به گزارش خبرگزاری ایمنا، جمعی از مقامات ارشد نظامی و لشکری کشور در دیدارهای جداگانه با سیدعباس عراقچی علاوهبر تبریک برای انتخاب بهعنوان وزیر امور خارجه دولت چهاردهم درباره همکاریها و اقدامات مشترک سخن گفتند که در این دیدار عراقچی بر هماهنگی میدان و دیپلماسی در دولت چهاردهم تأکید کرد. دولت چهاردهم که سخن از وفاق ملی به میان آورده حالا باید در هماهنگی و همکاری با نیروهای مسلح هم این مسیر را طی کند.
دوئل میدان و دیپلماسی در دولت روحانی
ایجاد دوقطبی و تضاد را میتوان زمینهساز حیات بعضی جریانات سیاسی در کشور قلمداد کرد. میدان و دیپلماسی در نظام جمهوری اسلامی همواره مکمل هم بودهاند، اما فراموشمان نمیشود، دولت یازدهم و دوازدهم که کشور را اسیر همین تضادها و دوقطبیها کرده بود، به همراه وزیر امور خارجه خود با رویکرد اشتباه بهدنبال ایجاد شکاف و دوگانگی بین میدان و دیپلماسی بودند تا جایی که آزمایشهای موشکی کشور را مقابله با دولت تفسیر میکردند و به اشتباه دنبال ایجاد شکاف و دوگانگی بین میدان و دیپلماسی بود.
دولت روحانی بعد از امضای برجام هر فعالیت نیروهای مسلح را بهعنوان اخلال در کارهای دولت تعبیر و تفسیر میکردند؛ در واقع دولت خود را رقیب نیروهای مسلح میدید تا جایی که همواره این مسئله را به افکار عمومی تزریق میکردند که نیروهای مسلح بهدنبال کارشکنی در کار دولت هستند و به همین منظور حتی بودجه نظامی کشور را در این سالها کاهش دادند و سازمان فضایی که مسئول پیشرفت کشور در امور فضایی بود تا آستانه تعطیلی پیش رفت و بسیاری از اقدامات آن رها شد.
رقابت دولت با نیروهای مسلح تا جایی ادامه داشت که حتی در منازعات سیاسی هم به آن دامن میزدند بهطوری که روحانی بعد از پایان دور اول ریاستجمهوری خود در مناظرات انتخابات سال ۹۶ گفت: «برخی آمدند و تصویری از شهرهای زیرزمینی نشان دادند که برجام را برهم بزنند، روی موشک شعارهایی نوشتند تا برجام را برهم بزنند ولی مردم ما از همه اینها عبور کردند تا به امروز برسیم و شاهد پیشرفت بیشترمان در آینده شویم.»
وزیر امور خارجه روحانی هم بر این دوگانه و تضاد دمید که سخنان ظریف در مصاحبه با «سعید لیلاز» گویای این مطلب است. ظریف بهعنوان وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم در گفتوگوهایی با عنوان «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» سخنانی بر زبان راند که نشان از نگاه منفی او به میدان بود که در بخشی از این سخنان آمده است: «من و سردار سلیمانی الزاماً همه جا هم نظر نبودیم، خدا رحمتشان کند ولی احساس میکردیم که موظف هستیم با هم هماهنگ باشیم و این کار را میکردیم. من میتوانم به جرئت بگویم که من دیپلماسی را بیشتر هزینه کردم برای میدان تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد.»
