۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۹
تخریب‌چیِ‌ کوچک

شهید مهرداد عزیزالهی تسلط خاصی در خنثی کردن انواع مین داشت و در گردان تخریب، مهندس مین لقب گرفت؛ رادیوهای بیگانه نیز از او به عنوان کوچکترین ژنرال تخریب‌چی یاد می‌کردند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، دانش آموز شهید «مهرداد عزیزالهی» در مهرماه سال ۱۳۴۶ در شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی به متولد شد؛ دوران کودکی خود را به همراه برادرش که او نیز شهید شد گذراند؛ تحصیلات راهنمایی را به پایان نرسانده بود که با جثه‌ای کوچک اما روحی بزرگ، شجاعتی مثال‌زدنی به جبهه اعزام شد و همزمان با حضور در جبهه‌های نبرد، تا قبل از شهادت درس خود را تا سال سوم هنرستان در رشته برق الکترونیک ادامه داد.

حضور چندین ساله مهرداد در مناطق جنوبی کشور باعث شد تا این نوجوان بسیجی به یک رزمنده باتجربه و صاحب‌نظر تبدیل شود، تا حدی که تسلط خاصی در خنثی کردن انواع مین پیدا کرد و در گردان تخریب، مهندس مین لقب گرفت و رادیوهای بیگانه نیز از او به‌عنوان کوچک‌ترین ژنرال تخریب‌چی یاد می‌کردند؛ او همچنین غواص ماهری نیز بوده است.

این شهید نوجوان به دیدار امام نیز می‌رود؛ مصاحبه معروف مهرداد، اوایل جنگ پخش می‌شود امام خمینی (ره) هم آن فیلم را دیده بود و خواسته بودند که این رزمنده کوچک را نزد او ببرند؛ امام مهرداد را می‌بینند و بازوی او را بوسه می‌زنند و او هم دست امام را می‌بوسد.

اواخر حضور مهرداد در جبهه بود که با آموزش‌های لازم وارد گردان غواصی لشکر شد، شب عملیات کربلای ۴ از همه دوستان و هم‌رزمانش حلالیت طلبید و رفتارش به گونه‌ای بود که به انگار شهادت خود را پیش بینی می‌کرد.

شهید «مهرداد عزیز اللهی» در سال ۱۳۶۴، در عملیات کربلای ۴ در جزیره «ام الرصاص» در حال غواصی به شهادت رسید و جاودانه شد؛ بعد از انتظار سه‌ساله، پیکر پاکش شناسایی و به اصفهان منتقل و در کنار مزار برادر و دیگر هم‌رزمانش به خاک سپرده شد.

«بخشدار ۱۴ ساله» روایت زندگی یکی از شهدای ۸ سال دفاع مقدس با نام مهرداد عزیزالهی است که وی در طول جنگ به دلیل نشان دادن رشادت‌ها و توانایی‌های خود، علی رغم سن اندک، به بخشدار منطقه زبیدرات، از مناطق آزاد شده عراق، منسوب شده بود؛ این اثر در ۴ فصل تدوین یافته که هر یک از فصول یاد شده از زبان یکی از بستگان و یا هم‌رزمان شهید عزیزالهی نقل شده است.

قسمت‌های از وصیت نامه‌ی شهید به شرح زیر است:

«پدر و مادر عزیزم در مدت هشت ماهی که در جبهه بودم، دعاگوی رهبر عزیز و شما بوده‌ام. در این مدت شاهد شهادت بعضی از دوستانم بودم و تأسف می‌خورم که چرا من چنین لیاقتی نداشتم.
به هر حال عملیات نزدیک است و ممکنه که من هم به شرف شهادت نائل گردم که در این صورت از شما می‌خواهم که در شهادت من صبور باشید و از شیون و زاری خودداری کنید و اگر برایم گریه می‌کنید، به یاد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) سرور شهیدان گریه کنید.

در اینجا لازم می‌دانم چند جمله‌ای هم با برادران و خواهران وصیت کنم که پیرو خط ولایت فقیه باشید و دستورات امام عزیز را مو به مو اجرا کنید و طرفدار روحانیت باشید.
کشور بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیب است و من به عنوان برادر کوچک از شما می‌خواهم که همچنان که شعار می‌دهید، به شعارهایتان جامه‌ی عمل بپوشانید، چون شعار بدون عمل به هیچ دردی نمی‌خورد و مثل این است که شعار بدهیم: ما همه گوش به فرمان توایم خمینی، ولی دستورات امام را اطاعت نکنیم. پس بکوشید تا شعارهایتان همراه عمل باشد.»

کد خبر 783002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.