«برای ایران» انگشت اتهامتان را از مردم دور کنید!

اگرچه انتظار می‌رفت جریان دوقطبی‌سازی پس از انتخابات به پایان برسد، اما همچنان شاهد تداوم سرزنش‌ها و نسبت دادن القاب سخیف و پافشاری بر تحلیل‌های خام عده‌ای هستیم که به نظر می‌رسد هیچ ارزشی برای «انتخاب جمهور» قائل نیستند؛ چراکه صرفاً بخشی از این جمهور حامی جریان مطلوب آن‌ها نبوده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، پس از پایان فرایند انتخابات ریاست‌جمهوری و مشخص شدن میزان مشارکت و آرا هریک از نامزدها به تفکیک استان، شاهد انتشار تحلیل‌های مختلفی در فضای عمومی و رسانه‌ای هستیم که هریک سعی دارد با متهم کردن بخشی از مردم، کنشگری گروه خاصی را زیر سوال ببرد یا به زعم خود، به ریشه‌یابی علت رأی دادن یا رأی ندادن گروه‌های مختلف مردم بپردازد، برای مثال پس از دور اول انتخابات با کاهش مشارکت به ۴۰ درصد، عده‌ای تلاش کردند تا این مسئله را به مقبولیت نظام جمهوری اسلامی گره بزنند و گروهی نیز با استفاده از دوقطبی‌سازی و در اصطلاح «لولوسازی» از جریان رقیب، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا بیش از اثبات گفتمان خود، با نفی گفتمان جریان مقابل مردم را برای رأی به کاندید مطلوب خود مجاب کنند.

همه این اتفاقات بدون در نظر گرفتن این نکته اتفاق افتاد که اساساً طرح چنین مسائلی به معنای زیر سوال بردن «جمهوریت» است، جمهوریتی که بخشی از آن در سال‌های اخیر راه خود را از صندوق رأی جدا کرده بود و همین مسئله به چالش کاهش مشارکت بدل شده بود. بنابراین طرح این مسائل و گرفتن انگشت اتهام جناح‌های مختلف سیاسی به سوی مردم، ثمره‌ای جز افزایش شکاف اجتماعی و افزایش دلسردی عمومی از فضای سیاسی کشور نخواهد داشت. نباید فراموش کرد که رکن اصلی انقلاب اسلامی در این سال‌ها، همواره «مردم» بوده‌اند و مطابق نگاه امامین انقلاب، این مردم هستند که در چهارچوب اسلام، مسیر آینده کشور را رقم می‌زنند.

با این وجود، اگرچه انتظار می‌رفت تا جریان دوقطبی‌سازی پس از انتخابات به پایان برسد، اما همچنان شاهد تداوم سرزنش‌ها و نسبت دادن القاب سخیف و پافشاری بر تحلیل‌های خام عده‌ای هستیم که به نظر می‌رسد هیچ ارزشی برای «انتخاب جمهور» قائل نیستند؛ چراکه صرفاً بخشی از این جمهور حامی جریان مطلوب آنها نبوده‌اند.

«برای ایران» انگشت اتهامتان را از مردم دور کنید!

در اینجا ذکر این نکته ضروری است که در انتخابات این دوره با حدود ۶۱ میلیون واجدین شرایط رأی‌دهی، تنها ۵۰ درصد پای صندوق‌های رأی آمدند و از این تعداد نیز مسعود پزشکیان، با کسب کمتر از ۲۷ درصد از آرای واجدین موفق به پیروزی در انتخابات شده است، این در حالی است که آرای نامزد رقیب فاصله زیادی با نامزد پیروز ندارد و رأی دو طیف آنچنان نزدیک است که دشوار است بتوان جریانی را پیروز انتخابات، به معنای متعارف آن در ایران خواند؛ به عبارت دیگر ما در این دوره برنده عددی و حقوقی داریم، اما برنده حقیقی نداریم، بنابراین اگر دولت مستقر بخواهد در مسائل کلان و ملی، قدم از قدم بردارد، علاوه بر آنها که در انتخابات حاضر نشدند، ناچار از اقناع رقیب ۱۴ میلیونی است.

