به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تعامل موفق برای وفاق» نوشت: نتیجه انتخابات ۱۵ تیرماه گذشته، ۳۱ مردادماه در بهارستان تکمیل و تثبیت شد. پس از آری اکثریت ملت ایران به رویکرد وفاق و همدلی مسعود پزشکیان، دیروز نمایندگان ملت نیز به تشکیل دولت وفاق ملی آری گفتند. رأی قاطع نمایندگان به همه وزرای پیشنهادی رئیسجمهور، صرفاً رأی به یک کابینه نبود. مجلس شورای اسلامی به عنوان رکنی از حاکمیت و جمهوریت، دست در دست دولتی گذاشت که برای شکلگیری وفاق آمده است. دست به دست هم دادن دولت و مجلس، آن هم با کیفیتی که روز گذشته رقم خورد، یعنی رأی قاطع و بالا به همه وزرا، راه نوین مبتنی بر وفاق را در کشور هموار میکند. به تعبیر رئیسجمهور در پیام قدردانی از مجلس، «نمایندگان ملت با رأی اعتماد قاطع خود به وزرای پیشنهادی، رویکرد دولت را در ایجاد وفاق ملی در کشور تکمیل کردند.»
فرآیند بررسی صلاحیت وزرا و اخذ رأی اعتماد، از شنبه ۲۷ مردادماه آغاز شد و در چهارمین روز، به پایان رسید. جلسات، در نوبت صبح و عصر برگزار و صلاحیت وزرای پیشنهادی براساس فهرست الفبای نام وزارتخانهها بررسی شد. در این مدت به کمک رسانهها، بویژه صداوسیما ایرانیان به صورت زنده اخبار و رویدادهای مجلس را از بهارستان رصد میکردند. فرآیند کار به این صورت بود که پس از قرائت گزارش و نظر کمیسیونهای مربوط به هر وزارتخانه، ابتدا نمایندگان مخالف، سپس نمایندگان موافق و درنهایت خود وزیر پیشنهادی صحبت میکردند. صبح دیروز و براساس حروف الفبا، به ترتیب صلاحیت وزرای نیرو و ورزش و جوانان بررسی شد. عصر دیروز آخرین جلسه بررسی صلاحیت وزرا، با سخنرانی رئیسجمهور آغاز شد. مطابق آئیننامه مسعود پزشکیان میتوانست از فرصت باقیمانده برای وزرا، یعنی ۶۷ دقیقه برای آخرین دفاع از کابینه پیشنهادی خود استفاده کند.
به باور موافقان و منتقدان، آن اتفاق ویژه در بررسی صلاحیت وزرا، درست همین زمان رقم خورد، یعنی زمانی که رئیس جمهور پشت تریبون قرار گرفت تا در آخرین نطق پیش از آغاز رأیگیری نمایندگان، از کابینه خود دفاع کند. این بار پزشکیان از کاغذ یا نوشته استفاده نکرد. ضمن اینکه او پشت تریبونی ایستاده بود که دستکم در ۴ دوره نمایندگی، به کرات سخنرانی در آن را تجربه کرده بود.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قتلعام کودکان فلسطینی وسط مذاکرات آتشبس!» نوشت: کشتار کودکان فلسطینی در شهر «دیر البلح» واقع در مرکز غزه، در بحبوحه اظهارات و جلسات مقامات آمریکایی و عربی درباره لزوم انجام مذاکرات آتشبس صورت گرفت. پس از ترور «اسماعیل هنیه» در تهران، بارها اعلام شد که، آمریکا و رژیم صهیونیستی، مذاکرات را برای آتشبس در غزه نمیخواهند-اگر چه آن را مدام بر زبان بیاورند- بلکه، هدف اصلی آنها قرار دادن ایران و متحدانش در وضعیتی است که نتوانند، انتقام خون شهید هنیه را بگیرند. بدین شکل که، اگر ایران و متحدانش پاسخ دادند -که قطعاً پاسخ میدهند- بگویند: «دیدید! ایران مخالف آتشبس بود؟!»
