جواد عزتی؛ مالک پرقدرت زخم کاری!

سریال «زخم کاری» بعد از چند قسمت که از پخشِ آن گذشت، توانست جای خود را میانِ مخاطبانش باز کند که در این میان حضور دوباره‌ جواد عزتی نیز تاثیر بسیار در این میان داشته و او به خوبی از پس نقش خود برآمده و رضایت مخاطبان را جلب کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، فصل سوم «زخم کاری» به خط پایان خود رسید و این هفته آخرین قسمت آن پخش خواهد شد؛ جمعه بیست‌وپنجم خردادماه امسال بود که فصل سوم «زخم کاری» شروع شد و «جواد عزتی»، «رعنا آزادی‌ور»، «کامبیز دیرباز»، «الناز ملک»، «مهراوه شریفی‌نیا»، «الهه حصاری» و «سیدجواد هاشمی» بازیگران این فصل این سریال هستند.

با وجود همه تلاش‌های صورت گرفته، «زخم کاری» بعد از سه فصل، کم رمق شده است و شاید نتوانست همانند فصل اول در جذب مخاطب موفقیتی کسب کند؛ به بهانه پایان این فصل از این سریال، نگاهی داریم به اتفاق‌های مهم و واکنش‌های مخاطبان به دو فصل قبل این سریال، بازی «جواد عزتی» و «الناز ملک» و در پایان مطلب موسیقی سریال را مورد بررسی قرار دادیم.

زخم کاری ۱

سال انتشار: ۱۴۰۰

«زخم کاری» در فصل اول با اقتباس از رمان «بیست زخم کاری» نوشته «محمود حسینی‌زاد» تولید شده و اتفاق‌های سریال تا حد زیادی پایبند به کتاب بود؛ شخصیت‌ها درست و منطقی ساخته شده بودند و بخش مهمی از اهمیت سریال به قدرت دو بازیگر اصلی آن در انتقال احساسات و افکارشان برمی‌گشت.

جواد عزتی در نقش مالک، به خوبی توانسته بود حال روحی فردی در ظاهر قدرتمند را که به خاطر مشارکت در قتل چهار نفر از درون در حال فروپاشی است با قدرت به نمایش بگذارد؛ بازی او در این نقش آن قدر بی‌نقص بود که شاید او را مقصر اتفاق‌هایی که افتاده نمی‌دانستیم و تمام مدت همراهی‌اش می‌کردیم.

بازی رعنا آزادی‌ور در نقش سمیرا هم چنین کیفیتی داشت؛ او موفق شد با کمترین میزان دیالوگ و صرفاً با نگاه‌ها و تغییر حالات چهره‌اش، آن چه را در ذهن دارد منتقل کند، در این بین، بازی سیاوش تهمورث، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان و مه‌لقا باقری هم تا حد زیادی به نفع موفقیت سریال بود.

میزان استقبال از فصل یک «زخم کاری» به قدری زیاد بود که چندبار رکوردهای مختلف را در شبکه نمایش خانگی جابه‌جا کرد؛ شخصیت مالک به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های سریال‌های پلتفرم‌ها با استقبال زیادی روبه‌رو شد و هر هفته بعد از انتشار هر قسمت، تعریف و تمجیدهای زیادی را از بازی او شاهد بودیم.

این سریال روندی منطقی داشت، در نقطه پایان هم موفق ظاهر شد و در ذهن‌ها باقی ماند. به همین دلیل هم وقتی اعلام شد قرار است فصل دوم این سریال ساخته شود، همه از آن استقبال کردند و منتظر شدند تا اثری قدرتمند مثل فصل یک ببینند.

جواد عزتی؛ مالک پرقدرت زخم کاری!

زخم کاری ۲: بازگشت

سال انتشار: ۱۴۰۲

«زخم کاری ۲» در ۱۲ قسمت تولید شد اما نه تنها انتظارات مخاطبان فصل یک را برآورده نکرد که انتقادهای زیادی به همراه داشت؛ کمرنگ بودن حضور جواد عزتی، کم‌جان بودن سوژه‌ها و باورناپذیری برخی اتفاق‌ها از جمله مواردی بود که باعث شد «زخم کاری: بازگشت» نتواند موفقیت فصل قبل را تکرار کند.

