌ای در مسکن شده و سبک‌های مختلفی را به وجود آورده است. یکی از معضلات این تغییرات، ساخت ساختمان‌ها و آپارتمان‌های جدید به سبک معماری غربی و تطابق نداشتن آن‌ها با معماری بومی قدیم است که موجب ناهمگونی سیمای شهر شده است.

در سال‌های اخیر، تمرکز بر سرعت ساخت و سودآوری موجب غفلت از جنبه‌های روانی، معنوی و انسانی معماری ایرانی اسلامی شده است، همچنین بی‌اطلاعی از اصول معماری و بی‌تجربگی مدیران و انبوه‌سازان نیز به این بحران دامن زده است.

شناسایی نیازهای امروزی و تطبیق آن‌ها با اصول معماری ایرانی اسلامی ارزش‌های معماری ایرانی اسلامی را احیا می‌کند

شناسایی نیازهای امروزی و تطبیق آن‌ها با اصول معماری ایرانی اسلامی ضروری است تا از گرایش به سبک‌های بیگانه جلوگیری و ارزش‌های معماری ایرانی اسلامی احیا شود؛ معماری اسلامی نیز تأثیرات قابل توجهی بر معماری غرب داشته است، به طور مثال قوس‌های نوک تیز در «معماری گوتیک» از قوس‌های اسلامی الهام گرفته شده‌اند.

گنبدها نیز به شکلی که امروزه شناخته می‌شوند، در قرن هفتم اسلامی ظهور کردند و احتمالاً بر روش‌های ساخت گنبد در غرب تأثیر گذاشته‌اند و علاوه بر این، تزئینات و هنرهای بصری همچون موزاییک‌های رنگی و کاشی‌های ستاره‌ای در مساجد اسلامی ممکن است الهام‌بخش هنرهای رنسانس در غرب بوده باشد.

ایمنا: چه ویژگی‌هایی از معماری اسلامی ایرانی در معماری‌های جدید و مدرن حفظ شده است؟

ظهرابی: معماری اسلامی باید به‌طور همزمان با استفاده از مصالح و روش‌های ساخت نوین، مدرن و خلاقانه باشد؛ این معماری باید از اصولی همچون «فرم از عملکرد» و «پیچیدگی در نهایت سادگی» پیروی کند تا بهینه‌سازی در سازه، خدمات و عملکرد را به حداکثر برساند.

طراحی مدرن در معماری اسلامی باید با پیشرفت فناوری و نیازهای جامعه اسلامی هماهنگ باشد و معماران مسلمان باید ساختمان‌هایی بسازند که با زمان، تاریخ، فرهنگ و بافت محیطی مطابقت داشته باشند.

ایمنا: چالش‌های اصلی در حفظ و بازسازی بناهای معماری اسلامی ایرانی چیست؟

ظهرابی: شهرهای کشور در اثر غلبه مظاهر غربی بر هویت اسلامی ایرانی و تفکر «شهر ماشین محور» در مدیریت و طراحی شهری دچار بی‌هویتی شده‌اند.

مردم از مزایای شهرسازی اسلامی ایرانی آگاه نیستند و این منجر به عدم مطالبه این اصول شده است. تقلیل مفهوم خانه به آپارتمان‌های خوابگاهی و تعارض بلندمرتبه‌سازی با فرهنگ اسلامی، از دیگر مشکلات است.

توزیع نامناسب خدمات شهری و نبود فضاهای فرهنگی مذهبی در توسعه‌های جدید، بر عدالت اسلامی تأثیر گذاشته و بازسازی بافت‌های قدیمی بدون توجه به هویت اسلامی صورت می‌گیرد.

برنامه‌های توسعه شهری و قوانین موجود با اصول اسلامی هماهنگ نیست و آموزش صحیح در زمینه شهرسازی اسلامی در سطح آموزش عالی کمبود دارد، همچنین ساختار محله‌ای مسجدمحور از بین رفته و بهره‌برداری از هنر و ارزش‌های اسلامی در معماری معاصر کم‌رنگ شده است.

ایمنا: چگونه می‌توان در طراحی‌های مدرن، اصول و ارزش‌های معماری اسلامی ایرانی را حفظ کرد و در عین حال نوآوری‌هایی در طراحی به کار برد؟

ظهرابی: معماری اسلامی با تجلی هنر و شکوه اسلام، مؤلفه‌های خاصی را به نمایش می‌گذارد که شامل حس وحدت، مردم‌داری، درون‌گرایی، فرم‌های نمادین، تجلی نور، رنگ‌های زنده، خودبسندگی، و پرهیز از بیهودگی است.

رعایت این مؤلفه‌ها موجب ایجاد حس وحدت، آرامش، و طراوت در میان مردم و محیط می‌شود؛ معماری ایرانی اسلامی علاوه بر زیبایی بصری، معنا و مفهوم عمیقی را برای ساکنان و کاربران فضا ارائه می‌دهد، این معماری توجه ویژه‌ای به جزئیات دارد و فراتر از ساختن ساختمان، به ایجاد فضایی با معنی و متعالی می‌پردازد.

ایمنا: به‌نظرتان آینده معماری اسلامی ایرانی چگونه خواهد بود؟

ظهرابی: معماری همواره به تغییر ماهیت، سبک و هدف خود ادامه خواهد داد تا با نیازهای متغیر انسان که تحت تأثیر عوامل مختلف است، هم‌راستا باشد. در عصر حاضر، نیاز به راه‌کارهای پایدار برای همزیستی با طبیعت در پی افزایش شهرنشینی اهمیت پیدا کرده است. طراحی پایدار شامل استفاده بهینه از انرژی و منابع، به‌کارگیری تکنیک‌های سرمایش و گرمایش غیرفعال، استفاده از مصالح محلی، و بهره‌برداری از آب باران است.

رویکردهای فناوری‌محور نیز در طراحی ساختمان‌ها تحول ایجاد کرده‌اند، فناوری‌های نوین همچون هوش مصنوعی و مدل‌سازی داده‌های ساختمان امکان ساخت سازه‌های پیچیده با اشکال منحنی را فراهم کرده‌اند.

واقعیت مجازی به معماران این امکان را می‌دهد که طرح‌های خود را پیش از ساخت در محیط مجازی مشاهده کنند و به مشتریان کمک می‌کند تا تصویری واقعی از پروژه داشته باشند. معماری به معنای رابطه انسان با محیط خود است و این مفهوم نه‌تنها در معماری ایرانی بلکه در معماری جهانی کاربرد دارد؛ با این حال، هر بنا در ایران با ویژگی‌های خاص خود، از جمله مردم‌داری و خودبسندگی، لهجه ایرانی پیدا می‌کند.‌

کد خبر 789557

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.