دلایل زیادی برای این ادعا وجود دارد. مهمترین دلیل، شخص نتانیاهو است. همه حتی خود صهیونیستها بارها اعلام کردهاند، نتانیاهو مخالف پایان این جنگ است چرا که آن را مساوی با پایان عمر سیاسی خود میداند زیرا، او درگیر پروندههای فساد زیادی است و از طرفی، متهم به اهمال کاری است که نتیجهاش شد، عملیات تاریخی «طوفانالاقصی». دلیل بعدی را سید حسن نصرالله، رهبر محبوب مقاومت لبنان در همان هفتههای نخست آغاز جنگ غزه بیان کرد. او گفت صهیونیستها-سوای نتانیاهو- نمیخواهند این جنگ طولانی شود و آمریکا اگر اراده کند، این جنگ همین امروز تمام میشود.(نقل به مضمون) به عبارتی آمریکاییها حتی بیش از صهیونیستها خواهان ادامه این جنگ هستند. دلیل بعدی، جنایات بزرگی است که رژیم صهیونیستی و آمریکا همزمان با اعلام اینکه «خواهان آتشبس هستیم» مرتکب میشوند. نمونهاش بمباران وحشیانه مدرسه «تابعین» غزه است که بنا به روایتی نزدیک به ۱۵۰ غیرنظامی فلسطینی با بمبهای مدرن آمریکایی تکه تکه شده و سوختند. این بمباران همزمان با اظهارات آنها مبنی بر «لزوم آتشبس در غزه» رخ داد. حالا خبر رسیده است که، صهیونیستها جنایت هولناک دیگری را در بحبوحه گفتوگوها برای آتشبس مرتکب شدهاند.
روز سهشنبه جنگندههای رژیم صهیونیستی بازار شهر «دیرالبلح» واقع در مرکز نوار غزه را با سلاحهای مدرن آمریکایی هدف قرار دادند. طبق گزارشها و تصاویری که منتشر شده است، در این حمله-که دو روز پس از اظهارات وزیرخارجه آمریکا مبنی بر اینکه، نباید فرصت به وجود آمده برای آتشبس را از دست داد رخ داد- ۹ نفر شهید و دهها تن نیز مجروح شدند که تقریباً همه آنها زن و کودک و غیرنظامی هستند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اعتماد مجلس و انتظار مردم» نوشت: رأی اعتماد به کل کابینه پزشکیان، یک فصل درخشان در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و یک نقطه عزیمت به سوی وضعیتی تازه و امیدبخش است. اگرچه چنین کاری را یک مجلس اصولگرا قبلاً با کابینه خاتمی کرده بود و این دومین کابینه اصلاحطلبان است که از مجلس اصولگرا اعتماد کامل میگیرد، اما ۴ هزار و ۵۰۰ رأی اعتماد در مجموع به ۱۹ وزیر و میانگین ۲۳۷ رأی و کسب نمره ۵/۱۶ نسبت به عدد ۲۰ برای کابینه و نیز کسب بالاترین رأی به یک وزیر در تاریخ انقلاب و حتی ۱۱ رأی بالای ۲۵۰ به ۱۱ عضو کابینه و در کنار آن، رأی بالای ۲۰۰ به برخی وزیران که چنین انتظاری در ظاهر نمیرفت، همگی نشانه یک روند جدید است. کار رئیس مجلس که شکست در انتخابات را با حلم و سعهصدر پذیرفت و آن را در همراهی مجلس با شعار وفاق دولت، به یک پیروزی درخشان تبدیل کرد، نباید از نظر دور داشته شود. حالا این «اعتماد» نصف کار است. نصف دیگر نامش «انتظار» است، یعنی توقع! آنهم نه توقع یک جریان سیاسی زیرا هر جریان سیاسی بدون مردم هیچ است. آنچه به رسانهها مربوط است، آن است که از رفتارهای قوای سهگانه و از رفتارهای جریانهای سیاسی به مطالبه رسانهها که مطالبات مردم است، نزدیک شوند. اکنون مطالبه رسانهها کار جهادی و شبانهروزی و بی بهانه دولت است. حق آن است که بخش رسانهای جریان موسوم به اصلاحات که حالا دیگر نه یک دسته و گروهند و نه شباهتی با اصلاحات قدیم دارند و هنوز هم قابلتعریف نیستند، در این مطالبه با رسانههای دیگر و با مردم، همراهی کنند، نه اینکه مانند رفتار سابق خود، سراغ زیادهخواهیهای دیگر و بهانهجوییها و شخصیتپردازیها بروند.