یکی از دلایل موفقیت فصل یک، حضور پررنگ شخصیت موفق مالک با بازی جواد عزتی بود؛ بازیگری که محور اصلی سریال تعریف می‌شد و همه چیز پیرامون حضور او شکل می‌گرفت، در فصل دو، با به حداقل رسیدن حضور این شخصیت، عملاً بخش مهمی از جذابیت سریال کاهش پیدا کرد.

با حذف مالک و نبودن جایگزین قدرتمند برای او، تمرکز داستان روی شخصیت میثم قرار گرفت؛ شخصیتی که حتی در کنار سمیرا و طلوعی هم نمی‌توانست جای خالی مالک را پر کند. مهدویان قصد داشت داستان سریالش را براساس تراژدی «هملت» پیش ببرد و طبیعی بود که نقش مالک کمرنگ‌تر از قبل باشد و تمرکز اصلی روی پسر مالک قرار بگیرد اما میثم نه به لحاظ انتخاب بازیگر، نه از حیث شخصیت‌پردازی و نه جنس بازی نمی‌توانست مهره مناسبی برای پیشبرد این هدف باشد.

اگرچه بازی بازیگرانی مثل کامبیز دیرباز، مهران غفوریان و الناز ملک اتفاق مهمی برای سریال بود اما در مجموع حضور این بازیگران نتوانست خلاء حضور جواد عزتی را پر کند. در اکثر واکنش‌هایی که هر هفته برای سریال منتشر می‌شد، بخش ثابتی به گلایه از عدم حضور مالک اختصاص داشت.

مسئله بعدی این که در فصل یک «زخم کاری» همه چیز براساس روابط علت و معلولی پیش می‌رفت و منطق خوبی روی تمام اتفاق‌ها و روابط حاکم بود. هر اتفاقی دلیل مشخصی داشت و کم پیش می‌آمد با موقعیتی مواجه شویم که نتوانیم آن را با دلایل منطقی باور کنیم. در فصل دو اما حساسیت‌های قبلی کارگردان روی تلاش برای باورپذیری به اندازه قبل نبود.

از انتخاب بازیگران و گریم‌ها و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها گرفته تا ماجرای پیدا شدن مالک آن هم با ارسال یک لوکیشن از داخل تابوت و باز شدن ناگهانی و بدون زمینه‌چینی مشخص برخی گره‌ها همه این موارد باعث شد مخاطبان از یک جایی به بعد ارتباطشان با سریال قطع شود و واکنش‌های منفی نسبت به سریال بالا رود.

بررسی بازی جواد عزتی در سریال «زخم کاری ۳»

وجود «زخم کاری» به حضور جواد عزتی و نقش مالک گره خورده و به همین دلیل هم کمرنگ شدن این کاراکتر در فصل دوم باعث شد مخاطبان به شدت ناراضی باشند و سریال با شکست مواجه شود؛ حالا با بازگشت مالک و پررنگ شدن بازی‌اش در فصل سوم سریال، «زخم کاری» احیا شد و وضعیت قابل‌قبولی پیدا کرد.

مالک در فصل جدید خیلی از عادت‌هایش را کنار گذاشته و از استایل همیشگی فاصله گرفته است اما کماکان به خاطر ویژگی‌هایی که از خود بروز می‌دهد، شخصیت جذاب و قابل‌تاملی است. بازی جواد عزتی کماکان مهم‌ترین برگ برنده در این سریال است و شخصیت مالک، ابعاد پیچیده‌تری پیدا کرد. جواد عزتی یکی از بازیگران محبوب و پرکار سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی است.

کاراکتر مالک در فصل یک «زخم کاری» به یکی از موفق‌ترین آثار کارنامه او بدل شد و در فصل سوم باز هم این شخصیت را با قدرت پیش برد. گریم جواد عزتی از فصل یک سریال «زخم کاری» تا فصل سوم تفاوت زیادی کرده است؛ جدا از این که در فصل سوم رنگ موهایش بیشتر سفید شده و تیپش چندان شباهتی به مالک قبل ندارد، حرکات چشم‌ها، نوع نگاه و حتی شیوه صحبت کردنش هم به نسبت متفاوت شده است؛ چشمانش در همه‌حال غم دارد و گاهی پر از اشک می‌شود؛ صورتش پخته‌تر به نظر می‌رسد و آثار اندوه و بغض دائمی را همراه او می‌توان دید، با این حال لحظاتی هم هست که به وقت شیطنت‌ها و خوشی‌ها می‌خندد اما باز هم حالت چهره‌اش تفاوت چندانی نمی‌کند و اندوه در پیش‌زمینه دیده می‌شود.

