به گزارش خبرگزاری ایمنا، احتمال اینکه شخصی را پیدا کنید که لئوناردو داوینچی را نشناسد یا نقاشی معروف مونالیزای او را ندیده باشد، نزدیک به صفر است؛ بهجرئت میتوان گفت که مونالیزا یا همان لبخند ژوکوند، از اسرارآمیزترین و معروفترین نقاشیهای جهان محسوب میشود که در وصف و تحلیل آن هزاران صفحه نوشته شده است، بااینحال، هیچیک از نقدهایی که درباره نقاشی مونالیزا نوشته شده، بهطور کامل، اسرار آن را برملا نمیکند.
تاریخ خلق این نقاشی قدیمی را، نیمه اول قرن شانزدهم تخمین زدهاند و ابعاد دقیق آن ۵۳×۷۷ سانتیمتر است، نقاشی مونالیزا یکی از نوآوریهای مهم در تاریخ نقاشی بود؛ زیرا در این اثر برای اولین بار، پرتره یک انسان در یک فضای خیالی ترسیم شد.
گفته میشود نقاشی مونالیزا متعلق به لیلا گراردینی است؛ او همسر فردی به نام فرانسسکو دل جیوکوندو بوده اما برخی از متخصصان دراینباره شک دارند؛ وقتی به این نقاشی نگاه میکنیم، جدا از طرز قرارگیری دستها، پل ترسیمشده در گوشه تصویر و تضاد بین تاریکی و روشنایی، باعث میشود لبخند ژوکوند بیشترین و اصلیترین توجهها را به خود جلب کند.
برخی این نقاشی قدیمی را بهترین نقاشی در جهان میدانند؛ بهنحوی که سالانه بیش از شش میلیون نفر از هنردوستان جهان که با تور جهانی به فرانسه میآیند، این شاهکار را در موزه لوور از نزدیک میبینند؛ حقایقی که از این نقاشی برداشت میشود، گنجایش تبدیل شدن به چند کتاب را دارد. به همین علت، مونالیزا را جزو نقاشیهای عجیب و زیبا قرار میدهند. بااینحال، در ادامه به چند نکته مهم درباره مونالیزا اشاره میکنیم:
نقاشی مونالیزا پس از بازسازی ۶ میلیون دلاری موزه لوور در سال ۲۰۰۳ در یک اتاق جداگانه و تحت مراقبت اساسی قرار گرفت؛ زمانی که در سال ۱۸۱۵ مونالیزا را به لوور آوردند، افراد زیادی دلباخته او شدند؛ تاحدیکه نامههای عاشقانه و هدایای بسیاری برای این نقاشی ارسال میشد و یک صندوق پست اختصاصی برای آن در نظر گرفته شد.
با وجود محبوبیت مونالیزا، افرادی هم بودهاند که از این نقاشی متنفر بوده و قصد نابودی آن را داشتهاند؛ بهطوری که در چند سال مختلف، برخی افراد اشیایی را بهقصد نابودی نقاشی بهطرف آن پرتاب کردند؛ برخی از متخصصان باور دارند که ویرایشهای نهایی این نقاشی هرگز اعمال نشده است و نقصهای چهره مونالیزا مانند ابروهایش احتمالاً قرار بوده توسط داوینچی اصلاح شود. نقاشی مونالیزا گرانترین بیمه در بین آثار هنری را دارد و این رکورد در گینس ثبت شده است؛ قیمت بیمه مونالیزا حدود ۱۰۰ میلیون دلار است.
شب پرستاره، تابلویی که در بیمارستان روانی خلق شد
نقاشی شب پرستاره توسط ونسان ونگوگ کشیده شده است؛ هنرمندی که در یک بیمارستان روانی بود و در زمان بستری بودنش این اثر هنری را خلق کرد؛ در طول زندگی ونگوگ، هیچکس این اثر را آنطور که بایدوشاید جدی نمیگرفت تا اینکه موزه هنرهای مدرن نیویورک این اثر را به نمایش گذاشت و در سال ۱۹۴۱ به یکی از پرطرفدارترین نقاشیهای معروف تبدیل شد.
ونگوگ، هنرمند نابغه هلندی، نقاشی را برحسب تجربه آموخته بود؛ بهطور کلی از کسی که با بیماریهای ذهنی درگیر است، انتظار سختکوشی نمیرود بااینحال، خوب است بدانید که ونگوگ در طول ۱۰ سال کار هنریاش، حدود ۹۰۰ نقاشی کشید که در میانشان شب پرستاره بیشترین نقدها و توجهها را به خود جلب کرده است و جزو نقاشیهای عجیب و زیبای دنیا به شمار میآید.
از نظر زیباییشناسی، فضای آسمان این نقاشی بسیار پرانرژی و خوشرنگ ترسیم شده است؛ هالههای نور بهشکل خیرهکنندهای در اطراف ستارهها هستند.
یک درخت سرو بزرگ در گوشه تصویر وجود دارد که درست همانند کوههای اطراف شهر همراه با انرژی اسرارآمیز تصویر به رقص درآمده و انگار چشمان شما را تا اوج آسمان همراهی میکند، به همین دلیل میتوان نقاشی شب پرستاره را زیباترین نقاشی دنیا نامید و نام آن را کنار زیباترین آثار هنری گذاشت؛ فضای دهکده هم نکات خاصی دارد؛ نور زرد از پنجره خانهها به چشم میخورد درحالیکه حتی یک چراغ هم در کلیسای مرکزی روشن نیست.
