به گزارش خبرگزاری ایمنا، بامداد چهارشنبه بود که خبر ترور و شهادت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در تهران که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور منتخب کشورمان به ایران سفر کرده بود داغدارمان کرد، بهویژه آنکه این ترور در شرایطی به وقوع پیوست که او بهعنوان مهمان جمهوری اسلامی در خاک ایران حضور داشت و تعرض به او، تعرض به حاکمیت ایران و نقض آشکار قوانین بینالملل محسوب میشد. هرچند تاکنون ابعاد بیشتر این ماجرای تلخ توسط دستگاههای اطلاعاتی و نظامی اعلام نشده است، اما واکنش چهرهها و مسئولان مختلف کشورمان از همان لحظات اول نشان از اهمیت بالا و داغ سنگینی داشت که شهادت این فرمانده بزرگ جبهه مقاومت بر دلها گذاشته بود. اندکی بعد، انتشار بیانیه رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور درباره این حادثه نشان داد ایران هرگز قرار نیست درباره این مهمانکشی در خاک خود سکوت کند و بهیقین مسببان این جنایت مزدورانه تقاص خون این فرمانده جبهه مقاومت را پس خواهند داد. علاوهبر این شهادت «فواد شکر» از فرماندهان بلندپایه حزبالله لبنان در حمله اسرائیل به ضاحیه بیروت، واقعه ناگواری بود که با هدف ضربه به بخش دیگری از محور مقاومت صورت گرفت.
یک روز قبل، رهبر معظم انقلاب در دیدار با شهید هنیه و زیاد النخاله تأکید کرده بودند «امروز بلندترین پرچم اسلام در دست ملت فلسطین و مردم غزه است و به برکت این مقاومت زمینه ترویج بیش از پیش اسلام فراهم آمده است.» و این بدان معناست که اگرچه این فقدانی بزرگ برای جبهه مقاومت محسوب میشود، اما برخلاف تصور صهیونیستها و حامیانشان، پرچم مقاومت اسلامی متکی به اشخاص نیست، بلکه در دست مردمی قرار دارد که همچون فرماندهانشان ماهها است در خط اول مقابله به خونخوارترین رژیم تاریخ بشر ایستادگی کردهاند. با این وجود واضح است که شخصیت شهید هنیه، دارای ابعادی بود که مانعی بزرگ بر سر راه اهداف شیطانی رژیم صهیونیستی محسوب میشد و به همین دلیل صهیونیستها به حربه همیشگی خود، یعنی ترور فیزیکی روی آوردند تا حداقل در کوتاه مدت از حذف این چهره نفع ببرند، غافل از اینکه به گواه تجربه تاریخی، این حماقت در نهایت به تصمیمی بر ضد خودشان تبدیل خواهد شد.
در همین راستا برای بررسی بیشتر ابعاد شخصیت شهید اسماعیل هنیه و راهبرد ترور صهیونیستها با احمد سادات، کارشناسی سیاسی، مدرس دانشگاه و مدیر پیشین شبکههای العالم و الکوثر به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ایمنا: پس از آنکه خبر ترور شهید هنیه اعلام شد بسیاری از رسانههای خارجی به نقش پررنگ ایشان در تقویت محور مقاومت فلسطین و رایزنیها در مذاکرات صلح غزه پرداختند، همچنین شهید هنیه از ارتباط بسیار خوبی با جمهوری اسلامی ایران و سایر گروههای مقاومت برخوردار بود، به نظر شما با وجود آنکه صهیونیستها به تجربه متوجه شدهاند، این ترور بیپاسخ نخواهد ماند، چه ویژگیهایی در این فرمانده مقاومت سبب شد تا دوباره به حذف فیزیکی متوسل شوند؟
سادات: شخصیت شهید اسماعیل هنیه یک شخصیت ویژه و بیبدیل در میان رهبران حماس بود. پس از ترور شهید شیخ احمد یاسین، ایشان مدتها بود که رهبری را برعهده گرفته بود و از نظر سیاسی فردی بود که هم تلاش میکرد یک وحدت ملی در داخل فلسطین ایجاد کند و به دنبال ارتباط با جنبش فتح و سایر گروهها رفته بود و هم با جنبشهای مختلف در سوریه ارتباط برقرار کرده بود و توانسته بود به ائتلافهای مختلفی دست پیدا کند، همچنین در مراحل اخیر علاوهبر اینکه توانسته بود با جبهه مقاومت ائتلاف ایجاد کند، درباره ارتباط با حزبالله لبنان و بهویژه با ایران، موفقیتهای کلانی را کسب کرده بود.
