به گزارش خبرگزاری ایمنا، انرژیهای تجدیدپذیر بهدلیل در دسترس بودن، مقرون به صرفهتر بودن، مفید برای محیط زیست و انسان و ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر گزینه بهتری برای جایگزینی انرژیهای فسیلی و تجدیدناپذیر است، این بدان معناست که انرژی تجدیدپذیر نهتنها جایگزین سوختهای فسیلی برای گرما و انرژی میشود، بلکه از انتشار کربن، گازهای گلخانهای مضر و سایر آلایندهها نیز جلوگیری میکند.
منابع انرژی تجدیدپذیر در اطراف ما هر لحظه موجود هستند و از منابع طبیعی یا فرایندهایی به دست میآید که بهطور مداوم تأمین میشود، بهعنوان مثال باد در نقاط مختلف در حال وزیدن است و نور خورشید هم در تمام روز میدرخشد و دسترسی به آنها در هر زمان و مکانی قابل لمس است، حال آنکه سوختهای فسیلی، زغالسنگ، نفت و منابع تجدیدناپذیر صدها میلیون سال طول میکشد تا شکل بگیرند.
در این راستا خبرنگار ایمنا با محمود خاقانی، کارشناس بینالمللی انرژی برای اطلاعرسانی از آخرین وضعیت انرژیهای تجدیدپذیر در کشور، گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
ایمنا: چقدر به موضوع انرژی خورشیدی در ایران پرداخته شده است؟
خاقانی: بحث استفاده از انرژی خورشیدی و به اصطلاح انرژیهای تجدیدپذیر همچون انرژی باد و خورشید در وزارت نفت و دولت رفسنجانی مطرح و در دولت خاتمی پیگیری شد و زمانی که چیتچیان وزیر نیرو بود، مطالعاتی در رابطه با تشویق بخشهای خصوصی و حتی خانوادهها برای این موضوع شد که همه اینها در برنامه پنجم و ششم وجود دارد، البته هیچکدام به مرحله اجرایی نرسید، از این رو انرژی تجدیدپذیر جایگزین در ایران آنطور که باید مرسوم نیست، همچنین برنامه سیاست کلان اقتصاد انرژی در دولت هفتم و هشتم و در چهارچوب برنامه چهارم تعریف شد، اما مجلس هفتم جلوی آن را گرفت. حال آنکه مقام معظم رهبری فرمودند که مجلس فقط نمیتواند بپرسد، بلکه باید پاسخگو هم باشد و در حال حاضر خوب است که ما از نمایندگان مجلس هفتم سوال کنیم که چرا اجازه ندادند برنامه چهارم اجرایی شود و بهای فراوردههای نفتی با یک درصدی به تدریج در سال افزایش پیدا کند؟
ایمنا: دلیل بیعلاقگی بخش خصوصی به استفاده از انرژی پاک چیست؟
خاقانی: آن زمان که صنعت پاییندستی انرژی کشور همچون نیروگاههای برق، پالایشگاهها و پتروشیمیها هنوز خصولتی نشده بود و همه در دست دولت و جز اموال بیتالمال بود و دولت قصد داشت به تدریج یارانههای سوخت را از فراوردههای نفتی حذف و آن را به بخشهای اقتصاد کشور همچون کشاورزی و حملونقل عمومی تزریق کند و به آنها یارانههایی بدهد که صنعت انرژیهای تجدیدپذیر و بخش خصوصی و مردم تشویق شوند. اتفاقی که در چین، آمریکا و اروپا افتاد و در ابتدا چون هزینه آنها در مقایسه با انرژیهای فسیلی، نفت و گاز بالا بود یارانههایی به صنعت انرژی تجدیدپذیر داده شد، تا این صنعت ابقاء شود و این پنلها را از آلمان، آمریکا یا چین وارد کنند، اما در ایران این کار انجام نشد و در ازای تولید هر کیلو وات ساعت برق، انرژی جایگزین یا تجدیدپذیر خورشیدی، مبلغ قابل ملاحظهای داده نمیشود و این مقرون به صرفه نیست، از اینرو بخش خصوصی واقعی علاقهای برای سرمایهگذاری نشان نداد.
یکی از دلایل علاقه نداشتن بخش خصوصی و مردم در استفاده نکردن از پنل خورشیدی این است که در ایران بخش خصوصی واقعی نیست.
