به گزارش خبرگزاری ایمنا، پوشاک جزو عناصر مهم شناخت یک فرهنگ است تا جایی که میتوان گفت میتوان گفت نمایندگی فرهنگ هر جامعه را برعهده دارد؛ نوع پوشش در کشورهای مختلف و حتی در بخشهای متفاوت از یک کشور میتواند مبتنیبر فرهنگ، عقاید، شرایط جغرافیایی، نوع محصول کشاورزی و دامی شایع، نوع تقسیم وظایف و طبقه اجتماعی متفاوت باشد با این حال نکته مهم این است که تفاوت در نوع پوشش در دورانهای مختلف تاریخی بهصورتی نبوده که بتوان گفت، در هر دوره با نوع جدیدی از پوشش مواجه هستیم، بلکه پوشش ایرانیان با استناد بر منابع تاریخی از نظر رنگ، برش و جنس پارچه تفاوتهایی داشته، اما سبک کلی این پوشش همواره به صورتی واحد ارائه شده است.
با مطالعه و پژوهش در متون تاریخی و کهن ایران متوجه میشویم که حجاب و پوشش قدمت تاریخی در ایران باستان داشته است؛ دوران ایران باستان که به دورهای تاریخی، از پیدایش فرمانروایی ماد تا پایان پادشاهی ساسانی گفته میشود یکی از برهههای تأثیرگذار و حیاتی در شکلگیری اساس فرهنگ ایرانیان بوده است.
در دوره هخامنشیان نقش زنان بهصورت اندک، بر روی قالی پازیریک منسوب به این دوره سراندازی همچون چادر دیده شده است و در دوره اشکانیان نقش زنان هم با حجاب همچون شال یا چادر حریر و نازک با سر بند و هم بیحجاب به شیوه یونانی مآبی را میتوان دید و در دوره ساسانی ایزد بانوی آناهیتا با پوشش و بدون پوشش یا با تاج و کلاه و ملکه نیز با تاج و سربند است.
پیکرهها، نقاشیها، حجاریها، سنگ تراشیها و نوشتههای باقیمانده از آن دوران حکایت از توجه به امر پوشش توسط زنان در ایران باستان دارد. بر این اساس باید گفت تاریخچه حجاب در ایران همچون سایر تمدنهای باستانی تا هزاران سال پیش از میلاد مسیح قدمت دارد؛ این تجلیات حجاب بهگونهای بوده است که تاریخ نگار و مورخ شهیر دنیا، ویل دورانت مؤلف کتاب تاریخ تمدن معتقد است که حجاب از ایران به کشورهای دیگر راه پیدا کرده است.
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن مینویسد: «در زمان داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع جز در تختروان و روپوشدار از خانه بیرون نمیآمدند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده است هیچ صورت زن دیده نمیشود.» همچنین در موزه لوور پاریس مُهر سنگی استوانهای مربوط به دوران هخامنشیان است که تعدادی با لباس و تاج و چادر زنان هخامنشی بر مسند شاهانهای تکیهزده است و ندیمههایش در مقابلش ایستادهاند و سرپوش به سر دارند و این موارد نمونههایی از وجود فرهنگ پوشش، حجاب و عفاف در میان جوامع ایرانی در طول تاریخ بوده است و بهطور اصولی یکی از نشانههای ملیت ایرانی همین حجاب و پوشش بوده است.
پوشش زنان به دوره ایران باستان محدود نمیشده و در پیش از آن دوره نیز شواهد موجود حاکی از آن است که لباس زنان با اندک تفاوتی شبیه به لباس مردان بوده است، و اختلاف اصلی آنها در پوشش سرشان است در واقع زنان بر روی سر خود چیزی میانداختهاند، همچنین نقاشیهای کشف شدهای در شهر دورا اروپوس نشان از استفاده چادر در بین بانوان زمان اشکانیان را میدهد و در این راستا باید گفت زنان اشکانی نسبت به زنان هخامنشی در استفاده از چادر بهروزتر و پیشرفته بودهاند؛ آنها در زیر کلاه خود چادرهای بلندی را قرار میداده اند که همچون تور عروس بوده است.
در کتاب جلیل ضیاپور با موضوع پوشش زنان از کهنترین زمان تاکنون این مطلب نیز خوانده میشود که: «پارچههای مستطیل شکل بوده که به صورت استوانه در میآوردهاند، بانوان اشکانی پارچهای را همچون شنل از روی دوشهای خود میآویختهاند و یا از آن همچون چادر استفاده میکردند و گاه آن را همچون آنچه که در حال حاضر در میان زنان شمال کشور مرسوم است به دور کمر خود میبستهاند، سربند زنان همچون سربند و شملههای کنونی زنان کرد یا لر بسیار بزرگ بوده است چادرهای زنان دوره اشکانی بهطور معمول به صفحهای فلزی نقشدار در روی شانه یا جلوی سینهبند میشده است.»
به گزارش ایمنا، حجاب ریشه در فرهنگ کهن و باستانی ایران دارد و نماد هویت اصیل ایرانی است؛ زنان ایرانی از دیرباز پوشش خود را به شیوهای برازنده و شایسته انتخاب میکردهاند و به همین واسطه میان جهانیان سرآمد و زبان زد بودهاند، اگر ما نیز بخواهیم از اجداد کهن خود تبعیت کنیم و فرهنگ نجیبانه خود را حفظ کنیم و از طریق پوشش، آن را به رخ جهان بکشیم باید لباسی مطابق با فرهنگِ آرمانی و والای خود انتخاب کنیم که ریشههای تاریخی عمیقی در بطن زندگی مردمان ایران باستان داشته است.
نظر شما