ظریف در همین مصاحبه با جزئیات نگاه خود را تشریح میکند و اینکه انتظار داشته میدان هزینه دیپلماسی شود و این اتفاق به زعم او رخ نداده است: «من به جرئت میتوانم بگویم که در طول کار من هیچ زمان نتوانستم، نه اینکه نخواهم، نتوانستم به فرمانده میدان بگویم این کار را بکن من در دیپلماسی به آن نیازمندم. مثلاً فلان عملیات را انجام ندهید که من بتوانم کارم را انجام دهم، اما تقریباً هر بار که من برای مذاکره منطقهای میرفتم این شهید سلیمانی بودند که میگویند فلان موضوع و خاصیت را بگیر. میگفتند مثلاً میرویم با آقای لاوروف مذاکره کنیم، این چهار موضوع را بخواه، یعنی دیپلماسی هزینه میدان میشد. مثلاً میگفتند در فلان جلسه این مسائل را بگیر. در حلب میخواهیم این کار را بکنیم. من نمیگویم این اهداف بد بود، این اهداف مقدسی بود. مثلاً میگفتند که در مذاکره با لاوروف فشار بیاور که مثلاً فوعه و کفریا در سوریه را آزاد کنیم، در برابر آزاد شدن غیرنظامیان حلب و من میرفتم و برای موفقیت کار میدانی مذاکره میکردم، اما اینکه مثلاً من به ایشان بگویم که از هواپیمای ایرانایر در خط تهران-سوریه استفاده نکنید، ایشان زیر بار نمیرفتند. دیپلماسی هزینه میدان میشد، ولی میدان هیچگاه هزینه دیپلماسی نشد». این سخنان ظریف با واکنش رهبر انقلاب مواجه شد، چراکه باعث درگرفتن بحثهای مختلفی درباره دوگانگی میدان و دیپلماسی در فضای سیاسی و رسانهای کشور شده بود.
رهبر معظم انقلاب در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ در سخنرانی تلویزیونی خطاب به ملت ایران با تأکید بر اینکه تعیین سیاستخارجی همه کشورها در مجامع بالادستی انجام میشود، فرمودند: «مجامع بالادستی و مسئولان عالیرتبه کشور هستند که سیاستخارجی را [تعیین میکنند]؛ البته وزارت خارجه هم در اینها مشارکت دارد، لکن اینجور نیست که تصمیمگیری، تابع وزارت خارجه باشد؛ نه، وزارت خارجه مجری است؛ سیاستهای خارجی را [اجرا میکند]؛ اینجا در کشور ما هم همینجور است؛ در شورایعالی امنیت ملی که همه مسئولان در آنجا حضور دارند، تصمیمگیری میشود و وزارت خارجه با شیوههای خودش بایستی آنها را عملی بکند و پیش ببرد.»
وحدت میدان و دیپلماسی در دولت شهید رئیسی
این رویه ادامه داشت تا اینکه با آمدن دولت سیزدهم روند معکوس شد و میدان و دیپلماسی در کنار هم قرار گرفتند و این دوگانگی غلط و تصنعی اصلاح و هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی برقرار گشت که از نتایج این هماهنگی عزت و اقتدار روز افزون برای ایران اسلامی و تقویت بنیههای دفاعی کشور و موفقیت در اقدامات مشترک میدان و دیپلماسی بود.
منوچهر محمدی، رئیس هیئت اندیشهورز وزارت امور خارجه وقت نیز در برنامه تلویزیونی «به افق فلسطین» گفته بود: «بعد از عملیات وعده صادق، بسیاری از سران کشورهای خارجی به شهید امیرعبداللهیان گفته بودند شجاعتی که شما به خرج دادید، توسط کشور دیگری امکانپذیر نبود.»
محمدی گفته بود: «تا پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم این بحث در دستگاه سیاست خارجی کشور مطرح بود که دیپلماسی و میدان در تضاد با هم هستند یا اینکه دیپلماسی مجبور شده در برخی مواقع و به خاطر میدان، از خواستههای خود عدول کند، اما در بررسیهایی که داشتیم گفتیم این مسئله اشتباه است، نه دیپلماسی بدون میدان پیش میرود و نه میدان بدون سیاست پیشرفتی خواهد داشت.»
علی باقری که معاون وزیر امور خارجه در دولت شهید رئیسی بود و بعد از شهادت وزیر امورخارجه سرپرست این نهاد شد در سخنان خود از این هماهنگی سخن گفته و یکی از موفقیتهای دولت آیتالله رئیسی را هماهنگی میدان و دیپلماسی دانسته و تاکید کرده است: «ما مصادیق آن را در مواردی همچون عملیات وعده صادق مشاهده کردیم. میدان بدون دیپلماسی ناکام و دیپلماسی بدون میدان ناموفق است؛ گزاره میدان بدون دیپلماسی یا دیپلماسی بدون میدان ناشی از درک نکردن و فهم راهبردی در حوزه سیاست خارجی است.»
