به گزارش خبرگزاری ایمنا، «رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست با این اقدام زمینه مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت و خونخواهی او را که در حریم جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید، وظیفه خود میدانیم» اینها جملاتی بود که به فاصله چند ساعت پس از انتشار خبر شهادت «اسماعیل هنیه»، رهبر جنبش حماس، توسط رهبر انقلاب در بیانیه منتشر شده از جانب ایشان اعلام شد و تمام شک و شبههها در مورد واکنش ایران را به قطعیت تبدیل کرد و حالا تنها پرسش ناظران در مورد زمان و کیفیت این خونخواهی است. از سوی دیگر سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان نیز روز پنجشنبه در سخنرانی خود در مراسم تشییع پیکر فرمانده ارشد حزبالله، شهید «فواد شکر»، گفت: «دشمن تصور کرده است که شهید هنیه را در خاک ایران ترور میکند و ایران ساکت میماند؟» او بیدرنگ ادامه داد: «سخنان امام خامنهای در شهادت اسماعیل هنیه شدیدتر از سخنان ایشان در زمان حمله به کنسولگری ایران در دمشق بود، چراکه این ترور تنها تجاوز به حاکمیت ایران نبود، بلکه تجاوز به امنیت ملی، هیبت و شرافت بود.»
دبیرکل حزبالله به رژیم اسرائیل گفت: «اندکی خوشحال شدید و بسیار گریه خواهید کرد، شما هنوز نمیدانید چه خط قرمزی را رد کرده و چه کرده و تا کجاها رفتهاید.» نصرالله گفته که جبهه مقاومت در تمامی جبههها وارد یک مرحله جدید شده و تأکید کرده که «دشمن باید منتظر خونخواهی شرافتمندان در منطقه باشد.» او گفت که «ما بهدنبال پاسخ واقعی هستیم و نه یک پاسخ رسمی آنطور که تبلیغ میشود، بلکه یک پاسخ بسیار متفکرانه.»
پیام واضح ایران به جامعه بینالملل: ایران حق پاسخ به رژیم صهیونیستی را محفوظ میداند
علاوهبر این جمهوری اسلامی ایران در موضعی شفاف و صریح علاوهبر اعلام قاطع مبنیبر پاسخ به شرارت اخیر صهیونیستها در ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، خواستار اقدام فوری شورای امنیت سازمان ملل در قبال اقدام تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در این باره شد. امیرسعید ایروانی، سخنگوی ایران در جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل که به درخواست ایران و با حمایت روسیه، الجزایر و چین برگزار شد، ترور «هنیه» را نشاندهنده ماهیت وحشیانه و تروریستی صهیونیستها دانست و گفت که مردم ایران نمیتوانند در برابر چنین جنایتی ساکت بمانند و باید عاملان آن را بازخواست کنند. او این ترور را نقض فاحش و بزرگ قوانین بینالمللی خواند که شورای امنیت باید با آن مقابله کند. نماینده ایران از شورای امنیت خواست که اقدامات فوری برای پاسخگو کردن اسرائیل در مقابل این اقدام تجاوزکارانه انجام دهد. او این اقدام را شامل اعمال تحریم و سایر اقدامات لازم برای جلوگیری از نقض بیشتر و نشان دادن تحمل نکردن فعالیتهای بدخواهانه اسرائیل توسط جامعه جهانی دانست. ایروانی تأکید کرد که «ایران حق پاسخ به رژیم صهیونیستی را محفوظ میداند.»
وعده صادق ۲ یا فراتر از آن؟
همانطور که گفته شد، تنها نکته مجهول در مورد عملیات خونخواهی اسماعیل هنیه، زمان و ابعاد این حمله است. موضوعی که مجتبی قنبردوست، کارشناس مسائل سیاسی نیز به آن اذعان دارد و در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در تأیید آن گفت: «در مورد واکنش جمهوری اسلامی چند گزاره قطعی است، اول اینکه حتماً این انتقام و خونخواهی انجام میشود و عملیات در پیش است و شاید به اندازه عملیات قبلی هم طول نکشد، اما اینکه بگوییم جنگ رخ میدهد به اعتقاد من اینگونه نیست و بازهم مدیریت خواهد شد و به اندازه عملیات آنها پاسخ داده میشود، زیرا در هیچیک از طرفین آمادگی برای جنگ وجود ندارد، بنابراین عملیات در حد انتقام است و شرایطی هم که وجود دارد شرایط بحرانی رژیم است و جمهوری اسلامی هم متوجه است که در زمینی که یک رژیم بحرانزده و فاقد مشروعیت تعریف میکند بازی نکند.»