پس از این که در فصل دوم «زخم کاری»، محمدحسین مهدویان، مالک را به حاشیه برد و تمرکز را روی شخصیت‌های جدید گذاشت، سریال افت کرد و با بازگشت مالک توانست تا حدی موفقیت را به «زخم کاری» بازگرداند.

مالک که در فصل یک برای رسیدن به اهدافش به هر کاری دست می‌زد و مرتکب چند قتل می‌شد، سپس به خاطر عذاب وجدان، به حال بدی دچار می‌شد، حالا اما وضعیتی متفاوت را تجربه می‌کند. مالک در این فصل دیگر در جایگاه یک فرد متمول حضور ندارد.

راننده تاکسی شده که ناهارش را داخل تاکسی می‌خورد، چمدان‌های مسافران را حمل می‌کند و لباس‌هایش متناسب با همین وضعیت است، با این حال همه می‌دانند که تمام اموال ریزآبادی‌ها دست اوست و یک‌جورهایی همه را بازی می‌دهد. مالک هنوز هم به لحاظ رفتاری در همان موضع قبلی است.

به همه حتی آن‌هایی که کمکش می‌کنند و نگاهی از بالا دارد. او به همه پرخاش می‌کند و دعوا راه می‌اندازد و برای قتل سمیرا هم اقدام می‌کند. درواقع تمام ماجرای فصل سوم به نحوی با تمرکز روی مالک پیش می‌رود. جواد عزتی در فصل یک «زخم کاری» معمولاً رنگ‌پریده بود و از بیماری معده رنج می‌برد و به محض این که دچار استرس می‌شد حالت تهوع می‌گرفت. با پیش رفتن داستان، این حال بدتر می‌شد.

اضطراب و ترس شدید باعث شده بود تا ضعف روانی، رفته‌رفته در مالک به ضعف جسمانی و در نهایت بیماری جسمی تبدیل شود. برای نمایش عذاب وجدان و استرس و به طور کلی حالات روحی نامناسبی که داشت، مدام سیگار به دست می‌گرفت اما حالا سیگار از استایل او حذف شده و تمرکز چندانی روی بیماری روحی و مزاجی‌اش نمی‌شود. با حذف این موارد، عزتی باید خیلی بیشتر روی اکت‌ها و حالات چهره‌اش کار می‌کرد تا احساساتش دقیق‌تر منتقل شود.

او اکثر مواقع متأثر از مرگ میثم، خیلی زود بغض می‌کرد و چشم‌هایش پر از اشک می‌شد یا حتی یک مرتبه از حال می‌رفت. عزتی در این نقش قدرت مالک را کماکان حفظ کرد و خیلی سریع از کوره در می‌رود. با این حال وقتی عصبانیتش برطرف می‌شود حالاتش تغییر می‌کند و از سر صلح درمی‌آید. تغییر این حالات روحی و قرار گرفتن در بحران‌های روحی مداوم، اتفاقی است که عزتی خیلی خوب از پس آن برآمده است.

بررسی بازی الناز ملک در سریال «زخم کاری ۳»

الناز ملک اولین بار سال ۱۴۰۱ با بازی در مینی‌سریال «سقوط» به مخاطبان معرفی شد؛ در آن سریال به عنوان چهره‌ای جدید توانست در نقش دختری مظلوم که با فریب همسرش به زندگی در شرایطی ملتهب تن داده و مورد ظلم داعش قرار گرفته بود، توجه‌ها را جلب کند و بازی قابل‌قبولی از خودش به نمایش بگذارد، زمانی که نامش در فهرست بازیگران فصل دوم سریال «زخم کاری» اعلام شد منتظر بودیم بازی موفق دیگری از او شاهد باشیم.

او در فصل‌های دوم و سوم این سریال، در نقش یکی از زنان مرموز اطراف مالک معرفی می‌شود و سعی دارد بازی متفاوت‌تری از خود ارائه کند؛ فصل سوم «زخم کاری» به نسبت فصل دوم اثر موفق‌تری به حساب می‌آید و توانسته است بخشی از مخاطبان سریال را بازگرداند اما به قدرت فصل یک نرسید.

سیما در فصل دوم به عنوان زنی معرفی می‌شد که به ازدواج با مردی هم‌سن پدرش تن داده بود تا از طریق او به قدرت برسد؛ در گریم و شیوه لباس پوشیدن او شمایلی از تازه به دوران رسیدگی و تلاش برای جذاب‌تر شدن دیده می‌شد، همین مسئله باعث می‌شد نتواند مقابل سمیرا با بازی رعنا آزادی‌ور، خودی نشان دهد.