اصلیترین توجه هنرمند در این نقاشی به رنگ، احساسات و نور جلب شده است؛ عدهای عقیده دارند که تنها سخنی که این نقاشی با تماشاگران دارد، این است که مرگ چیزی نیست جز سفری در میان ستارگان. درست مثل بسیاری از معروفترین نقاشیهای جهان، حقایق و حرف و حدیثهای بسیاری درباره این نقاشی وجود دارد، از جمله اینکه بسیاری عقیده دارند که دهکده ترسیمشده در نقاشی شب پرستاره از تخیلات ونگوگ نشئت گرفته است و او فقط آسمان را با جزئیات و مشاهده دقیق، در بوم نقاشیاش رقم زده است.
ونگوگ در کمال ناباوری، نقاشی خود را بهعنوان یک کار هنری موفق قبول نداشت و به اعتقاد خودش بیش از حد از آهنگ واقعی زندگی و طبیعت فاصله گرفته و غرق در مسائل انتزاعی شده است؛ با بررسی مدارکی مثل نامههایی که ونگوگ به برادرش مینوشت، چنین استنباط میشود که او اعتقاد عمیقی به زندگی بعد از مرگ داشته و بهزعم خودش باید این زندگی را در میان ستارهها جستوجو کرد.
اگرچه این نقاشی به اعتقاد خالقش یک پروژه شکستخورده اما خوب است بدانید که شب پرستاره، یکی از گرانترین نقاشیهای دنیاست و قیمتش به بیش از ۹۰۰ میلیون دلار میرسد. برخی هم این نقاشی را در کنار مونالیزا بهترین نقاشی در جهان میدانند.
ونگوگ علاوهبر این اثر، در بسیاری از تابلوهایش شبهای ستارهای را به تصویر کشیده و به طبیعت و آسمان علاقه زیادی داشته است؛ علاوهبر شب پرستاره، بسیاری از نقاشیهای ونگوگ از پنجره اتاق بیمارستانش کشیده شده اما در هیچیک از آنها اشارهای به میلههای پنجره نشده است.
روایت یک ماجرای تاریخی که به تصویر کشیده شد
داوینچی در اواخر قرن نوزدهم، کشیدن تصویری را شروع کرد که امروزه در لیست نقاشیهای معروف جایگاه ویژهای دارد؛ شام آخر بیش از اینکه یک نقاشی باشد، یک تفسیر تصویری از واقعهای مهم در آئین مسیحیت است.
جزئیات این نقاشی بهقدری موشکافانه طراحی شده که بسیاری از مفسران آثار هنری، خود را در کشف همه نشانههایش ناکام میدانند؛ از رومیزی گرهخورده در تصویر گرفته تا هارمونی رنگ لباس مسیح و کسی که در کنارش نشسته است یا حتی نحوه قرارگیری سر افراد، هیچیک بیدلیل و تصادفی به این اثر اضافه نشدهاند. به همین دلیل این اثر را جزو نقاشیهای عجیب و زیبای دنیا میدانند.
این نقاشی قدیمی به زمانی اشاره دارد که مسیح به حواریون خبر خیانت یکی از اعضا را میدهد و در آن ثانیههای پرتنش در چهره هریک از افراد، ژست انکار، ترس، خشم، ناراحتی، بهتزدگی و حتی لبخند و بیتفاوتی دیده میشود؛ صورت حضرت مسیح در مرکزیترین قسمت نقاشی قرار گرفته و هنرمند نهایت سعی خود را کرده تا قرینگی خاصی را در اثر به کار ببرد، درست مثل بسیاری از معروفترین نقاشیهای جهان، شام آخر حرفهای زیادی برای گفتن دارد و به همین علت هم برخی این نقاشی را در کنار آثار معرفیشده، بهترین نقاشی دنیا میدانند؛ اما برای اینکه از معرفی سایر نقاشیهای معروف غافل نشویم، باید به چند نکته اشاره کنیم:
شام آخر در واقع یک پروژه شکستخورده بود؛ زیرا نقاشی روی یک سطح نامناسب کشیده شد و پس از گذشت چند دهه رنگ آن رفت. بااینحال با ترمیمهای متعدد هنوز اصل ماجرا باقی مانده است.
سمبولیسم در نقاشی شام آخر بهطور کامل به کار رفته است؛ برای مثال برخی از افراد، نمک ریخته بر میز در کنار یهودا را نماد نگونبختی او میدانند.
داوینچی برای ترسیم دقیق اضلاع در نقاشی و رعایت قرینگی، یک میخ را در مرکزیترین نقطه دیوار کوبید تا در محاسبات دقیق اشتباه نکند و از سویی طبق اکتشافات یک موسیقیدان ایتالیایی به نام پالا مارینا گیووانی، در نقاشی شام آخر یک نت موسیقی نهفته است. او با بررسی موقعیت قرارگیری دستها و تکههای نان در یک خط مستقیم به این نتیجه رسید.
بهدلیل تعصبات مذهبی، برخی از قسمتهای نقاشی پاک شد که مهمترین مورد در سال ۱۶۵۲ اتفاق افتاد. در آن سال، برخی از مذهبیها قسمتی که پاهای مسیح را به تصویر میکشید پاک کردند؛ زیرا این تصویر را نوعی بیاحترامی میدانستند.
نظر شما