وی افزود: «دومین گزاره این است که بهیقین در سطحی بالاتر پاسخ داده خواهد شد و قبلاً هم دیدیم که آنها به کنسولگری ما در یک کشور ثالث حمله کردند، اما ما در یک سطح بالاتر در سرزمینهای اشغالی مستقیم حمله کردیم، آنها غافلگیرانه حمله کردند اما ما از قبل هم اعلام کردیم و از چند ساعت قبل همه پهپادها و موشکها را مشاهده کردند و در حجمی گسترده بر سر آنها زدیم، اینجا نیز بهیقین عملیات در سطحی بالاتر و در سرزمینهای اشغالی صورت میگیرد و مثل عملیاتهای سابق نیست که ما در کشور دیگر همچون کردستان عراق بخواهیم پایگاههای آنها را بزنیم.»
علی اکبر دارینی، کارشناس مطالعات منطقه نیز در این باره معتقد است: «ایران نمیتواند واکنش نشان ندهد، زیرا این ترور حمله به تمامیت ارضی ایران، حمله به امنیت ملی و اعتبار، حیثیت و پرستیژ ایران است و در فرهنگ خاورمیانه نیز اینکه مهمانی ترور شود قابل بخشش نیست، به همین دلیل واکنش آیتالله خامنهای حتی با حمله به کنسولگری ایران در دمشق بسیار متفاوت بود. پس واکنش ایران قطعی است و حتماً ایران یک خال بالاتر از عملیات وعده صادق باید بزند تا بتواند این بازدارندگی از دست رفته را دوباره بازیابی کند.»
ایالات متحده، نتانیاهو و احتمال یک جنگ تمام عیار منطقهای
پس از اعلام مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران درباره عملیات تلافیجویانه، رژیم صهیونیستی به تکاپو افتاد تا برای حفاظت از خود در برابر حمله انتقامجویانه ایران، از حداکثر کمک متحدان خود یعنی ایالات متحده و انگلیس کمک بگیرد و دیدار گالانت با جان هیلی، وزیر دفاع انگلیس را میتوان در همین چهارچوب تحلیل کرد. در جریان دیدار وزیر جنگ رژیم صهیونیستی با وزیر دفاع انگلیس، گالانت خواستار تشکیل یک ائتلاف بینالمللی با مشارکت اسرائیل علیه ایران و عوامل آن شد و همچون همیشه، این اقدام را در تأمین امنیت و ثبات منطقه مؤثر دانست. همچنین، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و نتانیاهو در گفتوگویی تلفنی درباره استقرار نظامی آمریکا در غرب آسیا رایزنی کردند و یک روز پس از این تبادلنظر بین طرف امریکایی و صهیونیست، سابرینا سینگ، سخنگوی پنتاگون در بیانیهای از برنامه جدید برای حمایت از صهیونیستها پرده برداشت و گفت: «وزیر دفاع لوید آستین دستور تغییراتی را در وضعیت تجهیزات نظامی ایالات متحده جهت بهبود محافظت از نیروهای امریکایی داده تا بدین ترتیب هم حمایت از اسرائیل را افزایش دهد و هم اینکه اطمینان حاصل کند ایالات متحده آماده پاسخدهی به پیشامدهای مختلف در منطقه است.»
نباید فراموش کرد که ترور اسماعیل هنیه در تهران و فواد شکر در بیروت، پس از آن انجام گرفت که نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره آمریکا راهی واشنگتن شد و آنجا دیدارهایی با چهرههای شاخص دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ایالات متحده ترتیب داد، دیدارهایی که بسیاری از تحلیلگران معتقدند مجوز آتش افروزیهای اخیر در طی آنها صادر شده است، با این وجود، سوالی که مطرح میشود این است که آیا این اقدامات به معنی صدور مجوز راهاندازی یک جنگ تمام عیار توسط نتانیاهو از جانب ایالات متحده است؟ یا این طرحی از جانب نتانیاهو است که تصمیم گرفته برای حفظ قدرت خود، با افزایش سطح تنش، منطقه را در آستانه جنگی گسترده قرار بدهد؟
دارینی در پاسخ به این پرسش به خبرنگار ایمنا گفت: «ترور هنیه بهعنوان یک میهمان بلندپایه در قلب تهران، یک رفتار به شدت تشدیدکننده تنش و تحریککننده است به گونهای که هدف اسرائیل این بوده که اقدامی انجام دهد که حتماً ایران را وادار به واکنش نشان دادن بکند، در واقع اسرائیل از این کار حداقل دو هدف مشخص و بزرگ دارد: اول اینکه پای ایران را به جنگ بکشاند و دوم اینکه پس از آن، پای آمریکا را به جنگ باز کند.»