با توجه به وقایعی که از سال ۲۰۱۱ در سوریه اتفاق افتاده بود، گسستی میان جنبش حماس، حزبالله و جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده بود و برخی از فلسطینیها همگام با تکفیریها و با حمایت بعضی از کشورهای منطقه در برابر حکومت سوریه و حزبالله قرار گرفتند که او توانست آن گسست را ترمیم کند و نزدیکی میان حماس، حزبالله و جمهوری اسلامی ایران ایجاد کند. بنابراین نقش ایشان از بعد داخلی و ارتباط با گروههای مختلف در داخل فلسطین و از بعد ارتباط با گروههای محور مقاومت یک نقش کلیدی و بیبدیل بود.
درباره روند گفتوگوهایی که برای صلح در غزه بعد از عملیات طوفانالاقصی در جریان است، ایشان نقشی ویژه داشت به گونهای که نتایج گفتوگوها در گرو موافقت ایشان بود و به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقد هستند، نتانیاهو و باند تبهکارش بهدنبال این بودند که توافقی صورت نگیرد تا موضوع را به سمت اهداف اعلامی خود ببرند، از جمله اینکه حماس باید حذف شود، قدرت حماس بهطور کلی از بین برود و رهبران آن از بین بروند و به همین دلیل شهید اسماعیل هنیه در لیست ترور قرار داشت و علاوهبر آقای یحیی سنوار ایشان جزو نفرات اولی بود که ترورشان برای اسرائیلیها نقش اساسی و کلیدی داشت.
ایمنا: ما شاهد بودیم که پیش از ترور فیزیکی، ایشان بارها مورد ترور شخصیتی قرار گرفته بود و مزدوران رسانههای صهیونیستی سعی میکردند تا با انتشار شایعههایی در مورد خانواده و زندگی شخصی شهید هنیه، چهره این فرمانده فلسطینی را در میان مردم مخدوش کنند، اما شهادت حدود ۶۰ تن از اعضای خانواده و فرزندان و نوادگان ایشان مهر باطلی بر این شایعهها بود، به نظر شما این ترورهای شخصیتی تا چه اندازه مؤثر بود و شهید هنیه تا چه میزان در میان خود مردم فلسطین محبوبیت داشت؟
سادات: شهید اسماعیل هنیه و خانوادهاش برخلاف آن چیزی که در فضای مجازی و توسط قدرت رسانهای صهیونیستها و هم پیمانانشان حتی در میان عربهای محافظهکار و مزدوران داخلی مطرح میشد از محبوبیت خاصی برخوردار بودند و گواه آن این است که امروز میبینیم حتی در کرانه باختری که در محلی است که همواره میان حماس و فتح و حکومت خودگردان اختلافاتی وجود داشته، اعتراضات، اعتصابات و تظاهراتهای مختلفی پس از شهادت ایشان صورت میگیرد و مردم سوگوار با صهیونیستها درگیر میشوند، همین مسئله نشان میدهد که ایشان محبوبیت بالایی در میان فلسطینیها داشته است.
آن شایعههایی که پیرامون ایشان مطرح میشد به اعتقاد من بیشتر جنبه داخلی داشت؛ ما در فضای رسانهای کشورمان شخصیتهای مختلفی داریم، برای مثال «ادیکوهن» شخصیتی است که در فضای رسانهای فارسی زبان شناخته شده است، اما وقتی من با دوستان فلسطینی در داخل جامعه صهیونیستی و کسانی که حدود ۲۵ سال است که رسانههای عبری را رصد میکنند صحبت کردم میگفتند که این فرد اصلاً در بین جامعه اسرائیلی شناخته شده نیست، اما شاهدیم که برخی از رسانههای داخلی و افراد به این فرد اهمیت میدهند و بهنوعی مترجم صحبتهای او شدهاند و حرفهای اسرائیلیها و اتاق فکرشان را در ایران نقل میکنند، لذا مواردی که درباره خانواده ایشان میگفتند در میان فلسطینیها به این نحو نبود که آنها تصور کنند خانواده ایشان خارج از فلسطین باشد، خانواده شهید هنیه در داخل فلسطین بودند و دیدیم که چه تعداد از خانواده ایشان به شهادت رسیدند و مهمتر از آن، همه در یک خط و مسیر بودند و ما ندیدیم حتی یک نفر از افراد خانواده اسماعیل هنیه موضعی علیه مقاومت یا جنبش حماس بگیرد با وجود اینکه همواره محدودیتها و فشارهای متعددی وجود داشت و مورد تهدید قرار میگرفتند و شایعهها در مورد خانواده او ساخته اتاق فکر رژیم صهیونیستی بود و برخیها در داخل در زمین آنها بازی میکردند.