حق رهبری و مردم هم بر رئیسجمهوری که از نام رهبری بهقدر کفایت استفاده کرد آن است که خطکش رهبری را همیشه همراه داشته باشد و خود را معیار بودن یا نبودن در این مسیر نداند بلکه برای ماندن در این خط، با شخص رهبر معظم انقلاب هماهنگ باشد و در همان خط قرار گیرد.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «آشفتگی گفتاری» را برگزید و نوشت: مسائل مربوط به شیوههای مناسب به کار بردن زبان در دولت دکتر مسعود پزشکیان کمکم در حال تبدیلشدن به موضوعی قابل توجه است؛ موضوعی که به نظر میرسد مشاوران، اعضای تیم تشریفات و نزدیکان آقای رئیسجمهور باید آن را جدی بگیرند. این معضلی است که از نخستین روزهای کاندیداتوری آقای دکتر پزشکیان میشد آن را تشخیص داد؛ مسألهای که به نظر میرسد بهرغم گذشت زمان قابل توجهی از دوران حضور جدیتر رئیس دولت چهاردهم در عرصه سیاست ملی، ضرورت تلاش برای حلکردن آن در میان اطرافیان ایشان احساس نشده است. از روزهای مناظرههای انتخاباتی تا امروز ما به کرات سردرگمی دکتر پزشکیان در مواجهه با متونی که از پیش برای ایشان آماده شده را در کنار کلافگی ناشی از عدم توانایی برای قرائت کردن متونی که در اختیار ایشان قرار میدهند شاهد بودهایم؛ سردرگمی و کلافگی آزاردهندهای که در برخی موارد انتقال معانی پیشبینی شده برای مطرح شدن در موقعیتهای مختلف را با چالشهایی جدی مواجه کرده است. این موضوع وقتی از اهمیت ویژهای برخوردار میشود که میبینیم ایشان به وضوح کلافگی و سردرگمی مورد نظر ما را در مقابل مخاطبانشان به نمایش در میآورند.
این سردرگمی و کلافگی ناشی از آن از چند جهت موقعیت مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری اسلامی ایران را با مخاطره روبهرو میکند. اولاً این احساس را در مخاطب ایجاد میکند که کسانی در پشت پرده دولت هدایت و راهبری فکری آن را برعهده دارند؛ افرادی که به چیزهایی بیشتر از حد توانشناختی آقای رئیسجمهور فکر میکنند. گروهی پنهان که انگار حتی موضوعات موردنظر خودشان را نیز نتوانستهاند برای رئیس جمهور به شکل مفهومی تبیین کرده و او را با آنها آشنا یا همراه کنند. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که این فکر را به ذهن مخاطبان القا میکند که کسانی به جز آقای رئیسجمهور صاحبان یا راهبران فکری دولت هستند و آقای رئیسجمهور شخصاً هیچ ارتباط معناداری با آنچه ایشان در ذهن خود میپرورانند برقرار نکرده است. این مساله و سردرگمی و کلافگی متعاقب آن در رفتار آقای رئیسجمهور، شخصیت حقوقی ایشان و احترامی را که باید متعاقب حضور ایشان در این جایگاه حقوقی خاص از طریق گفتوگو با مخاطبان ایجاد شود با چالشهایی قابل توجه مواجه میکند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود تیتر «اجماع ملی» را برگزید و نوشت: آمد؛ نطقی توفانی کرد، رکورد ۲۳ ساله را شکست و با همه وزرایش راهی پاستور شد. آخرین روز بررسی صلاحیت وزرا؛ با سخنرانی قاطع و محکم رئیس جمهور همراه شد که تمام قد پشت گزینههایش حتی آنهایی که خود اذعان داشت ایدئالش نبودند، ایستاد تا آخرین روز مرداد به روزی ماندگار در تاریخ رأی اعتماد به وزرا تبدیل شود و با ۱۸ مرد و تک وزیر زن دولتش را آغاز کند. مسعود پزشکیان؛ با ادبیات مخصوص به خود با نمایندگانی صحبت کرد که میدانست در میانشان پیروان جریانی تندرو قرار دارند که برای