وقتی عشق به هنر، علاج سخت‌ترین بیماری‌ها می‌شود

به گزارش خبرگزاری ایمنا، گاهی که زندگی روی خوشی نشان نمی‌دهد، ارزش واقعی هر انسان مشخص می‌شود و قوی‌ترین افراد، کسانی هستند که در طوفان‌های زندگی، همچنان دوام بیاورند؛ در سرزمین ما ایران، کم نیستند انسان‌هایی که در برابر فراز و نشیب‌های زندگی، مقاومت کردند و حتی با تبدیل آن به فرصت‌، به رفاه و زندگی افراد دیگر هم کمک کردند؛ هنر یکی از ابزارهایی است که برای انسان می‌تواند مثل داروی آرام‌بخش باشد؛ داروی آرام‌بخشی که به جای عوارض جانبی، می‌تواند برکات جانبی داشته باشد؛ از برکات جانبی هنر، دعای خیر افرادی است که در کنار هنرمند بودن، با کارآفرینی به اشتغالشان کمک می‌کنی تا آن‌ها هم رزق حلالی به خانه‌های خود ببرند.

از ساخت دهان‌شویه تا ورود به چرم‌دوزی

فتانه شیاسی، هنرمند و کارآفرین در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا اظهار می‌کند: اردیبهشت سال ۶۲ متولد شدم؛ از همان سن کم فعالیت زیادی در حوزه‌های علمی و فرهنگی داشتم و توانستم در مسابقات مختلف مقام کسب کنم؛ سال سوم راهنمایی به کانون نخبگان پیوستم و سوم دبیرستان یک دهان‌شویه گیاهی ساختم و مقام کشوری کسب کردم زیرا آن‌قدر پایه تحقیقی قوی داشتم که فکر کرده بودند از یک فرد با کارشناسی ارشد کپی‌برداری کرده‌ام؛ در حالی که من در آن سن کتب فوق لیسانس دانشکده علوم دانشگاه اصفهان را می‌خواندم و تحقیق می‌کردم؛ البته اختراعات و ابتکارات فنی و دارویی دیگری هم داشتم که هیچ حمایت خاصی از من صورت نگرفت.

وی با بیان اینکه وقتی وارد دانشگاه شدم فهمیدم که در کشور ما هنوز جای کار زیادی وجود دارد، چرا که بعضی از کتاب‌ها بسیار قدیمی بود، می‌افزاید: به نظرم اگر کسی می‌خواهد وارد دانشگاه شود باید مطالعات فرادانشگاهی زیادی داشته باشد، اما در آن زمان کم‌کم به خاطر شرایط از درس زده شدم و پس از مدتی از دانشگاه انصراف دادم.

چشم‌انتظار مشتری‌های خارجی ننشستم

هنرمند و کارآفرین ادامه می‌دهد: ۲۱ ساله بودم که از طریق یکی از دوستان همسرم، به ایشان معرفی شدم تا برای ثبت اختراعشان طی یک طرح مشترک کمک کنم زیرا همسرم هم جزو نخبگان علمی بود؛ پس از مدتی با توجه به ابراز علاقه از سوی همسرم، ازدواج کردیم و حاصل این پیوند یک دختر است.

شیاسی عنوان می‌کند: شاید باورش سخت باشد، اما از کودکی، بسازوبفروشی یکی از علاقه‌های اصلی من بود و شاید شغل پدر و برادرانم در این موضوع بی‌تأثیر نبود؛ در کل فکر می‌کنم پول در ذات خود چیز بدی نیست.

وی تصریح می‌کند: سال ۱۳۹۵ یا ۱۳۹۶ بود که با خودگفتم من عادت ندارم بیکار بمانم و حتی در اوج خستگی هم به بالا بردن سطح کارم فکر می‌کنم؛ پس از شرکت در یک دوره چرم و آشنایی با تکنیک‌ها و معایب و مزایای آن، به پیمانکار چرمی که خودم آن را تأیید کرده بودم کار می‌سپردم و بازاریابی می‌کردم چند سالی توانستم دوخت کیف‌های اداری و پول تمام چرم یک شرکت را به عهده بگیرم؛ آن‌قدر به کارم اعتماد داشتم که برند خود را ثبت کردم و هم‌زمان با آن کارت بازرگانی خود را از اتاق بازرگانی اصفهان دریافت کردم؛ به یاد دارم که به رئیس آنجا گفتم که نباید منتظر مشتری خارجی باشیم، بلکه باید خودمان در کشورهای هدف بازاریابی کنیم؛ پس از آن یک سفر تجاری به گرجستان داشتم، اما از محصولاتم حمایت نشد اما دوستان خوبی پیدا کردم و آن سفر برایم پر از درس بود شد.

