به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را بهصورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ایجاد انسجام و اداره علمی کشور راه غلبه بر مشکلات» به دیدار رئیس جمهور با نمایندگان اهل سنت در مجلس پرداخت و نوشت: روز گذشته نمایندگان اهل سنت در مجلس شورای اسلامی میهمان رئیس جمهور در پاستور بودند. سخنان رئیس جمهور در این دیدار و راهحلی که برای حل مشکلات کشور ارائه کرد؛ ناظر بر همان رویکردی است که در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد. بر این اساس، رئیس جمهور روز گذشته نیز همچون دوران انتخابات، انسجام و وحدت را لازمه حکمرانی مطلوب در کشور دانست. وی با اشاره به فقدان شایستهمحوری به عنوان معضلات ساختار نظام اداری کشور، راهحل غلبه بر این مشکل را نیز در وهله اول ایجاد انسجام، همدلی و وحدت و در مرحله بعد، ارتقای کارآمدی نظام اداره کشور با روشهای علمی برشمرد.
آنچه مسعود پزشکیان در دیدار نمایندگان اهل سنت مجلس بر آن تأکید کرد، همان است که در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرد و بر اساس چنین رویکردی بود که توانست اعتماد اکثریت مردم ایران را جلب کند.
به عنوان مثال در بیانیه ۲۳ خردادماه گذشته خود درباره مناطق، اقوام، ادیان و مذاهب کشور، راهکار خود در جبران کاستیها و محرومیتهای تاریخی و مزمن در نواحی مرزی یا محروم را رویکرد «تبعیض مثبت» و تمرکز برنامهها و منابع برای پیشرفت و آبادانی نقاطی عنوان کرد که به صورت شایسته مورد توجه برنامهریزان قرار نگرفته و متأسفانه به محرومیت این شهر یاران و خاک مهربانان از توسعه متوازن و همه جانبه انجامیده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود در بخش اخبار ویژه با تیتر «فارن افرز: ایران و متحدانش اعتماد به نفس اسرائیل را نابود کردند» نوشت: عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یو.سی. ال. ای و رئیس سابق سیاست خاورمیانهای مؤسسه رند پس از دیدار با چهرههای امنیتی اسرائیل نوشت: نهادهای امنیتی اسرائیل، دیگر با آن اعتماد به نفس قبل از هفتم اکتبر خداحافظی کرده و تقریباً به اجماع رسیدهاند که اسرائیل برخلاف تصور گذشته، قوی نیست.
دالیا داسا کایا، در نشریه آمریکایی فارن افرز نوشت: جنگ ۱۰ ماهه بین اسرائیل و حماس در نوار غزه مدتها پیش از جغرافیای محلی خود فراتر رفت و باعث تشدید تنشهای نظامی خطرناک در سراسر خاورمیانه شد. چرا اسرائیل در حال حاضر به گونهای پرخطر در حال افزایش تنشها است؟ گزارشهای مربوط به ترورهای هفته گذشته، امکان اسرائیل را برای انجام حملات نظامی همراه با فناوری در عمق خاک دشمنانش مطرح میکند. پس از عملیات ۷ اکتبر که از اسرائیل تصویر ناتوانی ارائه کرد، این گزارشها ممکن است این تصویر را تا حدی ترمیم کند. اما این تعبیر، واقعیتهای دشواری را که اسرائیل با آن مواجه است، دچار اشتباه میکند. اسرائیل ممکن است محدودیتها را در اقدامات منطقهای خود نه به این دلیل که احساس قدرت میکند، بلکه به این دلیل که احساس ضعف میکند، کنار بزند. حمله حماس در ۷ اکتبر ضربه مهلکی به وضعیت بازدارندگی آن وارد کرد.