ایمنا: با توجه به ویژگیهای برجسته شهید هنیه، فکر میکنید ترور ایشان تا چه میزان روند فعالیتهای جنبش حماس و محور مقاومت را دچار خلل میکند و آیا جایگزین مناسبی برای ایشان وجود دارد؟
سادات: آنچه عرض میکنم بخشی از تحلیل شخصی و تحلیلگران رژیم صهیونیستی است، آنها معتقدند که در کوتاه مدت این ترورها دارای نتیجه است و به صورت تاکتیکی اسرائیلیها تا حدودی موفق میشوند فضای عمومی در داخل رژیم صهیونیستی را به نفع خودشان تغییر دهند و برخی از جریانات را منفعل کنند، اما در دید استراتژیک و بلندمدت چنین چیزی نیست.
ما همواره شاهد بودهایم که اگر یکی از رهبران حماس یا مقاومت ترور شدند، افراد جایگزین آنها، کار را برای دشمن سختتر کردهاند. اگر شما رژیم صهیونیستی را در نظر بگیرید در سال ۱۹۴۸ و حتی پیش از تشکیل رژیم اشغالگر که یهودیها شروع به کوچ به سمت سرزمین فلسطین کرده بودند، بهدنبال این بودند که با کمک انگلیس قومیت آنجا را تغییر بدهند، شاهد این بودیم که ترورها از همان زمان بوده است، اما هرگز موضوع مقاومت نه تنها متوقف نشده، بلکه روزبهروز قویتر هم شده است، تا جایی که در حال حاضر سال ۲۰۲۳، اتفاقی که در هفتم اکتبر رخ داد اصلاً با قدرت جنبشهای فلسطینی در سال ۲۰۱۱ قابل مقایسه نیست.
بنابراین روزبهروز بر قدرت جبهه مقاومت و جنبش حماس افزوده شد و حتی تاکتیکهای آنها تغییر کرد و به روز شد، به گونهای که امروز شاهدیم نهتنها اسرائیلیها، بلکه غربیها و سرویسهای جاسوسی غربی که با اسرائیلیها در تماس بودند بههیچعنوان تصور نمیکردند جنبش حماس و سایر گروههای مقاومت فلسطین از چنین قدرتی برخوردار باشند که اسرائیلیها پس از ماهها موفق نشوند در یک باریکه کوچک این جنبش را از بین ببرند، به همین دلیل چیزی که در دراز مدت میتوان به آن نگاه کرد این است که جنبش حماس و سایر گروههای مقاومت روزبهروز تقویت میشوند و با شهادت یکی از رهبران جنبش حماس یا دیگر گروهها خلل جدی در روند کارشان ایجاد نمیشود، همچنان که ما در مورد حزبالله لبنان دیدیم زمانی که حاج رضوان (عماد مغنیه) را ترور کردند، آن زمان تصور میشد بعد از این ترور دیگر فردی نخواهد بود، اما الان شاهدیم که افراد بعدی آمدند و جنبشهای مقاومت بسیار قویتر شدند. بنابراین این ترورها در درازمدت نه تنها تأثیر منفی نخواهد داشت، بلکه به قوت آن جنبشها کمک خواهد کرد.
ایمنا: خبر تلخ دیگری که به فاصله کوتاهی پس از خبر شهادت اسماعیل هنیه منتشر شد و شاید به اندازه کافی به آن پرداخته نشد، خبر شهادت فواد شکر از فرماندهان حزبالله لبنان بود که نقش برجستهای در شکلگیری حزبالله لبنان داشت، به نظر میرسد نتانیاهو پس از سفر به آمریکا وارد فاز جدیدی شده و عملیاتهای تروریستی متعدد را با هماهنگی و حمایت آمریکاییها در دستور کار قرار داده است، چقدر با این تحلیل موافق هستید؟
سادات: من امروز دیدم که یکی از رسانههای آمریکایی نوشته بعد از سفری که نتانیاهو به آمریکا داشت و آن تشویقهای ممتدی که صورت گرفت، او با جناحهای مختلف در آمریکا ارتباط گرفت و چراغ سبزی را از آنها دریافت کرد و هماهنگیها توسط آنها صورت گرفته است. یکی دیگر از روزنامههای غربی نیز علاوهبر آمریکا از انگلیس هم اسم برده بود و در واقع گفته بود که این عملیاتها دست پخت اسرائیلیها به تنهایی نیست، بلکه نیازمند حضور MI6 انگلیس و سازمان سیا به صورت مشترک بوده است و یک اتاق عملیات واحد این ترورها را طراحی و اجرا کرده است، زیرا این ترورها از حد و توان رژیم صهیونیستی بسیار بالاتر بوده است. با توجه به اینکه فواد شکر در لیست تحت تعقیب آمریکاییها قرار داشت و آمریکاییها بعد از قضیه انفجار پایگاه مارینز در لبنان در قبال هر خبری از او جایزه تعیین کرده بودن، از آن زمان بهدنبال این بودند که او را به نحوی حذف فیزیکی کنند، اما در سالیان دراز موفق نشده بودند، زندگی ایشان هم به گونهای بود که شرایط عادی نداشت، بنابراین با توجه به اینکه آمریکاییها به دنبال ایشان بودند آن گمانهزنی و تحلیلی که رسانههای غربی داشتند که این کار توسط اطلاعات سه کشور صورت گرفته منطقیتر به نظر میرسد و به واقع نزدیکتر است.