هنرمند و کارآفرین می‌گوید: در این بازه، همسرم تصمیم گرفت در یک روستا اقامتگاه سنتی بسازد و مجبور بودم چند روز در هفته کنار او در روستا باشم، بنابراین تمرکز قبل را نداشتم و یک سال و ۳ ماه جسته و گریخته کار می‌کردم؛ در این زمان فروش محصولاتم در یکی از بسترهای فروش آنلاین را آغاز کردم که با استقبال خوبی مواجه می‌شد.

شیاسی بیان می‌کند: سال ۱۳۹۸ باردار شدم و در همان حال هم به فروش ادامه می‌دادم که از من در خواست نمایندگی شد و در تهران نمایندگی چرم خود را زدم و تمام محصولات خود را به آنجا دادم زیرا همسرم یا ایران یا اصفهان نبود و تمام سرمایه زندگی من دخترم بود که در آن سن بیش از هرچیزی مادر می‌خواست و تمرکزم را روی او گذاشتم؛ در حوزه جاجیم دست‌بافت نیز فعالیت می‌کردم، اما به خاطر دخترم آن را کنار گذاشتم.

هنر علاج سخت‌ترین بیماری‌ها می‌شود

وی اظهار می‌کند: از وقتی دخترم به مهدکودک رفت دوباره کارم را شروع کردم و با وجود بیماری ام‌اس، نبود همسر در بیشتر اوقات و یک فرزند، با تمام انرژی نه‌تنها در حوزه ملی بلکه بین‌الملل کار می‌کنم؛ تا حدی که از یونسکو برای محصولات درخواست دادند و من بسیار برای ثبت آن مشتاق بودم، اما به دلیل اینکه دیر به من اطلاع داده شد، نتوانستم آن را انجام دهم.

این هنرمند و کار آفرین با بیان اینکه من ایرانی هستم و کشور و رهبرم را دوست دارم، می‌گوید: حتی وقتی همسرم پیشنهاد داد تا به خارج از کشور برویم مخالفت کردم اما در این مدت هم حمایت خاصی ندیده‌ام و انتظار وام و تسهیل دریافت آن از دولت دارم تا به عنوان کسی که سهم کوچکی در اقتصاد کشور دارد بتوانم فعالیت بیشتری داشته باشم.

شیاسی ادامه می‌دهد: محصولات من شامل کیف پول چرم، جاکارتی و جاپاسپورتی، کیف اداری و دوشی، انواع کاپشن چرم و گل سر ژورنالی چرم است؛ هر محصولی که می‌خواهم تولید کنم یا هر کاری بخواهم انجام دهم خدا را در نظر دارم که از من راضی باشد؛ گاهی پیش آمده که با ناامیدی صددرصدی خوابیدم و وقتی بیدار شدم امید بسیاری در من جاری بود که حاصل عشق خدا در وجود من است؛ وقتی انسان بداند که خداوند حامی اوست، می‌تواند گام‌های خود را با اعتماد به نفس بردارد.

وی می‌افزاید: من به خاطر بیماری ام‌اس شرایط افراد مبتلا به این بیماری را درک کردم و می‌خواهم به آن‌ها آموزش‌های لازم را ارائه و به عنوان همکار یا بازاریاب به کار بگیرم و حتی مواد اولیه تولید را هم در اختیارشان بگذارم تا امید و درآمدی در زندگی داشته باشند.

بانوی هنرمند و کارآفرین با اشاره به خدمات شهید رئیسی و قدردانی بابت عمل به بیشتر قول‌ها ادامه می‌دهد: امیدوارم حمایت بیشتری دریافت کنیم؛ ای کاش کسی به ما به صورت دقیق یاد می‌داد که چطور بازاریابی ملی و بین‌المللی انجام دهیم تا به شرکت‌های خصوصی و آموزشی متوسل نشویم.