برای درک محاسبات فعلی اسرائیل، مهم است دریابیم که چگونه روحیه این رژیم از ۷ اکتبر تغییر کرده است. قبل از حمله حماس، اعتماد به نفس اسرائیل به اوج خود رسیده بود. اینکه حتی اگر درگیری با فلسطینیها را حل نکرده باشد، کشورهای عربی آن را میپذیرند و میتواند ایران و متحدانش را مورد حمله قرار دهد. سپس، تقریباً یک شبه، این اعتماد به نفس به یک احساس آسیبپذیری عمیق تبدیل شد. در سفر اواخر ژوئن به تلآویو، کارشناسان امنیتی و مقامات سابق دفاعی و اطلاعاتی به طور مکرر گفتند که ۷ اکتبر بسیاری از باورهای قبلی اسرائیل در مورد قدرت خود را زیر و رو کرده است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نصرالله: بکشید ما را ما نیز میکشیم شما را» به سخنرانی روز گذشته سیدحسن نصرالله پرداخت و نوشت: دبیرکل حزبالله لبنان غروب دیروز یک بار دیگر تأکید کرد که ایران و حزبالله قطعاً به ترور فرماندهان مقاومت پاسخ خواهند داد و گفت که انتظار یک هفتهای رژیم صهیونیستی برای پاسخ محور مقاومت بخشی از مجازات آنها است: «همه اسرائیل یکلنگهپا مانده است.»
سیدحسن نصرالله غروب دیروز در مراسم هفتمین روز شهادت «فؤاد شکر»، فرمانده حزبالله که با شعار «هیهات مناالذله» لبنانیان شروع شد، گفت که فؤاد شکر از نسل بنیانگذار مقاومت است، اما علاوه بر آن از رهبران مؤسس آن نیز محسوب میشد. نصرالله فؤاد شکر را که با نام «آقا محسن» از او یاد میکرد، «دارای ذهنی راهبردی و دارای انبوهی از ایدهها و پیشنهادات و توانایی بالایی در برنامهریزی» خواند و گفت که او در تمام نبردهای مقاومت اساسی و در عملیاتهای خاص و شهادتطلبانه در جایگاه رهبری حضور داشت. او همچنین به شهادت اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس اشاره کرد و آن را «زیان بزرگی برای مقاومت و ملت فلسطین» خواند ولی تأکید کرد که ترور او «مقاومت فلسطین را ضعیف نکرده است.»
او یک بار دیگر تأکید کرد که «ما به ترور [رهبران جهادی] پاسخ خواهیم داد، اما با دقت». نصرالله گفت که «ایران پس از حمله به کنسولگری ایران در دمشق موظف بود و اکنون پس از ترور شهید هنیه در تهران موظف به مبارزه است.» نصرالله در عین حال این را هم روشن کرد که «بنا به ماهیت نبرد و تصور جبهه مقاومت، ایران و سوریه ملزم به ورود به جنگ نیستند.» دبیرکل حزبالله گفت که «قدرت و توان اسرائیل رو به افول است» و خطاب به صهیونیستها تأکید کرد: «بکشید ما را، ما نیز میکشیم شما را.» او سخنرانی خود را بار دیگر با این جملات پایان داد: «پاسخ ما در راه است، قوی و تأثیرگذار و روزها و شبها و میدانهای جنگ همچنان بین ما و آنها تعیین خواهد کرد.»
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رهبری در خط مقدم» نوشت: پس از چند روز گمانهزنی درباره جانشین شهید اسماعیل هنیه، سرانجام دیروز خبر رسید یحیی سنوار، قهرمان مقاومت مردم غزه در مقابل جنگ تمامعیار صهیونیستها به عنوان رهبر جنبش حماس انتخاب شده است. به گزارش شبکه الجزیره، سنوار که در ۷ سال اخیر رئیس حکومت حماس در نوار غزه بود، توسط شورای مرکزی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در سمت رئیس دفتر سیاسی حماس که عنوانی قراردادی برای رهبری هر ۲ شاخه سیاسی و نظامی جنبش است، انتخاب شده است. این در حالی است که سنوار از زمان آزادی از اسارت صهیونیستها و بازگشت به غزه، عملاً رهبر معنوی گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس و کنترلکننده سرویس امنیتی حماس موسوم به «مجد» که خود آن را بنیان گذاشته نیز محسوب میشود. او همین حالا نیز از تونلهای دستنیافتنی در سراسر خاک غزه در حال هدایت مقاومت علیه تجاوز وحشیانه اسرائیل است.