وی افزود: «اسرائیل با وجود سلاح اتمی بهدلیل نداشتن عمق استراتژیک، توان درگیری مستقیم با ایران را ندارد، اما ایران در کنار خود متحدان منطقهای و بازیگران غیردولتی دارد، بنابراین اسرائیل به تنهایی نمیتواند وارد درگیری مستقیم با ایران شود و به همین دلیل هر کاری میکند تا پای آمریکا را به بازی بکشاند و ایران از طریق آمریکا آسیب ببیند و واکنش ایران به این ترور، حتماً این دو محاسبه را در نظر دارد.»
این کارشناس مطالعات منطقه ادامه داد: «در مورد سفر نتانیاهو به آمریکا باید مشکلاتی را که با دولت بایدن دارد در نظر داشت و به نظر میآید نتانیاهو روی پیروزی دونالد ترامپ سرمایهگذاری کرده و ارزیابی من از دیدار نتانیاهو با ترامپ در فلوریدا این است که یک هماهنگی یا تاییدیه از ترامپ گرفته و اگر نگرفته باشد هم حداقل ترجیح میدهد یک خاورمیانه در آتش و جنگ را تحویل دولت آینده آمریکا بدهد.»
دارینی با بیان اینکه دموکراتها و جمهوریخواهان در حمایت از اسرائیل تفاوت زیادی ندارند، تاکید کرد: «هردو حمایت بیقید و شرطی از اسرائیل دارند، اما دولت بایدن خواهان جنگ منطقهای نیست، البته بهطور کامل از اسرائیل حمایت میکند، تسلیحات در اختیار او قرار میدهد و در شورای امنیت جلوی قطعنامهها را میگیرد، اما در عین حال تمایلی ندارد که پای آمریکا به جنگی تازه در خاورمیانه باز شود.»
وی افزود: «نتانیاهو قمار خطرناکی کرده است که اولاً تهران را زده و دوم اینکه امیدوار است بعد از کشاندن پای ایران به جنگ، بایدن چارهای جز اینکه علیه ایران وارد جنگ شود نداشته باشد و این چیزی است که بایدن در گفتوگوی تلفنی اخیر با نتانیاهو در موردش هشدار داد و گفت آمریکا حمایت میکند و برای دفع حمله ایران کمک میکند، اما ما نمیخواهیم جنگی راه بیفتد و تنش بیشتر شود.»
قنبردوست نیز درباره سفر نتانیاهو به ایالات متحده معتقد است: «وضعیت رژیم صهیونیستی یک شرایط بحرانی سیاسی، امنیتی و اقتصادی است و بهدلیل اوضاع داخل اسرائیل، نتانیاهو بهیقین برای حفظ خود در قدرت نیاز به جنگ و چالش در منطقه دارد و نیاز داشت با توجه به شرایط انتخاباتی در آمریکا پاس گلی به جمهوری خواهان بدهد، زیرا جمهوریخواهان در شرایط فعلی نیازمند چالش در منطقه هستند تا در مقابل دموکراتها از آن استفاده کنند.»
وی افزود: «برداشت نتانیاهو این است که اگر فضا و چالش منطقهای تا انتخابات آمریکا تداوم پیدا کند با پیروزی جمهوریخواهان میتواند نفسی بکشد، البته این هم برآیند ذهن پریشان اوست، زیرا دموکراتها و جمهوریخواهان در نهایت او را همچون یک دستمال بعد از استفاده دور خواهند انداخت، زیرا با این چهره منفور و جانی بینالمللی نمیتوانند کنشگری داشته باشند.»
عملیات مشترک محور مقاومت؛ عقلانی یا غیرمنطقی؟
پرسش مهم دیگری که در رابطه با عملیات تلافیجویانه ایران وجود دارد، این است که با توجه به حملات اخیر اسرائیل به بندرالحدیده یمن، ترور فواد شکر در لبنان و اسماعیل هنیه در تهران، ممکن است محور مقاومت دست به طراحی عملیاتی مشترک علیه مواضعی در اسرائیل بزند؟ و آیا وقوع چنین حملهای منطقه را به یک جنگ تمام عیار میکشاند؟ در این رابطه کارشناسان نظرات مختلفی را بیان میکنند و در حالی که برخی معتقدند چنین حملهای میتواند تبعات منفی برای محور مقاومت در عرصه بینالملل به همراه داشته باشد، برخی دیگر معتقدند طراحی یک عملیات مشترک در شرایط فعلی عاقلانهترین کاری است که میتوان در پاسخ به اسرائیل انجام داد.