اصغر زارعی، کارشناس مسائل منطقه هماهنگی نیز در این زمینه گفته است: همافزایی ایجاد شده بین میدان و دیپلماسی موجب شد که روزبهروز بر دایره داشتهها و توانمندیهای ما هم در عرصه میدان و هم در عرصه دیپلماسی افزوده شود و بسیاری از مسیرها به روی ما باز شود و موجب شد تدریجاً ما مسیر خودمان را از یک دیپلماسی التماسی و ضعیف که در برابر آمریکا و اروپا دنبال میشد به یک «دیپلماسی منعطف، عزتمندانه» و مبتنیبر منافع ملی و مشترک با کشورهای منطقه و فرامنطقه دنبال کنیم.
رئیسجمهور شهید هم همواره در سخنان خود از این وحدت و هماهنگی بین میدان و دیپلماسی سخن میگفت و هیچگاه علیه نیروهای مسلح و اقدامات دفاعی کشور موضع نگرفت و در سه سال دولت شهید رئیسی شاهد گسترش اقدامات دفاعی کشور بودیم.
امید به استمرار راه شهید رئیسی در دولت چهاردهم
دولت چهاردهم هم با دیدن این عزت و اقتدار گویی بنا دارد رویه دولت سیزدهم را ادامه دهد و شعار خود یعنی ایجاد وفاق ملی را به صحنه همافزایی میدان و دیپلماسی هم بکشاند تا در پایان دوران چهار ساله ریاستجمهوری کارنامهای از امنیت ملی همراه با عزت و سازندگی کشور ارائه دهد.
بر همین اساس هفته گذشته جمعی از مقامات ارشد نظامی و لشکری کشورمان در دیدارهای جداگانه با سیدعباس عراقچی انتخاب وی را بهعنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تبریک گفتند.
وزیر امور خارجه کشورمان هم در این دیدارها علاوهبر اعلام آمادگی وزارت امور خارجه برای تعامل با ارکان مختلف نظام بر هماهنگی و همکاری کامل میدان و دیپلماسی تأکید کرده است؛ رویکردی که این امیدواری را ایجاد کرده که در دولت چهاردهم مسیر و راه شهید آیتالله رئیسی در تعامل و وحدت کامل میدان و دیپلماسی ادامه پیدا خواهد کرد و قرار نیست شکافی بین این دو اصل عزتآفرین برای میهن باشیم؛ چیزی که در کشورهای دیگر هم بر آن تاکید میشود و قدرت نظامی، قدرت سیاسی و دیپلماتیک برای تأمین منافع ملی در کنار هم قرار میگیرند، چراکه این دو بدون هم ناقص هستند و کارایی کامل را ندارند.
با توجه به تحولات منطقه و نبرد جبهه مقاومت در فلسطین با رژیم صهیونیستی و حمایتهای دیگر محورهای مقاومت از غزه، هماهنگی میدان و دیپلماسی برای تأمین منافع ملی و تقویت جبهه مقاومت و پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی از هر زمانی ضروریتر شده است و باور وزیر امور خارجه بر این اصل مهم میتواند گامی مؤثر در جهت تحقق منافع کشور باشد.
مصالح ملی در حوزه تهدید و فرصت باید در میدان تعریف شود
ابوالفضل ظهرهوند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در این رابطه اظهار کرد: دیدار چند تن از فرماندهان شاخص نظامی و امنیتی کشور با وزیر امور خارجه گویای ضرورت همکاریهای نزدیکتر دستگاه دیپلماسی با کسانی است که در حوزه مدیریت تهدید و بحران در میدان حاضرند و تلاش میکنند.