به این ترتیب برای نخستینبار پس از ۴ سال نخست رهبری شهید شیخ احمد یاسین بر حماس، عملاً یک فرد آن هم از غزه، کل جنبش را رهبری میکند، هر چند که به نظر میرسد احتمالاً دفتر قطر، یک نماینده را از طرف سنوار برای پیگیری امور سیاسی و دیپلماتیک جنبش برگزیند. این مجاهد ۶۱ ساله متولد خانیونس است و از ۱۹ سالگی به انتفاضه علیه اشغالگران قدس پیوست. او جز چند سفر کوتاه تقریباً تمام زندگیاش را در غزه و فلسطین سپری کرده است. سنوار در صدر فهرست ترور رژیم صهیونیستی قرار دارد و در عین حال هرگز از شعار «اسرائیل باید نابود شود» دست نکشیده است. آوی یسخاروف، تحلیلگر اسرائیلی پس از انتشار این خبر ادعا کرد: «حماس خطرناکترین فرد را برای رهبریاش انتخاب کرد». سنوار از همان زمان که شهید هنیه به ریاست دفتر سیاسی حماس در دوحه قطر رسید، همواره از او حمایت میکرد، چرا که تاکید داشت رهبر حماس باید همواره رابطه خوبی با ایران به عنوان حامی معنوی جبهه مقاومت داشته باشد.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «هیاهوی کمپینهای عبوس» نوشت: در آستانه معرفی کابینه چهاردهم به نظر میرسد بسیاری از وعدهها پیرامون حضور پررنگ اهل سنت، جوانان و زنان عملاً محلی از اعراب ندارد. در حالی که تصورات و پیش بینیها حکایت از آن داشت که دولت مسعود پزشکیان به دنبال یک پوست اندازی جدی با هدف چابک سازی کابینه خود است و در این راستا سعی دارد یک شمایل متفاوت از دولتش، مشخصاً با جوان گرایی به نمایش بگذارد. تا به اینجای کار، رئیس جمهور جدید حداقل در باب انتخابات و انتصابات در نهاد ریاست جمهوری از چهرههای جوان استفاده نکرده است و طبق گمانه زنیها خبری هم از حضور جوانان در میان نامزدهای پیشنهادی برای وزارتخانهها شنیده نمیشود. البته محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور در نوشته خود موضوع جوان گرایی در کابینه را مجدداً پیش کشید و این گونه نوشت: «خوشبختانه اطلاع پیدا کردم که تعدادی از متخصصین جوانی که در کمیتهها و شورای راهبری بررسی و پیشنهاد شده بودند، امروز به عنوان معاونین و مدیران ارشد سازمان برنامه و بودجه منصوب شدند. بار دیگر تأکید میکنم که هنوز گمانه زنیها در مورد اعضای کابینه در حد خبرسازی است و انشاءالله به تدریج وضعیت روشنتر خواهد شد».
با وجود این بر حسب اخباری که میرسد امیدها به حضور پررنگ جوانان در کابینه جدید چندان پررنگ نیست و در همین باره چهرههای سیاسی، مقامات و مسئولان هم درباره ضرورت جوان گرایی در دولت پزشکیان توصیهها و پیشنهادات خود را مطرح کردهاند. کما اینکه علی شیرین زاد، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، از مشخصات دولت ایدئال چهاردهم گفته است و در یک نگاه آسیب شناسانه عنوان کرد: «اکثر دولتها شعار جوان گرایی و استفاده از ظرفیتهای نخبگان جوان را میدهند اما در عمل کمتر شاهد این موضوع بودهایم؛ البته احترام به با تجربهها واجب است، اما باید یک تحولی نیز رخ دهد».
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «وزنه سنگین بر پای بودجه» نوشت: بررسیها نشان میدهد سهم هزینههای حمایتی از کل بودجه در سالهای اخیر روند صعودی داشته، اما این افزایش، اثری در کاهش نرخ فقر در سالهای اخیر نداشته است. مطابق بررسیها، نسبت جمع هزینههای یارانه نقدی، یارانه نان و کمک به صندوقهای بازنشستگی در بودجه سال ۱۴۰۳ به رقم ۳۷ درصد رسیده است. این رقم در سال ۱۳۹۷ کمتر از ۲۵ درصد بود. با وجود افزایش سهم هزینههای حمایتی در بودجه دولتی، حدود یکسوم جمعیت کشور زیر خط فقر هستند و دهکهای میانی نیز فاصله قابل توجهی با خط فقر ندارند. از سوی دیگر، بالا رفتن هزینههای حمایتی در بودجه تأیید میکند که سهم دولت از هزینهکرد در زیرساختها کاهش یافته است. به نظر میرسد که نبود یک سیاست منسجم حمایتی، تاکید بر قیمتگذاری دستوری و تعدد سازمانهای حمایتی باعث شده است با توجه به هزینهکرد بالای دولت از منابع عمومی، موفق بودن این سیاستها زیر سوال برود.
نظر شما