البته این را هم اشاره بکنم که آمریکاییها امروز سعی کردند به نحوی پای خود را از ماجرا عقب بکشند و بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در موضعی اعلام کرد که ما اطلاعی از این اتفاق نداشتیم چراکه از تبعات این موضوع و عکسالعمل محور مقاومت در هراس هستند و این اعلام مواضع به صورت رسمی برایشان اهمیت دارد.
ایمنا: علاوهبر آمریکا حتی خود صهیونیستها هم بهطور رسمی مسئولیت ترور اسماعیل هنیه را گردن نگرفتهاند.
سادات: بله، اسرائیل هم بهطور رسمی مسئولیت ترور اسماعیل هنیه را نپذیرفته است، اما برخی از مسئولان اسرائیلی و برخی از رسانههای آنها به نحوی اشاره کردند، که نشان میدهد در حال حاضر یک چندگانگی در آنجا شکل گرفته استف زیرا نتانیاهو طرحهای اینچنینی را با هماهنگی آن دو کشور اجرا کرده و در داخل به دنبال اجماعسازی نبوده است، بنابراین میبینید که برخلاف ترورهای قبلی و عملیاتهای سابق، ما شاهد یک چندگانگی ظاهری در رسانههای عبری هستیم و حتی برخی صفحات مجازی آنها اعلام میکنند که اسرائیل مسئول این عملیات بوده است، اما هنوز بهطور رسمی مسئولیت آن را قبول نکردهاند.
ایمنا: در نهایت فکر میکنید تبعات ترور شهید هنیه چه خواهد بود و آیا خون این شهید بزرگ محور مقاومت را وارد فاز جدیدی خواهد کرد؟
سادات: تصور من این است که شهید اسماعیل هنیه شخصیتی است که اگرچه نبود او خللی در جنبش حماس و محور مقاومت ایجاد میکند، اما همانطور که عرض کردم این خلل کوتاه مدت است و درواقع فصل جدیدی را در مواجهه محور مقاومت با رژیم صهیونیستی ایجاد میکند، علاوهبر این موج محکومیتها و همبستگیها که در حال حاضر توسط مردم و مسئولان حکومتی در بعضی کشورها و سازمانهای مختلف در پیش است را باید در نظر گرفت، البته مسئولان سیاسی اروپایی و آمریکایی را باید کنار بگذاریم، چون آنها به نحوی تحت نفوذ و سیطره صهیونیستها هستند و امکان مخالفت با صهیونیستها را ندارند، اما موجی که در مخالفت با صهیونیستها در میان مردم کشورهای اروپایی و آمریکا شکل گرفته استف بیانگر حقانیت جنبش حماس و گروههای مقاومت است. به اعتقاد من در نهایت ما در موضوع فلسطین در آینده بسیار نزدیک شاهد خواهیم بود که همبستگیها و موج حمایت میدانی که در کرانه باختری شکل خواهد گرفت به نفع جنبش حماس و محور مقاومت و غزه خواهد بود و تأثیر خون ایشان آبیاری نهال مقاومتی است، که بهتازگی در کرانه باختری به نحو دیگری در حال بروز و ظهور است و در غزه هم روحیه مردم را تقویت خواهد کرد، چراکه مردم غزه میبینند علاوهبر اینکه آنها فدا میشوند، رهبرانشان نیز در خط اول این ماجرا هستند و این روحیه مقاومت را در آنها تقویت خواهد کرد.
نظر شما