به گزارش خبرگزاری ایمنا، سید عباس شیرانی عصر امروز _پنجشنبه بیستوپنجم مرداد_ در کنگره شهدای غریب در اسارت استان اصفهان اظهار کرد: حدود یک سال است که تعداد شهدای اسارت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته و در این راستا عدد این شهدا از ۳۵ تن به ۱۱۰ تن در اصفهان رسیده است و در سطح کشور که تنها ۴۰۰ تن از آنها به ثبت رسیده بود اکنون به بیش از ۱۰۰۰ تن رسیده و هنوز بررسیها ادامه دارد.
وی افزود: شهید غریب شهیدی است که زخمی به اسارت درآمد و به دلیل عدم رسیدگی به شهادت رسید، شهدای غواصی که پیکرشان یافت شد از شهدای غریب بودند و همچنین شهدایی که در تنگنای اسارت در غربت غریبانه جان سپردند و به درجه رفیع شهادت رسیدند، به این سبب که روز بازگشت اسرا به ایران و همزمان با زمان اسارت آل الله پس از حادثه کربلاست.
دبیر کنگره شهدای غریب استان اصفهان عنوان کرد: اولین جفایی که بعثیها در حق رزمندگان اسیر کردند شکستن غرور آنها بود که همه جوان بودند، این را من امروز به جوانها میگویم که آنها با تمام این شرایط سخت پایداری کردند و با عزت و آبرو از ارزشهایشان محافظت کردند.
شیرانی یادآور شد: خود اسارت به تنهایی موجب آسیبها و بیماریهایی میشود که در رأس آنها بیماریهای روحی قرار دارد، شرایطی که رژیم بعث عراق برای نگهداری از اسرا ترتیب داده بود به گونهای سخت بود که کارشناسان صلیب سرخ میگفتند اسرای ایرانی بیش از ۶ ماه در این شرایط دوام نمیآورند اما رزمندگان جوان و نوجوان ما سالها در آن شرایط عزتمندانه مقاومت کردند و به آغوش میهن باز گشتند یا در حال پاسداری از ارزشها غریبانه شهید شدند، به ما پیشنهاد شده بود در سالن اجلاس سران اصفهان جلسه را برگزار کنیم اما بعد از بررسیهای زیاد تصمیم گرفتیم در گلستان شهدا در مجاورت همسنگرها و رفیقهای شهیدمان جلسه را برگزار کنیم.
همچنین محمد انصاری پور سرپرست بنیاد شهید استان اصفهان در این کنگره اظهار کرد: شهدای عزیز و غریبی که امروز در خدمت روان پاک و یادگارانشان هستیم شهدایی هستند که هم طعم جانبازی و اسارت را چشیدهاند و هم به درجه رفیع شهادت نائل شدهاند، امیدواریم که راه این ایثارگران بی ادعا و آزاده ادامه دار باشد و همه ما همچون ایشان طلایه دار مخلص و جان فدا حضرت صاحب الزمان (عج) باشیم.
خرده روایتهایی از شکنجههایی که شاگردان مکتب روحالله تحمل کردند
در ادامه سنقری، از آزادگان سرافراز همدان اظهار کرد: شهدای اسارت آنگونه مظلومانه به شهادت رسیدند که حتی ما نمیتوانستیم برایشان گریه کنیم و مانع شهادت آنها شویم، به خاطر دارم رفیق شهید همدانی داشتم که روی بدنش خمپاره خورده بود و انگشتهای پایش قطع شده بود، بعثیها هر روز مواضع زخم او را با آب سرد میشستند تا بیشتر درد بکشد و انگشتهای قطع شدهاش را تکان میدادند، بعثیها میگفتند امام خمینی را لعن کن تا شکنجهات نکنیم اما او تا آخرین لحظه داغ گفتن این لعن را به جان آنها گذاشت.