او سعی می‌کرد هم برای طلوعی و هم مالک، شخصیتی قابل اعتماد به حساب بیاید که البته چندان هم موفق نمی‌شود. سیما از مدارکی که علیه طلوعی داشت به نفع موفقیت مالک استفاده کرد. او ظاهراً خودش را علاقه‌مند به مالک نشان می‌دهد و از نزدیکی سمیرا و کیمیا و پانته‌آ به او آشفته می‌شود و در این اندیشه بود که همه را پشت‌سر بگذارد و خودش در جایگاهی ویژه بنشیند.

جواد عزتی؛ مالک پرقدرت زخم کاری!

نگاهی به موسیقی سریال

سریال «زخم کاری» بعد از چند قسمت که از پخشِ آن گذشت، توانست جای خود را میانِ مخاطبانش باز کند که در این میان حضور دوباره جواد عزتی نیز تأثیر بسیار داشته است؛ اما نمی‌توان از زخم کاری گفت و از موسیقی «حبیب خزایی فر» در موفقیت این سریال و همراهی بینندگان با آن نگفت، به‌طوری که می‌توان این طور استنباط کرد که موسیقی آهنگساز جوان اما با تجربه، به یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های این سریال بدل شده است.

حبیب خزایی‌فر در موسیقی «زخم کاری» ژانر و فضای موسیقی متفاوتی را تجربه و اجرا کرده است؛ اگر پیش از این آثارش همواره ارکسترال بوده در این‌جا بیش‌تر گیتار الکتریک با سازهای ارکسترال تلفیق شده است. او نوعی موسیقی ساخته که حس ترس و وحشت را به مخاطب القا کند؛ تم موسیقی سریال الهام گرفته از خشونتی است که مالک دارد و به همین خاطر است که حضور صداهای الکترونیک سازهایی مانند درامز و گیتاربیس را به شکل محسوسی در این کار مشاهده می‌کنیم.

ملودی در این کار گاه تمپوی پایین دارد و موسیقی خلوت است و آهنگساز از صداهای الکترونیک بهره برده و گاه موسیقی به راک نزدیک می‌شود تا فضای جنایی را القا کند؛ او در صحنه‌های اسلوموشن هم از نوعی موسیقی که حالت شوک ایجاد کند استفاده کرد و شاید همان حالت آزاردهنده، دلیل موفقیت موسیقی سریال باشد؛ این نکته‌ای است که خود خزایی‌فر نیز به آن صحه می‌گذارد و می‌گوید قصدش نمایشِ خشونت بوده است. خزایی‌فر کار را پیش از اتمام فیلم‌برداری و با خواندن رمان «بیست زخم کاری» و سپس خواندنِ فیلم‌نامه آغاز و تم اصلی را برای خود طراحی کرد و به همین خاطر زمانی که اثر روی میز تدوین قرار گرفت، هفت تِرَک موسیقی آماده بود.

این اتفاق نمی‌توانست رخ دهد اگر او و مهدویان پیش از این تجربه‌هایی همچون «ماجرای نیمروز»، «ایستاده در غبار»، «لاتاری»، «ماجرای نیمروز ۲» و «آخرین روزهای زمستان» را با هم نداشتند و به زبان مشترک با یکدیگر نرسیده بودند. خزایی‌فر بعد از این سال‌ها به خوبی ایده‌ها، رنگ‌ها، سرعت کات‌ها و دیگر ریزه‌کاری‌های مهدویان را می‌شناسد و بر اساس آن موسیقی می‌نویسد. در «زخم کاری» نیز آن‌چه خلق کرده، با متن داستان و شخصیت‌ها همراه است. موسیقی او در این اثر همچون یکی از کاراکترها عمل می‌کند و گاه مخاطب را شوک‌زده می‌کند و فضاسازی صوتی مناسبی را ایجاد می‌کند.

آن زمان که فصل اول سریال در حال پخش بود، برخی به این ماجرا انتقاد داشتند که از سکوت در موسیقی استفاده نشده در حالی که گاهی سکوت، تأثیرگذارتر از موسیقی عمل می‌کند؛ اما بعدتر به این نتیجه رسیدند که میزان استفاده از موسیقی متناسب است.

کد خبر 788820

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.