تضعیف دولتش از هیچ تالشی فروگذار نبودند و برای ناکامیاش هر آنچه در توان داشتند به کار بستهاند. در این شرایط او با همان زبان صادقانهاش گفت: «به چیزی که معتقد نیستم نمیتوانم بر زبان بیاورم؛ همین کاغذهایی که میدهند از رو بخوانم را هم نمیتوانم بخوانم» در ادامه با همان لحن ساده اما دلچسب و واقعی اعتراف کرد که در ذهنش، ایدئال های دیگری برای وزرا داشته اما وقتی دیده توافق نیست کوتاه آمده؛ پس تأکید کرد: «برای وحدت کوتاه میآیم؛ کوتاه آمدم برای اینکه تفاهم مهمتر از ایدئال است». بنابراین انتظار برای کوتاه آمدن مجلس برای رأی اعتماد به همه وزرا در برابر تعامل و توافق دوطرفه بین دولت و مجلس نتیجه داد. تعاملی دوطرفه که خار چشم رادیکالها شد و آنها را به گوشه رینگ برد. پایداریها که حتی دست به دامن توزیع شب نامه شده بودند و با جلسات متعدد خصوصی، تذکرهای مکرر خارج از دستور صحن و… در تالش برای انداختن حداقل چهار وزیر بودند، دیروز به چشم خود دیدند که دیگر آن اقلیت پرسروصدا که به دنبال خالص سازی و دستیابی به دولت و مجلس توأمان بود، نیستند و اکنون زمین سیاستورزی به سمت عقلانیت و اعتدال برای رسیدن به وفاق ملی تغییر کرده است.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود تیتر «زوج وفاق؛ پزشکیان-قالیباف» را برگزید و نوشت: مجلس و دولت در شرایطی پیروز آزمون وفاق ملی شدند که طی روزهای گذشته خبرهای رسیده و مجموع سخنان برخی نمایندگان مجلس در مخالفت با برخی وزرای پیشنهادی، از احتمال عدم رأی اعتماد مجلس به حداقل ۴و زیر یا رأی لبمرزی نمایندگان به این وزرا حکایت میکرد. حتی سهشنبه شب گزارشی از جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس برای بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی منتشر شد که حاکی از عدم رأی کامل اعضای این فراکسیون به ظفرقندی، همتی، صالحیامیری و میدری بود. هجمه برخی نمایندگان طیف پایداری در مجلس به این ۴و زیر پیشنهادی و در ادامه پخش شبنامه علیه یکی از این چهرهها در مجلس نیز از احتمال عدم اعتماد مجلس به همه آنها و در خوشبینانهترین حالت، موفق نشدن دو نفر از این چهرهها برای گذر از سد مجلس برای ورود به پاستور حکایت میکرد.
با این حال به نظر میرسد محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، تصمیم خود را گرفته بود تا برای تشکیل دولت وفاق ملی و کمک به همکار پیشین خود در مجلس، سنگ تمام بگذارد. نوع مواجهه او با برخی نمایندگان که طی روزهای گذشته در مخالفت با وزرای پیشنهادی نطق کرده، یا تذکر میدادند و حتی اقدام به پخش شبنامه علیه یکی از وزرا در مجلس کردند، همگی را میتوان گواهی بر تلاش قالیباف برای تشکیل دولت وفاق ملی توصیف کرد. در این میان میتوان یک بار دیگر به جلسه سهشنبه فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس برای بررسی صلاحیت وزرا اشاره کرد که با وجود عدم رأی آنها به ۴ و زیر، روز گذشته شاهد تغییر این آرا به همان وزرا بودیم. تغییری که بیتردید بدون تلاش رئیس مجلس امکانپذیر نبود. همچنانکه برای مثال احمد میدری وزیر پیشنهادی کار توانست با ۱۹۱ رأی به کابینه چهاردهم ورود پیدا کند که نشان از رأی ۹۱ نفر از اعضای فراکسیون انقلاب به او دارد یا ظفرقندی که با ۱۶۳ رأی راهی پاستور شد که میتواند نشانی از رأی ۶۳ عضو این فراکسیون به او باشد.
نظر شما