به گزارش خبرگزاری ایمنا، لباس مشکی را به تن میکنیم و راهی حرم نقطه امن ایران میشویم تا در شب عاشورا کنار امام رضا (ع) باهم عزاداری کنیم؛ این شبها حرمش مملو از جمعیت شده و مردم ایران و جهان اسلام و… همه و همه در یک نقطه به نام مشهد دور هم آمده و برای اباعبدالله عزاداری میکنند.
حال و هوای حرم محرمی و حسینی شده، پرچمها، تصاویر، صحنها، سخنرانیها، مداحیها همه از یک مصیبت روایت میکنند؛ از روایت گفتیم! هرکجای حرم که باشی برنامهای برای شب عاشورا برپاست، از بیرون، خیابانها و اطراف حرم بابا رضا جان گرفته تا داخل تک تک صحنهای امام خمینی، انقلاب، قدس، مسجد گوهرشاد و…؛ دستههای عزاداری و هیئات مختلف از شهرهای ایران آمدهاند و گاهاً با زبانهای محلی شیرین خودشان شروع به عزاداری و سینهزنی میکنند.
عجب حال و هوایی حرم دارد: «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع، شب عاشوراست امشب کربلا غوغاست امشب…» صدای گریه و غم حرم را فرا گرفته، آب حوض قرمز شده، عَلَم امام حسین بر همه دیوارها زینت این شبهای محرمی شده است.
نوکران حسینی دور هم جمع شدهایم و یک صدا باهم نوای حسین حسین سر دادهایم؛ کودکان در عالم خود مشغول بازی و سرگرمی هستند که ناگهان مداح از اتفاقات پیش آمده برای دختر سهسالهای میگوید و اینجاست که به هرکدام از بچهها که نگاه میکنی یکی از روضههای عاشورا و محرم برائت تداعی میشود.
از توصیف حال و هوای حرم بگویم: در گوشه و کنار مسجد گوهرشاد هرکسی برای خودش نشسته و مدح میخواهد، ذکر میگوید، دعا میکند، نماز میخواند و هرازچندگاهی صدایی بلند میشود و مداحی میخوانند و عشاق الحسین با او سینه زنی و همراهی میکنند؛ عجب صحنههای عاشقانه و زیبایی اینجا رقم میخورد، حالتهایی با گریه و محبت با عشق و آه و…؛ آن طرفتر در دیگر صحنها برنامههای مختلفی برای شب عاشورا برپاست و همه از این طرف به آن طرف میرویم و گویا در قلب و دل ما نیز تلاطم این شب به شدت حس و لمس میشود؛ به ویژه که ما میدانیم فردا چه روز پر غم و اندوهی برای امام حسین، اصحاب و یارانش است.
اینجا تا صبح شب زندهدار هستیم و با چشمانی بارانی از شاه خراسان برات کربلا طلب میکنیم؛ میگویند جواز کربلا دست رضاست و مگر میشود که به فکر اربعین نباشیم...
میپرسم از کجا آمدهای و پاسخ میگیرم از خوزستان آمدهام، اصفهانی هستم، از تبریز میام، قمیام، من هم، من هم غریبم فقط آمدهام که ضامنم شوی…! جای درستی آمدهای، اینجا شاه و گدا معنی ندارد و همه عزاداران حسین و خاندانش هستیم؛ امشب همه ما داغدار هستیم و در این بزم عاشقی است که شهادت یاران امضا میشود و فردا از خون آنها این دشت دریا میشود.
در میان جمعیت و هر از چندگاهی انگار که چشمها بهدنبال خادمالرضایی میگردند که خادم جمهور شد؛ روزی او نیز در میان این جمعیت عزاداران حضور داشت و امروز قاب عکس او در گوشهای از جمعیت به چشم میخورد؛ جای خالی او حس میشود، جای خالی مردی از جنس خادم ملت، از جنس مهربانی و نوکر امام حسین (ع).
همین شبها بود که رئیسی عزیز ملت ایران در روضهای به مردم گفت: «امام انقلاب را به نام امام حسین (ع) کرد، رهبری جانشین به حق ایشان به نام اباعبدالله تضرع و توسل در خانه اباعبدالله گرهها را حل میکنند، ما هم اگر بخواهیم مشکلاتمان حل شود امروز در این عالم پر موج سوار شدن بر کشتی است که ناخدایش حسینه؛ هیچ راه دیگهای تو این عالم نیست و هرکی بر این کشتی سوار شد نجات پیدا میکند و…» و این روزها چقدر دلتنگ شهید جمهور و همراهانش هستیم.
شکر خدا که در پناه حسینیم و این عشق ما به اهلبیت ابدی است و روز به روز بیشتر میشود.
نظر شما