وی ادامه داد: دوست دیگری از اصفهان داشتم که ۲ شکنجهگر داشت و به اتهام دروغین کشتن افسرهای عراقی دستگیرش کردند، او را در مقابل دیدگان من به قدری با کابل زدند که گوشت و پوست از بدنش آویزان شده بود و بعد با پارچ آب نمکی زخمهایش را شستند اما محمدرضایی حاضر نشد به امام توهین کند، در لحظات آخر که شهید مشغول خواندن شهادتین بود آن دو شکنجهگر صابون در دهانش میکردند که نتواند شهادتینش را تمام کند و در همین حال مظلومانه بود که در مقابل تنها شاهد شهادتش که من بودم جان سپرد.
وقتی بعثیها اسیر ایرانیها شدند
پس از آن حجتالاسلام علیرضا باطنی از آزادگان آزاده ایران اسلامی اظهار کرد: در این ایام که ایام اسارت خاندان عصمت و طهارت و اهل بیت حضرت اباعبدالله (ع) است و دل شیعیان از این غم عظیم محزون است بر این شدیم که یار و خاطره آزادگان دفاع مقدس را نیز گرامی بداریم.
وی افزود: گاهی وقتی سخن از اسارت میشود تصاویر نامشخصی در مقابل ما نقش میبندد، اگر انقلاب اسلامی ایران صورت نمیگرفت بسیاری از گوشههای حماسه عاشورا بر ما پوشیده میماند که از جمله آنها اسارت است، به خاطر دارم، عملیات کربلا ۴ بود که منجر به اسارت ما شد و اولین گروه اسرای ثبت نشده و گمنام از آزادگان کربلا ۴ بودند، مدت اسارت ما در اردوگاه ۱۱ و اردوگاه ۱۸ و زندان استخبارات و الرشید گذشت، هنگامی که ما از عراقیها سخن میگوئیم مقصود ما مردم عراق نیستند، چرا که آنها هم در چنگال صدام و رژیم بعث اسیر بودند، بعثیها علاوه بر تحمیل رنج و شکنجه بر جسم آزادگان میکوشیدند بر روح آنها نیز مسلط شوند، مثلاً اجازه اقامه نماز فرادا به اسرا نمیدادند و آنها را به هنگام نماز مورد ضرب و شتم و سوختگی قرار میدادند اما آزادگان عزتمندانه یک گام جلوتر از خط قرمزهای زندانبانان حرکت میکردند و درصورت مخالفت آنها با نماز فرادا، نماز جماعت را اقامه میکردند.
این آزاده دفاع مقدس تصریح کرد: شرایط در اردوگاههای مخفی و ثبت نشده متفاوتتر از سایر پادگانها بود، یکی از مشکلات اساسی ما در آنجا کمبود آب بود و ۱۳ تن از اسرا تنها به خاطر تشنگی جان باختند، عراقیها فکر میکردند با این ستمها و در تنگناها قرار دادنها مقاومت اندیشه و دین بچهها فرو میریزد اما نمیدانستند که ما دانش آموختگان مکتب عاشورای حسینی بودیم، ما اهل توسل و دعا و نماز و تلاوت قرآن از محفوظات قلبمان بودیم.
حجتالاسلام باطنی ادامه داد: امروز ۲۵ مرداد است، در ۲۶ مرداد برای اولین بار اولین گروه آزادگان به خاک ایران بازگشتند اما داغدار شهادت شهید حسین پیراینده با شلیک مستقیم عراقیها از پشت سیم خاردارهای اردوگاه بود؛ در آخرین محرم شهید پیراینده میگفت: " بعضیها عاقلانه عزاداری میکنند و برخیها عاشقانه، در اسارت باید عاشقانه عزاداری کرد."
وی خاطرنشان کرد: مقاومت رزمندگان ما به قدری بود که سنگدلترین ژنرالهای عراقی را به پا در میآوردند به قدری بارها بعثیها میگفتند شما اسیر ما نیستید بلکه ما اسیر شماییم و همین مقاومت آنها بود که روح عراقیها را به اسارت میکشید، یکی از شکنجه گرانی که شهید محمد رضایی را با وحشیانهترین طریق با استفاده از برق، کابل خرد شیشه، آب جوش، اتو داغ و برافروخته او را به شهادت رسانده بود شخص به نام عدنان بود، او در اثر مقاومتها به قدری مستاصل و بی اثر شده بود که او را به جرم انفعال اخراج کردند.
نظر شما