با توجه به این نکته، تداوم توهین به حامیان جناح رقیب پس از «طالبانی» خطاب کردن میلیون‌ها نفر در دور اول انتخابات، نه‌تنها گره از کار جریان پیروز باز نمی‌کند، بلکه شکاف ایجاد شده را افزایش خواهد داد و کار را برای رئیس‌جمهوری که تنها پشتوانه ۲۷ درصدی دارد، دشوارتر خواهد کرد. از طرفی اگر در تحلیل‌ها جانب انصاف رعایت نشود و برای مثال حامیان نامزد رقیب را حامیان «تفکر طالبانی»، «گرفتار در سنت»، «متحجر»، «روستایی و کوته‌بین» تلقی کنیم، دست جریان مقابل را برای پافشاری برای بر «رأی قومیتی» گشوده‌ایم. دوقطبی که دود آن در نهایت نه به چشم طرفداران یک حزب و جریان، بلکه به چشم «ایران» خواهد رفت.

«برای ایران» انگشت اتهامتان را از مردم دور کنید!

افراط و تفریط؛ دو روی یک سکه

در همین راستا حسین روحانی، کارشناس علوم سیاسی به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: دوقطبی‌سازی یک استراتژی شناخته شده جریان غرب‌گرا و تحریف است که از دهه‌ها پیش این سیاست ترس و تحقیر را در دستور کار خود قرار داده است، یعنی به جای اینکه خودش مطرح کند که راهکار ایجابی‌اش برای اداره کشور و اصلاح امور چیست از طریق دو حربه ترس و تحقیر سعی می‌کند با تخریب رقیب فرضی که برای خود ایجاد می‌کند در انتخابات رأی بگیرد، این استراتژی که در دوم خرداد دنبال شد، بعدها در دوران اعتدال هم پیگیری شد و الان هم برای بار سوم شاهدیم که این جریان برنامه‌ای برای اداره کشور نداشت، اما با سوار شدن بر این دو عنصر توانست حدود ۲۶ درصد جامعه را مجاب کند که به این جریان رأی دهند.

وی می‌افزاید: بنابراین این یک امر طبیعی است، زیرا این جریان به دلیل اینکه در عمل برنامه‌ای برای اداره کشور ندارد، سعی می‌کند با تخریب و ایجاد ترس به رقیب خودش برچسب بزند، به همین دلیل آن‌ها را طالبان خطاب می‌کند و با عناوینی از این دست بر احساسات عمومی سوار می‌شود تا رأی مردم را کسب کند.

کارشناس علوم سیاسی ادامه می‌دهد: اگر ما سابقه تاریخی این جریان را در ادوار مختلف نگاه کنیم اتفاقاً افراط‌گری‌هایی که در برهه‌هایی از انقلاب شاهد آن بوده‌ایم و حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هم مخالف این روش‌ها بودند توسط کسانی دنبال می‌شده است که امروز خود را اصلاح‌طلب می‌نامند، درحالی که سابقه آن‌ها نشان می‌دهد آن افراط به تفریط امروز منجر می‌شود و دو روی یک سکه هستند.

روحانی تصریح می‌کند: باید این نکته را بپذیریم که هر استانی شرایط و مختصات خاص خود را دارد، بنابراین این انتظار که همه استان‌ها رویکرد یکسانی داشته باشند، منطقی نیست، برای مثال دغدغه‌های استان اصفهان با دغدغه‌های استان‌های آذری‌نشین ایران متفاوت است و به‌تبع روی رأی دادن افراد تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود که جلیلی در خراسان یا مناطق مرکزی رأی بالاتری را کسب کند، اما پزشکیان در مناطق آذری‌نشین رأی بالایی را کسب کند.

وی تاکید می‌کند: نکته بسیار مهم، این است که ایران کشوری است با اقوام مختلف و گویش‌های مختلف است، اما همه ما ذیل یک پرچم و سرود ملی زندگی می‌کنیم و این یعنی نوعی کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت که ملاصدرا فیلسوف مشهور اسلامی از آن صحبت می‌کند.

«برای ایران» انگشت اتهامتان را از مردم دور کنید!