در همین راستا قنبردوست معتقد است که ایران، حزبالله و دیگر اضلاع محور مقاومت نباید دست به عملیات مشترک بزنند، زیرا برداشت حوزه بینالملل نباید این باشد که جمهوری اسلامی و متحدانش باهم حمله کردند، این جبهه متحد جلوی رژیم صهیونیستی میتواند هم مظلومنمایی کند و هم ائتلاف غربی را در حمایت از رژیم تقویت کند و جمهوری اسلامی هم به این موضوع واقف است.
او میگوید: «محور مقاومت طراحی ترکیبی نخواهند داشت، البته شاید در اطلاعات و شناسایی کمک بگیرند، اما اینکه جبهه متحدی شکل بگیرد که نظام بینالملل حس کند جبهه متحدی باهم به رژیم صهیونیستی حمله کردهاند نتیجه معکوس دارد و به اعتقاد من بهتر است هرکس به صورت جداگانه عملیات انجام بدهد، زیرا انجام عملیات مشترک برای حزبالله هم هزینه دارد، چراکه شیعیان تنها ۲۰ درصد جمعیت لبنان هستند و اگر جنگ و درگیری در خاک لبنان شکل گیرد، تبعات منفی برای ما و جبهه مقاومت خواهد داشت و کشورهای عربی هم منتظر چنین چیزی هستند.»
در مقابل دارینی دیدگاه متفاوتی را مطرح میکند، او معتقد است حرکت ایران به سمت جنگی افقی، بهتر از تداوم جنگ عمودی است: «ایران نیازمند یک واکنش افقی است نه عمودی، جنگ عمودی به این معناست که سطح تنش میان ایران و اسرائیل بالا و بالاتر میرود، یک بار اسرائیل میزند یک بار ایران و به همین ترتیب مدام سطح تنش بالا میرود، اما در جنگ افقی، نه تنها فقط ایران با اسرائیل درگیر است، بلکه بازیگران غیردولتی و جبهه مقاومت در کشورهای گوناگون در یک گستره جغرافیایی بزرگ درگیر میشوند.»
این کارشناس مسائل منطقه در ادامه گفت: «در جنگ افقی هم بازیگران بیشترند هم تهدیدات بیشتر است و این به احتمال زیاد موجب مداخله قدرتهای منطقهای و بینالمللی هم خواهد شد، زیرا اگر نگاهی به خاورمیانه بیندازید، جنگ افقی یمن، لبنان، سوریه، عراق و ایران را در بر میگیرد و کشورهای دیگر نیز خواه ناخواه در بحران فرو میروند و اگر بخواهد سرانجام به جنگ تمام عیار منجر شود، دیگر عبور هیچ کشتی نه نفتکش و نه تجاری از دریای سرخ، مدیترانه، اقیانوس هند و دریای عمان امنیتی نخواهد داشت، رشد اقتصادی کشورهایی همچون چین و هند کند خواهد شد، خطرات وحشتناکی برای اقتصاد جهانی خواهد داشت و دنیا نمیتواند اجازه دهد چنین اتفاقاتی رخ دهد، بنابراین جنگ افقی ابزاری است که میتواند هم آمریکا و هم اسرائیل را وادار به خودداری از یک جنگ تمام عیار بکند.»
وی درباره اینکه آیا جنگ تمام عیاری رخ خواهد داد یا خیر گفت که همه چیز به واکنش اسرائیل و آمریکا بستگی دارد و افزود: «من بعید میدانم که این بار هم زد و خوردها به جنگ تمام عیار تبدیل شود، زیرا اسرائیل نه توان آن را دارد و نه تکنولوژی آن را که مستقیم با ایران درگیر شود، اما به شدت دنبال جنگ منطقهای است مشروط به اینکه پای آمریکا را به جنگ باز کند، بنابراین ایران در واکنش خود حتماً به گونهای عمل خواهد کرد که به جنگ منطقهای منجر نشود و پای آمریکا باز نشود، اما در عین حال یک تنبیه و مجازات خونین به عمل بیاورد.»
دارینی در انتها یادآور شد: «نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که ایران و متحدانش هر اقدامی انجام بدهند یک واکنش به ترور محسوب میشود نه اینکه بخواهند جنگ راه بیندازند، ایران دنبال راهاندازی جنگ نیست، بلکه به دنبال انتقام و پاسخ به یک اقدام تروریستی است و ترجیح میدهد که انتقام را بگیرد و پاسخ بدهد، اما به جنگ منجر نشود.»
نظر شما