ایمنا: چه رابطهای بین اشتغال و رشد اقتصادی با این انرژی است؟
خاقانی: اشتغال در درجه نخست به این مفهوم است که در کشور سرمایهگذاری امن را آغاز و سپس شروع به تعریف پروژههای زیرساختاری، بندرسازی، نیروگاهسازی، پل و سد کنیم. در برنامهای که خود من جزو کارشناسان آن بودم و در مطالعه آن بهعنوان یک مهندس انرژی سهیم بودم به این نتیجه رسیدیم که به جای صادرات گاز از طریق خط لوله به ترکیه، عراق یا پاکستان که مقرون به صرفه هم نیست، گاز را در ایران و ترکمنستان تبدیل به برق کنیم و از طریق نیروگاههای گازی، ایران را بهعنوان محور صادرات برق مصرفی معرفی کنیم که این در برنامه ششم هم تاکید شد، اما اجرایی نشد.
از دیگر برنامههای اجرایی نشده این بود که خط اصلی تولید برق را با گاز یا زغال سنگ تعریف کردیم و اینگونه برای مردم سیستان و بلوچستان که انرژی خورشیدی زیادی دارند به صرفه بود که پنلهای تولید برق خورشیدی نصب کنند که در این صورت برق را به شبکه اصلی بفروشند و سپس شبکه اصلی برق را که بهعنوان تکنولوژی جدید تعریف شده است از طریق خطوط برق مستقیم با ولتاژ بالا تا اروپا صادر کنند.
در کشور سیاست کلان انرژی تعریف نشده است و این میتواند مسئولیت سنگین وزیر نفت و نیرو در دولت چهاردهم و نمایندگان مجلس دوازدهم باشد و آنها میتوانند یک برنامه کلان و سیاست کلان اقتصاد انرژی در کشور تعریف کنند به این معنا که چه میزان در سبد انرژی کشور انرژی تجدیدپذیر خورشیدی یا بادی وجود دارد و از این مقدار چه میزان به نفت و گاز و هستهای اختصاص پیدا کند، در حال حاضر در کشور بیشترین سرمایهگذاری در سبد انرژی هستهای انجام میشود، اما باید برق ارزان در کشور عرضه شود.
ایمنا: مزایای استفاده از انرژی خورشیدی در پارکها و فضای سبز چیست؟
خاقانی: در سوزاندن گاز یا نفت کوره در نیروگاهها و یا گاز متصاعد شده از اگزوز خودرو گازی به نام گاز اکسید کربنیک یا co۲ وجود دارد که این گاز به تنهایی مضر نیست و بر خلاف گاز co۲ که موجب خفگی میشود در محیط میماند و سایهای در جو ایجاد میکند، در نتیجه زمین شروع به گرم شدن میکند، یعنی این گازهای متصاعد وقتی به اتمسفر میروند، به زمین بازمیگردند و اینها موجب گرمی کره زمین میشود و اینگونه یخهای قطب شمال و جنوب آب میشود، درختان از بین میروند و سیلاب و تندبادها اتفاق میافتد.
اگر بتوانیم مصرف انرژیهای فسیلی را به حداقل برسانیم در این صورت گاز co۲ تولید نمیشود، کره زمین گرم نمیشود و در نتیجه فضاهای سبز از بین نمیرود، اما وقتی در نیروگاهها نفت کوره مصرف میکنیم، این نفت کوره بر روی شاخههای درخت مینشیند و وقتی بارانی میآید بهدلیل اینکه در نفت کوره گاز سولفور وجود دارد و اسیدی است این درختان فضای سبز را از بین میبرد.
ایمنا: استفاده از این انرژی بهطور میانگین پاسخگوی کدام یک از نیازهای فضای سبز و پارکها است؟
خاقانی: پاسخگوی حفظ محیط زیست بهطور کلان است، که اگر تنها در پارک پنل خورشیدی استفاده شود، فایده زیادی ندارد و ما به واسطه پنل خورشیدی در یک پارک در نهایت چراغی روشن میکنیم، غافل از اینکه ترافیک بیرون از پارک موجب تولید گاز co۲، نیتروژن و انواع گازهای آلودهکننده محیط زیست میشود.
ایمنا: به نظر شما شهرداریها چه میزان سهمی برای تولید انرژی و فضای سبز دارند؟
خاقانی: شهرداریها باید عوارض نوسازی و عوارض پساب را برای حفظ فضای سبز و نوسازی ناوگان حملونقل عمومی هزینه کنند تا آلودگی هوا کمتر شود.
اتوبوسهای برقی انرژی فسیلی را کمتر مصرف میکند، اما در عوض برق بیشتری مصرف میشود و برای تولید برق باید نفت کوره سوزانده شود که این هزینه بهتر است در اتوبوسرانی داخلی هزینه شود.
نظر شما