استاد دانشگاه اصفهان بیان می‌کند: اینکه عده‌ای برای رأی آوردن خواسته یا ناخواسته سعی کنند بر گسل‌های قومیتی سوار شوند و آن‌ها را فعال کنند خطری است که باید آگاهان و علاقه‌مندان به انقلاب آن را جدی بگیرند، البته گرایش‌های قوم‌گرایانه خیلی گرایش قابل ملاحظه‌ای در چهارچوب ایران زمین نیست، اما جریاناتی هستند که سعی می‌کنند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و با سوار شدن بر گسل‌های قومیتی که به صورت کاذب به وجود آمده میان اقوام مختلف شکاف ایجاد کنند.

روحانی تصریح می‌کند: بنابراین ما نباید خودمان هم در این دام بیفتیم و مدام با برجسته کردن نقش قوم‌گرایی در انتخابات اخیر، خواسته و ناخواسته در دام افرادی گرفتار شویم که علاقه‌مندند مدام روی این مباحث صحبت شود زیرا صرف صحبت کردن روی این مباحث آن‌ها را به لحاظ عاطفی و هیجانی خوشحال می‌کند و این نکته که اگر مناطق شمال غرب نبودند نتیجه انتخابات عوض می‌شد به نظر من تحلیل‌های خامی است که واقعیت ندارد و نباید آن را بزرگ کرد.

وی می‌افزاید: دشمن سعی می‌کند تا با استفاده از انگ‌ها و برچسب‌ها، به نفع خود سوءاستفاده کند، برای مثال مگر می‌شود ۱۳ میلیون رأیی که به جلیلی رأی دادند را تحت یک عنوان کلی همچون طالبانیزم تعریف کرد؟ در حالی که قشرهای مختلفی از جامعه به ایشان رأی دادند، از استاد دانشگاه بگیرید تا گروه‌های متوسط و پایین؛ پایگاه رأی ایشان صرفاً یک پایگاه سنتی نیست.

رأی به پزشکیان؛ رأی به اصلاح‌طلبی؟

کارشناس علوم سیاسی با بیان اینکه بسیاری از افرادی که به جلیلی رأی دادند در سایه سیاست‌های اقتصادی دولت‌های هاشمی رفسنجانی و روحانی دچار فقر شده بودند، یادآور می‌شود: این افراد جلیلی را به عنوان نماد عدالت‌خواهی تلقی کردند، از سوی دیگر بخش بزرگی از رأی‌هایی که به پزشکیان داده شده نیز رأی معیشتی است.

روحانی ادامه می‌دهد: حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مدافعان و مخالفانی داشته است، اما برخی کارشناسان نیز بر این باور هستند که این اقدام، روی گروه‌های پایین جامعه اثرات منفی داشته است و چه بسا بسیاری از کسانی که به پزشکیان رأی دادند، دغدغه‌های معیشتی داشتند، بنابراین اینکه بخواهیم پایگاه رأی پزشکیان را صرفاً ذیل قوم‌گرایی تعریف کنیم درست نیست.

وی عنوان می‌کند: از طرفی باید به این نکته توجه داشت که خیلی از افرادی که به عنوان اصلاح طلب رأی می‌دادند، اصلاً در این انتخابات به این جریان رأی ندادند زیرا پزشکیان اساساً خود را در انتخابات اصلاح‌طلب معرفی نکرد و بنابراین رأی به پزشکیان رأی به اصلاح‌طلبی نیست، اما این جریان سعی می‌کند به نفع خودش مصادره به مطلوب کند، اما به نظر می‌رسد چنین نیست.

استاد علوم سیاسی با بیان اینکه این افراد خواسته‌های مختلفی دارند، می‌گوید: این افراد بنا به همین خواسته‌های معیشتی و یا مسائل مختلف به پزشکیان رأی دادند، بنابراین در نهایت این‌طور می‌توان گفت که پزشکیان گفتمان مشخصی ندارد و مرزهای گفتمانی ایشان مشخص نیست و گروه‌های مختلفی به ایشان رأی دادند، اما جلیلی دو پایگاه رأی دارد، یک پایگاه رأی اصولگرایان و دیگری بخشی از لایه‌های خاکستری که خواسته‌های معیشتی دارند و ایشان توانسته است حدود ۱۴ میلیون رأی از این قشر جمع کند، بنابراین در ادامه باید دید این گفتمان‌ها چطور می‌توانند پاسخی به نیازهای طبقات و گروه‌های مختلف جامعه باشند.

«برای ایران» انگشت اتهامتان را از مردم دور کنید!