وی افزود: بهطور اساسی دیپلماسی جز در میدان معنا ندارد آن هم در کشوری همچون ایران که کشوری پیشران است؛ بنابراین اگر میدان را محدود کنیم و به مسائل تهدید و بحران بیتوجهی کنیم، مدیریت تهدید کامل نمیشود و مفهوم پیدا نمیکند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: باید دانست تهدیداتی که در منطقه با آن مواجهیم برخواسته از مدیریت فرصت در میدان نیست و در واقع تهدیداتی است که دشمنان و رقبا علیه ژئوپولتیک منطقه و علیه ایران ایجاد کردهاند و ما آنها را خنثی میکنیم، از این رو روش درست آن است که منافع و مصالح ملی کشور در حوزه تهدید و فرصت در میدان تعریف شود.
وی تاکید کرد: وقتی فرصتها در میدان عملیاتی شدند نیازمند آن هستند تا امنیت فرصت تأمین شود، بهیقین تهدیداتی هم متوجه فرصتهای ما میشود که باید توسط کسانی که تخصص کار در حوزه تهدیدات را دارند خنثی و مدیریت شود، بنابراین هماهنگی بین میدان و دیپلماسی گامی مؤثر است، چراکه در دولت حسن روحانی شاهد بودیم که اعتنایی به مسئله میدان نمیشد و میدان توسط کسانی مدیریت میشد که مدیریت تهدید را در اختیار داشتند؛ یعنی نیروهای نظامی و دفاعی و امنیتی، بنابراین در دولت چهاردهم انتظار است که صحنه میدان، صحنه فرصت و تهدید توأمان باشد.
ظهرهوند یادآور شد: روی دیگر فرصتها میتواند مدیریت تهدید باشد و این دو باید همچون دو بال با هم حرکت کنند، از این رو این دیدار گامی عملی برای فعال نگه داشتن دیپلماسی در حوزه مدیریت تهدید و مدیریت فرصت است که منفک از هم عمل نکنند تا نتیجهای همچون برجام به ارمغان بیاید.
وی به نقش مجلس شورای اسلامی در این باره اشاره کرد و گفت: قوه مقننه باید موانعی که در این بین وجود دارد و قانونی برای آن نیست را برطرف کرده و قانون لازم را مصوب کند و یا به صورت طرح یا لایحه توسط دولت آنرا آماده سازی کند؛ همچنین مجلس در حوزه نظارت هم میتواند این موضوع را مطالبه کند و گزارش بگیرد و اگر معضلی وجود دارد هم به کسانی که مدیریت تهدید را بر عهده دارند، هم کسانی که در حوزه مدیریت فرصت هستند و هم به دستگاه سیاست خارجی تذکر دهد؛ بنابراین قوه مقننه میتواند بسیار مؤثر و تعیینکننده باشد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه همه چیز باید در میدان دیده شود، همانگونه که آمریکاییها، روسها و چینیها و هر قدرتی این کار را انجام میدهد، ابراز کرد: ایران بهعنوان یک قدرت در منطقه و جهان ضرورت دارد که از این پس مسئله خود را در میدان ببیند و دیپلماسی هم جلودار در هماهنگسازی مدیریت اقتصادی، تجاری، نظامی و امنیتی است، بنابراین باید بتواند هماهنگی بین مدیریت تهدید و مدیریت فرصت ایجاد کند.
به گزارش ایمنا، امروز باید توجه داشت که «میدان دیپلماسی» نه رقیب بلکه همراه، مکمل و مقوم «میدان رزم» است. دیپلماسی بدون پشتوانه قدرت نظامی و آوردهها و سرمایههای «میدان رزم»، بیاعتبار و فاقد نفوذ کلام است و میدان رزم نیز در کنار سلحشوری به درایت و دیپلماسی نیازمند است؛ موضعی که در دولت یازدهم و دوازدهم مورد غفلت قرار گرفت و نتایج بسیار خسارتباری را برای حوزه دیپلماسی بهدنبال داشت و سالها جمهوری اسلامی را از دستاوردها و فواید ناشی از آن محروم کرد.
نظر شما