بنابراین این روزها باید بیش از هر چیز به تعابیری که به کار می‌رود دقت کرد، همچنین نباید فراموش کرد که عمده سبد رأی جناحی که به زعم عده‌ای، همه «کوته‌بین» و «گرفتار در سنت» هستند، مربوط به استان‌هایی از کشور است که همواره مرکز تولید فرهنگ در تاریخ ایران بوده‌اند، یعنی استان‌هایی از قبیل: خراسان‌ها، اصفهان، فارس، قم و یزد و در تهران که مرکز ابر تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خوانده می‌شود هم فاصله دو کاندیدا در حدود چهارصد هزار نفر است. این یعنی حدود ۱۴ میلیون نفر چه مطلوب ما باشد یا خیر، فارغ از «لولوسازی ها» دست به انتخاب زده‌اند و همان گروهی که طالبان و متحجر خطاب شده بودند با وجود همه هجمه‌ها توانستند در فاصله یک هفته ۴ میلیون به سبد رأی نامزد خود اضافه کنند! ۱۴ میلیونی که در آینده این سرزمین دخیل‌اند. این موضوعی است که در تحلیل کنش مردم نباید مغفول بماند، چراکه در این صورت، میلیون‌ها نفر از مردمی که ایران را عاشقانه دوست دارند به چیزی متهم کرده‌ایم که منطقی برای آن وجود ندارد.

شعر بدون قافیه…

محمدرضا کائینی، کارشناس مسائل سیاسی در همین رابطه به خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: شکل‌گیری دوقطبی در آستانه انتخابات طبیعی است و اگر انتخابات بخواهد پرشور باشد باید دوقطبی شکل بگیرد، اما شکل‌گیری این دوقطبی باید منزه و منفک از نسبت‌هایی باشد که بعد از انتخابات کسی آن‌ها را گردن نمی‌گیرد.

وی می‌افزاید: برای مثال اگر برخی مدعی می‌شوند که جناحی که ۱۳ میلیون رأی آورده است از جمله طالبان هستند، اکنون باید بپذیریم که طالبان در ایران بیشتر از افغانستان و پاکستان نیرو دارد و طالبان شاخه ایران کلاً می‌تواند منطقه را در بر بگیرد، در حالی که این ادعا توهینی آشکار به انتخاب ۱۳ میلیون از مردم ایران است.

کارشناس مسائل سیاسی ادامه می‌دهد: وقتی ما اشعاری میگوییم که در قافیه آن می‌مانیم، طبیعتاً بعد از انتخابات هم مجبوریم به شکل مبتذلی آن را توجیه کنیم، واقعیت این است که ما باید برای شکل دادن به دوقطبی از شیوه‌هایی استفاده کنیم که پس از انتخابات بتوانیم در توجیه آن صحبت کنیم و این از رفتارهای غیرموجهی بود که در انتخابات این دوره اتفاق افتاد.

کائینی بیان می‌کند: برای مثال اصفهان از شهرهای بسیار مهم و پیشروی ایران و مهد فرهنگ، هنر و تولید فرهنگی است؛ پس اگر قرار است اصفهان را صرفاً به این دلیل که به کاندیدای ما رأی نداده‌ند را مورد اهانت قرار دهیم بعداً هم نمی‌توانیم از ظرفیت‌های آن استفاده کنیم.

وی خاطرنشان می‌کند: به نظر من استان‌هایی که باید از لولوسازی فرهنگی می‌ترسیدند، اصفهان، قم، خراسان و فارس بودند که بیشترین نقش را در شکل‌گیری فرهنگ در تاریخ ایران داشته‌اند، اما شاهدیم که این نواحی بیشتر به جریان پیروز انتخابات رأی ندادند، بنابراین یا باید بپذیریم که طالبان تمام عرصه فرهنگی را به اشغال درآورده‌اند یا باید بپذیریم که اهالی فرهنگ به‌خصوص شهرهای فرهنگی، نسبت به جریان پیروز بی‌اعتنایی کرده‌اند، به همین دلیل نباید شعری گفت که در قافیه آن بمانیم.

کد خبر 770744

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سارا IR ۱۴:۴۴ - ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
    0 0
    سوژه خوبی بود خانم مدخوان خداقوت